جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

سرمایه داری مالی، چرخی مربع شکل؛ سیستم دربرابر چشمان ما درحال فروپاشی است – برگردان: شروین احمدی

مقامات تصمیم می‌گیرند که «به هر قیمتی» از سرمایه‌گذاران حمایت کنند. با انجام این کار، آنها به یکی از تهدیداتی دامن می زنند که مدت هاست بر سر اقتصاد جهانی وجود داشته است: تهدید ترکیدن حباب های سفته بازی که توسط نقدینگی تزریق شده توسط بانک های مرکزی متورم شده است. بروز یک بحران بزرگ جدید ممکن و حتی اجتناب ناپذیر است. نه به دلیل «اختلال جزئی در عملکرد » سیستم، بلکه به دلیل عدم تعادل خاصی که عملکرد معمولی آن بوجود می آورد. امری که بانک های مرکزی را به نقطه تبلور تمام تضادهای سیستم تبدیل می کند و آن را در جایگاه مسئول چرخاندن یک چرخ مربع شکل قرار می دهد

ورشکستگی بانک سیلیکون ولی در کالیفرنیا (SVB)، در ۱۰ مارس، یادآوری آن چیزی است که پیش از این شاهد آن بوده ایم: بورس‌هائی که سراسیمه می شوند، فراخوان هائی برای آرامش، نجات سرمایه‌گذاران ماجراجو، وعده‌های تحقیقاتی جدی تر… سقوط SVB ممکن است بقیه اقتصاد را تحت تأثیر قرار ندهد، اما یک چیز مسلم است: پانزده سال پس از ورشکستگی لیمن برادرز(Lehman Brothers)، همه چیز می تواند دوباره تکرار شود

وقتی یک رهبر سیاسی بر امری آشکار تاکید می کند، موجب شک مخاطبان در مورد آن می شود. از اینرو زمانی که برونو لومر، وزیر اقتصاد و دارایی فرانسه در ۱۳ مارس پس از ورشکستگی بانک‌ها در ایالات متحده توضیح داد که «وضعیت بانک‌های فرانسوی از هر لحاظ خوب است» احتمالاً بازیگران دنیای مالی را متقاعد کرد که به سرعت به سمت قایق های نجات بروند.

سه روز قبل از آن، ایالات متحده بزرگترین فروپاشی بانکی از سال ۲۰۰۸ را تجربه کرد: بانک سیلیکون ولی (SVB)، موسسه ای متخصص در تامین مالی استارت آپ ها ورشکست شد. پس از مذاکرات مقامات سیاسی و پولی آمریکا در طی یک آخر هفته، همه چشم ها از ترس پس لرزه های این اتفاق به دنیای مالی دوخته شده بود. آقای لومر اگرچه تلاش کرد در مقابل دوربین ها اعتماد به نفس و آرامش خود را القا کند. اما با چهره ای متشنج به سرمایه گذاران گفت: «آرام باشید! و به واقعیت نگاه کنید. واقعیت این است که سیستم بانکی فرانسه از این واقعه متاثر نشده است. هیچ ارتباطی بین (…) وضعیت فرانسه و آمریکا وجود ندارد». این رهبر سیاسی، همانند آتش نشانی که از شلنگ آبش نفت سفید بیرون می ریزد، نتیجه گرفت: «هیچ خطری برای بانک های فرانسوی وجود ندارد».

در حالی که موجی از وحشت بازارهای سهام در سراسر جهان را به لرزه در آورد، رهبران سیاسی به ارائه توضیحات همیشگی قناعت کردند. اول از همه تکیه بر اینکه SVB مانند سایر بانک ها نبود. یکی از کارمندان سابق این شرکت به فایننشال تایمز توضیح می دهد: « در این بانک جو معمول وال استریت حاکم نبود با دلال هائی که پیراهن هایشان روی ساعد بالا زده شده و با هیجان و خشونت عمل می کنند. کار در SVB این تصور را ایجاد می کرد که شما برای یک شرکت بخش فناوری کار می کنید تا برای یک بانک.» (۱). به عبارت دیگر، از آنجایی که SVB دارای فرهنگ متمایز از فرهنگ بانک‌های معمولی بود، مشکلات آن لزوماً باعث می‌شود دیگر مؤسسات در امان باشند. افسوس، در زمانی که مقاله فایننشال تایمز منتشر شد، سقوط SVB، بانک مرکزی سوئیس را مجبور به مداخله برای جلوگیری از سقوط کردیت سوئیس(Crédit suisse) – یک بانک کاملاً سنتی – کرده بود و در نهایت به این بانک خریده شدن توسط رقیبش، بانک UBS غول پیکر، تحمیل شد.

تلاش دوم توضیح دلایل بحران است: گویا این وضعیت از رفتار مذموم افرادی نشأت می گیرد که شانه هایشان شبیه شانه های اطلس وزن تمام انحرافات جهان مالی را حمل می کند. در سال ۲۰۰۸، ژروم کرویل دلال بورسی و برنارد مادوف سرمایه‌دار، در چشمان رسانه‌ها نماد «انحرافات» در یک سیستم بی‌عیب و نقص بودند. چند روز پس از ورشکستگی SVB، قاضی آمریکایی تحقیقاتی را علیه مدیران این شرکت آغاز کرد، در حالی که بانک مرکزی این کشور، فدرال رزرو اعلام نمود که یک بازرسی داخلی با هدف درک « چگونه این نهاد گذاشت که یک بانک سقوط کند (۲)» را آغاز می کند.

انحرافات ایدئولوژیک

این احتمال وجود دارد که نتایج این بازرسی ها سر و صدای کمتری نسبت به اعلام آن ها ایجاد کند. زیرا، در حالی که کارشناسان معضلات را بررسی می کنند – آیا احتمال سرایت بحران وجود خواهد دارد؟ آیا این یک بحران «۲۰۰۸» جدید است؟ – رهبران آمریکا و اروپا از ابراز مهم ترین نتیجه این واقعه اجتناب می کنند: چه فردا اتفاق بیفتد یا دیرتر ، بروز یک بحران بزرگ جدید ممکن و حتی اجتناب ناپذیر است. نه به دلیل «اختلال جزئی در عملکرد » سیستم، بلکه به دلیل عدم تعادل خاصی که عملکرد معمولی آن بوجود می آورد. امری که بانک های مرکزی را به نقطه تبلور تمام تضادهای سیستم تبدیل می کند و آن را در جایگاه مسئول چرخاندن یک چرخ مربع شکل قرار می دهد.

SVB که شانزدهمین در رتبه بانک‌های آمریکایی بود، قربانی یک رویداد نسبتاً معمولی در تاریخ شد: فرار بانکی، یعنی برداشت گسترده و بی‌رحمانه پس انداز ها از سوی مشتریانش که نتوانست به آن پاسخ دهد. اما شبکه‌های سیستم مالی اکنون به قدری شکننده شده است که یک رویداد پیش پا افتاده کل ساختمان را تهدید می‌کند. به دلیل ترس از سرایت، مقامات پولی تصمیم گرفتند SVB را در ۱۰ مارس تعطیل کنند، سپس نوبت بانک Signature متخصص در ارزهای دیجیتال شد که دو روز بعد اتفاق افتاد. خزانه داری ایالات متحده سپس اعلام کرد که در حال بسیج ۲۵ میلیارد دلار (۲۳ میلیارد یورو) ضمانت برای پاسخگویی به نیازهای احتمالی سایر موسسات است تا اطمینان را به سپرده گذاران آنها بازگرداند. به این دو اقدام استثنایی تضمین کامل سپرده های SVB اضافه شد، در حالی که ضمانت فدرال معمولاً در سقف ۲۵۰ هزار دلار محدود می شود . سپس فدرال رزرو ایجاد یک صندوق اضطراری جدید (Bank Term Funding Program ، BTFP) را اعلام کرد.

SVB متخصص در تأمین مالی استارت‌آپ‌ها، حوزه ای ذاتاً پرخطر بود و از شور و شوق بخش فناوری در طول همه‌گیری کووید-۱۹ استفاده کرد. وجه نقد فراوانی را که در اختیار داشت در اوراق قرضه بلندمدت و کم ریسک (یا اوراق بدهی دولتی) به ویژه اسناد خزانه داری ایالات متحده سرمایه گذاری کرد. اما از سال ۲۰۲۲ وضعیت بخش فناوری تغییر کرده است و استارت‌آپ‌ها برای جمع‌آوری سرمایه با مشکل مواجه شده‌اند. این دشواری را می‌توان به‌ویژه با زیر سوال بردن سیاست حمایتی فدرال رزرو توضیح داد که مدت‌هاست نرخ‌های کلیدی خود را در سطح بسیار پایین نگه داشته بود. جریان نقدینگی با ۶ افزایش متوالی این نرخ ها به تدریج کاهش یافت، نرخ هائی که در طی حدود یک سال از ۰ درصد به ۴.۷۵ درصد رسید. بدین ترتیب استارت آپ ها مجبور شدند که به سپرده های خود در SVB روی آورند و از آنها استفاده کنند.

برای مقابله با این برداشت‌های بزرگ و پیش‌بینی نشده، SVB مجبور شد اوراق قرضه‌ای را که انباشته کرده بود، فوراً بفروشد. مشکل این بود که ارزش آنها به دنبال افزایش نرخ بهره به شدت کم شده بود. این اصل در بازارهای اوراق قرضه (جایی که اوراق بدهی دولتی معامله می شود) به خوبی شناخته شده است. هنگامی که نرخ بهره افزایش می یابد، اوراق بهادار جدید منتشر شده سود بیشتری نسبت به اوراق قدیمی دارند، که قیمت آنها به طور خودکار با فروش مجدد در بازارها کاهش می یابد. با توجه به زیان قابل توجه SVB در فروش مجدد اوراق بهادار ، در حدود ۲ میلیارد دلار، مشتریان آن اعتماد خود را از دست دادند و برای برداشت سپرده های خود هجوم بردند… امری که باعث ورشکستی بانک شد.

مقامات آمریکایی با کاهش دامنه الزامات نظارت بانکی که از بحران مالی سال ۲۰۰۸ به ارث رسیده بود، بی‌احتیاطی خود را دوچندان کرده‌اند. در سال ۲۰۱۸، دولت آقای دونالد ترامپ تصمیم گرفت حد ترازنامه که براساس آن یک بانک تحت نظارت قرار می گرفت را از ۵۰ به ۲۵۰ میلیارد دلار افزایش دهد.ترازنامه SVB زیر این حد بود و به همین دلیل از رادار مقامات ناپدید شده بود…

اما سقوط این موسسه همچنین نشانه مسئولیت بانک مرکزی نیز هست (۳). از زمان بازگشت تورم، در طول سال ۲۰۲۱، آنها در مقابل یک دوراهی قرار گرفته اند. پس از کاهش نرخ بهره برای مدت طولانی به منظور احیای فعالیت های اقتصادی پس از بحران ساب پرایم و کووید-۱۹، آنها برای مبارزه با تورم نرخ های بهره را افزایش دادند.امری که یک خطا در تشخیص بیماری بود. زیرا علل اصلی تورم اخیر پولی نیست، بلکه ساختاری است. امری که از سازماندهی مجدد زنجیره های ارزش، افزایش قیمت انرژی و وضعیت ژئوپلیتیکی ناشی می شوند. علاوه بر این، مقامات پولی با افزایش نرخ های بهره کلیدی، اشتباه مشابه آنچه در زمان بحران مالی ۲۰۰۸ رخ داد را مرتکب شدند: آنها تأثیر سیاست پولی را بر ثبات سیستم بانکی و مالی دست کم گرفتند.

با این حال، همه می دانند که افزایش نرخ‌های بهره چالش‌های مهمی را برای بازیگرانی ایجاد می‌کند که از نظر سیاسی بسیار قدرتمندتر از رای‌دهندگان هستند: سرمایه‌گذارانی که توانائی مالی شان با سال‌ها پول آسان تقویت شده است. افزایش ناگهانی نرخ‌های بهره، این بخش را از نقدینگی ای محروم می‌کند که اکنون به آن وابسته شده اند (۴). قبل از مارس ۲۰۲۳، فدرال رزرو همچنان تورم را بزرگترین تهدید می‌دانست. ورشکستگی SVB می تواند آن را وادار به تجدید نظر در گزینه های خود کند. اینها دو انتخاب هستند: ادامه مسیر انقباض، با وجود خطر رو به افزایش بی ثباتی؛ یا ایجاد «وقفه» در افزایش نرخ ها و یا حتی کاهش آن ها برای جلوگیری از قرار دادن بازیگران مالی جدید در مشکل. همه چیز حکایت از آن دارد که ابرهایی که افق بانک ها را تاریک می کنند، آن را به سمت انتخاب دوم سوق خواهند داد.

فدرال رزرو همچنین کاهش ترازنامه خود را متوقف کرده است، بخش مهمی از انقباض پولی که با فروش اوراق بهادار اولیه برای تضمین ثبات بازارهای مالی آغاز کرده بود. این نهاد با هماهنگی آژانس فدرال، مسئول بیمه سپرده ها و خزانه داری ایالات متحده، شیر نقدینگی را دوباره باز کرد تا به کمک بانک هائی بشتابد که از سقوط SVB تاثیر پذیرقته بود. نتیجه آنکه: از پنجشنبه ۹ مارس تا چهارشنبه ۱۵ مارس ۱۶۴.۸ میلیارد دلار از فدرال رزرو وام گرفته شد، یعنی بیش از رکورد پایان سپتامبر ۲۰۰۸ (۱۱۱ میلیارد). در چهار روز، صندوق اضطراری جدید(BTFP) ۱۱.۸ میلیارد دلار وزن یافت. به گفته بانک جی پی مورگان، میزان نقدینگی ارائه شده از این طریق می تواند به ۲۰۰۰ میلیارد دلار برسد (۵). از ۱۵ مارس، وام های اضطراری باعث لغو نیمی از کاهش ترازنامه فدرال رزرو شده بود. روز یکشنبه ۱۹ مارس، فدرال رزرو که آشکارا نگران سرایت برداشت دلار بود، دستگاهی را که در طول بحران های ۲۰۰۸ و کووید-۱۹ استفاده می شد، دوباره راه اندازی کرد: خطوط مبادله swap ، ابزاری که به سایر بانک های مرکزی بزرگ اجازه می دهد تا دلار را به موسساتی که درخواست آنرا دارند، عرضه کنند.

بار دیگر، مقامات تصمیم می‌گیرند که «به هر قیمتی» از سرمایه‌گذاران حمایت کنند. با انجام این کار، آنها به یکی از تهدیداتی دامن می زنند که مدت هاست بر سر اقتصاد جهانی وجود داشته است: تهدید ترکیدن حباب های سفته بازی که توسط نقدینگی تزریق شده توسط بانک های مرکزی متورم شده است، اینکار بخشی از سیاست های به اصطلاح «غیر متعارف» بانک های مرکزی از سال ۲۰۱۵ بوده است.

همه اینها ثمره انحرافات سیاسی و ایدئولوژیک خطرناک است. به طور منظم، و برای اطمینان از بقای یک سیستم ناپایدار، مقامات سیاسی و پولی مجبورند راه‌حل‌هایی برای بحران‌های مکرر سیستم در جعبه ابزاری بیابند که از آن متنفرند: دخالت دولت. و با انجام این کار، تمام اصولی را که آنها به عنوان تضمین کننده عملکرد «بهینه» اقتصاد از آن دفاع کرده بودند، زیر سوال می برند.

پس از بحران ساب پرایم، سیاست‌های «غیر متعارف» انجام شده توسط بانک‌های مرکزی منجر به سیل نقدینگی به بازار و بخش مالی شد: عملیاتی که البته در اقتصاد ارتدکس ممنوع بود. از سال ۲۰۲۱، بانک مرکزی اروپا (ECB) برای اطمینان از انسجام منطقه یورو که به دلیل بحران بدهی دولتی ۲۰۱۰-۲۰۱۱ و سپس بحران کووید در معرض تهدید قرار گرفته است، نرخ بهره بدهی دولتی را سامان می دهد، بدون آنکه انجام این کار را در چارچوب وظایفش رسما بپذیرد. با اینکار ، این نهاد عملاً دگم «بی طرفی بازار» را زیر سؤال می برد.

اقتصادی که زین پس مدیریت شده است

در این زمینه، بحران SVB سهم خود را در ابداع نوآوری ها به صحنه آورده است. برای بهره مندی از تامین مالی توسط فدرال رزرو تحت شرایط ترجیحی ، بازیگران مالی معمولا باید اوراق بهاداری را که کیفیت بالایی دارند (ریسک کم) به عنوان وثیقه ارائه کنند، مانند اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده یا اوراق بدهی شرکت های بزرگ. به این «وثیقه» می گویند. بازیگران به میزان اوراق بهادار «وثیقه» شده در بازار ، نقدینگی به دست می آورند. اکنون، تحت طرح جدید بودجه اضطراری، این قانون در حال تغییر است. این بار فدرال رزرو اوراق بهادار وثیقه شده را به ارزش اولیه (یا اسمی) آنها می پذیرد، که کاملاً بر خلاف عرف بانکداران مرکزی است. بدین ترتیب ارزش اوراق بهادار سیاسی می شود. و همه اینها کمتر تداعی کننده یک اقتصاد بازار آزاد است تا اقتصادی تحت مدیریت. اما لازم بود از طریق ایجاد پولی بی‌دردسر، کاهش ارزش اوراق قرضه ناشی از افزایش نرخ‌های بهره جبران شود، کاهشی که منشأ ورشکستگی SVB بود. امری که بسیاری دیگر از بازیگران مالی بی پروا را که به اندازه کافی انقباض پولی را پیش بینی نکرده اند، تهدید می کند.

بحران بانکی آمریکا که نشانه ای از تب و تاب مالی جهانی بود، به سرعت به وحشت بازار سهام تبدیل شد که بانک های اروپایی را تحت تأثیر قرار داد. نگرانی‌هایی که در ابتدا بر روی کردیت سوئیس(Crédit suisse) متمرکز بود، ارتباط نزدیکی با امور مالی جهانی دارد . این بانک در مشکل، در گروه بانک‌های سیستمیک قرار دارد، یعنی آنهائی که گفته می‌شود «بسیار بزرگ برای ورشکست شدن»( too big to fail) هستند. با این حال، بانک مرکزی اروپا در ۱۶ مارس تأیید کرد که افزایش نرخ های خود را که از پیش برنامه ریزی شده بود حفظ می کند و در عین حال ابهامات خود را در مورد آینده از زبان رئیس خود، کریستین لاگارد، بیان کرد: « در این مرحله نمی توان مسیری را که باید طی شود، تعیین کرد» (۶). گفته ای که به سختی اختلاف نظرات فزاینده میان بانک مرکزی اروپا و فدرال رزرو را پنهان می‌کند: از یک سو «شاهین‌ها» که نگران مبارزه با تورم هستند و از سوی دیگر کسانی که نگران پیامدهای افزایش نرخ بهره بر ثبات اقتصادی هستند. این واگرایی ها منعکس کننده تضاد در اهداف بانک مرکزی اروپا، بین ثبات پولی و ثبات مالی است. انتخاب تداوم افزایش نرخ بهره برای ثبات سیستم بانکی اروپا آینده خوبی را نوید نمی دهد.

از زمان بحران سال ۲۰۰۸، مقامات پولی آمریکا و اروپا به نظر می رسد درگیر فرار به جلوی سرسام آوری هستند که ورشکستگی SVB به آن سرعت بخشیده است: آنها هر چه بیشتر در مسیری پیش می روند که مقابله با آسیب های ناشی از غفلت بازیگران مالی به آنها تحمیل می کند و هم چنان به بیمه کردن بدون گرفتن تعهد از همین بازیگران ادامه می دهند. حتی اگر بهای اینکار دور شدن از ارتدوکسی بازاری باشد که معمولاً قول دفاع از آن را می دهند. کنت گریفین مدیر صندوق سرمایه گذاری آمریکایی، این پارادوکس را چنین بیان می کند: «ایالات متحده قرار است یک اقتصاد سرمایه داری باشد و اکنون همه چیز جلوی چشمان ما در حال فروپاشی است» (۷). این داوری می تواند برای اروپا نیز درست باشد.

نویسندگان مقاله:

Frédéric Lemaire اقتصاد دان ،عضو انجمن طرفدار مالیات بر معاملات مالی به نفع فعالیت برای شهروندان(اتک)

Dominique Plihon استاد اقتصاد مالی دانشگاه پاریس ۸ اعضای انجمن طرفدار مالیات بر معاملات مالی به نفع فعالیت برای شهروندان(اتک)

Renaud LAMBERT روزنامه نگار

پی نوشت:

۱- Tabby Kinder et Antoine Gara, « “It is not cut-throat like Goldman Sachs” : SVB’s culture in focus », Financial Times, Londres, 16 mars 2023.

۲- Brian Quarmby, « US Fed faces internal probe over Silicon Valley Bank failure », Cointelegraph, 14 mars 2023,

۳- Jean-Marie Harribey, Esther Jeffers, Pierre Khalfa, Dominique Plihon et Nicolas Thirion, Les Banques centrales, apprentis sorciers à la manœuvre, Éditions du Croquant, coll. « Les partis pris de la Fondation Copernic », Vulaines-sur-Seine, 2023. ۴-مقاله « آیا باید از تورم هراس داشت ؟»، لوموند دیپلماتیک، مارس ۲۰۲۲ https://ir.mondediplo.com/2022/03/article3998.html

۵- « Les banques américaines ont emprunté ۱۶۵ milliards de dollars à la Fed en une semaine », Les Échos, Paris, 17 mars 2023.

۶- « François Villeroy de Galhau écarte le spectre d’une crise financière en Europe »,La Tribune, 17 mars 2023.

۷- Harriet Agnew, Laurence Fletcher et Patrick Jenkins, « US capitalism is “breaking down before our eyes”, says Ken Griffin », Financial Times, 13 mars 2023.

منبع: لوموند دیپلماتیک

https://akhbar-rooz.com/?p=198893 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

7 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
peerooz
peerooz
11 ماه قبل

جناب همتی, این ” یارو” آنقدر حالش خراب ست که خیال میکند شما “نصرت” خانم اید و با این اوضاع و احوال خود را قاطی گفتگوی بزرگتر ها کرده و ” فوق فکاهی” مینویسد!

هرمز همتی
هرمز همتی
11 ماه قبل
پاسخ به  peerooz

پیروز گرامی مسئله اصلی این است که آقای مهرداد توجه نمی کنند که رسانه هائی مانند نیویورک تایمز هم در مورد سیاست هائی که رئیس بانک مرکزی روسیه در ارتباط با افزایش قدرت روبل و برخورد با بانک ها اتخاذ کرده است بحث می کنند.

متاسفانه آقای مهرداد در حالی از غرب حمایت جانانه می کنند که حتی اطلاع ندارند که ارزیابی رسانه ها غربی در مورد سیاست های رئیس بانک مرکزی روسیه از چه قرار است.
مشکل اصلی اینجاست.
همانطور که شما در کامنت دیگری اشاره کرده اید ایشان در هر موردی بدون مطالعه و آگاهی اظهار نظر می کنند.

مهرداد
مهرداد
11 ماه قبل

“سیستم دربرابر چشمان ما درحال فروپاشی است” عبارتی خسته کننده که با سعی دردلخوش کردن خود وعوام در صد سال گذشته نقد سرمایه داری را به ابتذال کشیده است. حدود ۱۴۰ سال پیش، انگلس دریکی از آثار مارکس و انگلس نوشت: “کمونیسم مارکس بر پایه از هم پاشیدن ضروری سرمایه‌داری است که در مقابل چشمان ما در حال وقوع است.” 

همان چشمان و همان سرمایه داری ولی ان نویسنده اولی کجا و این تازه به دوران رسیده ها کجا!

هرمز همتی
هرمز همتی
11 ماه قبل
پاسخ به  مهرداد

جناب مهرداد فقط تیتر را دیده اید؟

متن را نخوانده اید؟

در آمریکا هم رسانه ها مسئله تضعیف دلار و عواقب آن را مورد بحث قرار می دهند و نگران هستند.
اگر واقعیت موچود باب طبع شما نیست باید منکر واقعیت شوید؟

مگر خوانندگان دیگر همین متن بالا را نمی خوانند و با دلایل و مستندات مواجه نمی شوند ؟

چرا متن را مورد نقد قرار نمی دهید؟
منطق و استدلال شما فقط به این محدود می شود که نسبت تازه به دوران رسیده به نویسندگان بدهید؟

مهرداد
مهرداد
11 ماه قبل
پاسخ به  هرمز همتی

جناب نصرت

ماجرای این بانک ها در ۱۰۰ سال گذشته در همین سیستم سرمایه حل و فصل شدند از جمله همان بانک مزبور که توسط دیگران خریده شد. شما نگران بانک های روسی باش که پس مانده های شوروی بودند و امروز به دریوزگی الیگارشی پوتین افتادند. 

انسان وقتی به بزرگی انگلس فکر میکند، افراد فوق فکاهی بیش نیستند. 

peerooz
peerooz
11 ماه قبل
پاسخ به  مهرداد

 « US capitalism is “breaking down”.

Kenneth C. Griffin سرمایه دار آمریکایی و فارغ التحصل دانشگاه هاروارد در ۵۴ سال زندگی خود بیش از ۳۲ میلیارد دلار(۳۲,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰) در آمد داشته و بیش از یک و نیم میلیارد دلار به موسسات خیریه کمک کرده است. این بسیار بیشتر از مبلغی ست که میلیونر های ایرانی منجمله نویسنده کامنت میتواند در خوابهای طولانی ببیند. منظور اینست که این گفته از “ننه قهر کرده” ای نیست که باد دل خالی کند. حال نابغه ما نگران بانک های روسیه است. چرا کسی که “هر را از بر تشخیص نمیدهد” باید در باره هر موضوعی اظهار نظر کند قابل درک نیست. 

https://en.wikipedia.org/wiki/Kenneth_C._Griffin

peerooz
peerooz
11 ماه قبل
پاسخ به  مهرداد

کنت گریفین صاحب نظر, فرد فوق فکاهی ست؟ در آیینه نگاه میکنید؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x