سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

تاب آوری جامعه ایران و ابر بحران سیاسی کرونا با مدیریت هیئتی و جهادی (۲) – احمد هاشمی

حکمرانی جاهلانه ولی فقیه، به دلیل فقدان سازو کارهای قانونی و نهادین و عدم مشارکت سیاسی مردم، باعث متراکم شدن بحران ها در این رژیم شده است و با به تعویق انداختن بحران ها، راه حل ها نیز پیچیده تر شده اند. این رژیم با ابزارهای سنتی نمی تواند با بحران ها مواجه شود و از سوی دیگر کارایی لازم برای حل بحران را نیز ندارد
احمد هاشمی

خلاصه بخش اول:

در بخش اول این نوشته با  تبین تاب آوری و توضیح مبانی نظری تاب آوری، در رابطه با یکی از مهمترین اجزا تاب آوری در جامعه یعنی تاب آوری اقتصادی بحث شد. گفته شد که تاب آوری در جامعه استفاده از ظرفیت های موجود به منظور:

مقاومت در مقابل خطرات ناشی از بلایا با حفظ و تداوم کارکردهای حیاتی جامعه و بازگشت به وضعیت قبلی  یا بالاتر از گذشته  است. سپس با نگاهی به چارچوب سندای برای کاهش ریسک بلایا سازمان ملل متحد، مهمترین اولویت های سندای که عبارتند از:

الف – شناخت و درک خطر بلایا،  ب –  تقویت حاکمیت خطر بلایا برای مدیریت خطر بلایا، ج – سرمایه گذاری جهت افزایش تاب آوری، د- افزایش سطح آمادگی جهت تامین پاسخ موثر و بازیابی، بر شمرده شد. در پایان  به  وضعیت حوادث و بلایای طبیعی در ایران پرداخته شد.

 ایران در معرض انواع حوادث و بلایای طبیعی

ایران در بین کشور های جهان در ردیف ده کشور بلاخیز قرار دارد. از بیش از چهل حادثه طبیعی شناسایی  شده در جهان سی مورد آن در ایران اتفاق افتاده است. در حالی که ایران فقط یک درصد جمعیت جهان را دارد بیش از شش درصد تلفات بلایای جهانی به ایران اختصاص دارد.

بیش از ۱۱۵۰ زمین لرزه مرگبار در ۷۵ کشور جهان رخ داده است، اما هشتاد درصد مرگ و میر فقط در شش کشور جهان بوده است و ایران یکی از این شش کشور می باشد.

 به عنوان مثال حوادث و بلایای رخداده در ایران تنها در محدوده زمانی سال ۹۶ تا ۸۸:

زلزله کرمان ۹۶، زلزله کرمانشاه ۹۶، آتش سوزی پلاسکو ۹۵، برخورد قطار مسافربری مشهد در سمنان ۹۵، سیل شمال ایران ۹۴، زلزله مورموری ایلام ۹۳، زلزله بوشهر۹۲، زلزله سراوان ۹۲، زلزله بوشهر ۹۲، زلزله های آذربایجان شرقی۹۱، زلزله  کرمان ۸۹، زلزله تربت حیدریه  ۸۹،  زلزله اندیمشک ۸۸،  پاندمی آنفولانزا ۸۸

کشورهای دارای بیشترین تعداد وقوع زلزله از ۲۰۱۶- ۱۹۰۰

کشورهای دارای بالاترین آمار مرگ در رابطه با زلزله از ۲۰۱۶ تا ۱۹۰۰

تاب آوری تهران

نتیجه  تجزیه و تحلیل  (SwissRe) از ۶۱۶  شهر بزرگ در جهان، در رابطه با حوادث و بلایای طبیعی از جمله در موارد: زلزله، سیل، آتش سوزی، طوفان، نشست زمین، گردوباد و اپیدمی  این است که شهرتهران با بیش از چهارده میلیون جمعیت و همچنین وجود شش میلیون نفر در حومه آن، یکی از ده منطقه جهان با پتانسیل بالای سوانح و بلایای طبیعی است. تهران  روی کمربندی بلایای طبیعی به طور مشحص زلزله قرار دارد.

 بیش از نیمی از صنایع ایران: تولید اتوموبیل، تجهیزات الکترونیکی، نساجی، شکر، سیمان و شیمیایی در تهران و حومه آن قرار دارند.

مشکلات زیر ساختی در تهران بسیار وسیع است. سامانه هایی که خدمات عمومی ارائه می دهند و در وضعیت مناسبی قرار ندارند عبارتند از:

شبکه های: آب و فاضلاب، برق و گاز و سدها، شبکه زیر ساختی اطلاعاتی و ارتباطی، سامانه حمل و نقل مانند: فرودگاه ها، بزرگ راه ها، پل ها،  تونل ها، پل های هوایی و راه آهن.

شرکت آلمانی GIKRM در ارزیابی از وضعیت مترو تهران می نویسد که “در سازمان مترو تهران هیچ برنامه ای در واکنش به شرایط اضطراری وجود ندارد. این سازمان فاقد برنامه عملیات فوریتی، برای حفظ جان و اموال مردم است. از همه بدتر این سازمان دارای یک سیستم بورکراتیک ناکارآمد می باشد، مثلا اداره مترو زیر نظر سازمان شهری تهران (شورای شهر) است، مسائل مربوط به حمل و نقل مسافر زیر نظر وزارت راه است و آتش نشانی مترو در حیطه شهرداری قرار دارد و مسئول آن شهردار تهران است.”

مدیریت بحران در رژیم جمهوری اسلامی

کارتون روزنامه هفت صبح، بهترین تصویر از مدیریت بحران در ایران را منعکس کرده است (کارتون در پاورقی) در این کارتون پاسخ به این سئوال که در موقع بحران چه کارهایی اولویت دارد (که البته شامل حال زمامداران و مدیران در ایران نمی شود) جواب این است که:

الف – حفظ خونسردی ب- استفاده از تمام توان و تجهیزات ج- خبر رسانی درست و به موقع د- سرعت عمل ه- بسیج تمام نیروها.

کارکاتوریست اما معتقد است که این جواب ها  درست نیستند. مهمترین مسئله در اینجا زیر سئوال نرفتن خود مدیران است:

الف- انتظارش را نداشتیم ب- غافل گیر شدیم ج- قابل پیش بینی نبود د- به شایعه توجه نکنید ه- ما تمام تلاشمان را کردیم.

آتش سوزی و ریزش ساختمان پلاسکو نمونه ای از مدیریت هیئتی و جهادی

ریزش برج تجاری – تولیدی پلاسکو  در دی ماه ۹۵ بر اثر آتش سوزی نشانگر عمق درماندگی زمامداران و مدیران هیئتی و جهادی در رژیم جمهوری اسلامی بود. این فاجعه نشانگر ضعف بنیادین این رژیم در امر پیشگیری سوانح بود. آتش سوزی، سیل، زلزله و یا طوفان نیست، که ناگهانی باشد و در مکان های دور افتاده اتفاق افتد، این حادثه در مرکز تهران اتفاق افتاد.

سقوط برج پلاسکو بیش از ۲۰  کشته و ۱۰۰ زخمی برجای گذاشت و باعث از بین رفتن چهارصد مفازه  و چهار هزار شغل و ۶۰۰ میلیارد ریال پوشاک شد.  چه تعداد از کارگران افغانی که بی نام و نشان زیر آور دفن شدند، نامعلوم است.

تاب آوری جامعه ایران و حکمرانی جاهلانه ولی فقیه

حکمرانی جاهلانه ولی فقیه، به دلیل فقدان سازو کارهای قانونی و نهادین و عدم مشارکت سیاسی مردم،  باعث متراکم شدن بحران ها در این رژیم شده است و با به تعویق انداختن بحران ها، راه حل ها نیز پیچیده تر شده اند. این رژیم با ابزارهای سنتی  نمی تواند با بحران ها مواجه شود و از سوی دیگر کارایی لازم برای حل بحران را نیز ندارد و در نتیجه  چالش های متراکم به طور همزمان سر بازکرده اند، نظام حاکم توان استمرار خود را از دست داده است.

هیچ اقدام آرام‌ کننده و تسکین‌دهنده‌ای از سوی رژیم انجام نمی شود، خرده بحر ان­های کشور به ­سان تخلیه روستاها، تراکم حاشیه ­نشین ­ها، رکود اقتصادی و گرانی نفس‌گیر، بیکاری جوانان، بحران محیط زیست، ورشکستگی آب، سقوط شدید پس‌اندازهای مردم، بدهی‌های سنگین دولت، کسب‌وکارهای راکدشده، واحدهای تولیدی تعطیل‌شده، فساد لجام‌گسیخته و رانت‌خواری گسترده، افزایش طلاق، اعتیاد و بزهکاری، میلیون‌ها پرونده در قوه قضاییه، و ناکارآمدی نظام حکمرانی کشور، مردم را خسته، ناامید و زمین‌گیر کرده است.

این نابسامانی ­های غیرقابل ‌انتظار جامعه را به سمت  ناپایداری، فرسودگی و زوال پیش برده است و جامعه را آسیب پذیر نموده و از ظرفیت تاب آوری جامعه به شدت کاسته است.

وضعیت بن بست کنونی، محصول دو- سه سال اخیر نیست. بلکه دلیل آن فقدان آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، حفظ کرامت انسان، حقوق شهروندی، حق انتقاد و پرسشگری، نقض حقوق بشر در همه ابعاد، قانونمندی و قدرت مردم در انتخاب و عزل حکومت است. 

به عنوان مثال شاخص پیشرفت اجتماعی (Social progress)، ایران بین ۱۳۳ کشور در فاصله سال های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ به ترتیب در رتبه‌های ۹۳، ۹۴، ‌۹۵ و ۸۸ است که حاکی از عدم پیشرفت اجتماعی و رضایت عمومی است.

 در شاخص حکمرانی منابع طبیعی (Natural Resource Governance)، سال ۲۰۱۷ در بین ۸۹ کشور در رتبه ۳۸ ارزیابی شده که معرف ناکارآمدی در مدیریت منابع طبیعی کشور است.

 شاخص معتبر لگاتم، یا شاخص کامیابی، در سال ۲۰۱۷،  جایگاه ایران در بین ۱۴۹ کشور را در انتهای جدول و در رتبه ۱۱۷ نشان داده است. شاخص لگاتم بر پایه ۹ شاخص کلیدی که رعایت آنها منجر به توسعه‌یافتگی، رضایت، آسایش و امنیت جامعه می‌شود، محاسبه شده است. رتبه ایران ناامیدکننده و هراس‌برانگیز است.

 از سوی دیگر، بانک جهانی در گزارش خود موسوم به «گزارش فضای کسب و کار ۲۰۱۸» رتبه ایران را در بین ۱۹۰ کشور جهان از نظر سهولت فعالیت‌های اقتصادی و وضعیت فضای کسب و کار در رده ۱۲۴ که رتبه خیلی پایینی است ارزیابی کرده است.اگر در بسیاری شاخص‌های رتبه‌بندی ایران در انتهای جداول جای گرفته، ولی در دو شاخص پولشویی و فلاکت در صدر جداول و جزو بدترین‌ها در جهان ارزیابی شده است.

گفتنی است فرایند تحولات چشمگیر ۵ کشور فقیری که پیش از انقلاب از ایران بسیار عقب‌مانده‌ تر بودند، گواه بارزی از حکمرانی جاهلانه در ایران است. بنا به گزارش صندوق بین‌المللی پول، سرانه ۵ کشور مذکور و رتبه آنها در بین ۱۸۷ کشور در سال ۲۰۱۶ که در سایه حکمرانی شایسته، از ایران پیشی گرفته‌اند در جدول زیر دیده می‌شود.

ابر بحران سیاسی کرونا و مدیریت هیئتی و جهادی در جمهوری اسلامی

تجربه حاکی از این است که سوانح طبیعی به مثابه متغییرهای دخالت کننده، نه تنها نقش بحران زائی گسترده ای دارند، بلکه می توانند موجب بحران سیاسی شوند و یا اینکه در کنار بحران های متراکم، به یک ابر بحران سیاسی تبدیل گردند.

در لحظه کنونی پاندمی کرونا  در ایران دارای سه ویژگی خاص است:

الف – تمام جامعه را در برگرفته و غیر قابل کنترل بودن، ممیزه آن است.

ب-  شدت آسیب آن بالا است و شبکه ای از خرده بحران های سیاسی را به اوج رسانده و در کنار بحران های متراکم در جمهوری اسلامی،  اینک کرونا به یک ابر بحران سیاسی تبدیل شده است.

ج-  سومین ویژگی ماهیت متمایز مدیریتی آن است.

زمامداران جمهوری اسلامی از ولی فقیه تا رئیس جمهور و نهادهای مسئول متهم هستند که  هرگز حتی علل و عوامل اصلی حوادث را مشخص نکرده اند و همواره مسائلی مانند برخورد قطارها، سقوط هواپیماها و یا رخدادهای فاجعه بار مشابه در پرده ای از ابهام باقی مانده اند، به این دلیل و دلایل متعدد دیگر، سرمایه اجتماعی و اعتماد از میان رفته است.

ناکارآمدی مدیریت بحران و همچنین سوء مدیریت، در کنار ابعاد گسترده دروغ گویی، ابعاد فزونتری  به مسئله فقدان اعتماد و سرمایه اجتماعی داده است.

تجربه تاکنونی موفق چین و آزمایش کشور سوئد حاکی از این است که می توان دو استراتژی متفاوت برای مهار کرونا اتخاذ نمود: قرنطینه و یا بدون قرنطینه.

جمهوری اسلامی به دلیل بحران مقبولیت، نارضایتی گسترده شهروندان، سلب اعتماد عمومی و فقدان سرمایه اجتماعی، بحران عدالت اجتماعی، گسترش تبعیض، شکاف های گسترده طبقاتی، گسترش رانت و فساد، توزیع ناعادلانه منابع و در یک کلام  با وجود بحران های متراکم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و…  قادر به پیشبرد هیچکدام از این دو استراتژی نیست و این سئوال که آیا رژیم جمهوری در زیر آوار این ابر بحران سیاسی قادر به ادامه حیات است، می تواند سئوال روز باشد.

پایان

احمد هاشمی
[email protected]

https://akhbar-rooz.com/?p=24206 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیا
کیا
4 سال قبل

تا زمانیکه ماشین سرکوب یعنی سپاه و بسیج در هم ریخته نشود این حکومت در شرایط بدتر از اینهم با ادامه فاجعه های بیشتر ،ادامه خواهد داد!
همین الان به بهانه مبارزه با کرونا وارد عمل شده است.
به چگونگی در هم شکستن
این ماشین متشکل و سازمانیافته باید پرداخت.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x