«بازدید رضا پهلوی از اسرائیل یک سیلی بر صورت جنبش اعتراضی ایرانیان است». این را «ورلی نوی» در یادداشت خود در رسانه چپگرای «مکومیت» (در عبری به معنی گفت و گوی محلی) و از شبکه ضد اشغال می نویسد. این تعبیر در واقع بیان جوهر سفر رضا پهلوی رهبر جریان ۵+۱ به اسرائیل با میزبانی گیلا گاملیل، وزیر اطلاعات اسرائیل است. وزیر اطلاعات اسرائیل، مسئول نظارت و هماهنگسازی سیاستها و عملیاتهای سازمانهای جاسوسی این رژیم از جمله موساد و شاباک است. دیدار رضا پهلوی با بنیامین نتانیاهو و وزیر اطلاعاتش، دیدار با رهبران یکی از راست گراترین کابنیه های اسرائیل است که توسط بنیادگرایان نژادپرست یهودی تشکیل شده و حتی جو بایدن نیز حاضر به دعوت نتانیاهو به کاخ سفید نشده است. دولت نژادپرست، بنیادگرای یهودی با تمایلات فاشیستی، حتی در میان بخش بزرگی از مردم اسرائیل نیز منفور است. تظاهرات چند هفته اخیر مردم اسرائیل علیه برنامه های ضددمکراتیک دولت شبه فاشیستی کنونی، این امر را به خوبی به اثبات رسانده است.
پناه بردن رضا پهلوی به دولت بنیادگرایان نژاد پرست یهودی برای مبارزه با حاکمیت بنیادگرایان فاشیست شیعی در تهران، یک ظنز تلخ است. از این جا می توان میزان پایبندی رضا پهلوی و جریان ۵+۱، به منشور حقوق بشر و به آزادی و دمکراسی را به خوبی دریافت. تنها این سفر بیان میزان پایبندی این جریان راست افراطی به منشور حقوق بشر و مبانی دمکراسی را محک نمی زند. دیدار مسیح علی نژاد و حامد اسماعیلیون در نشست شورای فرماندهان نظامی پیمان نظامی ناتو در هالیفاکس، دیدار این دو با رهبران دولت شبه فاشیستی ایتالیا، حمایت نمایندگان راست افراطی در پارلمان های نروژ، سوند و بلژیک از این جریان، نشان میدهد که جریان ۵+۱ مورد قبول راست گراترین احزاب، سازمان و دولت های غربی است. این جریان بیش از آن که نماینده خواست های مردم ایران و بویژه خواست های خیزش انقلابی ژینا باشند، پیشبرنده سیاست های سلطه جویانه قدرت های جهانی و منطقه ای هستند.
خیزش انقلابی مردم ایران به حمایت های جریانات و دولت های راست افراطی در جهان نیازی ندارد. همبستگی مردمی جریانات مترقی، آزادیخواه و برابری طلب در سراسر جهان و از جمله در اسرائیل از خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» به خوبی نشان می دهد که این جریان تا چه حد متحدانی واقعی و مردمی در سراسر جهان دارد. یکی از اهداف و شعارهای مبارزات و انقلاب های مردم ایران دفاع از استقلال این کشور و عدم مداخله قدرت های خارجی در امورداخلی ایران بوده است. تجارب تلخ به گلوله بستن مجلس شورای ایران توسط کازاک های روس، اشغال ایران توسط متفقین، کودتای ننگین انگلیسی ـ آمریکائی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و همدستی آمریکا با ملایان در جریان انقلاب بهمن ۱۳۵۷، در حافظه تاریخی مردم ایران ثبت شده و خشم آنها را بر می انگیزد. هم اکنون نیز سیاست های حاکمیت جمهوری اسلامی در پیوند زدن مصالح کشور با منافع دولت های روسیه و چین، مورد نفرت مردم ایران قرار دارد.
ما بر این باوریم که انقلاب مردم ایران به همبستگی مردم مترقی و آزادیخواه و سازمان ها و احزاب مستقل و مترقی در تمامی جهان و از جمله اسرائیل احتیاج دارد. روشن است که این خواست مردم ایران نیز هست که مردم اسرائیل و مردم فلسطین در کنار هم، چه در یک کشور واحد، چه در یک کنفدارسیون و چه به صورت دو دولت، زندگی آرام و مسالمت آمیزی داشته باشند. روشن است که ما از حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین دفاع می کنیم. نباید از خاطر برد که مسئله فلسطین تنها مسئله باقی مانده از دوران استعماری است و یک ملت را از حق خود برای تشکیل دولت و زندگی در سرزمین خود محروم کرده است. سیاست های اشغالگرانه دولت های صهیونیستی، نژادپرست و بنیادگرایان یهودی، مردم فلسطین را در گتوهائی شبیه گتو ورشو به اسارت گرفته اند. در چنین شرایطی، همسوئی و همراهی با دولت اسرائیل، نمی تواند مورد استقبال و حمایت مردم آزادیخواه و برابری طلب ایران قرار گیرد. خیزش انقلابی مردم ایران نیازی به حمایت های زهرآگین بنیادگرایان نژادپرست یهودی، فاشیست های ایتالیائی، نئوکان های آمریکائی و راست گرایان افراطی اروپائی ندارد. انقلاب مردم ایران، قدرت خود را از اتحاد پرشکوه ارتش میلیونی کارگران و زحمتکشان، زنان و جوانان و ملیت های زیر ستم ایران می گیرد و برای ساختن ایرانی آزاد، متحد، دمکراتیک و ایجاد امکانات برابر برای همگان مبارزه می کند و در این راه خود را جزئی از همه جنبش های مترقی منطقه و جهان می داند و برای ایجاد منطقه ای بدون جنگ، همگام، دمکراتیک، آباد و آزاد مبارزه می کند.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
پیروز باد انقلاب مردم ایران
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم
حزب کمونیست ایران
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)
سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ برابر با ۱۸ آوریل ۲۰۲۳
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- اعلامیه مشترک حزب کمونیست ایران و سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): هشدار! جان زندانیان سیاسی در خطر است!
- اعلامیه مشترک حزب کمونیست ایران و سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): تسلیت به بلوچستان رنجدیده
- اعلامیه مشترک حزب کمونیست ایران , سازما ن کارگران انقلابی ایران (راه کارگر): از آزادی عقیده و حق زندگی شهروندان بهائی مان دفاع کنیم!
- اعلامیه مشترک حزب کمونیست ایران و هیئت اجرایی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر): بلوچستان، تنها نیست!
پس چرا حزب کمونیست کارگری از اوکراین و زلنسکی و سلطنتطلبان دفاع می کند ؟
حزب کمونیست ایران چه ربطی به حزب کمونیست کارگری دارد؟؟ چرا سیاه نمایی و جو سازی می کنید؟
نکات قابل توجهی را اشاره کردهاید و قطعاً نگاه تمامی ملتهای آزادیخواه جهان به دولت به شدت هار و فاشیستی اسرائیل ، همچون نگاه شماست . اما سؤال این است که چرا چپ ایران فقط موضع واکنشی دارد ؟ چپ ایران منتظر است تا بچه شاه حرکتی انجام دهد تا شروع کند به تحلیل و تفسیر آن . خوب خودتان چه کاری میکنید . اینکه نشستهاید و به تعریف و تمجید از فداکاریهای زنان و جوانان میپردازید ، چه دردی از بیشمار دردهای جامعه ایران را درمان میکند . یک روز از پرستاران حمایت میکنید ، روز بعد از بازنشستگان ، روز بعد از معلمان ، روز بعد کارگران ، روز بعد .. روز بعد … . همین فقط حمایت میکنید . آخه شما مثلاً مبارزین چپ هستید . کجای این خیابانهای رنگین به خون جوانان ، شما حضور دارید ؟ کجای این سرزمین خسته از بیداد و ستمگری شما حضور دارید ؟
شما چرا زده اید به صحرای کربلا؟ این مواضعی را که در بیانیه این دو حزب آمده درست می دانید یانه؟ اگر درست است که هست، چرا به مساله دیگری می پردازید؟ جای طرح “واکنشی بودن جنبش چپ” به قول شما آیا این جاست؟ چرا این معضل واکنشی بودن چپ را که درست هم هست، مستقلا در مقاله ای بیان نمی کنید؟