شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

سرکوب داخلی و سیرک خارجی – محمد هادی

دو بازوی رژیم برای مهار جنبش اعتراضی مردم!

آخوندها در همان چند سال اول به قدرت رسیدن، رفته رفته فهمیدند که در دنیای پیشرفته معاصر و در انظار  بین المللی و مردم داخل و بخصوص خارج از ایران، چهره رژیم زشت تر از آن است که بتوان آنرا با سرخاب و سفید آب آرایش نمود و  و بعنوان رژیمی معمولی و عادی جا زد! بهمین دلیل خط استراتژیک خود را از همان زمان بر هر چه بدتر و زشت تر نشان دادن نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور –بخصوص مجاهدین-انتخاب و پیش برد بدین بیان که اگر ما- رژیم آخوندها- بد هستیم بدانید و ببینید که اپوزیسیون ما از ما بدترند!

رژیم همواره در برخورد با خیزش و قیام های مردم در داخل ضمن سرکوب آنها، همزمان و بیشتر  بدنبال حذف فیزیکی و کشتار عناصر دارای پتانسیل رهبری بوده است و بهمین دلیل طبیعی میبود که رهبری جنبش بالجبار بایستی در خارج و دور از دسترس رژیم شکل میگرفت و این امر  خود باعث بالا رفتن انگیزه و تلاش بیشتر رژیم شد برای  هر چه بیشتر مخدوش نمودن و ایجاد تفرقه و تشتت میان نیروهای مخالف در خارج! در اینمورد میتوان به جنبش اعتراضی مهسا امینی با  شعار زن، زندگی، آزادی در سال گذشته اشاره نمود که چگونه رژیم همزمان با سرکوب بیرحمانه در داخل و با  به صحنه آوردن اتوبوس رضا پهلوی در خارج توانست از ایجاد اتحاد واقعی میان داخل و خارج جلوگیری نموده و موفق شود جنبشی را که برای اولین توانسته بود بالاترین حضور ایرانیان خارج از کشور را علیه رژیم بسیج و جهانی را همراه و همدل جنبش نماید طی چند ماه تبدیل کند به سیرکی سیاسی-کمدی  با بازیگرانی رنگارنگ و از همه رنگ! براستی هنوز  باورنکردنی به نظر میرسد  جنبشی که با  قتل مظلومانه مهساء و با ترانه برای با صدای محزون شروین توانسته بود عواطف انسانی صدها میلیون نفر در سراسر جهان را علیه رژیم برانگیزد چگونه طی چند ماه در خارج از کشور  منتهی شد به بازی وکالت  رضا پهلوی و تشکیل کادر رهبری قیام در کتابخانه  جورج تان آنهم با حضور  سلبرتی های قلابی مثل مسیح علینژاد با  میلیون ها فالوور  زنگوله ای و کیلک و لایک شده توسط ارتش سایبری سپاه! و چگونه  فضای معطر به  حضور همه نیروها علیه آخوندها، آلوده شد به هوای مسموم تفرقه و انداختن نیروها بجان هم! و هیچکس حتی بشوخی و بقول صمد یا صمد آقای پرویز صیاد جز آقا رضاپهلوی نمیتونست-حداقل در خارج از کشور-شعله های امید بخش جنبش مهساء را-حتی بطور موقت-فوت و خاموش کند!  آنچه که امروز با تاسف در صحنه سیاسی خارج از کشور  مشاهده میشود هیچگاه نتیجه روندی عادی و خودبخودی و بدون دخالت آخوندها نبوده و در این میان مشکل میتوان  از خطا و خیانت رضاپهلوی در ایجاد چنین فضای مسموم و  آلوده چشم پوشید!

رژیم آخوندها علی الحساب بر این باور است که میتواند با دو بازوی سرکوب بیرحمانه در داخل و ادامه سیرک و آنتنی نمودن رضا پهلوی و انداختن او بجان نیروهای اپوزیسیون-بخصوص مجاهدین-از اتحاد و ایجاد رهبری در خارج و ارتباط آن با داخل-بعنوان حلقه مفقوده معادله سرنگونی- جلوگیری نموده و بیشمار بحران های داخلی و خارجی خود را به اصطلاح مدیریت کند!

 برای رژیم  همزمان و هم عرض سرکوب  داخل، ادامه سیرک خارج  از اهمیت و الویت بالایی برخوردار است! در رابطه با نقش مخرب رضا پهلوی  طنز تلخ و گزنده قضیه این است  که هم خود رضا پهلوی و هم آخوندها و هم آمریکا و اروپا و  سایر قدرتهای مهم و موثر در تحولات منطقه و جهان بخوبی میدانند که سلطنت در ایران-آنهم با چنین وارث سست عنصر و خسیس-امری است غیر قابل احیاء و برگشت ناپذیر! بازی  رژیم با کارت توهم سلطنت-نه بدلیل امکان سلطنت-بلکه بیشتر در جهت انحراف و گشودن جبهه های فرعی و دعوا های ساختگی سلطنت طلبان با جمهوری خواهان است! در این میان ظهور ناگهانی و غیر قابل انتظار شاه الهی های چند آتشه و با شعار “رهبر ما پهلویه هر که نگه اجنبیه” و در حمله فیزیکی به مخالفین در خارج رژیم، بسیار مکشوک بوده  و به احتمال زیاد اینان همان حزب الهی های ارسالی و یا استخدامی رژیم هستند در خارج و در لباس شاه الهی ها! در رابطه با خصوصیات و کاراکتر فردی رضا پهلوی-جدا از تمامی توطئه های پشت صحنه و توهم پراکنی های جلوی صحنه- کسانیکه از نزدیک با او نشست و برخاست و معاشرت و گفتگو داشته اند اغلب براین باورند که ایشان اهل همه چیز هستند الا مبارزه با آخوندها و اگر حتی ایران را در سینی و دو دستی به او تقدیم و تعارف کنند-با توجه به پایان غم انگیز سرنوشت پدر و پدر بزرگ در در بدری و مرگ در غربت-بعید است که رضا حتی هوس ورود به دریای پرخروش و خونین سیاست آنهم در کشوری مانند ایران را داشته باشد

 با توجه به حضور یک خط در میان او در چهل سال گذشته انگار رضا پهلوی بیشتر ترجیح میدهد بدون کوچکترین پرداخت بهای مبارزه، با برخورداری از پول پدر و شهرت شاهزاده گی، عشق و حال  مصاحبه و مذاکره ودر مرکز توجه  بودن را ببرد!  از دیگر مضرات حضور رضا پهلوی در صحنه، شاید بتوان به  طرح و تحمیل شعار نه شاه و نه شیخ به مخالفین اشاره نمود بطوریکه آنها را ناخواسته به مبارزه همزمان  با دو رژیم مرده و زنده شاه و شیخ کشانده است! چرا که شعار نه شاه و نه شیخ ناگفته ضمن هم عرض خواندن شاه و شیخ، گویی بطور ضمنی  امکان استقرار و برگشت سلطنت را-آنهم بعد از گذشت چهل و چند سال از سرنگونی شاه-هنوز امری ممکن میداند و طبیعی است که مبارزه همزمان با شاه و شیخ خواهی نخواهی از شدت و تمرکز مبارزه علیه رژیم زنده  آخوندها خواهد کاست! در حالیکه نقش مضرر و ضد مردمی رضا پهلوی در انحراف جنبش و اذهان عمومی از دشمن اصلی، بخودی خود دلیل لازم وکافی است برای افشاء او بعنوان بازیچه دست آخوندها، تا اینکه برای اینکار مخالفین حتما مجبور باشند به نبش قبر رژیم پدرش رفته و خود را گرفتار اثبات این قضیه کنند که بین شاه و شیخ کدام یک بدتر و یا بهتر هستند! و این  حالی است که با توجه به حالت ناستالژیک عمومی نسبت به  دوران پهلوی، اگر از عامه مردم ایران-جدا از نیروهای سیاسی مخالف شاه-در یک نظر سنجی فرضی انتخاب بین شاه وآخوندها را بپرسند، بدلیل کارنامه ننگین و خون آلود آخوندها، احتمالاً  اکثریت مردم  رژیم شاه را انتخاب خواهند نمود!

 نقش مخربی که رضا پهلوی اینروزها مشغول اجرای ان است به تنهایی و  بخودی خود آنقدر زشت و خلاف منافع مردم ایران است که برای سنگین نمودن پرونده او، دیگر نیاز چندانی به چسباندن او به دوران شاه و رضا شاه نیست و او را که-بخودی خود عددی نیست-بایستی تنها در راستای مبارزه با رژیم آخوندها هدف افشاگری نمود و  اطمینان داشت که  در بطن تحولات سیاسی غیرقابل پیش بینی و طوفانهای در راه، همینقدر میتوان گفت: جنبشی که نهایتاً بتواند کمر آخوندها را بر ایران زمین به زمین بزند، سلطنت که هیچ، محال است به دستاوردی کمتر از جمهوری مبتنی بر دموکراسی و لائیتسه رضایت بدهد!

آمریکا-محمد هادی

https://akhbar-rooz.com/?p=205006 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

7 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نیک
نیک
10 ماه قبل

بسیار خوب تمامی مدعیان خارج نشین از رضا پهلوی گرفته تا فلان سلبریتی و فوتبالیست و شیرین عبادی و… همه ساخته و پرداخته خود رژیم اند. درجای دیگری گفتم و باز تکرار میکنم که چپ با نفی دیگران نمیتواند برای خود اعتبار بخرد. مقاله شما نمونه بارز آن است . شما از نقش مخرب رضا پهلوی میگویی. تو گویی اگر رضا پهلوی نبود جنبش زن زندگی آزادی به یک انقلاب سوسیالیستی فرارویده بود. اگر قرار به ایراد گرفتن باشد فکر نمیکنید که بین ولیعهدی که در نوجوانی ایران را ترک کرده و کاری نکرده در مقایسه با بزرگترین نیروهای چپ یعنی حزب توده و اکثریت کدام به رژیم جمهوری اسلامی خدمت کرده اند و کدام حق دارد از دیگری ایراد بگیرد؟ اگر فکر میکنید سلطنت در ایران غیر قابل احیاء و برگشت ناپذیر است ( که با آن صد در صد مخالفم) هم به پسر مارکوس در فیلیپین بنگرید و هم غیر قبل تصور بودن جمهوری اسلامی در قبل از انقلاب را.  

farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
10 ماه قبل
پاسخ به  نیک

همه ی گروهها بد هستند پس باید به قدرت دموکراتیک مردم ایمان آورد و شرایطی ایجاد کرد که مردم آزادانه هم تصمیم بگیرند و هم آزادانه زندگی کنند بازگشت به تئوری بد و بدتر که نشد مردم ایران موش آزمایشگاهی نیستند که هر چند سال یک انقلاب راه بیندازند بعد عده ای بگویند اشتیاه کردیم و عده ای هم بگویند قبلی بهتر بود پس دوباره از اول ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی آزمایش خودش را پس داده جز استبداد و اشغال و دست خارجی و حراج مملکت ثمری نداشته حالا باز بگوئیم اگر رضا شاه کوه آرارات را به ترکیه بخشیئه یلا محمد رضا شاه بدون دخالت مردم ایران بحرین را بخشیده یا جمهوری اسلامی دریای خزر را بخشیده عیب ندارد اینها همه نشان از نبود جایگاه دموکراتیک مردم است بازی حزب توده خمینی و شاه نیست یک طرف تمام این معادلات تصمیم و انتخاب مردم است که باید از پائین صورت بگیرد نه از بالا نه با اسپرم .

کهنسال
کهنسال
10 ماه قبل

تاکید چندین باره نویسنده مقاله بر آخوند ستیزی یادآور دورانی است که گروه فرقان نیز با همین تفکر دست به ترور آخوندها در سالهای ۶۰-۵۸ میزد.آنها نیز حامی نظامی اسلامی و بدون آخوند بودند. همه آنها گرفتار ومتاسفانه تعدادی از آنها نیز اعدام شدند.
حال در صف اپوزیسیون راست نیز رقابتی شدید بین سازمان مجاهدین خلق و رضا پهلوی درجریان است تا در چشم حاکمان و سیاستمداران غربی خود را به عنوان آلترناتیو نظام آینده ایران مطرح کرده و راست ترین جناحهای سرمایه داری در آمریکا (ترامپ؛ پمپئو؛ پنس؛ جولیانی؛ جان کین…)؛ اسرائیل نتانیاهو و اروپا را آذین بخش محافل خود میکنند.
از پسر شاه بیش از این انتظار نیست چون پدر و پدربزرگ ایشان نیز از این طریق به قدرت رسیده و برایران حکومت کردند.اما حنیف نژاد؛ سعید محسن؛ بدیع زادگانها و…از مجاهدین اولیه در۶ دهه پیش برعلیه ستم طبقاتی قد علم کردند.هرچند با اشتباهات فراوان
دشمن مردم و زحمتکشان ایران کل نظام سرمایه داری حاکم وسیستم سرکوبگررا شامل میشود(آخوند وغیر آخوند)

نیک
نیک
10 ماه قبل
پاسخ به  کهنسال

جناب کهنسال من با کلیت متن شما مشگلی ندارم. آنچه شما در سطر آخر نگاشته اید هشدار و توجه همه دوستان چپ است که مرتب تکرار میشود و آن اینکه دشمن مردم و زحمتکشان سیستم سرمایه داریست. نه اینکه نیست اما این همه چیز نیست و همه چیز با از بین رفتن سرمایه داری درست نمیشود. مگر در اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق مالکیت بر ابزار تولید لغو نشد؟ مشکلات جامعه حل شد؟ مردم حق دارند بپرسند اگر سیستم سرمایه داری عامل همه بدبختی ما و ملت هاست پس چرا مردم در سوئد و کانادا و استرالیا مثل ما بدبخت نیستند و رژیم های سیاسی بر خلاف جمهوری اسلامی به مشگلات مردم رسیدگی میکنند؟ در ثانی با نفی سرمایه داری که نمیتوان اثبات کرد که سوسیالیسمی مشگل گشاست که تا به امروز صحت و کارایی خود را نشان نداده. علت اصلی از بین رفتن تمامی دستاورد های انقلابات چه در روسیه و چه در ایران فقدان دمکراسی, حقوق بشر وعدم تفکیک قوا بوده است, اصولی که چپ میباید پرچمدار اشکال واقعی آن میبود و پرچم دروغین آن را از دستان سرمایه داران خارج می نمود.

کهنسال
کهنسال
10 ماه قبل
پاسخ به  نیک

نیک عزیز؛
تا جایی که من میدانم ۹۰% از هزاران زندانی سیاسی و جان باختگان چپ در دهه ۶۰ اعتقاد براین داشتند که سوسیالیسم درجهان شکست خورده وجای خود درکشورهای روسیه و چین و..را به سرمایه داری داده است
(اشتباهات فراوان داشتیم ولی حق با ما بود)
سلطه برده داری و فئودالیسم چندهزار سال طول کشید. سرمایه داری و امپریالیسم حدود ۳۰۰ سال است که بر جهان سلطه دارند. درجامعه سوسیالیستی جای طبقه کارگروسرمایه دارعوض میشود وامکان بازگشت سرمایه داری همیشه وجود دارد
کسانی هم که برای آن دنیای موعود مبارزه میکنند باید از شکستها وتجارب ۱۰۰ سال گذشته استفاده کنند.
علوم اجتماعی؛استقرارسوسیالیسم را اجتناب ناپذیرمیداند واین ممکن است دهه ها وشاید بسیاربیشتر طول بکشد.
درسوئد؛کانادا؛استرالیا..کشورهای پادشاهی عرب نشین( تعداد بالای مرگ ومیرکارگران مهاجر) با پنبه سرمی برند وامهای مسکن و..سودهای $ میلیاردی ماهانه بانکداران وشرکتهای بیمه و..
نباید همیشه مقایسه بین بد وبدتر باشد.چرا برای ایده ال هایمان تلاش نکنیم و

نیک
نیک
10 ماه قبل
پاسخ به  کهنسال

جناب کهنسال امیدوارم پاسخ به شما حمل بر ایراد به شخص شما نشود که همچنان که قبلا نوشتم بیشتر در جهت روشن شدن مطالبیست که از سوی اکثر نیروهای چپ مطرح میشود. اگر همچنان که نگاشته اید استقرار سوسیالیسم اجتناب ناپذیر باشد یعنی جبری تاریخیست که بر اصل ” انتخاب طبیعی ” هنگامی که سرمایه داری به بحران ناکارامدی میرسد و رونق اقتصادی به بحران اقتصادی وبدنبالش بحران اجتماعی پدید میاید, نظمی نوین (سوسیالیسم) لازم است تا رونق اقتصادی فراهم کند و جامعه را از بحران اجتماعی نجات دهد. این نظم نوین اگر همچون نظام های فئودالیسم و سرمایه داری یکی از مراحل ناگزیر رشد و تکامل و انتخاب طبیعی جامعه باشد نباید برگشت پذیر باشد. بنابراین آنجایی که امکان بازگشت سرمایه داری وجود داشته باشد یعنی مرحله تکاملی و جایگزینی سرمایه داری شکل نگرفته و سیستم نوین سوسیالیسم نیست. برای نمونه بازگشت روسیه به سرمایه داری دقیقا به علت سوسیالیست نبودن آن بود.   

کهنسال
کهنسال
10 ماه قبل
پاسخ به  نیک

نیک گرامی؛ نه بابا چه ایرادی؟ سالها پیش مقاله ای از لنین رهبرانقلاب روسیه خواندم؛ که درآنجا ۱۰ مورد بازشماری شده بود برای این که چگونه سرمایه داری زخم خورده؛ سرنگون شده و ضعیف شده سعی بر احیای خود مینماید. بسیاری ازاین موارد بعد از انقلاب اکتبر رخ داد: روسهای سفید؛ کولاکها فئودالها؛ اقتصاد عقب مانده آن کشور؛توطئه های دول امپریالیستی که سعی میکردند پای شوروی را به جنگ جهانی اول بکشانند؛ محاصره اقتصادی وحمایت از ناآرامیهای داخلی و..که بالاخره منجر به آن شد که نباید میشد.حالا بعضیها معتقدند سال ۱۹۲۴بعد ازمرگ لنین سرمایه داری دولتی حاکم شد و بعضی ها سال ۱۹۵۶ و بعد از جنگ جهانی دوم که مرگ میلیونها کمونیست را در پی داشت دلیلی بر حاکمیت سرمایه داری در روسیه می دانند (خروشچفیسم وکنگره ۲۰حزب کمونیست: راه رشد غیرسرمایه داری-همزیستی وگذارمسالمت آمیز).
کمون پاریس در۱۸۷۱ سه ماه بیشتر طول نکشید که ضعفهای خود را داشت که به آن زیاد پرداخته شده:عدم انحلال ارتش و..این انقلابها برای کارگران وزنان دستاورد

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x