چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳
چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳

چه کسی نخستین گلوله را شلیک کرد؟  – مهرداد نقیبی

اهمیت وقایع سیاسی _ اجتماعی تاریخ معاصر ایران در موقعیت کنونی برای درک تجارب تاریخی و اعتلای مسیری که جامعه ایران بر آن گام نهاده امری ضروری و اجتناب ناپذیر است، در نوشتار کنونی کوشش می‌ نمایم به اختصار توضیح دهم چگونه در چند سال اخیر وقایع تاریخی به گونه دیگری تعریف شده و با حقیقت سازگاری ندارد.

در طول چند سال اخیر از سوی رسانه های نئولیبرالی داخل مانند (سیاست نامه اندیشه پویا) و رسانه های جریان اصلی خارج از کشور، وقایع سیاسی _ اجتماعی اخیر به گونه ای دیگر بازخوانی و تعریف می شود، از آنجا که رسانه ها تاثیر زیادی بر مخاطبان خود دارند و امکانات شان در راستای تولید محتوا بسیار بالاست وقایع تاریخی تحریف شده به گونه حقیقی ارائه می شود.

نهضت ملی شدت صنعت نفت، وقایع ۳۰ تیر، کودتای ۲۸ مرداد، حماسه سیاهکل، انقلاب ضد سلطنتی بهمن ۱۳۵۷ همه به گونه ای تعریف شده اند که انگار وقایعی فاجعه بار بودند و کشوری را که در مسیر توسعه بود را به مرز نابودی کشانده است، یک نمونه پیش از آنکه به بحث اصلی بپردازم را مثال می زنم:

نهضت ملی شدن صنعت نفت به عنوان یک رخداد انقلابی با ماهیت ضد استعماری که موفق به خلع ید دخالتگری دولت بریتانیا شد، امروز به شکلی تعریف می شود که مانع از حرکت توسعه طلبانه شد و در نهایت بیانگر پوپولیسم دکتر محمد مصدق و اطرافیان اش بود.

باری بحث موضوع دیگری است، در چند سال اخیر یکی از وقایعی که به شکلی وارونه تعریف شده است و از هر سو مورد حمله و تقبیح قرار می گیرد رخداد سیاهکل و جنبش مسلحانه است.

امروز جنبش مسلحانه در بینش رسانه ها و بسیاری از مخالفان جنبش چپ واقعه ای تروریستی و خرابکارانه بوده است که کشوری مترقی را به نابودی کشاند، بنیان چنین داوری از نظرگاه تاریخی نادرست بوده و اعتبار تاریخی ندارد زیرا هر رخداد اجتماعی حاصل سلسله عواملی است که علت پیدایش و شکل گیری آن را توضیح می دهد، کودتای ۲۸ مرداد، سرنگونی دولت منتخب و دموکراتیک، سرکوب ها و اعدام های دسته جمعی پسا کودتا، تمهیدات ستمگرانه حکومتی استبدادی با پشتوانه حامیان بین المللی اش در مجموع عواملی است که در نهایت منجر به پیدایش جنبش مسلحانه می شود.

آنچه مطرح شد بیشتر در سطح داخلی است، در سطح جهانی نیز مبارزات جنبش های آزادیبخش انقلابی و جنبش های ضدامپریالیستی در آن مقطع تاریخی نقشی فعال و پویا در سراسر جوامع تحت ستم داشتند، جوامعی که همچون ایران ستم، تبعیض و نابرابری در آنها بیداد می کرد. بدین جهت می توان دریافت پیدایش جنبش مسلحانه در مسیر تکامل اجتماعی جامعه خود پاسخی تاریخی به چه باید کرد بود.

اکنون بیش از هر زمانی تحریف وقایع تاریخی از سوی حامیان حکومت گذشته و مخالفان تفکر چپ در اولویت قرار دارد، من قصد دارم پرسشی مطرح کنم تا ضرورت درک آن مسئله تسهیل گردد، پرسش من این است چه کسی نخستین گلوله را شلیک کرد؟

برای پاسخ بدین پرسش وظیفه خود می دانم به شرح وقایعی بپردازم تا حقیقت آشکار شود، کودتای ۲۸ مرداد مسیر انقلابی و تحول گرایانه جامعه ای را متوقف ساخت و در نهایت موجب تسلط و تثبیت استبداد فردی شاه شد. شکنجه های وحشیانه، زندان و تیرباران های پس از کودتا نشان از حکومتی می داد که با در اختیار داشتن قوای قهری تمام مخالفان خود را سرکوب می کند، زنده زنده سوزاندن کریم پور شیرازی، اعدام دکتر حسین فاطمی که در زمان دادگاه در اثر جراحات چاقو وضع جسمانی مساعدی نداشت، سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تشکیل دستگاه پلیسی _ امنیتی ساواک به هر طریقی که بود راه هر گونه بیان را بسته  و سیاست های محمدرضا شاهی منجر به گسترش اختناق شده بود.

موضوع دیگری که از سوی مدافعان حکومت سابق مطرح می شود این است که انقلاب بهمن کشوری با رشد اقتصادی را به ویرانی کشاند و مانع از تبدیل شدن اقتصاد ایران به شکل اقتصادی همچون کشور سوئد شده است. چنین تفسیری از هیچ پشتوانه علمی برخوردار نیست و بیشتر از بیانات احساسی نشات می گیرد، آشکار است که رشد سرمایه در جوامع غربی با رشد سرمایه داری در ایران کاملا متفاوت است ، به عنوان مثال در کشوری همچون بریتانیا انقلاب صنعتی و شکل گیری طبقات مدرن موجب ظهور شیوه تولید سرمایه داری شده است ، در فرانسه سلسله وقایع و انقلاب های سیاسی سبب ظهور نظام سرمایه داری شده است ، در ایالات متحده نیز وقایع جنگ داخلی علیه برده داری سبب شکل گیری و توسعه نظامی مدرن در آمریکا شده است ، اما در ایران مسئله به گونه دیگری است اجرای سیاست های آمرانه و تحمیلی از بالا به پایین با ماهیتی تماما بوروکراتیک سبب ظهور نوعی سرمایه داری در ایران شده است که با اتکا به درآمد های نفتی و تسلط باند های قدرت بر آن بر اشکال رانتی استوار است . اجرای برنامه اصلاحات ارضی که با تمام کاستی هایش موفق شد جامعه ایران را دگرگون کند اما در نهایت منجر به مهاجرت وسیعی از روستائیان به شهرها شد ، مسئله ای که در نهایت منجر به گسترش حاشیه نشینی در شهرها گشت، چهره شهرها در سالهای منتهی به انقلاب بهمن از حاشیه نشین ها و تهیدستان آذین گشته بود ، برخلاف آنچه گفته می شود اقتصاد ایران در آن مقطع با انواع بحران ها و ناکارآمدی ها دست و پنجه نرم می کرد، رژیم شاه  با خودکامگی مطلقی که در پیش گرفته بود چیزی جز سراشیبی سقوط برایش به ارمغان نیاورد به تعبیر غلامحسین ساعدی:

رژیم مسلط شاه که به ظاهر متمدن می‌بود همچون قالی زیبایی بود که روی لجن‌زاری پُر از کرم و حشرات ناشناخته‌ای پهن کرده باشند و چون آن قالی پس زده شد، همه‌ آن موجودات ریز و درشت، ریزخوار و درشتخوار به یکباره بیرون ریختند. [۱]

در پاسخ به این پرسش که چه کسی نخستین گلوله را شلیک کرد؟ دیگر بحثی باقی نمی ماند در واقع در مجموع ثابت می شود که جنبش مسلحانه و واقعه سیاهکل محصول بیدادگری های رژیمی بود که راهی جز این باقی نگذاشته بود و چاره جز از راه مبارزه قهرآمیز انقلابی چیز دیگری نبود ، بسیاری این مسئله را مطرح می کنند که روشنفکران آن دوران از جامعه آگاهی نداشته و صرفا بر طبل مخالفت می کوبیدند اما بی شک بهایی که روشنفکرانی همچون پویان، ساعدی، جزنی، احمدزاده و دیگران برای شناخت جامعه و راهکاری برای تغییر در آن پرداختند اساس این نظر را باطل می کند .

از منظر دیگری مایلم به قضیه نیز نگاه کنم و آن این است که جامعه ایران بر ساخت های استبدادی دیرینه ای استوار است به دلیل نبود حاکمیت قانون و خودسری کارگزاران حکومت مبارزه مسلحانه هم استراتژی است هم تاکتیک ، به عبارتی این بحث بیشتر بر جنبه های فرهنگی استوار است و نشان می دهد ساخت های استبدادی جامعه و فقدان آزادی بیان و جامعه مدنی در شکل گیری جنبش مسلحانه بی تاثیر نیست .

در مجموع کوشش نمودم با بیان اینکه چه سلسله عواملی در تاریخ چند دهه اخیر نقشی کلیدی داشتند را بیان کنم و با آرایی مستند نشان دهم که برخلاف آنچه در چند سال اخیر نسبت به جنبش مسلحانه مطرح می شود نه بر پایه دلایل و مستندات تاریخی بلکه بیشتر برای تخریب و بهره جویی های جناحی است  ، بی شک جنبش مسلحانه دارای اشتباهاتی است که از نظرگاه تاریخی می توان به واکاوی و نقد آن پرداخت اما رویکرد ستیز و ساختن تصویری دهشتناک از آن تفاوتی با ارتجاع ندارد .

پانوشت ها :

[۱] https://www.radiozamaneh.com/53110/ سرکوب های بعد از انقلاب به روایت غلامحسین ساعدی.

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=204609 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 حرف در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x