در فضای جنگی و تنش ایجاد شده میان دولتهای مرتجع و تروریست اسرائیل و ایران، اعدام و اختناق تشدید شده و جمهوری اسلامی از سر عجز و ناتوانی با اعدام زندانیان انتقام ترور هنیه را از مردم میگیرد.
از آغاز مضحکه انتخاباتی رئیس جمهوری تا کنون، دهها زندانی را در زندانهای مختلف به دار آویختند. رضا رسایی زندانی سیاسی از بازداشت شدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ سحرگاه سه شنبه ششم اوت بدون آخرین ملاقات با خانواده اش اعدام و در شرایط شدید امنیتی به خاک سپرده شد. روز چهارشنبه هفتم ماه اوت، ۲۲ زندانی دسته جمعی به دار آویخته شدند. امروز نهم اوت نیز دیوان عالی کشور حکم اعدام شش زندانی سیاسی را در زندان وکیل آباد مشهد تایید کرده است.
جمهوری اسلامی که در کشتار و اعدام و جنایت از همه پیشی گرفته از فضای جنگی و تنش ایجاد شده استفاده کرده به اعدام جوانان در زندانها و دستگیری و تشدید اختناق سرعت بخشیده است. این رژیم که خود با نیروهای نیابتیاش یک پای جنگ و ترور در داخل و بیرون مرزها می باشد، از فضای جنگی و تشدید تنش با رقبایش در جهت حاشیه ای کردن اعتراض و نارضایتی مردم در داخل بهره می برد.
جمهوری اسلامی که غرق در بحرانهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است برای مقابله با تشدید نارضایتی و نفرت عمومی مردم ناچار به تغییر آرایش شده و اینبار پزشکیان را جلو صحنه رانده به این امید که برای بقای خود وقت بخرند. کابینه پزشکیان که با حمایت از نیروهای نیابتی تروریستی و گسترش اعدام در ایران کارش را آغاز کرد، با گسترش اعدام در زندانها و استفاده از فضای جنگی، برای مقابله با نارضایتی مردم و پیش گیری از برآمدها و خیزشهای بعدی به میدان آمده است.
اعدام، دستگیری و تشدید اختناق اگر چه از مردم تلفات می گیرد، اما نتوانسته جامعه را مرعوب کند و به سکوت بکشاند. اعدام رضا رسایی و حکم اعدام برای فعالین زن، شریفه محمدی، پخشان عزیزی، وریشه مرادى و نسیم غلامی سیمیاری با واکنش زندانیان سیاسی، بویژه زنان زندانی مواجه شده و به بیزاری و نفرت از جمهوری اسلامی دامن زد. اعتراضات کارگری در اشکال مختلف در جریان است. بازنشستگان خیابان را ترک نکرده اند. کارگران واگن سازی پارس چند روز است به اعتراض به خیابان آمدهاند. زنان علیه حجاب اجباری با سرکوبگران رژیم می حنگند.
رفتار جنایتکارانه جمهوری اسلامی، اعدام بی وقفه زندانیان، گسترش اختناق و واکنش خشن به اعتراضات، بخاطر ترس از مبارزه و مقاومت عموم مردم است. شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست، همه مردم آزادیخواه در داخل و خارج کشور را به گسترش اعتراض علیه اعدام و اختناق فرا می خواند .
سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی تنها به دست مردم و در راس آن با شکل گیری اعتصابات سراسری و همبسته کارگران و مبارزات زنان و آزادیخواهان امکان پذیر است. این واقعیت روشن، تنها راه رهایی از جنایات فجیع رژیم جمهوری اسلامی است.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست
امضاها: اتحاد سوسیالیستی کارگری، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری- حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- ۶ جریان چپ و کمونیست: حمله اوباش سرمایه به کارگران هپکو را قویاً محکوم میکنیم!
- اطلاعیه مشترک نیروهای چپ و کمونیست: یورش ارتش ترکیه به کردستان سوریه را قاطعانه محکوم می کنیم
- ۶ جریان چپ و کمونیست: با خواست آزادی همه زندانیان سیاسی، به جشن آزادشدگان بنشینیم
- اطلاعیه مشترک ۶ جریان چپ در همبستگی با خیزش های توده ای در عراق و لبنان
“سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی تنها به دست مردم و در راس آن با شکل گیری اعتصابات سراسری و همبسته کارگران و مبارزات زنان و آزادیخواهان امکان پذیر است.”(از مقاله)
– نوشتارهای شما واقعیت ندارند ، چون شما تهاجم نظامی به کشورهای منطقه که توسط مردم نبودند را تایید حتی در مورد لیبی آنرا انقلاب معرفی کردید.
– از پیاده نظام ساختن کارگران ، زنان و آزادیخواهان در یک “خیزش پایدار «زن، زندگی، آزادی» بدون هیچ گونه مسئولیتی از کشته پشته ساختید !
– سوسیالیستی که پیام آور آزادی بیحد و مرز اقتصادی سیاسی و اجتمایی باشد از حوزه یک تخیلات واهی و تخیلی تجاوز نمی کند و زمان رسیدن به آن از طول عمر این کره خاکی هم میگذرد.
– شما و همراهان سازمانی در فراخوان برلین در کنار تمامی تجزیه طلبان ، سلطنت طلبان، فمینیستی ها ، فرقه رجوی ها ، فاشیستهای اوکراین و غیره شرکت نمودید .
” الف باران” در باره ترویج مخرب تروتسکیسم و “خط سوم ” متبلور در ساختار سازمانی و حزبی شما مطالب فراوانی خواهد آورد.
برای مبارزه انقلابی و پیروزی در آن، باید دشمن ملی و طبقاتی را شناخت. بدون شناخت ماهیت دشمن، امکانات فنی، تدارکاتی، مالی، نفوذ معنوی، متحدان بالقوه و پایدار وی، درجه نفوذش در مردم و توان فریب آنها، نفوذ ایدئولوژیک، توان نظامی و قدرت سرکوب و… نمی توان به جنگ “آسیاب بادی” رفت و خود را قربانی کرد. مبارزه بی موقع در میدان نامناسب در شرایط ناسالم می تواند نتایج مرگبار داشته باشد. این توصیه و تجارب که شاید هر کس به عنوان فرد آنرا بداند، برای پیروزی بر دشمن کافی نیست. برای پیروزی بر دشمن ملی و طبقاتی به تشکیلات نیاز است. باید این نیروهای فردی در بستر این تشکیلات به نیروی جمعی بدل شوند تا قدرت شکننده و موثر در مبارزه داشته باشند.ولی صرف وجود تشکیلات نیز برای پیروزی بر دشمن کافی نیست.این تشکیلات باید توسط رهبران کاردان، با تجربه، با کفایت و انقلابی با دانش و به شیوه علمی رهبری شود. پس نقش رهبری در هر جنبش انقلابی شرط لازم برای پیروزی است و نمی توان آنرا نادیده گرفت.