در کنوانسیون ملی حزب دموکرات که هفته گذشته در شیکاگو برگزار شد، تفاوت دیدگاهها در مورد جنگ غزه مجدداً اختلافاتی را میان کارگران چپگرا و رهبران اتحادیهها بازگشود. این اختلافات میتواند به شکافهای عمیقتری میان فعالان کارگری و مقامات اتحادیهها منجر شود.
یکی از گروههایی که در این کنوانسیون حضور داشتند، اعضای اتحادیه معلمان شیکاگو بودند. بسیاری از این اعضا نارضایتی خود را از دو موضوع بیان کردند: اولی جنگ در غزه که آن را مسئول هدر دادن میلیاردها دلار کمک به اسرائیل میدانستند، و دومی عملکرد اتحادیه مادر خود، یعنی «فدراسیون آمریکایی معلمان» که به نظر آنها باید فشار بیشتری به دولت بایدن برای متوقف کردن کمپین نظامی اسرائیل وارد میکرد.
کریستین رابرتز، یکی از معلمان پیشدبستانی که در این اعتراضات شرکت کرده بود، گفت: “من از قطعنامهای که درباره اسرائیل و فلسطین تصویب شد ناامید شدم، زیرا این قطعنامه خواستار پایان ارسال تسلیحات به اسرائیل نبود.” این بیانیه اشاره به قطعنامهای دارد که اتحادیه مادر آنها در کنوانسیون ماه جولای تصویب کرد.
از پاییز گذشته، بسیاری از اعضای رده پایین اتحادیهها در انتقاد از واکنش اسرائیل به حملات ۷ اکتبر که منجر به کشته شدن بیش از ۱۰۰۰ نفر و گروگانگیری حدود ۲۵۰ نفر توسط حماس شد، صریح بودهاند. در حالی که رهبران بسیاری از اتحادیههای ملی احتیاط بیشتری نشان داده و در برخی موارد نقش تحریکآمیز حماس را نیز مورد تأکید قرار دادهاند.
رندی وینگارتن، رئیس فدراسیون آمریکایی معلمان، در مورد این قطعنامه گفت: “ما بسیار دقت کردیم که موضع اخلاقی ما چه باشد و همچنین تبعات هر کلمهای که نوشتیم چه خواهد بود.”
این اختلافات نه تنها منعکسکننده تنشهایی است که بر سر مسئله اسرائیل و غزه در بسیاری از نهادها مانند دانشگاهها، رسانهها و دولتها وجود دارد، بلکه بیانگر یک بحث عمیقتر و وجودیتر نیز هست: آینده اتحادیههای کارگری در دست کدام گروه است؟ آیا با فعالان چپگرا که روز به روز بر مسائل مختلف درون و بیرون از محیط کار صدای بلندتری پیدا میکنند، یا با رهبران محافظهکارتر که سیاستهای آنها بیشتر عملگرایانه است؟
رهبران اتحادیهها که عموماً با انتخابات به این مقام رسیدهاند، ممکن است منعکسکننده دیدگاههای اکثر ۱۰ درصد از کارگران آمریکایی باشند که عضو اتحادیهها هستند. اما این درصد طی دههها کاهش یافته است. در مقابل، بخشی از جنبش کارگری که در سالهای اخیر به سرعت در حال رشد است – مانند باریستاهای استارباکس، کارگران REI، دانشجویان فارغالتحصیل، و رزیدنتهای پزشکی – جوان و چپگرا هستند، یعنی دقیقاً همان گروهی که به مسئله غزه اهمیت زیادی میدهد.
روث میلکمن، جامعهشناس و پژوهشگر کار در مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهری نیویورک، میگوید: “تا حدی که انرژی جدید ناشی از جوانان است – و بیشتر آن اینطور است – بخشی از آن به این دلیل است که غزه برای آنها اهمیت بالایی دارد.”
فعالان رادیکال کارگری طی نسلها با رهبران معتدلتر اختلاف داشتهاند، اما اختلافات کنونی اولین بار در جریان انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری دموکراتها در سال ۲۰۱۶ سر بر آورد.
در آن زمان، بسیاری از اتحادیههای بزرگ قبل از اینکه سناتور برنی سندرز از ورمونت فرصتی برای جلب نظر رأیدهندگان پیدا کند، از هیلاری کلینتون حمایت کردند. با افزایش علاقهمندی مترقیان به سندرز که او را در مسائلی مانند تجارت، نابرابری و جنگ عراق بیشتر مورد اعتماد میدانستند، بسیاری از اعضای اتحادیهها از حمایتهای اولیه اتحادیهها از کلینتون ناامید شدند.
این اختلافات در سال ۲۰۲۲ نیز زمانی که کارگران راهآهن در چندین اتحادیه قرارداد کارگری را به دلیل مشکلاتی مانند کمبود نیروی انسانی و برنامهریزی رد کردند، دوباره اوج گرفت. پس از اینکه بایدن با همکاری کنگره این قرارداد را تحمیل کرد تا از اعتصابی که ممکن بود به اقتصاد آسیب برساند، جلوگیری کند، بسیاری از فعالان کارگری دموکراتها را به تضعیف اهرمهای فشار کارگران متهم کردند، در حالی که رهبران اتحادیههای اصلی از رئیسجمهور دفاع کردند.
اختلافات بر سر غزه در برخی جنبهها شبیه به این اختلافات قبلی است. دکتر میلکمن میگوید: “یک تمایل کلی به عدم اتخاذ مواضع قوی در موضوعاتی که ممکن است سرمایه سیاسی را به خطر بیندازد، وجود دارد.” او به رهبران اتحادیهها اشاره میکند که عموماً اتحادیههای خود را با دموکراتها همسو کرده و تلاش میکنند تا دسترسی خود به رهبران حزبی را حفظ کنند. وقتی به مسئله غزه میرسد، بسیاری از رهبران اتحادیههای ملی در انتقاد از دولت بایدن و آسیب زدن به شانسهای انتخاباتی حزب، محتاط بودهاند.
در فوریه، یک اتحادیه محلی با ۵۰,۰۰۰ عضو در ایالت واشنگتن که زیرمجموعه اتحادیه بینالمللی کارگران غذایی و تجاری (UFCW) بود، از یک کمپین حمایت کرد که از دموکراتها میخواست در انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری “متعهد به رأی ندهند” تا دولت بایدن را تحت فشار قرار دهد که رنج و عذاب در غزه را کاهش دهد. در پاسخ، رهبری بینالمللی اتحادیه “به طور خصوصی روشن کرد که در این موقعیت نیستند”، به گفته جو مزراحی، دبیر کل اتحادیه محلی واشنگتن که عضویتش نسبتاً جوان و متنوع از نظر نژادی است.
اعضای اتحادیههای معلمان نیز از اتحادیه مادر خود جدا شدهاند. در کنوانسیون تابستانی فدراسیون آمریکایی معلمان، زمانی که برخی اعضا سعی کردند قطعنامه در مورد غزه را اصلاح کنند تا خواستار تعلیق کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل شود، رئیس کنوانسیون اجازه نداد که این پیشنهاد به رأی گذاشته شود.
رئیس اتحادیه مادر، رندی وینگارتن، گفت که قطعنامه پذیرفته شده که خواستار آتشبس در غزه و همچنین “دیپلماسی که دو کشور برای دو ملت ایجاد کند” شده بود، پس از ماهها تلاش و گفتگو تهیه شده و توسط اکثریت بزرگ اعضا حمایت شده است.
گروههای خارجی نیز در این مباحثات نقش داشتهاند و نگرانیهایی را مطرح کردهاند که برخی معلمان ممکن است از مطالب جانبدارانه یا نادرست استفاده کنند که خطر گمراه کردن دانشآموزانشان را به همراه دارد.
اریک فینگرهات، رئیس فدراسیونهای یهودی آمریکای شمالی، که فدراسیونهای محلی آن برای آگاهسازی رهبران کارگری درباره اسرائیل تلاش کردهاند، گفت: “کل موضوع آموزش عمومی، از K-12، بسیار نگرانکننده است.”
با این حال، برخی از کارشناسان کارگری معتقدند که با عدم چالش قویتر سیاستهای ایالات متحده در قبال اسرائیل، رهبران اتحادیهها ممکن است فرصتی برای بازسازی جنبش خود را از دست بدهند.
چارمین چوا، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا، گفت که یکی از راههای تشویق کارگران به اتحادیه شدن ممکن است این باشد که به علاقه آنها به غزه توجه شود. “بسیاری از افراد به دلیل همبستگی با فلسطین به تازگی به کار جنبش اتحادیهها پیوستهاند.”
در گوگل و سایر شرکتهای فناوری، جایی که کارگران سالهاست بهطور متناوب سازماندهی میشوند، جنگ غزه به نظر میرسد که باعث افزایش تعداد کارمندانی شده است که به گروه “نه به فناوری برای آپارتاید” پیوستهاند. این گروه گوگل و آمازون را تحت فشار قرار میدهد تا قرارداد فناوری ابری با دولت و ارتش اسرائیل را کنار بگذارند.
گابریل شوبینر، کارمند سابق گوگل و سازماندهنده این گروه، گفت که تعداد کارگران فناوری که به طور فعال درگیر شدهاند، از چند ده نفر به چند صد نفر پس از ۷ اکتبر افزایش یافته است، و بسیاری از این کارمندان پس از آن به طیف وسیعتری از مسائل محل کار علاقهمند شدهاند.
اتحادیه کارگران خودروسازی متحد (UAW)، که رئیس آن، شاون فاین، به لطف گروهی چپگرا درون اتحادیه به قدرت
رسید، نیز با مواضع مترقی خود در مسائل سیاسی مانند درخواست برای تعلیق کمکهای نظامی به اسرائیل، اعضایش را متحد کرده است.
لری کوهن، رئیس سابق اتحادیه کارگران ارتباطات آمریکا، گفت که مسئله غزه یادآور این است که اهداف اعضای اتحادیهها و منافع حزب دموکرات همیشه یکسان نیست، حتی اگر رهبران کارگری گاهی اوقات این تفاوت را نادیده بگیرند.
برای مثال، او گفت، درخواستها برای محدود کردن ارسال تسلیحات تهاجمی به اسرائیل تا زمانی که آتشبسی برقرار شود، ممکن است اتحادیهها را با دولت بایدن در تضاد قرار دهد. اما این درخواستها به احتمال زیاد شور و شوق درون جنبش کارگری را ایجاد میکند، اعضای فعلی را انگیزه میدهد و به جذب اعضای جدید کمک میکند.
کوهن گفت: “هر کاری که انجام میدهیم باید با بسیج اعضای ما شروع شود.” “یک اشتباه رایج برای ما به عنوان رهبران این است که از این هدف دور شویم زیرا نگران صحبت با رئیسجمهور هستیم.”