سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

رئیس جمهور بلاروس لوکاشنکو در بستر بیماری و عواقب آن! – اردشیر قلندری

از روز ۹ ماه مه وضع سلامت لوکاشنکو دیکتاتور بلاروس خوب نیست، از آن تاریخ تا به امروز با سیلی صورتش را سرخ کرده، در مراسم دولتی و غیر دولتی دیده نمی شد. اخرین باری که در چند روز اخیر در رسانه ها ظاهر شد، چهره اش چنان رتوش شده بود که با مجسمه های مومیای مادام توسو فرقی نداشت.

بیماری ناگهانی وی موجب جنب و جوش جامعه و گفتمان های سیاسی شده، روحیه مردم نیز به آینده بلاروس بدون لوکاشنکو سرشار از امید گشته است.

 برهمین مبنا، شایعاتی نیز در بازار گرم فضای سیاسی میچرخد. برای نمونه: روسیه از بابت بازی یک بام و دوهوای دخالت در جنگ، لوکاشنکو را مسموم کرده است. کاری که گویا با قدریرف که مدتی بازی با سیاست بزرگ را آغاز کرده بود، ناگه سر از دوبی جهت معالجه در اورد، صورت گرفت. یا سرنوشت ناوالنی که در فرودگاه مسموم شد، یا حتی یادی نیز از مسمومیتهای مخالفین پوتین در انگلستان می کنند. این یاداوری ها با ترور نیمتسوف توسط پوتین و بسیاری از موارد مرگ های عجیب ادامه دارد.  

اما در صورت مرگ دیکتاتور بلاروس چه اتفاقاتی در این منطقه جغرافیایی رخ خواهد داد. طبیعتا ساختاری که با ده ها دروغ و فریب بنا شده بود فرو می ریزد. رقابت بر سر بدست گرفتن قدرت در سه مسیر آغاز خواهد شد:

روسیه: همه می دانیم که روسیه پس از شکست خود در اکرائین نیاز به بلاروس خواهد داشت. برایند این نیاز ادامه تلاش جهت حفظ جایگاه خود اشخاصی را بر مقام ریاست جمهوری پیشنهاد خواهد داد. اما پیشنهاد فوق چگونه خواهد بود. با توجه به شرایط خاص منطقه، روسیه در اجرای پیشنهاد خود گزینه های محدودی در اختیار دارد. پیشنهاد انتخاب فردی با گرایشات پروروسیه بسیار بعید خواهد بود، جامعه بلاروس انچنان دل خوشی از وجود ارتش روسیه در بلاروس و بمباران شهرهای اکرائین از اسمان بلاروس ندارند، سیاست باز و بسته کردن فلکه گاز و نفت در طی بیست سال گذشته دل بلاروس ها را به نوبه خود چرکین کرده، یاداور روزهای خوش نیست. حمایت از لوکاشنکو و حفظ وی در پست ریاست جمهوری با توجه به مخالفت و مقاومت مردم نیز نقش منفی بجا گذاشته است. بنابراین ممکن است گزینه روسیه موجب استقبال مردمی قرا نگیرد، به خیابان امدن مردم پس از انتخابات به نفع روسیه تمام نشود. پس روسیه باید بازی دیگری را پیشنهاد نماید.

 بازی دیگر روسیه امضای قرارداد ادغام بلاروس در ترکیب روسیه از جایگاه اخرین خدمت لوکاشنکو و در حنا گذاشتن دست بلاروس ها میتواند باشد، که بجای خود موجب واکنش شدید جامعه خواهد شد، که خودبخود موجب سرکوب واکنش ها می گردد.

 راه دیگر با توجه به حضور ارتش روسیه که در تضاد با قانون اساسی بلاروس نیز میباشد، (قانون اساسی بلاروس تاکید کرده است که هیچ ارتش بیگانه ای حق ایجاد پایگاه در بلاروس را ندارد) روسیه میتواند بصورت کودتا یکی از ژنرالهای طرفدار خود را بر مسند قدرت بنشاند. در این صورت نیز مدتی باید شاهد نا آرامی های شدید باشد، که برایند آن نیز قابل پیش بینی نمی باشد.

غرب: سیاستمداران غربی در راستای دور نگهداشتن روسیه از مرزهای کشورهای عضو ناتو: لهستان، لیتوانی و لاتویا و استونی دائما تلاش داشته اند که بلاروس را از روسیه دور کنند. با روی کار امدن لوکاشنکو در میانه سال های ۱۹۹۰ و بازی وی با روسیه و غرب در راستای امتیازگیری و سکوت دو طرف در دستکاری قانون اساسی و مدام العمرکردن خود بر تخت “ریاست جمهوری” موفق شد وزن سنگین سیاست دولت بلاروس را به سوی روسیه بچرخاند، که هدف تحرمهای غربی قرار گرفت.

از این روی، غرب نیز با توجه به شرایط تجاوز نظامی روسیه به اکرائین مناسب میداند که از وضعیت پس از مرگ لوکاشنکو که خلا سیاسی کل بلاروس را فراخواهد گرفت، بهره مند شود. از طرفی امنیت اعضای ناتو را تامین کند، همزمان جاده ترانزیت گاز و نفت و ترانسپورت بلاروس را هم حفظ نمایند، روسیه نیز دور از مرزهای اروپای غربی بماند. بنابراین، غرب نیز در خلا پس از مرگ لوکاشنکو وارد میدان بازی سخت با روسیه خواهد شد، تحریکات خیابانی بی تردید یکی از حرب های رویاروی با سیاستمداران روسیه می باشد.

همزمان باید گفت که غرب در این زمینه با توجه به رشد اقتصادی شدید لهستان که میرود به اقتصاد دوم اروپا تبدیل شود، رفت و امد جوانان به کشورهای اتحادیه اروپا، تلاش برای بلند کردن بلاروس از جایگاه فعلی به غرب اقبال بیشتری نسبت به روسیه میدهد که در طی حکومت لوکاشنکو قافیه را عملا باخته است.

مردم: انچه که بیش از همه ارزشمند است، وضعیت اقتصادی و تامین آزادی و عدالت برای مردم است. مردم بلاروس به این نتیجه رسیده اند که با خرس پوتین هیچ شانسی برای رسیدن به عدالت نسبی ندارند. نه عظمت طلبی الیگارشی روس چنین فرصتی به انها میدهد و نه اقتصاد وابسته به روسیه.

گرچه بخش بزرگی از نسل ۵۰ سال به ان سو برپایه تربیت فرهنگ شوروی و دوستی و برادر با روسیه، کشش به آن دارند، اما پائین این سن کاملا غربگراست، هیچ روی خوشی به روسیه نشان نخواهد داد. بنابراین، سیاست های حساب ناشده و عجولانه روسیه در آینده میتواند، سبب عصیان این قشر شود که عواقب ان هیچ قابل پیش بینی نخواهد بود.  

در بازی بدست اوردن جام پیروزی غرب و روسیه، بلاروس باید نقش خود را ایفا کند. گرچه در جهان امروز همه چیز از پیش تعیین شده است، مردم کاره ای نیستند، اما رهبران اپوزیسیون بلاروس که از هم اکنون وارد میدان شده اند، باید در بده و بستان با دو طرف سهم بیشتری بنفع مردم بگیرند. اصلی که برعکس ایران در فقدان رهبری هر حرکتی محکوم به شکست است در بلاروس، ضعف رهبریت حس نمیشود، مردم در دسته های مختلف سیاسی آماده برخورد با روز X  میباشند. در جبهه های مختلف سازمانهای سیاسی بلاروسی از هم اکنون سازوکار به خیابان اوردن مردم تهیه شده است، اعتراضات سال ۲۰۲۰ تجارب بزرگی را در اختیار این سازمانها گذاشت.

با اتخاذ سیاست های ضدمردمی اخیر دولت، انحلال سندیکاهای آزاد، اخراج مخالفین دستگاه از کار، تعطیل کردن انتشارات مخالف، جریمه و زندان برای شنیدن و یا انتشار اخبار مخالفین، مرگ برخی از زندانیان سیاسی بابت عدم رسیدگی به وضعیت سلامت انها در زندان، قسط های سنگین و بیکاری، تعطیلی موسسات بابت فرار متخصصین به خارج، اخراج استادان دانشگاه ها، گرانی مایحتاج اولیه زندگی… جامعه را کاملا براشفته است، هر حرکت حساب ناشده ای سبب اتشفشان در بلاروس خواهد شد.

https://akhbar-rooz.com/?p=203740 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
هرمز همتی
هرمز همتی
10 ماه قبل

الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس به شایعات مربوط به بیماری خود پرداخته و گفته است که او به آدنوویروس مبتلا شده است و قصد ندارد بر اثر آن بمیرد.

«اگر کسی فکر می‌کند که من می‌میرم، آرام باشد. آرام باشد. این چیزی نیست جز حدس و گمان بیهوده در کانال های مسنجر و تلگرام. این یک آدنوویروس بود.” به نقل از خبرگزاری
BelTA

آقای قلندری آرام باشید و بی جهت خاطر خود را مشوش نکنید.

مهرداد
مهرداد
10 ماه قبل

تکیه آقای قلندری بر شکاف نسل های بلاروس بسیار به جاست به ویژه نسل زیر ۵۰ سال که مشخصاً غرب گراست و زیر بار هژمونی پوتین و الیگارش های زورگویی روس نخواهد رفت. نکته قبل توجه که باید اضافه کرد نیز اینست که سرنوشت بلاروس پس از مرگ دیکتاتوراش جز هرج و مرج و عیان شدن سرکوب‌های سی سال گذشته نخواهد بود.  در ضمن پس از مرگ او سوسیالیسم قلابی نیز که محصول حکومت مادام العمر او بوده است نیز برملا خواهد شد. اشاره آقای قلندری به شکست پوتین در اوکراین بجاست.

سیداوالی
سیداوالی
10 ماه قبل

لهستان بزودی دومین اقتصاد اروپا خواهد شد. ها…‌ها…ها…😁😄😂😊
آیا اخبار روز هیچ مسئولیتی در مقابل این نوشته ها ندارد؟…
لهستان‌ از نظر بزرگی اقتصاد امروزه یست و سومین در دنیا و ششمین در اروپا است.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x