زنان ایرانی، بخشی از تلاشهای سیاسی، فرهنگی، روشنفکری و اجتماعی مردم ایران در طول تاریخ بودهاند.
جنبش زنان ایران از انقلاب مشروطه تا پسا جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» زنان همواره بخش فعال جامعه ایران در طول تاریخ کهنسال آن بودهاند. زن ایرانی برای سدههای متوالی، پوشیده بوده اما خانهنشین نبوده و در تمامی جنبشها، کارزارها و تکاپوهای سیاسی و اجتماعی ایران نقش فعالی داشته است. زنان هم در نهضت صدر مشروطه و هم در استبداد صغیر دوشادوش مردان مشارکت فعال داشتند.
اما متاسفانه بعد از پیروزی مشروط، از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم شدند. زنان در تحصنی که در حرم شاه عبدالعظیم شکل گرفت و خواست تشکیل عدالتخانه برای نخستین بار در آنجا مطرح شد، حضور پررنگی داشتند. وقتی عین الدوله علمای نماینده متحصنین را زندانی کرد، شاه به مهمانی خانه امیربهادر (وزیر جنگ) مىرفت. دو زن، عریضههایى را در مسیر رفتن مظفرالدین شاه به مهمانی خانه امیربهادر «وزیر جنگ» دادند و او را تهدید کردند به اینکه تاج و عصای سلطنت را که به دست تو دادهایم، از تو میگیریم. سپس زنان به هنگام بازگشت شاه، راه را بر او بسته، خواستار بازگشت علما شدند. پس از این وقایع، مظفرالدین شاه به عینالدوله دستور داد خواسته علما را بپذیرد و آنان را به تهران بازگرداند. مشارکت در تاسیس بانک ملی ایران که بسیاری از آنها زیورآلات و اشیای گرانقیمت خود را فروخته و از دولت سهام خریدند، همراه با تحریم کالاهای خارجی و تلاش برای متقاعد کردن صاحبان قهوهخانهها به تعطیلی مغازهها برای کاهش مصرف شکر وارداتی از دیگر تلاشهای مهم زنان در آن مقطع تاریخی است.
انجمن های مخفی زنان مشروطهخواه که برخی از آنها مسلح بودند، دیگر جلوه تلاش زنان در پیروزی نهضت مشروطه و ناکام ساختن محمدعلی شاه در بازسازی استبداد و حکومت مطلقه بود. «اتحادیه غیبی نسوان» از نمایندگان مجلس خواست که به سرعت متمم قانون اساسی را تدوین کنند. علاوه بر تهران، جمعی از زنان در اصفهان و شیراز، تبریز و دیگر نقاط ایران نیز زنان بر این خواسته اصرار ورزیدند. حتی جمعی از زنان ماکو به خاطر پیگیری این خواسته توسط اقبال السلطنه ماکویی کشته شدند. در ادامه بیبیمریم بختیاری نقش مهمی در تسخیر تهران توسط نیروهای مشروطهخواه داشت که تیر خلاص را به استبداد صغیر زد. همسر لرتبار «امیر مجد غیاث نظام» از مخالفان سرسخت مشروطه دیگر، چهره درخشان زنان ایرانی در شکست استبداد صغیر است که بعد از کشته شدن پسر و همسرش، دعوت قونسول روس در قزوین برای برافراشته کردن پرچم روسیه بر سر در خانهای برای ایمن ماندن را رد کرد و گفت: «شوهر من ظالم بود و او را به سزای اعمالش رساندند، اگرتمام پسرهای مرا بکشید، من زیر حمایت دولت روس درنمیآیم.»
اگرچه تاریخچه مبارزات متشکل و سازمانیافته زنان در ایران به سالهای بعد از ١٢٨۵ خورشیدی و دوران پسا مشروطه و شکل گیری اولین سازمان زنان به نام «جمعیت نسوان وطن خواه » بر میگردد، ولی انقلاب سال ۱۳۵۷ و فرمانهای پی در پی و زن ستیز رهبر نظام جمهوری اسلامی خمینی – نقطه عطفی را در مبارزات زنان ایران رقم زدند. در حالی که قبل از انقلاب مبارزات زنان به قوانین حمایت از خانواده که در سال ۱۳۴۰ به تصویب رسیده بود و در جهت کسب حقوق برابر حرکت میکرد ولی انقلاب ۵۷ و استقرار حکومت مذهبی دستاوردهای حدود یک قرن مبارزه زنان را منحل و زنان ایران را از ابتدایی ترین حقوق محروم کردند.
طی چهار دهه پسا انقلاب قوانینی که زنان ایران را به شهروندان درجه دو تبدیل کرده اند به حجاب اجباری ختم نمی شوند بلکه شامل یک سری قوانین زن ستیزی هستند که زندگی شخصی و اجتماعی آنان را به بدترین شکل تحت الشعاع قرار میدهند. مبارزات پیگیر زنان از بعد به روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی در اعتراض به صدور فرمان حجاب از طرف خمینی آغاز شد و کماکان ادامه دارد این مبارزات و مقاومتها ٬رژیم را به چالش کشانده است در دوران حکومت رضاشاه ٬او با سیاست زور و اجبار حجاب را از سر زنان بر داشت که این اقدام به لحاظ شرایط اجتماعی ، فرهنگی و سنتی آن زمان ٬ نتیجه عکس داشت و باعث شد که زنان بویژه در شهرستانها خانه نشین شدند و در نهایت در راستای دیکتاتوری رضاشاه٬ تمام سازمان های زنان را منحل کردند. البته قابل ذکر است که بدانیم که خواسته ها و مطالبات زنان٬ بیشتر از قشر مرفه جامعه و معمولا در زمینه مسائل خانه داری و چگونگی تربیت فرزند بود.
در سال ۱۳۴۰ ٬قانون حمایت از خانواده به وجود آمد که چون برگرفته از فقه شیعه بود تبعیضات زیادی همچون چند همسری ٬حق طلاق٬ حق حضانت فرزند٬ تحصیل ، کودک همسری و چند همسری در آن گنجانده شده بود. ۱۷ اسفند۵۷٬ نقطه عطفی در مبارزات زنان است. در آنروز٬ آنها برای نخستین بار ،به خیابان ها آمدند تا علیه حجاب اعتراض کنند . این اعتراضات بعداً بر علیه بنیادگرایی و قتل های ناموسی و قوانین ضد زن ادامه داشت.
جنبش و مبارزه زنان در ایران٬و در خارج از کشور توسط زنان پیشرو و مترقی ادامه دارد چون در نظام زن ستیزی که تمامی قوانینش مرد سالانه و بر علیه زن می باشد ، راهی برای زنان جز مبارزه برای رهایی وجود ندارد. اوج این تقابل و رویارویی پس از به قتل رسیدن مهسا ژینا امینی در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۱ بود که منجر به جنبش زن زندگی آزادی شد. یک سال و نیم پس از قتل حکومتی مهسا امینی در ۲۵فروردین ۱۴۰۳ طرح نور برای مقابله با بی حجابی شروع شد ٬گزمه ها و حجاب بانان در سطح شهر مستقر شدند و جنگ با زنان آزاده وارد فاز دیگری شد. سرکوب و فشار بر زنان توسط خمینی شروع کرد و خامنه ای ادامه دهنده افکار قرون وسطایی او شد و تا انحا پیش رفت که زنان مخالف اجباری را عده ای «حقیر» و «فریبخورده» خواند و«دولت و قوه قضاییه را موظف بهعمل به مسئولیتهای شرعی و قانونی خود در موضوع حجاب» دانست. و بدینوسیله فرمان سرکوب حداکثری زنان را صادر کرد.
تشدید اقدامات سرکوبگرانه که از اواخر فروردین ۱۴۰۳شروع شده اکنون به اوج خود رسیده و خیابانهای تهران و شهرهای بزرگ را میدان نبرد بین زنان شجاع و نیروهای سرکوبگر مبدل شده است. سعیدی امام جمعه خامنهای در قم در ۲۵ فروردین اذعان کرد که «اگر ما منفعلانه برخورد کنیم اونها در اندیشه طرح کلان براندازی نظام جمهوری اسلامی هستند» خامنه ای برای اجرای لایحه موسوم به عفاف و حجاب از تمامی ارگانهای سرکوبگرش را وارد میدان کرده و حتی از مزدوران غیر رسمی اش هم کمک گرفته است. در لایحه عفاف و حجاب، عدم رعایت حجاب اجباری را برهنگی خوانده اند و برخوردها و جرایم سنگینی از جمله جرایم نقدی و یا معرفی زنان به مراجع قضایی در نظر گرفته شده است.
کمیته برابری جنسیتی همبستگی جمهوری خواهان ایران ضمن محکوم کردن سرکوب گسترده زنان، از تمامی نهادهای حقوق بشری، مدنی و سیاسی میخواهد تا علیه قانون جدید «حجاب و عفاف» اقدام عملی انجام دهند. باید نشان داد که دستاوردهای جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» قابل بازگشت نیست.
کمیته برابری جنسیتی همبستگی جمهوری خواهان
١۴ امرداد ٣∙١۴ برابر با ۴ آگوست ٢۴∙٢
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- همبستگی جمهوریخواهان ایران: جمشید شارمهد باید در دادگاه صالح و طی آئین دادرسی منصفانه محاکمه شود
- همبستگی جمهوریخواهان: تهدید به مداخله نظامی دولت روسیه را محکوم و از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی اوکراین دفاع میکنیم.
- اعلام موضع همبستگی جمهوریخواهان ایران در محکومیت حمله نظامی دولت روسیه به اوکراین
- حمایت همبستگی جمهوریخواهان ایران از تحریم «جشنوارههای» فیلم و موسیقی فجر
تاریخ اجتماع، تاریخ مبارزه طبقاتی است ؛ این مرز است که ماهیت مبارزه را تعیین کرده وجایگاه هر کس را در این مصاف طبقاتی روشن می سازد. جنسیت، قومیت، ملیت، دین و… تعیین کننده مبارزه طبقاتی نیست. بهره کشی انسان از انسان است که بر سایر تنوعات اجتماعی سایه می افکند . به همین جهت نیز عدم تساوی حقوق اجتماعی زن و مرد، ریشه در اختلافات طبقاتی دارد و نه در جنسیت مرد و زن.
ارتجاع حاکم در همه ممالک برای کسب سود بیشتر و حفظ سلطه سیاسی خویش تلاش می کند به سایر طبقات و بخش های اجتماعی ستم کند. ستم بر طبقات و بخشهای فرودست به مفهوم ستم بر طبقه یعنی بر مرد و زن است. زنان طبقات حاکم حتی به مردان و زنان طبقات “محکوم” نیز ستم روا می دارند. این است که ستم بر زنان زحمتکش ستم چند لایه است. نقض حقوق زنان و ممانعت از تساوی آن با حقوق مردان ماهیتا درنظام طبقاتی نهفته است و تنها با نابودی طبقات می شود زمینه مادی ستم بر زن را از بین برد…