جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

اطلاعیه مشترک نیروهای چپ و کمونیست در مورد “نه” بزرگ مردم به نمایش انتخاباتی رژیم اسلامی ایران

نمایش انتخابات یازدهمین دوره مجلس رژیم اسلامی در روز جمعه دوم اسفند همانگونه که انتظار می رفت، با شکست مفتضحانه رژیم به پایان رسید. این نمایش علی رغم تمدید چند باره مدت زمان برگزاری “انتخابات” و تلاش های مذبوحانه ارگانهای تبلیغی رژیم، علی رغم عوامفریبی ها و التماس خامنه ای و دیگر سران رژیم، کمتر از یک چهارم واجدین شرایط رای دهنده در این نمایش مسخره رژیم شرکت کرده و باردیگر با صدائی رساتر از همیشه، “نه” قاطع خود را به جمهوری اسلامی، اعلام نمودند.

“نه” بیش از چهل میلیون نفر از واجدین شرایط، ضمن اینکه پاسخ دندان شکنی به این نمایش انتخاباتی رژیم بود در عین حال رفراندومی وسیع و با شکوه مردمی علیه رژیمی بود که با کشتار و جنایات خود را سر پا نگه داشته است. این “نه” بزرگ بار دیگر نشان داد که مردم در ادامه خیزش های انقلابی شان مصمم هستند که این رژیم را باهمه ارکان و اجزایش به زیر بکشند.

شکست این مضحکه انتخاباتی در عین حال بار دیگر نشان داد که اکثریت قاطع توده های محروم و تهیدست جامعه، نه تنها امیدی به بهتر شدن زندگی شان از طریق صندوق آرا رژیم ندارند، بلکه با این رویگردانی عمومی به سوی شرایط و اوضاعی می روند که همه این صندوق های آغشته به خون فرزندانشان را بر سر جانیان حکومتی خراب کنند.

توده های میلیونی کارگران، زنان و جوانان جویای زندگی و امید به آینده، بار دیگر نشان دادند  که مدتها است هیچگونه اعتمادی به این نوع نمایش های انتخاباتی ندارند و بجای آن مطالبات و خواسته های خود را با مبارزاتشان در خیابان و در محل های کار و زیست شان پیش می برند. چنانکه در دی ماه ۹۶ و آبان خونین و دی ماه سرخ ۹۸ با عزمی انقلابی ، این رویکرد را نشان داده اند .

شکست مضحکه انتخاباتی رژیم بدون تردید یک پیروزی بزرگ برای جنبش های آزادیخواهانه در ایران است و جنبش سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی را در موقعیت بهتری قرار داده است. و بیت رهبری و نیروهای سرکوبگر را به صرافت بیشتری برای “محکم کردن کمربند” هایشان قرار خواهد داد.

برای مقابله با تلاش های مذبوحانه و ضدانقلابی رژیم،  جبهه مبارزه و انقلاب در ادامه این رفراندوم باشکوه “بایکوت”، باید بتواند با فراگیر کردن و سراسری کردن اعتصابات کارگری و اعتراض و مبارزه توده ای، دستگاه سیاسی، اقتصادی و نظامی حاکم را فلج کنند و از این رهگذر پیروزهایش را گام بگام تثبیت نمایند.

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

۳ اسفند ۱۳۹۸- ۲۲ فوریه ۲۰۲۰

امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فداِئیان (اقلیت) و هسته اقلیت.

https://akhbar-rooz.com/?p=20942 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید قربانی
حمید قربانی
4 سال قبل

ضد انقلاب قهری کمونیستی کارگران و به حاشیه راندگا شدگان برخاسته به انقلاب در پوشش و با بهانه “نه” به انتصابات رژیم و ” آری ” به رفراندوم مورد علاقه شان!
۶ حزب و سازمان باصطلاح چپ و کمونیست که اساسا ضد انقلاب کمونیستی هستند، در رابطه با شکست رژیم ددمنش سرمایه داری و ارتجاعی در ایران اعلامیه ای داده اند که در آن به جای اینکه به توده ی کارگر و زحمتکش، راه انقلاب قهری که طلعیه های آن در یورش کارگران و زحمتکشان و بویژه کارگران با کار و کسب غیر ثابت و به حاشیه رانده بوسیله سرمایه داران و دولت شان، به بانگ ها، پاسگاه های پلیس و محلات آموزش و تربیت مذهبی یعنی شستشو مغزی مثل مدارس آموزش قرآن و حوزه ها علمیه یعنی خرافه کن تو مغز انسان و پایگاه های بسیچ یعنی آتش به ختیاران ولی فقیه “مرگ بر ستمگر چه شاه باشد، چه رهبر” ، خود را بهر کوری نشا نداد، ولی باعث نشد که خرده بورژواها از تخیلات رفراندومی خارج شوند و به مبارزه طبقاتی و نبرد طبقاتی که پیروزی آن در بسیج و مسلح شدن طبقه کارگر و داشتن ستاد جنگ طبقاتی بیان خود را مییابد، آورند، بلکه به گفته ی امیر پرویز پویان را ” خشمگین از امپریالیسم، ترسان از انقلاب”* اینها واقعا نشان می دهند که وحشت شان از انقلاب قهری کمونیستی کارگران و زحمتکشان که منجر به دیکتاتوری پرولتاریا میگردد، چندین برابر از ارتجاع هار شده سرمایه و دولت هایشان اگر، نباشد که هست، واقعا هم ارزاست.
این ۶ حزب و سازمان باصطلاح کمونیستی ، بعد از ۱۰ سال به همان چرندیاتی رسیده اند که اتحاد سوسیالیستی کارگری در سال ۱۹۱۱ اعلام کرده بود.
این ۶ سازمان که دوست ندارند، آشکارا خود را در مقابل انقلاب قرار داده، بلکه خوف و ترس خود را از انقلاب قهری کمونیستی و دیکتاتوری پرولتاریا یعنی تنها دولت تبدیل کننده ی جامعه از سرمایه داری به کمونیسم ، و نیز لیبرال منشی، دموکراسی خواهی، همچنین اصلاح طلبی و طرفداری از تغییرات تدریج گرایانه خویش را درلابلای کلمات از انظار پنهان نمایند، زیرا که می دانند که کارگران آگاه می دانند کسی که مخالف انقلاب قهری و دیکتاتوری پرولتاریا باشد، هر چه باشد، کمونیست نیست، از روی انشای اتحاد سوسیالیستی کارگری، چنین انشاء نموده اند : « برای مقابله با تلاش های مذبوحانه و ضدانقلابی رژیم، جبهه مبارزه و انقلاب در ادامه این رفراندوم باشکوه “بایکوت”، باید بتواند با فراگیر کردن و سراسری کردن اعتصابات کارگری و اعتراض و مبارزه توده ای، دستگاه سیاسی، اقتصادی و نظامی حاکم را فلج کنند و از این رهگذر پیروزهایش را گام بگام تثبیت نمایند.».
اتحاد سوسیالیستی کارگری هم خواسته بود، پشتیبانی اش از جنبش سبز را بپوشاند، در قطعنامه ای در سال آگوست سال ۱۹۱۱ ، چنین نوشته بود : « … با شرکت در جنبش جاری توده ای و به در هم آمیزی خواست های اقتصادی سیاسی خویش و به کارگیری اشکال مبارزه مناسب خویش یعنی اعتصاب و اعتصابات عمومی سیاسی، – تضعیف و پراکندن نیروهای سرکوبگر رژیم، فلج کردن عملی دستگاه اداری رژیم؛ وا داشتن رژیم به واگذاری قدرت به نهادهای قدرت مستقیم کارگران و زحمتکشان (این دیگر فاجعه است- من)، یا قیام و درهم شکستن رژیم موجود و برقرار کردن قدرت کارگران و زحمتکشان ، تأکید از من است. در اینجا،
واقعا، اینها که مخالف انقلاب قهری کمونیستی و دیکتاتوری پرولتاریا هستند، موافق ” رفراندوم باشکوه…” و ” از این رهگذر پیروزهایش را گام بگام تثبیت نمایند.” پرسیدنی است که چرا.؟ خود را اصلاح طلب، رفرمیست و طرفدار جنبش مدنی، حالا چپ و امثالهم نمی نامند؟ مگر چه فرقی با حزب چپ فدائیان اکثریت دارند؟ و در عوض اسامی خود را کمونیست، چپ و انقلابی گذاشته اند؟ واقعا شرم و انصاف هم خوب چیزی است که متأسفانه خرده بورژواها زمانه ما، حتی ذره ای از آنرا هم ندارند، رست مثل نظام گندیده و فاسد شده سرمایه داری عصر ما که هر چه بیشتر میگندد، هارتر و قاتلتر و فاسدتر میشود، خود را بیشتر مترقی، مدافع حقوق انسان و تنها نظام برای ادامه زیست بر روی کره زمین مینامد!

لنین : « کائوتسکی با دانشمند مآبی سفیه کابینه نشین یا با چشم و گوش بستگی یک دختر بچه دهساله می پرسد: وقتی که اکثریت در دست است چه نیازی به دیکتاتوری وجود دارد؟ مارکس و انگلس توضیح می دهند:
– برای درهم شکستن مقاومت بورژوازی،
– برای ایجاد رعب و هراس در دلهای مرتجعین،
– برای حفظ اوتوریته مردم مسلح علیه بورژوازی،
– برای اینکه پرولتاریا بتواند دشمنان خویش را قهرا سرکوب نماید. »، لنین – کائوتسکی مرتد و انقلاب پرولتری .

کارل مارکس نامه به وایدمایر : « تا آنجا که به من مربوط می شود، هیچ امتیازی به واسطۀ کشف وجود طبقه ها در جامعۀ مدرن، یا کشف پیکار میان آنها ازآن ِ من نمیشود… کاری که من انجام دادم و تازگی داشت نشان دادن این نکته ها بود:
۱ )هستی ِ طبقه ها صرفاً وابسته به مرحلۀ تاریخی ِ خاصی در تکامل تولید است.۲) پیکار طبقاتی به طور ضروری به دیکتاتوری ِ پرولتاریا منجر می شود.۳) این دیکتاتوری صرفاً پایۀ گذار به انحلال تمامی ِ طبقه ها و استقرار یک جامعۀ بدون طبقه خواهد بود.»، تاکید از من است.

رفقای کارگر و زحمتکش به باور من، کمونیست ها را میتوان از روی اهداف شان که در موضع گیری های سیاسی و بویژه در پراتیک روزمره شان تبلور می یابد، شناخت و نه از روی در نام و رنگ پرچم و غیره! در عصر ما، بویژه اکنون، در جامعه ای مثل ایران، کس و جریانی که کوشش و سعی اساسی خود را برای ۱- ایجاد حزبی اساسا از کارگران آگاه، انقلابی و کمونیست، حزبی که طبقه سرمایه دار جهانی و اشکال مختلف دولت های سرمایه داری را دشمن طبقه کارگر معرفی میکند، حزبی که مخفی و غیر علنی است و سازمان مسلح دارد، نکند و ۲- اساسا، بوسیله چنین حزبی کوشش نکند که طبقه کارگر و کلیه زحمتکشان را برای به پیروزی رساندن انقلاب کمونیستی که کارل مارکس و فردریش انگلس مانیفست حزب کمونیست را با آن به اتمام رساندند، که بناگزیر قهری و مسلحانه خواهد بود، آماده نماید و ۳- مبلغ و مروج دیکتاتوری پرولتار نباشد که لازمه گذار جامعه از سیستم استثمارگر و مرگزای کنونی به یک جامعه با مالکیت اشتراکی که در آن استثمار انسان از انسان بر می افتد، دیکر مرگ از گرسنگی، مرگ بوسیله تیر پاسداران سرمایه جائی ندارد و در کل جامعه انسان های رها – جامعه کمونیستی – نکند، بهیچ عنوان شایسته نام حتی چپ و سوسیالیست چه رسد کمونیست، نیست!

کیا
کیا
4 سال قبل

کاملا درست وعالی!
این رفراندم نه به جمهوری اسلامی بخصوص به حکومت ولایی ایست.
حال طرف مقابل یعنی اپوزیسیون باید از دسته بندی های مضر و نا بجا بگاهد و به سمت همگرایی با محور مبارزه و جانشینی حاکمیت خود را آماده کند.
حد اقل جبهه ی چپ و سوسیالیست قوی ای را سازمان دهد واین به شجاعت و گذشت سازمانی نیاز دارد.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x