
حسین مرتضویزنجانی، رییس سابق زندان اوین، در نشستی در کلاب هاوس گفت ابراهیم رئیسی در گرفتن حکم اعدام زندانیان سیاسی از خمینی نقش مستقیم داشته است.
این نخستین افشاگری یک مقام پیشین قضاییه درباره دخالت مستقیم رییسجمهور ایران در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ است.
رییس اسبق زندان اوین گفت که رئیسی که در زمانی که معاون دادستان تهران بوده، به او گفته است: «ما امروز رفتیم و حکمی را از امام (روح الله خمینی) برای اعدام زندانیان گرفتیم.»
مرتضوی در این نشست افزود: «تنها راه خلاص شدن جمهوری اسلامی این بوده که موضوع زندانیان را در دوره زنده بودن خمینی حل کنند. حال خود او نامه دستور اعدام زندانیان را نوشت یا احمد خمینی نوشت نمیدانم، اما به هر حال (اعدام زندانیان) نظر خمینی بوده و ممکن است که متن نامه را او ننوشته باشد.»
رییس پیشین زندان اوین اعلام کرد از اتاق خود میدیده که جنازه زندانیان اعدامشده را به کامیونها انداخته و از زندان خارج میکرده اند.
مرتضوی گفت در جلسهای با حضور اعضای تصمیمگیرنده درباره اعدام زندانیان موسوم به «هیات مرگ» اعلام کرده اعدام زندانیان را «قبول ندارد و استعفا داده است».
رییس اسبق زندان اوین گفت در این جلسه یکی از معاونان وزارت اطلاعات او را تهدید به اعدام کرد.
او افزود: «یکی از معاونان اطلاعات گفت که خیلی چرت و پرت میگویی. این جا مرتضوی زیاد است و تو را هم قاطی آنها (زندانیان) میکنیم و میروی.»
مرتضوی تاکید کرد با وجود اینکه در اعدام زندانیان نقش مستقیم نداشته، به دلیل سکوت در برابر اعدام زندانیان احساس گناه میکند و «اگر با آب زمزم هم غسل داده شود، پاک نمیشود».
در سال ۱۳۶۷ به دنبال صدور فتوا و فرمان روحالله خمینی، چند هزار نفر از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی مخفیانه اعدام و در گورهای جمعی دفن شدند.
ابراهیم رئیسی که یکی از اعضای هیات تصمیمگیرنده در مورد زندانیان معروف به «هیات مرگ» بود، پس از اعلام پیروزیاش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ در پاسخ به سوال خبرنگار الجزیره گفت از ابتدای مسئولیتش در دستگاه قضایی «مدافع حقوق بشر» بوده و برای اقداماتش «باید مورد تقدیر و تشویق» قرار بگیرد.
رییس سابق زندان اوین همچنین گفت که زندانیان زن باکره قبل از اعدام به ازدواج اجباری با زندانبان درآمدند چون معتقد بودند که آنان «نباید بی گناه از دنیا بروند (به بهشت بروند)».
مرتضوی تاکید کرد:« پدر یکی از دختران اعدام شده به من گفت که بعد از اعدام دخترم پولی را به من دادند و گفتند که این پول عقد شرعی دخترت است.»
بر اساس روایت زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ ، روحانیون حاکم بر جمهوری اسلامی بر این باور بودند که اگر دختران باکره اعدام شوند به بهشت میروند و به همین دلیل در قالب ازدواج اجباری به آنان تجاوز می کردند تا باکره از دنیا نروند.
حسین مرتضوی زنجانی در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷ مسئولیتهای مهم مختلفی در مدیریت زندانهای جمهوری اسلامی از جمله ریاست زندان گوهردشت و زندان اوین را برعهده داشت.
خبرها، گزارش ها و ویدئوهای بیشتر را در تلگرام اخبار روز ببیند
اسم این حرکت افشاگری نیست، شاید بهتر میبود به آن گفته میشد بنیانگذاری یک سنت نیکو.
آقای مرتضوی زنجانی، تاجایی که من به یاری حافظه بیاد میآورم، نخستین فردی است در یک کشوری با فرهنگی ریاکار، که با گذشتهای که خودش که گویی «اگر با آب زمزم هم غسل داده شود، پاک نمیشود» تسویه حساب میکند.
در غرب، این شیوه رفتار که بیشتر به منظور درسآموزی دیگران صورت میگیرد، یک سنت جا افتاده است. در ایران اما، ندامت از گذشته گویی نه کاستن از بار فشار وجدان، بلکه برملا کننده نگ است. بیخود نیست که ثابتی، مقام امنیتی گذشته و رئیسی، عضو هیئت مرگ، هنوز، با این همه رسوایی، اصرار به دفاع از گذشته جنایتکارانه خود دارند. اینجاست که آقای مرتضوی زنجانی شایسته تقدیر است.
درود . فریب ملایان و مکلایان را نخورید ، تمام این حرف ها و کلی گویی ها برای جان بدر بردن از قضاوت تاریخ است . حرفش این بود که موسوی از همه کشی ایرانی خبر نداشته و خیال می کند که ما باور می کنیم پایه گذار دوران طلایی از خشم و خون فاتحان اسلام بی خبر و دخالت بوده .حالا هم برای پوست اندازی احتیاج به این حرف ها دارند . مردم ایران و زخم خوردگان از ستم مومنانه بهتر می دانند که جریان چه بوده ،منظور جان به در بردگان و شاهدان اندکی که بوده . جنایت را به گردن مردگان انداختند ساده ترین کاریست که می کنند . داوری تاریخ ، قرار حکم هزار سال +۴۴ سال دارد و صادر می کند . با تمام جزییات . دانه درشت ها که زنده مرده شان اشکارند می ماند مبتذل ترین قشر جانیان همان ماموران معذور که به قدمت تاریخ دستی در خون دارند . محاکمه از دربان ، ابدارچی تا پااندازان ساده و مرکب اسلامی شروع می شود . تکلیف با سران مشخص است . نباید اجازه داد که دیگر بار عدالت اونگ دار حماقت وجنایت گردد.
گرچه سخنان این فرد سند مهم دیگری بر وقوع جنایات دهه شصت هست و از این نظر مثبت است ولی تصور اینکه رئیس زندان اوین فقط از پنجره اتاقش شاهد جنازه هایی بوده که به کامیون منتقل میشدند و نقشی در این تبهکاری نداشته خیلی عجیب و مضحک به نظر میرسد.
مدرکی دیگر از خودشان برضد خودشان. هرچند چیز تازه ای نگفته است. تنها تفاوتش با سایر قاتلین از جمله رئیسی جلاد که خواهان دریافت جایزه و تقدیرنامه به خاطر رعایت حقوق بشر شده و یا نیری عضو دیگر هیئت مرگ که به خاطر اجرای حکم خمینی در نابودی ضد انقلاب احساس رضایت نموده در آن است که میگوید :
[“در اعدام زندانیان نقش مستقیم نداشته، به دلیل سکوت در برابر اعدام زندانیان احساس گناه میکند و اگر با آب زمزم هم غسل داده شود، پاک نمیشود.“]
به نظر می رسد فقط جوخه های اعدام و آنان که طناب به گردن زندانیان می انداخته اند در این ۴۵ سال از عاملین و آمرین کشتارها بوده و نقش مستقیم داشته اند؟
کسی چه می داند شاید در این اوضاع حساس او هم به دنبال بنای “دکانی” است تا به صورت مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی گذار کند. چه بسا “فتنه ۵۷” را هم محکوم کند!!؟؟ در آینده ای نزدیک معلوم می شود.
چه کاسه ای زیر نیم کاسه است؟ در سر بالایی اسبها یکدیگر را گاز می گیرند.
حیف از اسب این حیوان نجیب!
من در کامنت قبلی ام بسیاری از موضوعات را بخاطر محدودیت هایی که در کامنت نویسی وجود دارد بصورت امر بدیهی مفروض گرفتم و فقط مبتنی بر یک عمل و نه کیستی عامل به استدلالم پرداختم. این که او بخاطر اعمال جنایتکارانه اش باید در آینده پس از سرنگونی رژیم سراسر جنایت در یک دادگاه عادلانه با برخورداری از همه حقوق شناخته شده برای مجرمین دادگاهی شود و این که او تمامی حقیقت را نگفته است و اینکه بسیار محتمل است این افشاگری تاکتیکی باشد و بخشی از برنامه عادی سازی جنایت که این روزها رژیم در پیش گرفته است باشد در جای خود مفروض است. اما باید در نظر گرفته شود که او در بین اصولگرا و اصلاح طلب تنها کسی است که به جنایت سال ۶۷ بطور نصفه و نیمه اذعان کرده است.