موفقیت جنبش «زن، زندگی، آزادی» در گرو همبستگی و اتحاد پایدار نیروهای دخیل در آن است!
جنبش «زن، زندگی، آزادی» دو سال پیش، بعد از قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی در تهران، توسط گشت ارشاد جمهوری اسلامی، علیه این جنایت شکل گرفت و در اندک مدتی به سراسر ایران از کردستان تا سیستان و بلوچستان گسترش یافت و بخش وسیعی از مردم را به حرکت درآورد. نام ژینا، مهسا به رمزی برای انقلاب علیه زندگی تحمیلی در زیر سیطرهی جمهوری اسلامی تبدیل شد. این جنبش در تداوم خیزشهای آبان ۱۳۹۶ و دیماه ۱۳۹۸، به یک برآمد انقلابی تمام عیار علیه جمهوری اسلامی و همهی ارکان آن فراروئید و حضور پر طنین آن در خیابانها، علیرغم سرکوب بیرحمانه، قتل و کشتار جوانان و کودکان به دست نیروهای حکومت، بهخصوص در کردستان و بلوچستان و در جمعه های خونین زاهدان، ماهها ادامه یافت، زمین را زیر پای جمهوری اسلامی به لرزه در آورد و ترس را در دل حاکمان جمهوری اسلامی نشاند. آوازهی این جنبش از مرزهای ملی فراتر رفت و به عنوان الگوئی از یک جنبش مدرن، در جوامع مختلف بسیاری مورد تحسین و تمجید قرار گرفت.
جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» با قدرت عمل خود، آغازی بر پایان دوران حکومت ننگین جمهوری اسلامی بر سرنوشت کشور و پیشتاز گشودن چشماندازهای جدید برای آیندهی ایران است. این جنبش با حضور شجاعانهی زنان و مردان، خاصە مشارکت گستردەی نسل جوان در آن، خواست رهایی از بند رژیم اسلامی و بنیان جامعەای سکولار، دموکراتیک، عادلانە و مدرن را طنینافکن کرد، نمادهای حکومت اسلامی و الگوهای تحمیلی آن را پشتسر گذاشت و با ایجاد فرهنگی متفاوت و مترقی از فرهنگ تحمیلی حاکم، روح جدیدی را در کالبد جامعه دمید؛ کانونهای اصلی مبارزه علیه استبداد و خودکامگی را فعالتر و همگرایی در مبارزات مدنی، مطالباتی و ملی و قومی را تقویت نمود و به محور همبستگی ملی تبدیل شد و افقهای جدیدی را در برابر جنبشهای مردمی گشود.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» عرصهی عمومی و خیابان را از انحصار حکومت خارج نمود، تا آنجا که حتی زندانها را هم به صحنهی مقابلهی شجاعانه با رژیم تبدیل کرد. اقدامات و اعتراضات مداوم و ستایشبرانگیز زندانیان علیه اعدام و علیه بیعدالتیهای رژیم یکی دیگر از علائم واقعیت فرو ریختن دیوار ترسی است که حکومت با ضرب و زور و برپاکردن تیرهای دار برافراشته بود. این جنبش همچنین با ایجاد پیوند بین خانوادههای دادخواه اعم از خانوادههای قربانیان رژیم در دههی ۶۰ و بهویژه کشتار ۶۷ و خانوادههای قربانیان سرکوب رژیم در خیزشهای ۹۶ و ۹۸ و خانوادههای دادخواه خیزش انقلابی ژینا به جنبش دادخواهی هم نفس تازهای دمید.
«جنبش زن، زندگی، آزادی» همچنین، با قدرت عمل خود هراس از آینده در صفوف جمهوری اسلامی را بیشتر کرد و همین هراس هم برنامههای سران رژیم را عقیم گذاشت. عقبنشینی خامنهای از خالصسازی و تقلای او برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای در انتخابات دورهی چهاردهم ریاست جمهوری از تاثیرات این جنبش و نشانهای از هراس درونی ارکان اصلی رژیم از آیندهی خود در مقابل پیشرفت جنبش انقلابی مردم و تلاشی عبث برای تحکیم پایەهای لرزان رژیم بود. اما خواست مردم ایران و هدف جنبش «زن، زندگی آزادی»، بسیار فراتر از این یا آن عقب نشینی تاکتیکی رژیم از برخی از مواضع آن، برکناری کل این رژیم به عنوان مانع اصلی تحول در کشور است. مسیری که جنبش «زن زندگی آزادی» گشودهاست، گامی که برای تغییر برداشتهاست، بدون بازگشت است. جنبش «زن، زندگی، آزادی» با جنبشهای کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و دیگر گروههای اجتماعی گسترده در سطح جامعه درهم تنیده و در مجموع به قدرت اجتماعی تعیین کننده برای استقرار آزادی و عدالت اجتماعی تبدیل شدهاست.
امروز دیگر همهی تمهیدات جمهوری اسلامی برای بازگرداندن جامعه به دوران قبل از جنبش انقلابی «زن، زندگی آزادی» با شکست مواجه شدهاند. طی دو سال گذشته هر چند جامعهی ما همه روزه با سرکوب حکومتی مواجه بوده، اما مقاومت در برابر حکومت همگانیتر و اشکال مقابلهی مدنی با حکومت متنوعتر شدهاست و در بسیاری عرصهها نیروی فشار و سرکوب حکومت را ناکام گذاشتهاست. جنبش «زن زندگی، آزادی» در بطن جامعه هم چنان جاری است و هر لحظه میتواند بر بستر شرائط اقتصادی و سیاسی، با طنین بیشتر و قدرت عملی کوبندهتر دوباره اوج گیرد.
در دومین سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی» ما همچنان با وظائف تعللناپذیر برای تحکیم صفوف نیروهای مدافع این جنبش انقلابی بهویژه نیروهای مدافع آزادی، دموکراسی و سوسیالیسم مواجهیم. دومین سالگرد فرصتی برای آموختن از تجارب تاکنونی، رفع کمبودها و خطاهای آن، تقویت صفوف مبارزه علیه جمهوری اسلامی و تاکید بر اهداف، دستاوردها و تداوم مبارزهی جاری این جنبش است. ما از اعتصابات، تجمعها و اعتراضات در سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی» برگزار می شود پشتیبانی و خود نیز در آنها شرکت میکنیم و از سایر شهروندان، نهادهای مدنی و سندیکایی و احزاب سیاسی دعوت می کنیم بە هر شکل کە میتوانند در بزرگداشت دومین سالروز جنبش «زن، زندگی، آزادی» مشارکت نمودە و برای پیشبرد اهداف دموکراتیک و مترقی جنبش تلاش نمایند، ما همچنان بر این باوریم که موفقیت جنبش «زن، زندگی، آزادی» در گرو همبستگی و اتحاد پایدار نیروهای دخیل در آن است!
حزب چپ ایران در دومین سالگرد جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» یاد جانباختگان این جنبش و دیگر جانباختگان راه مبارزه برای آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی را گرامی میدارد، به خانوادههای دادخواه آنان که همواره زیر فشار حکومت قرار داشتهاند، درود میفرستد و پایداری مبارزینی را که در زندانهای سراسر کشور ایستادگی میکنند، میستاید. بر عزم استوار فعالان جنبش «زن، زندگی، آزادی» و جنبشهای مدنی و صنفی جاری ارج می گذارد.
هیئت سیاسی – اجرائی حزب چپ ایران
۲۱ شهریور ۱۴۰۳ – ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- هیات سیاسی – اجرایی حزب چپ ایران: دولت آمریکا در ادامهی جنگ و کشتار در غزه، مسئول است!
- پیام شادباش نوروزی حزب چپ ایران به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳: نوروزتان پیروز و خجستهباد!
- حزب چپ ایران: فرمان بیشرمانهی خامنهای برای سرکوب زنان را هم مقاومت مردم به شکست خواهد کشاند!
- حزب چپ ایران: کشتار فاجعهبار آوارگان فلسطینی در رفح! نتانیاهو جنایتکار جنگی است و باید محاکمه شود!
با بیانیه دادن و محکوم کردن و وراجی و… این حکومت سرنگون نمیشود. تا آلترناتیو مناسبی وجود نداشته باشه، اینا ککشون هم از بیانیه های شما نمی گزه.
آخوندا خوب میدونن که اپوزیسیون ما ، اپوزیسیونی جهان سومی است که استاد خودزنی و تخریب رقبای سیاسی و…است واصلا و ابدا اهل اتحاد و اینجور چیزا برای سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی نیست.
چنانچه دوباره جنبشی مانند جنبش مهسا صورت پذیرد، باز هم شما شروع به جنگ قدرت و هژمونی طلبی خواهید کرد و جنگ جمهوری و پادشاهی و جنگ پرچم و جنگ منشور و جنگ کوفتوزهرمار…به راه خواهید انداخت.
جوانان دلیر و از جان گذشته ی میهن در کف خیابانها و زیر رگبار گلوله متحد هستند، اما شما؟
متأسفانه شما نه قسمتی از راه حل، بلکه قسمتی از مشکل هستید.
کفن دزدی،در شب اول قبر گور مرده ها را باز می کرد و کفنشان را می دزدید.مردم از دست وی ذله بودند.وقتی کفن دزد درگذشت و مردم از دست وی راحت شدند،کفن دزد جدیدی پیدا شدکه نه فقط کفن مردگان را با نبش قبر می دزدید،بلکه چوبی هم به… مردگان فرو میکرد. بتدریج مردم به ستایش کفن دزد اولی و آمرزیدن روح وی پرداختند که حداقل از فروکردن چوب به..مردگان پرهیز میکرد.
جامعه ای که مشکلش از قله مرتفع کسب استقلال و آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی برای کشور و مردم میهنش، به دعوا بر سر نوع حجاب رسیده باشد و اوج آمالش را در احساس امنیت از عدم حضور نمایندگان امر به معروف و نهی از منکر در مجامع عمومی بیان کند،این جامعه بیمار است و بیماری را آن کسانی به این جامعه تجویز کرده اند،که منافع دارند تا مردم بر مسایل عمده و سرنوشت ساز چشم بپوشند و مسایل بی اهمیت ناچیز را آن چنان عمده کنند تا خروج کشتی کشتی نفت و اورانیوم ایران را کسی نبیند و تحت الشعاع مسایلی قرار گیرد که حل آنها در گرو حل مسایل مهمتری است.