چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳

چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳

باید تو را برای خودم نگه‌دارم (نگاهی به فیلم «آنزلم-۲۰۲۳» اثر ویم وندرس) – حمید فرازنده

مستند جدید ویم وندرس، « آنزلم »(۲۰۲۳)، تحقیقی است بسیار ژرف و شگرف در باره‌ی جهان هنری آنزلم کی‌فرِ ۷۸ ساله، یکی از مهمترین هنرمندان نئواکسپرسیونیست آلمانی پس از جنگ؛ اما به راحتی و بدون واهمه از ابراز مخالفت کسی، ما می‌توانیم او را بزرگ‌ترین هنرمند معاصر جهان بخوانیم. 

در فیلم ما همه جا آنزلم را در کارگاه‌های مختلفش سرگرم کار روی آثارش می‌بینیم. این کارگاه‌ها  گاه به اندازه‌ی یک موزه چنان بزرگ است که هنرمند برای سرکشیدن به کارهایش مجبور است  با دوچرخه میان آنها بگردد، و گاه این کارگاه به اندازه‌ی یک شهر است. کلمه‌ی «موزه» را تصادفی به کار نبردم: آنزلم بیش از شصت سال است علیه فرهنگ فراموشی عرق می‌ریزد.

 وندرس با استفاده از فناوری فیلم‌برداری سه بعدی سعی می‌کند بافتار حجم‌دار، لایه‌مند و نیز بُعد نهفته‌ی زمان درکارهای کی‌فر را به بیننده انتقال دهد.  در این بین از یاد نمی‌برد که محورهای اصلی الهام او را نیز ارایه دهد: حافظه، تاریخ، شعر و فلسفه. 

او با تمرکز بر برجسته کردن آثار کی‌فر، آنها را بدون ترتیب زمانی لازم، در بخش‌هایی، بسته به محل کارگاه او، در دوره‌های زمانی خاص، مانند هورنباخ (۱۹۷۱-۱۹۸۲)، بوشرم (۱۹۸۲-۱۹۹۲) و بارژاک فرانسه (۱۹۹۳-۲۰۲۰) نشان می‌دهد. 

آنزلم، درست مانند وندرس، متولد ۱۹۴۵ است. او دو ماه قبل از تسلیم شدن دولت نازی به دنیا آمده است. هر دو باید در آلمانی شکست خورده و ویران بزرگ می‌شدند.   در همان ابتدای کار هنری‌اش در ۱۸ سالگی متوجه شد هموطنانش از دیدن یا شنیدن اخبار مربوط به جنایات نازیسم دوری می‌کنند. دولت وقت آلمان حتی سخن گفتن از آن دوره را ممنوع اعلام می‌کند. این هنرمند با انتقاد از تجلیل از فراموشیِ تقریباً تحمیلی در جریان بازسازی کشور، در سال ۱۹۶۹ تلاش کرد تا ناخودآگاه جمعی را بیدار کند و برای این کار از خود در لباس نظامی پدرش عکاسی کرد و در مقابل ساختمان‌ها و مناظر طبیعی با ادای احترام نازی‌ها در برابر حکم ممنوعیت دولت سرکشی کرد.

 با این حال، شهرت او در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ گسترش یافت. او در نقاشی‌هایش که آن‌ها را «بازمانده‌های تاریخ» می‌نامد، از رنگ‌های مه‌آلود و تیره به‌سبک خام و وحشی استفاده می‌کند‌: ترکیبی از مواد مختلف خاکی و قیر و مذاب سرب و دیگر فلزات  که در لایه‌های وسیع  روی یکدیگر چسبانده شده‌اند، همراه با عکس‌ها، گزیده‌هایی از اشعار، اعداد و نام‌ها، حروف و عبارات عبری یا لاتین. او برای زنده نگه داشتن «شعر اشیا» ‌بقایای جنگ، لباس‌های نظامی، کلاه‌خودهای جنگی، زره‌ها را جستجو و جمع آوری می‌کند و آنها را در نقاشی‌هایش می‌گنجاند. 

آثار او که سرشار از قدرت بصری و ژرفای تاریخ است، به تدریج ابعادی به یاد ماندنی پیدا می‌کند و در فضا، در انبارهای عظیم و یا بیرون از حومه‌ی شهر به صورت سازه‌های شهری توسعه می‌یابد. 

وندرس با نزدیک شدن به رابطه‌ی تقریباً وسواس‌گونه‌ی آنزلم با مرگ و ویرانی به مثابه‌ی ابزاری برای بازسازی و آفرینش هنری، ارجاعاتی به قهرمانان او: ون‌گوگ،  پل سلان، اینگه‌بورگ باخمن و یوزف بیویس ارائه می‌دهد، و در این اثنا از فرهنگ مصر، بین‌النهرین، کتاب مقدس و کابالا بهره می‌گیرد.  الهیات و نمادگرایی در کنار خواص کنکرت و ملموسِ فیزیکی و متافیزیکی مصالح، مبارزه‌ی مداوم هنرمند با تاریخ و تنش پایان ناپذیرش با حافظه را برجسته می‌کند. در بارژاک، جنوب فرانسه، در مزرعه‌ای ۲۰ هکتاری در پروونس، او انبارها، باغ‌ها و گلخانه‌های یک کارخانه‌ی ابریشم سابق را به فضاهایی تبدیل می‌کند تا در آن نقاشی‌ها و مجسمه‌های بزرگ خود را کار کند.

کی‌فر ضمن زد و خوردی شدید با اندیشه‌ی هایدگر، با اشاره به قول معروف هایدگر که «زبان خانه‌ی هستی است»، به جای خانه، کلمه‌ی «معبد» را می‌گذارد. Templum کلمه‌ای است که از ریشه‌ی لاتینِ «برش و انقطاع» می‌آید و به جدا کردن یک مکان خاص از محیط اطراف و تبدیل آن به یک منطقه‌ی مقدس و یا یک معبد کاملاً متناسب است با La Ribaute . 

کاخ‌های آسمانی، (Die Himmelspaläste)  ۲۰۰۳-۲۰۱۸،   La Ribaute، بارژاک 

کارگاه کی‌فر؛ زبان هنرمند، معبد او، همه‌ی دارایی و پناهگاه اوست.  

وندرس نیز همگام با کی‌فر مصالح مختلف بصری‌اش را با هم ترکیب می‌کند، گذشته و حال را هوشمندانه با ویدئوهای شخصی قبلی هنرمند، و با گزیده‌هایی از مصاحبه‌های تلویزیونی او ترکیب می‌کند؛ جایی که مردی بسیار جوانتر اهداف خود در هنر  را توضیح می‌دهد و از کار خود دفاع می‌کند. در عین حال، فیلم شامل مطالب آرشیوی است که آلمان ویران شده پس از جنگ را به تصویر می‌کشد، و همچنین شامل برگرفته‌هایی از عکس‌ها و فیلم‌های هایدگر؛ اما بیش از هر چیز درنگی است بر نقش شعرِ بزرگ‌ترین شاعر یهودی رومانیاییِ آلمانی زبان در نیمه‌ی دوم قرن بیستم، پل سلان (۱۹۲۰-۱۹۷۰) بر کارهای کی‌فر.

اشعار سلان درباره بال‌های عرفانی الهام‌بخش مجموعه آثار ایکاروس آنزلم است و با پیکره‌های جت‌های جنگنده و کتیبه‌ی «هرکه سقوط می‌کند، بال دارد» ترکیب شده است. ما مجسمه‌های او را در سراسر حومه‌ی شهر پراکنده می‌بینیم، همچنین اینستالیشن‌های عظیم در زمین‌های وسیع بارژاک، و نقاشی‌های کارگاه وسیع او را با دوربین بالای سر که فضاهای وسیعی را پوشش می‌دهد.

 در صحنه‌های زیادی ما هنرمند را مشغول کار روی تابلوها یا اینستالیشن‌هایش می‌بینیم:  پی می‌بریم برای او هیچ یک از کارهایش قابل تمام شدن نیست؛ در هر سر زدنی به آنها حتما تغییر جدیدی در آنها به وجود می‌آورد: یا رنگی تیره روی‌شان می‌پاشد، یا از دور بر آنها شعله‌ی آتش می‌گیرد، یا تکه‌ای از آن را می‌درد…  او را می‌بینیم که با شعله علف‌های خشک گیر کرده در نقاشی‌های بزرگش را می‌سوزاند، مناظر برجسته‌ی بیابانی خلق می‌کند، یا آنها را در قالب‌های آهنی ذوب می‌کند تا روی سطوح بریزد.

آنزلم در حال جستجو در کشوی عکس‌های خانوادگی، توصیف خاطرات، و همچنین خاطراتی است که از مناظر، خانه‌های مخروبه و فضاهای متروک، به منزله‌ی یادداشت‌های بصری نقاشی‌هایش، در بازتولید تجربی طبیعت گرفته است. او با خلق جعبه‌های بزرگ که به آنها  «ویرانه‌های روی بوم» می‌گوید، نشان می‌دهد که یک مشاهده‌گر از راه دور نیست؛ بلکه سرسختانه با گذشته‌ی آلمان برخورد می‌کند و با حسرت از خود می‌پرسد که چگونه نمی‌تواند بدون اینکه چیزی احساس کند، منظره‌ای نقاشی کند که از میانش تانک‌ها گذشته اند. می‌گوید: «ویرانه یک فاجعه نیست، لحظه‌ی شروعی جدید است. می‌خواستم خانه‌ی یادم، تنها وطنم را بسازم.»

صحنه‌های بازنمایی الهام گرفته از تئاتر، با بازی آنتون وندرس – برادرزاده جوان کارگردان – خاطرات و عکس‌های لحظه‌ای از دوران کودکی آنزلم را زنده می‌کند، زمانی که او تحت تاثیر ون‌گوگ شعر می‌خواند و طرح‌هایی با زغال می‌کشید. 

و گل‌های آفتابگردان او همه جا پراکنده است: که در تقابل با گل‌های ون‌گوگ، همگی سوخته‌اند و به پایین خم شده و گاهی به ما نگاه می‌کنند، و با این همه، نیک که بنگریم، پی می‌بریم که همین گل‌های سوخته خاطره‌ی گل‌های ون‌گوگ را در اعماق وجودی‌شان غمگنانه حفظ کرده‌اند.

مضامین آنزلم از زندگی لیلیت، اولین زنِ آدم ابوالبشر، در ساختمان‌های ویران‌شده و اسطوره‌های مبارزات آرگونات‌ها توسعه می‌یابد، زیرا «اسطوره اکنون فراتر از منطق صرف است». 

این مستند با مجموعه مجسمه‌های «زنان دوران باستان»، مجسمه‌های بدون سر در لباس‌های سفید، پراکنده در حومه‌ی شهر، که اشیائی نمادین  جای صورت‌های‌شان را گرفته، و آواز اپرایی آهنگساز ۳۰ ساله آلمانی، لئونارد کوسنر، مرتب در نوسان است. 

استفاده  از فناوری سه بعدی در فیلم چشمگیر است. «آنزلم» به شکلی جادویی در زمره‌ی فیلم‌های تاریخی جای می‌گیرد. هنرمند را در هیئتِ طناب‌بازی می‌‌بینیم بر فراز ویرانه‌های جنگ، که برای حفظ تعادل، گل آفتاب‌گردان عظیمی در دست دارد، مانند آن‌هایی که در جوانی کشیده بود، و وندرس اینگونه نقاشی سه‌بعدی خارق‌العاده‌اش را خلق می‌کند. 

برای کسانی که بیش از سه چهار دهه است مبهوت عظمت فعالیت هنری کی‌فر هستند و به دنبال روزانه‌ای برای نفوذ در جهان سخت‌پوست هنری او می‌گردند،  این فیلم فرصتی استثنایی است، زیرا کارگردان بسیار  فروتنانه اما در هر لحظه هوشیار، الهامات هنرمند را آشکار می‌کند: اول از همه کودکی خودش، بعد شکست آلمان در جنگ، حال و هوای جامعه‌ی آلمان پس از جنگ، تاثیر شروع‌بخشِ ون‌گوگ، و البته نقطه‌ی عطف مهم: زندگی و شعر پل سلان، و خودکشی‌اش، و نیز شعر بزرگ‌ترین شاعر زن آلمان در نیمه‌ی دوم قرن بیستم، اینگه‌بورگ باخمن، و البته سرانجام نقش مخرب مارتین هایدگر. 

در صحنه‌ای او را در حال تورق کتابی با قطعی بزرگ، و ساخته‌ی دست خودش می‌بینیم. روی جلد عکس هایدگر دیده می‌شود. آنزلم می‌گوید این «کتاب هایدگر» است. شروع به تورق می‌کند. در صفحه‌‌ی اول تصویر یک مغز دیده می‌شود که قسمتی از آن را تومری فراگرفته است؛ پیرامون کدر است، در صفحات بعد تومر مرتب بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود تا که در نهایت سیاهی قیرگون تومر در صفحه‌ی آخر همه جا را تسخیر می‌کند.

هر دو نفر، آنزلم و وندرس، متعلق به اولین نسل پس از جنگ هستند که به سکوت گناهکارانه‌ی پدران نازی خود پی بردند و سعی کردند آشکارا  تابوی  نازیسم را که باعث هولوکاست شد، بشکنند و از آن سخن بگویند.

در پایان آنزلم را می‌بینیم که خودش را وقتی کودک است، بر دوش گرفته، و هر دو کنار دریاچه‌ای در ساعات آغازین روز به افق خیره شده‌اند، همان‌طور که سلان سروده بود: 

  « جهان گذاشت و رفت

باید تو را برای خودم نگه دارم»

https://akhbar-rooz.com/?p=247606 لينک کوتاه

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x