
من قدّیس نیستم؛
تا در جُلجُتای شهادت،
میخ از دست و پام برکَنَند
و بر رنج هام بِگِریَند.
در آسمانی که کبوترانش
با افتخار می مُردَند،
من دلم می خواست عقاب باشم.
کبوترانِ شهید، در خون خویش می مُردند،
و من بر چلیپایِ خویش،
در حسرتِ آن گوشه از آسمان بودم،
که رنگِ آبی اش از یاد رفته بود.
* نام تپه ای است که رومیها در آن عیسی را به صلیب کشیدند. جلجتا در بیرون دیوارهای دفاعی ی اورشلیم (أسوار القدس) قراردارد.
** چلیپا نمادِ باستانی ی مدنیت های ایرانی و بین النهرین است. این که نمادِ مسیحیت شده، موضوعِ تازهای نبوده و تقریبا دو هزار سال پیش از پیدایش مسیحیت نماد آشوریها بوده است. مصریان نیز همین نماد را سمبل زندگی جاوید میدانستند. در آیین مهر پرستی یا میتراییسم، صلیب نماد خورشید بود. نمونه آن در “نقش رستم ” وجود دارد. اما خود صلیب که دستگاه منفور اعدامِ بردگان بود، با مصلوب شدن مسیح به نماد عشق تبدیل شد. عاشق تر از او اسپارتاکوس بود که آرمان های زمینی داشت؛ بی چشمداشتی از آسمان…