نیچه، شمشیری دولبه – حافظ موسوی

اندیشه‌ نیچه برای جامعه‌ای چون جامعه‌ ما که در چند قرن اخیر سابقه‌ درخشانی در خردورزی ندارد، حکم شمشیری دولبه را دارد. از یک سو همان‌قدر که شجاعت او در نقد زهدگرایی و الاهیئت مسیحی، و ستایش پرشور او از نفس زندگی، می‌تواند برای ما الهام‌بخش باشد، از سوی دیگر شیفتگی نسبت به آرای او که تحقیر دستاوردهای عصر روشن‌اندیشی و نفی دستاوردهای مثبت مدرنیته جزء جدایی‌ناپذیر آن است، می‌تواند برای ما مخاطره‌آمیز باشد

حافظ موسوی

نیچه از آن فیلسوف‌هایی است که من درباره‌ آرا و آثارش همواره احساسی دوگانه داشته‌ام. از یک سو انتقاد تند و صریح او به اخلاقیات ریاکارانه و سرکوبگرانه و تأکیدش بر زیست طبیعی و شادمانه، و ارج نهادن بر نفس زندگی و جدال بی‌امان با «خواردارندگان تن» و «واعظان مرگ»، برایم جذاب و شورانگیز بوده است و از سوی دیگر هرگز نتوانسته‌ام با گرایش خردستیزانه در بعضی از آثارش، یا با نظریه‌پردازی او درباره‌ انسان برتر که به «اَبَرمرد» هم تعبیر شده است، یا با «اراده‌ی معطوف به قدرت»، که هیتلر و حزبش از بیان ناروشن و استعاری آن برای توجیه خود بهره بردند و… کنار بیایم. چندی پیش در قفسه‌ کتاب‌هایم دو کتاب به چشمم خورد که فرصت خواندن‌شان را پیدا نکرده بودم. اولی «نیچه و فلسفه» اثر ژیل دلوز با ترجمه‌ عادل مشایخی از انتشارات نشر نی، و دومی کتابی کم‌حجم به نام «مکتب فرانکفورت و نیچه» اثر هانس گئورگ گادامر با ترجمه‌ حامد فولادوند از انتشارات مهرنیوشا.

حافظ موسوی در ادامه در شرق نوشت: ژیل دلوز در مقدمه‌ کتاب خود، ابتدا همان پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که پرسش‌های من و احتمالا پرسش‌های بسیاری از خوانندگان آثار نیچه است. او می‌نویسد: «بر سرنوشت پس از مرگ نیچه، دو ابهام سنگینی می‌کند: آیا اندیشه‌ی او زمینه‌ساز اندیشه‌ای فاشیستی بوده است؟ و آیا خود این اندیشه به‌راستی اندیشه‌ای فلسفی است؟ آیا بیشتر شعری خشونت‌آمیز، بیش از حد خشونت‌آمیز، گزین‌گویه‌هایی بیش از حد بلهوسانه و قطعاتی بیش از حد بیمارگون نیست؟» دلوز در کتاب مفصل خود به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد و می‌کوشد طرز خواندن آثار نیچه را به خواننده بیاموزد. دلوز می‌گوید از آنجا که نیچه در آثار خود بیش از هر چیز حال و هوا و خلق و خوی عاطفی خواننده را فرا می‌خواند، اگر خواننده آن‌ها را در حال و هوایی درک کند که حال و هوای نیچه‌ای نیست، به عمق تحلیل‌های او دست نخواهد یافت. اگرچه این کتاب (نیچه و فلسفه) برای خواننده‌ای چون من کتابی است بسیار دشوار، اما من در بازخوانی بخش‌هایی از «چنین گفت زرتشت» و «تبارشناسی اخلاق» متوجه شدم که توصیه‌های دلوز برای فهم آثار نیچه به‌واقع سودمند است.

اما آن کتاب دیگری که نام بردم مطلب اصلی‌اش حاصل گفت‌وگوی هورکهایمر، آدُرنو و گادامر در یک برنامه‌ رادیویی است که به سال ۱۹۵۰ در پنجاهمین سالگرد مرگ نیچه صورت گرفته و متن آن در مجموعه آثار هورکهایمر به چاپ رسیده است. موضوع اصلی گفت‌وگوی این سه فیلسوف هم تقریبا همان چیزی است که دلوز در مقدمه‌ کتاب خود بیان کرده است و به آن اشاره کردم. آدُرنو در ابتدای صحبت خود می‌گوید: «گِرد هم آمده‌ایم تا به نقد تفاسیر و تصاویر کاذبی که در افکار عمومی در مورد نیچه رایج شده‌اند بپردازیم: از سوی پیروان ناسیونال- سوسیالست، نیچه آریایی‌مسلک و مدافع امپریالیسم آلمان ترسیم می‌شود، که قدرت و اراده‌ی معطوف به قدرت را هنجار بنیادی رفتار انسانی قرار داد و خشونت و سرکوب را توجیه کرد. از سوی دیگر، تصویر نادرستی از نیچه مطرح می‌شود که او را به یک اندیشمند دستگاهی مبدل می‌کند؛ یعنی همان چیزی که نیچه و استادش شوپنهاور در طی زندگی خود علیه آن مبارزه کردند. باید افزود کسانی که نیچه را جزو فیلسوفان بزرگ قرار داده‌اند، به چهره‌ حقیقی او خدشه وارد کرده‌اند، زیرا آثار نیچه برخلاف سنت رسمی فلسفه، در دفاع از حیات و زندگی شکل یافته‌اند.» گادامر که بیش از آدُرنو و هورکهایمر مدافع نیچه است به گفته‌های آدُرنو اضافه می‌کند: «عاملی که برداشت‌های متفاوت و حتی متضاد از آثار نیچه را موجب می‌شود، عنصر هجو و ریشخند است؛ چنان که به گفته‌ خودِ نیچه، چهره‌ ‌زرتشت در کتاب شاعرانه‌اش، «چنین گفت زرتشت»، نقشی ریشخندگونه و هزل‌آمیز نسبت به ارزش‌های موجود دارد. به طور خلاصه می‌توان گفت که هزل و ریشخند، شکل بنیادی اندیشه‌ اوست و با مراجعه به این دو عامل می‌توان آثارش را تفسیر و موقعیت اجتماعی و تاریخی او را مشخص کرد.» (نقل به مضمون).

هورکهایمر در ادامه‌ بحث ضمن تأیید نظر گادامر اضافه می‌کند که یکی از دلایل بدفهمی نیچه نزد غیرآلمانی‌زبان‌ها عدم درک دو عنصر هجو و ریشخند در آثار اوست. آن‌ها با برداشت تحت‌اللفظی از گفته‌های نیچه، او را مسئول اتفاقات ناگواری می‌دانند که در آلمان رخ داده است. هورکهایمر در بخش دیگری از صحبت خود، فقدان دیالکتیک را نقطه‌ ضعف روش نیچه و زمینه‌ساز سوءاستفاده از آثار او ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «او دریافته بود که بورژوازی قادر نیست کل مسائل اجتماعی را حل کند، از این‌رو به سوی فئودالیسم گرایش پیدا کرده و پرچمدار اشرافیت شده بود.»

افزون بر گفت‌وگوی آن سه فیلسوف، در پیشگفتار مفصل مترجم (حامد فولادوند) و مقاله‌ای از گادامر با عنوان «نیچه، کاشف افق‌های دوردست»، نکات آموختنی و قابل تأمل بسیاری برای من وجود داشت. اکنون قدری روشن‌تر به این نتیجه رسیده‌ام که اندیشه‌ نیچه برای جامعه‌ای چون جامعه‌ ما که در چند قرن اخیر سابقه‌ درخشانی در خردورزی ندارد، حکم شمشیری دولبه را دارد. از یک سو همان‌قدر که شجاعت او در نقد زهدگرایی و الاهیئت مسیحی، و ستایش پرشور او از نفس زندگی، می‌تواند برای ما الهام‌بخش باشد، از سوی دیگر شیفتگی نسبت به آرای او که تحقیر دستاوردهای عصر روشن‌اندیشی و نفی دستاوردهای مثبت مدرنیته جزء جدایی‌ناپذیر آن است، می‌تواند برای ما مخاطره‌آمیز باشد.

۰ ۰ رای ها
امتیاز بدهید!

https://akhbar-rooz.com/?p=198062 لينک کوتاه

توضيح ضرور: متاسفانه ديدگاه ها از سوی عده ای از کاربران هر روز طويل تر می شود. امکان بررسی اين نوشته های طولانی و گاه بدون ارتباط با مقاله ی منتشر شده برای ما وجود ندارد، بسياری از خوانندگان نيز از خواندن آن صرفنظر می کنند. هيات تحريريه ی اخبار روز ضمن استقبال از اظهار نظر کاربران در باره ی مقالات و پایبندی به تامين امکان تحقق آن، تصميم گرفته حجم ديدگاه ها را در حدی که قادر به بررسی و انتشار باشد محدود کند. از روز 7 ارديبهشت 1402 (27 آوريل 2023) سيستم به طور خودکار اجازه ی نوشتارهای بيش از 900 کاراکتر (حدود هشت تا نه سطر معمول اخبار روز) را نخواهد داد. طبيعی است کامنت های دنباله دار پذيرفته نخواهد شد. برای کاربرانی که اين حجم را کافی نمی دانند اين امکان همچنان وجود دارد که ديدگاه های خود را در قالب مقالات مستقل تحرير کرده و جهت انتشار به آدرس ای ميل اخبار روز ارسال دارند. اين دسته از مقالات مطابق ضوابط انتشار مقاله در اخبار روز مورد بررسی قرار خواهند گرفت. ([email protected])

نظری بنويسيد
Notify of
guest

1 دیدگاه
جديدترين
قديمی ترين بيشترين آرا
بازخورد درون خطی
مشاهده همه نظرات
farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
سه شنبه, ۸ فروردین, ۱۴۰۲ ۰۱:۴۹

متاسفانه آلمانی ها توجهی به تاریخ ظهور نیچه که فیلسوف دوران پیش از سرمایه داری ست در واقع مرحله ی تاریخی نیچه که متعلق به ظهور اقشار متوسط شهری ست را نادیده می گیرند دورانی که در واقع آخرین مرحله ی انتقال فئودالی به سرمایه داریست و شاهدیم که در قرن ۱۸ انقلاب به وقوع می پیوندد در حالی که هاینه اگر چه حامل اندیشه های اقشار متوسط است اما متعلق به دوران پسا سرمایه داری ست که دولت و اقشار متوسط برای غلبه بر بحران به فاشیسم تکیه می کنند . اندیشه های نیچه برای توسعه ی شهروندی ست در حالی که فاشیسم اهدافش کاملا مشخص است و نیاز به توضیح نیست

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

تبليغات در اخبار روز
بیشتر بخوانید
آگهی خود را در اخبار روز منتشر کنيد!

آرشيو اسناد اپوزيسيون ايران

1
0
اگر در مورد اين مقاله نظری داريد، لطفا کامنت بگذاريدx

آگهی در ستون نبليغات

آگهی های دو ستونه: یک هفته ۱۰۰ یورو، یک ماه ۲۰۰ یورو آگهی های بیش از ۳ ماه از تخفیف برخوردار خواهند بود

حساب بانکی اخبار روز

حساب بانکی اخبار روز: int. Bank Account Number IBAN: DE36 3705 0198 0026 0420 36 SWIFT- BIC: COLSDE33XXX نام دارنده حساب: Iran-chabar نام بانک: SparkasseKoelnBonn Koeln- Germany

Read More

آگهی در ستون تبليغات

آگهی یک ستونه یک هفته ۷۵ یورو، یک ماه ۱۵۰ یورو آگهی های بیش از ۳ ماه از تخفیف برخوردار خواهند بود

حساب بانکی اخبار روز

int. Bank Account Number IBAN: DE36 3705 0198 0026 0420 36 SWIFT- BIC: COLSDE33XXX نام دارنده حساب: Iran-chabar نام بانک: SparkasseKoelnBonn Koeln- Germany

Read More

آگهی ها در لابلای مطالب برای يک روز

یک ستونه: ۲۰ یورو دو ستونه: ۳۰ یورو سه ستونه: ۵۰ یورو

حساب بانکی اخبار روز

int. Bank Account Number IBAN: DE36 3705 0198 0026 0420 36 SWIFT- BIC: COLSDE33XXX نام دارنده حساب: Iran-chabar نام بانک: SparkasseKoelnBonn Koeln- Germany

Read More