جانیان حاکم بر ایران، زندانی سیاسی، رضا رسایی، ۳۴ ۸ را سحرگاه سهشنبه شانزدهم مرداد ۱۴۰۳در سکوت خبری و در هیاهوی حمله به اسرائیل به دار آویختند. رضا رسایی یکی از مبارزان شجاعی بود که پس از کشته شدن وحشیانه مهسا امینی به خیابان آمد. او بعد از محسن شکاری، مجید رضا رهنورد، محمد حسینی، محمد مهدی کرمی، مجید کاظمی، سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی و جواد روحی، نهمین جوان مبارزی از جنبش انقلابی زن زندگی آزادی است که جمهوری اسلامی او را با سناریوی ساختگی مشارکت در قتل یکی از مزدوراناش و گرفتن اعتراف اجباری زیر شکنجه، او را مجبور کرد به قتلی که نکرده بود اعتراف کند.
جمهوری اسلامی علیه مردم خود اعلام جنگ کرده است و سکوت در قبال زندانیان سیاسی که به اعدام محکوم شدهاند، جان آنها را به خطر میاندازد. باید فریاد خانوادههای مبارزانی همچون محمود مهرابی، مجاهد کورکور، عباس دریس، شریفه محمدی، پخشان عزیزی، نسیم غلامی، وریشه مرادی، مهران و فاضل بهرامیان، جمشید شارمهد و بسیاری که خطر اعدام آنها جدی و قریب الوقوع است، شنیده شود و همصدا با آنان، به جمهوری جهل و جنایت اسلامی ایران برای جلوگیری از اجرای احکام اعدامها، فشار آورد.
کانون زندانیان سیاسی ایران (در تبعید)، اعدام رضا رسایی را قویا محکوم میکند. جمهوری اسلامی، با این اعدامها حلقهی سرنگوییاش را تنگتر میکند. جمهوری اسلامی برای جان فرزندانی که از مردم ایران گرفته و میگیرد، تاوان بزرگی پرداخت خواهد کرد. این را بهخوبی میداند و بههمین خاطر نیز میکُشد تا جلوی آنرا بگیرد. مردم تا همین جا نیز، بویژه در دو سال اخیر، ابتدا در دوران جنبش انقلابی زن زندگی آزادی و سپس با عدم شرکت در نمایش انتخاباتیاش، ضربات سنگینی به جسد در حال نزارش زدهاند.
کانون زندانیان سیاسی ایران (در تبعید)
سه شنبه شانزدهم مرداد ۱۴۰۳ برابر با ۶ اوت ۲۰۲۴