آناتولی لیون– برخی از حامیان غربی اوکراین حمله نیروهای آن کشور به ناحیه کورسک در روسیه را به عنوان پیروزی بزرگ قلمداد کرده اند پیروزیای که گویی مسیر و نتیجه جنگ را به طور قابل توجهی تغییر میدهد. واقعیت آن است که غربیها در حال فریب دادن خود هستند. اگرچه حمله اخیرا صورت گرفته از نظر قانونی و اخلاقی موجه است، اما در تمام اهداف اصلی خود شکست خورده و ممکن است در واقع آسیب جدی به موقعیت اوکراین در میدان نبرد وارد کرده باشد.
یکی از تحلیلگران آمریکایی آن حمله را با تهاجم کنفدراسیون به شمال که منجر به نبرد گتیسبرگ شد مقایسه کرده است که علیرغم آن که یک ضربه تاکتیکی درخشان بود به خساراتی ختم شد که ارتش ویرجینیای شمالی را فلج کرد. حمله اوکراین به تصرف هیچ مرکز جمعیتی روسیه یا مرکز حمل و نقل آن کشور منتهی نشده است.
آن حمله باعث شرمساری پوتین شده، اما شواهدی وجود ندارد که نشان دهد به طور قابل توجهی قدرت او را در روسیه متزلزل کرده باشد. آن حمله ممکن است کاری را برای افزایش روحیه مردم اوکراین در کلیت خود انجام داده باشد، اما همان گونه که گزارشای منابع غربی از شرق اوکراین نشان میدهند هیچ کاری را برای افزایش روحیه نیروهای اوکراینی در آنجا انجام نداده است. قابل درک است که آنان روی وضعیت در جبهه خودشان متمرکز هستند و این وضعیت به شدت رو به وخامت است تا حدی به نظر میرسد بدان خاطر که بسیاری از بهترین یگانهای اوکراین به سمت حمله به کورسک منحرف شدند و سربازان جدید اوکراینی آموزش ناکافی و انگیزه ضعیفی دارند. ژنرال “الکساندر سیرسکی” فرمانده کل جدید نیروهای مسلح اوکراین گفته است:”یکی از اهداف عملیات تهاجمی در جهت کورسک منحرف کردن نیروهای قابل توجه دشمن از جهات دیگر در وهله نخست از جهتهای پوکروفسک و کوراخوف بود”. در واقع، به نظر میرسد دقیقا عکس این هدف رخ داده است و این وضعیت منجر به بروز انتقاد شدید سربازان و شهروندان از “ولودیمیر زلنسکی” رئیس جمهور اوکراین و فرمانده کل قوای آن کشور میشود.
ارتش روسیه به سرعت در حال پیشروی به سمت مرکز لجستیکی کلیدی اوکراین در پوکروفسک است. به قول یکی از مدافعان اوکراینی “برای مدت زمانی طولانی وضعیت دونباس به درستی به عنوان یک مشکل، اما مشکلی کنترل شده” توصیف میشد با این وجود، اکنون وضعیت آن منطقه “از کنترل خارج شده است”. او میافزاید:”در حال حاضر به نظر میرسد جبهه اوکراین در دونباس فروریخته است”. اگر پوکروفسک سقوط کند این بدان معناست که روسیه تقریبا تمام جنوب دونباس را کنترل خواهد کرد و میتواند به سوی شمال علیه مواضع باقی مانده اوکراین در شمال استان دونتسک یا به سمت شرق با هدف جمع کردن کل جبهه جنوبی اوکراین حمله کند.
اکنون هیچ چشم اندازی وجود ندارد که نشان دهد حتی با وجود تدارکات نظامی غرب اوکراین بتواند شکست سختی را بهر روسیه وارد کند و سرزمینهای از دست رفته خود را با استفاده از قوه قهریه بازپس گیرد. خطر فروپاشی نظامی اوکراین وجود دارد که ممکن است به فشار در غرب برای مداخله مستقیم منجر شود. این چیزی است که دولت روسیه با تغییر دکترین هستهای خود قصد دارد از آن جلوگیری کند. به گفته “سرگئی ریابکوف” معاون وزیر امور خارجه روسیه دکترین هستهای کنونی آن کشور مبتنی بر این ایده است که تسلیحات هستهای در پاسخ به حمله هستهای به روسیه یا حمله متعارفی که “موجودیت دولت را تهدید میکند” استفاده خواهد شد. او در این باره افزوده بود:” قصد روشنی برای اصلاح دکترین هستهای وجود دارد که از جمله به بررسی و تحلیل تحولات اخیر و شدید تنش دشمنان غربی مان در رابطه با عملیات ویژه نظامی مربوط میشود”.
اگر مداخله مستقیم ناتو در اوکراین منجر به شکست روسیه در آنجا شود مطمئنا بقای دولت کنونی روسیه را تهدید میکند و دورهای از بی ثباتی و ضعف عمیق ملی آغاز خواهد شد که حتی میتواند به تجزیه فدراسیون روسیه منجر شود. دلیل اندکی برای تردید وجود دارد که روسیه در مواجهه با این تهدید واقعا به سمت استفاده از سلاحهای هستهای البته صرفا در مقیاسی محدود و محلی گرایش پیدا خواهد کرد.
مقصود ریابکوف از اظهارات پیشتر ذکر شده آن است که ایالات متحده و ناتو را از تعظیم در برابر فشارهای کی یف و برخی از دولتها و سیاستمداران ناتو بازدارد. تهاجم اوکراین لزوما بدان معنا نیست که باعث اقدام انتقام جویانه هستهای از سوی روسیه خواهد شد، اما در صورت موفقیت به راحتی میتوان پیش بینی کرد که روسیه از طریق خرابکاری در زیرساختهای اروپایی به غرب ضربه خواهد زد. روسها بر این باورند که تخریب خط لوله نورد استریم ۲ حق اخلاقی و قانونی آنان خواهد بود.
به نظر میرسد چنین عملیات خرابکارانهای از پیش هر چند در مقیاس کوچک و به عنوان تیرهای هشدار دهنده و نه یک کارزار عظیم آغاز شده است. با این وجود، اگر این کار به یک کارزار تمام عیار تبدیل شود به نوبه خود میتواند واکنشهای تند غرب را به دنبال داشته باشد که منجر به بروز چرخهای از تشدید تنش شود که به فاجعه ختم خواهد شد. روسها هم چنین باور دارند که مقامهای اوکراینیها علاقه زیادی به ایجاد چنین تنشهایی دارند تا ناتو را بیش از پیش با خود همراه سازند تا در آن شرایط ناتو تحت فشار قرار گرفته و محدودیتهای اعمال شده بر اوکراین درباره نخوه استفاده از تسلیحات دریافتی از ناتو را لغو کند. این واقعیت که اوکراین احساس کرده میتواند با استفاده از تسلیحات ناتو به خاک روسیه حمله کند ترس روسیه را تشدید کرده است.
یک بار دیگر در اینجا لازم است آن چه که اوکراین حق انجام آن را دارد از آن چه عاقلانه است انجام دهد و غرب به اوکراین اجازه انجام میدهد تفکیک نماییم، زیرا باید اذعان داشت که مانند حمله به کورسک کارزار اوکراینی برای بمباران اهداف در مسکو و جاهای دیگر در اعماق روسیه با موشکهای ناتو اساسا یک قمار است که در مورد نتیجه آن به شدت جای تردید وجود دارد.
پس از شکست تهاجم سال گذشته اوکراین، دولت بایدن امید به پیروزی کامل اوکراین را رها کرد و در عوض این استدلال را مطرح کرد که حمایت از اوکراین برای “تقویت کی یف پای میز مذاکره نهایی” است. دولت اوکراین نیز در ماههای اخیر به سمت این موضع حرکت کرده و از خودداری قبلی خود از مذاکره با دولت پوتین و اصرار بر خروج کامل روسیه از اوکراین به عنوان پیش شرط مذاکرات با روسیه دور شده است. مدت هاست که این موضوع به طور فزایندهای در میان کارشناسان و مقامهای غربی برسمیت شناخته شده که در واقع غیر ممکن است که اوکراین بتواند سرزمینهای از دست رفته خود را از طریق پیروزی در میدان جنگ بازپس گیرد. با این وجود، این امر تاکنون حتی به طور کاملا خصوصی به طرح پیشنهاداتی مبنی بر آن که اوکراین و غرب ممکن است شرایطی را پیشنهاد کنند که مردم روسیه (چه رسد به دولت آن کشور) بتوانند به عنوان مبنایی برای مذاکرات بپذیرند منتهی نشده است.
در این میان، شواهد حاکی از آن است که این روسیه و نه اوکراین است که موقعیت نظامی خود را برای مذاکرات نهایی تقویت میکند و اصلا مشخص نیست که حملات اوکراین در عمق خاک روسیه این روند را به شکل قابل توجهی تغییر دهد.
این موضوع در مورد کمکهای غربیها نیز صدق میکند. حتی پیش از شکست مهیب احزاب دولت ائتلافی حاکم آلمان از حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان در انتخابات محلی حزبی که مخالف ادامه حمایت آلمان از اوکراین بوده دولت آلمان اعلام کرده بود که کمکهای مستقیم آلمان به اوکراین در آینده نزدیک تقریبا به میزان نصف و تا سال ۲۰۲۷ میلادی به بیش از ۹۰ درصد کاهش خواهد یافت. در همان سال فرانسه انتخابات ریاست جمهوری را برگزار خواهد کرد که در وضعیت کنونی به نظر میرسد احتمالا حزب راست افراطی اجتماع ملی تحت رهبر “مارین لوپن” برنده آن خواهد شد حزبی که مخالف حمایت بی دریغ فرانسه از اوکراین است. کاهش شدید کمکهای اروپا به خودی خود به کمک ایالات متحده پایان نمیدهد، اما اگر بخواهد از فروپاشی بودجه و اقتصاد اوکراین جلوگیری کند دولت ایالات متحده را تا حد زیادی مجبور میسازد آن کمکها را افزایش دهد.
بنابراین، دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم زمان در این درگیری به نفع اوکراین است و به تعویق انداختن آغاز مذاکرات امری منطقی است. با این وجود، این بدان معنا نیست که همه کارتها در دست روسیه است و کرملین تنها کاری که باید انجام دهد آن است که منتظر فروپاشی اوکراین باشد. اقتصاد روسیه به مراتب بهتر از آن چه غرب امیدوار بود عمل کرده، اما بانک مرکزی آن کشور نسبت به مشکلات جدی در سال آینده هشدار میدهد. در مورد وضعیت میدان نبرد در حالی که سربازان اوکراینی خسته هستند به نظر میرسد در مورد بسیاری از نیروهای روس نیز خستگی مشابهی وجود دارد.
ارتشی که روسیه با آن این جنگ را آغاز کرد نابود شده است. میزان دقیق تلفات مشخص نیست، اما تعداد کشتهها و معلولان تقریبا بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر تخمین زده شده اند. ناوگان دریای سیاه روسیه نیز فلج شده است. همان طور که منابع آگاه روس به من گفته اند روسیه احتمالا نیروهای لازم برای تصرف شهرهای بزرگ اوکراین را در اختیار ندارد مگر آن که پوتین رئیس جمهور روسیه موج تشدید شدهای از خدمت نظام وظیفه اجباری را راه اندازی کند کاری او که آشکارا تمایلی به انجام آن ندارد.
این بدان معناست که به نظر میرسد اکثریت روسها اگر بتوانند بین صلح معقول و ادامه جنگ تا پیروزی کامل یکی را انتخاب کند مایل به انتخاب گزینه صلح خواهند بود. بنابراین، ادامه جنگ اگر به معنای سربازگیری تعداد بیش تری از پسران و شوهران روس باشد برای پوتین بسیار دشوار خواهد بود. صلح از طریق سازش بسیار دور از آن چیزی است که دولتهای غربی و اوکراین به آن امیدوار هستند. چنین صلح سازشکارانهای بسیار دورتر از آن چه پوتین در هنگام آغاز جنگ اوکراین در فوریه سال ۲۰۲۲ میلادی نسبت به آن امیدوار بود به نظر میرسد.
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- عربستان میزبان مذاکرات؛ پوتین: پیشنهاد مذاکره برای صلح را رد نمی کنم، زلنسکی: روسیه به مرزهای ۱۹۹۱برگردد
- جنگ در اوکراین برانگیخته شد – و چرا دانستن این واقعیت برای دستیابی به صلح مهم است؟ – جفری دیوید ساکس، ترجمه ی: حمید فرازنده
- جنگ اوکراین؛ مسکو و کییف گفتگوهای صلح جده عربستان را چگونه ارزیابی کردند؟
- رویترز به نقل از منابع روسی: آمریکا پیشنهاد پوتین برای آتشبس در اوکراین را رد کرده است
مقالات زیادی ادامه جنگ بین دو کشور همسایه روسیه و اوکراین را با دلا یل سیاسی ،اجتماعی، اقتصادی و ایدئولوژیک توجیه و تئوریزه می کنند !
بعد از دو سال جنگ ، ویرانی و کشتار غیر نظامیان و سربازان ساده دو کشور ، تنها راه حل درست و منطقی ،تلاش برای تحمیل اتش بس و سپس توافق صلح بین دو کشور باید باشد !