جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

کشتاررا متوقف کنید،بگذارید مردم ما نفس بکشند! (بخش دوم و پایانی ) – امیرجواهری لنگرودی

هنگام اذان سه لاله بر دار دمید

در ماتم شان چشم جهانی بارید

این جمعه چه روز نکبتی بر ما رفت،

غم آمد و توفان شد و جنگل خشکید

                                               پیرایه

و دیگرسئوالاتی که قضات حاکم پاسخ نمی‌دهند مثل این‌که: اعدام درد است یا درمان؟ بگمانم ازدید قضات دست‌نشانده ای که بر مسند قضاوت گماشته شدند، لابد درمان به‌شمار می‌رود که مرتباً احکام اعدام و مرگ صادر می‌کنند !

چرا کشورما پس از چین با مساحت ۹٬۵۹۶٬۹۶۲ کیلومتر مربع و جمعیت بیش ازیک میلیارد و چهارصد و بیست و پنج میلیون نفر، باید بیشترین تعداد اعدام‌ها را داشته باشد؟ چینِ یک و نیم میلیاردی و سپس ایران ۸۵ میلیونی، در رقابت با هم و شاید با عربستان سعودی که گردن می‌زند، در رقابتند؟

آیا تا به امروزتحقیق مستقل ودقیقی منتشرشده تا نشان دهد چقدراعدام‌ها درکاهش تخلفات اجتماعی تاثیرداشته است؟

چرا درایران اسلامی جرم‌های منتهی به اعدام این حد زیادند؟ چرا در کشورهایی که حکم اعدام ملغی شده، جرائم بسیارکمترند!؟

ما درکشورمان متخلف زیاد داریم، یا سیستم قضایی ما در سوزاندن خشک و تر، برای صدوررأی اعدام، دست و دلبازانه عمل می‌کند؟! و زندانی قاچاقچی و سیاسی، کرد و بلوچ را با هم به پای چوبه اعدام می‌کشاند؟

بیگمان اسلام ناب محمدی و جاری ساختن همه گمانه‌های آن در طی بیش از چهار دهه حاکمیت ایدئولوژی اسلامی، ایران را به آن درجه از مرتبه اعلی رسانده که در تمامی زمینه‌ها، مقام اولی را در جهان، از آن خود کرده باشد؟!

مقام جهانی در تعداد زندانیان عادی و سیاسی و عقیدتی! مقام جهانی در گرانی و تورم؛ مقام جهانی در سقوط ارزش پول ملی، و بالا رفتن نرخ دلار؛ مقام جهانی در اختلاس و پول شویی و دزدی؛  مقام جهانی در مهاجرت نخبگان و فرار مغزها…

به وسعت نیازمندی جامعه ایران، ما در دست یابی به فقر، مرگ، زندان، محاکمه‌های غیر علنی، شکنجه، اختلاس، تورم بالا تا مرزهفتاد درصد، چند برابرشدن اجاره‌ خانه‌ها، افزایش ناچیزحقوق‌ها… مقام اول و دست بالا را در جهان معاصر کسب کرده‌ایم.

و سرانجام مقام جهانی در اعدام‌ها…

حال درمقابل این سطح ازدرجات والا مقام جهانی، یک ذره نباید در ناکارآمدی حاکمان‌مان شک نمود و برای تغییر وضعیت موجود با برنامه و هدفمند و سازمان داده شده عمل نمود؟!

مصداق ارباب- رعیتی را باید دراقدامات برخی ازاختلاسگران واخلالگران نظام اقتصادی، مالی، پولی و بانکی کشور درچهل سال اخیرجستجو کرد. مصداقش، در زد و بندهایی است که عده‌ای با جعل اسناد و رشوه و دور زدن قانون و… به مال و مکنت می‌رسند ونام خود را فعال اقتصادی و کارآفرین و صنعتگر و نخبه‌ی اقتصادی می‌گذارند. مثل شارلاتان و مفسدی چون بابک زنجانی که خود را «بسیجی اقتصادی» می‌نامید!

ایران ۴۰ و اندی سال اخیر، صدها اختلاسگر ریز و دانه درشت به خود دید که برخی به انفصال ازخدمات دولتی محکوم شدند وبعضی نیزمانند «محمد باقری درمنی» و «فاضل خداداد» و «وحید مظلومین» حتی پای چوبه‌ی دار رفتند و کشته شدند، یا بهتر است گفته شود؛ ایران ازدهه‌ی هفتاد با اعلام فاضل خداداد، اختلاسگر ۱۲۳ میلیارد تومانی بانک صادرات به عنوان مجرم و اعدامش و سپس اعدام سلطان ارز و سکه و قیر در پاییز ۹۷ تا اختلاس ۶.۵ میلیارد یورویی در بازرگانی پتروشیمی و تراژدی اختلاس عابر بانک پرسپولیسی‌ها در بانک سرمایه، جولان مفسدان اقتصادی کوچک و دانه درشتی مثل بابک زنجانی ها و مه آفرید ها شده است که درنظام اقتصادی کشور، اخلال کرده‌اند و برخی هم بدشانسی آورده و با مجازات اعدام، حذف شدند. تا در این زمینه هم رسانه‌های حکومتی مدعی مبارزه با فساد درحکومت اسلامی باشند و هم با خذف رقیبان، دانه‌درشت‌ها محفوظ بمانند.

شبنم نعمت‌زاده،دانش آموخته دانشگاه شهید بهشتی درسال ۱۳۷۵، کارمند سابق بیمارستان میلاد، یکی از دختران مهندس محمد رضا نعمت‌زاده، وزیر سابق صنعت در دولت‌های ۳۰ سال اخیر است. او را باید در باشگاه دختران میلیاردر ایرانی قرارداد. چندین شرکت تجاری و صنعتی دارو و تجهیزات پزشکی را در دهه‌ی هشتاد ثبت کرد.

من بعنوان یک مخالف صد در صد اعدام هر انسانی در کره زمین می‌پرسم: چگونه خیلی ازاین جماعت دزد و چپاولگر ازمرگ رستند؟ مثلاً چطور درهمین نظام حکم ابد رفیق دوست در پرونده اختلاس ۱۲۳ میلیاردی به هشت(۸) سال بدل شد؟

مردم می‌پرسند چگونه است که بابک زنجانی – که حکم اعدام دارد-  در زندان زندگی لاکچری داشته و روی فرش قرمزراه می‌رود؟ لابد به بهانه‌ی مصلحت نظام، زندگی راحتی را می‌گذراند ولی دستگاه قضایی همواره برای اجرای احکام اعدام دیگران تعجیل می‌کند؟ وقتی یک روز قبل از اعدام پرونده‌ی موسوم به خانه‌ی اصفهان (محمد کاظمی، سید یعقوبی و صالح میرهاشمی) اعتراض شد، خبرگزاری میزان اعلام کرد: اعدامی در کارنیست و شائبه اعدام دروغ است؛ اما سحرگاه روزبعد – وقت اذان صبح – سه نفر جوان اصفهانی بی گناه اعدام می‌شوند!

پرونده‌های فساد اقتصادی که زندگی میلیون‌ها تن از مردم را به صورت مستقیم و غیر مستقیم به تباهی کشانده و تحت تاثیر قرارداده است، کم نیستند. مجازات اعدام تا حبس‌های طولانی هم نتوانسته مُهرپایانی براینگونه پرونده‌ها بزند!

اساساً مجازات اعدام، ممکن است باعث افزایش میزان جرم هم شود؛ هیچگاه از مجازات و تنبیه، هیچکس دچار واهمه و ترس نشد و نه به پیشرفتی دست یافته است. بیش از چهار دهه است که حکومت ایران مجازات اعدام را بی وقفه اعمال می‌کند ودرتمام این مدت هیچ مستند آماری قابل اتکایی وجود ندارد که مجازات مرگ آفرینی یا اعدام، می‌تواند بازدارنده‌ی کسانی باشد که احتمال مجرم شدنشان در آینده می‌رود. نمی‌توان باور کرد، اعدام یک راه حل است. تحت هیچ شرایطی نمی‌توانیم اعدام را مجازات تلقی کنیم… اعدام مصیبتی برای همه‌ی آحاد جامعه است و باید برای لغو آن در گستره‌ای توده‌ای، متحدانه عمل نمود!

مجازات اعدام نهایی‌ترین ابزارخشونت حاکمیت دولتی است وعمدتاً برای بدترین نوع جرم به کارمی‌رود، البته آن‌هم براساس تعریف خود دستگاه قضایی و مواد قانونی و تبصره‌های آن.

اعدام یعنی خونریزی و جنگ
اعدام یعنی جنون، خون و تجاوز به جان آدمی.
اعدام یعنی تداوم و گسترش کینه و ترویخ خشونت در جامعه.
یعنی مرگ عاطفه‌ها و زندگی آدمیان را در چنبره خود می گیرد.
مردم سراسرایران از (بلوچ- کرد- فارس- آذری – ترکمن – عرب – لر- بختیاری – مازی و گیلک ، کرمانشاهی و… ) همه و همه  طالب دوستی، انسانیت و آرامش اند
مثل همه انسان‌ها، طرفدار زندگی هستند و فریاد بر می‌دارند: خون نریزید، بگذارید نفس بکشیم! حسرت یک زندگی معمولی که ته دل‌های همه‌ی ما در سراسر ایران زمین مانده است! حق همه‌ی آحاد جامعه است نفس راحتی بکشد و زندگی را دوست بدارد و راحت بزید و سرخری جلودار زندگی او نباشد!

آنانی که در جامعه تخم کینه می‌کارند و کینه ورزی و قتل و مرگ را در دستور کار خود دارند، در آخر کشور را به ویرانه‌ای بدل ساخته و به تلی از گرد و غبار که فریاد مادران و پدران و کودکان و خواهران و برادران داغدار که هربار به همراه خود اعدامی می‌میرند، در آن بدل به دادخواهان بدون گذشت می‌گردد! به بیان سیف فرغانی که آورده است:

ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز

این تیزی سنان شما نیز بگذرد

چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد

بیداد ظالمان شما نیز بگذرد

در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت

این عوعو سگان شما نیز بگذرد

ان کس که اسب داشت غبارش فرو نشست

گرد سم خران شما نیز بگذرد

باری آنانی که برجامعه‌ی ۸۵ میلیونی ایران حکومت می‌کنند، می‌توانند هریک به سهم خویش به این سئوال مردم ما پاسخ دهند: آیا دیروزمان از امروز و امروزمان از فردا بهترخواهد بود؟!

تردیدی نیست تا جمهوری اسلامی است، مردم زندگی خوش و خرامان را تجربه نخواهند کرد و هر روزمان بدتر از پیش خواهد بود!

امروزهمچون دیروز، مردم جامعه‌ی ما در درون و برون کشور؛ خواهان الغای مجازات اعدام، لغو فوری همه‌ی احکام اعدامی صادر شده در مورد تمام محکومان و آزادی فوری و بدون قید و شرط  و وثیقه همۀ زندانیان سیاسی- عقیدتی و اعاده‌ی حیثیت و جبران آسیب‌های وارده به فرد فرد آنان و خانواده‌هایشان هستند. چاره‌ی کار اقدام متحد و همبسته، مشترک و یک پارچه درون و برون کشور علیه اعدام می‌باشد. متحد شویم!

 یادمان نرود؛ آزادی نه دادنی بلکه گرفتنی است!

https://www.andishe.nu/karegari/maghalat/2023/05/25/Na_be_koshtar_24_Maj_NR-1_AmiR.pdf

https://akhbar-rooz.com/?p=204755 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x