جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳

جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳

عواقبِ خطرناکِ سیاستِ «دلمان خنک شد» – محمدرضا نیکفر

سیاست‌ورزی استوار بر غریزه، نفرت، انتقام‌جویی و سُخره‌گری شاید دل عده‌ای را خنک کند و متناسب با جو آلوده‌ی فضای رسانه‌ای باشد، اما بومرنگی است که سرانجام به سوی مبلغان آن برخواهد گشت

منفجر کردن مجموعه‌‌ی بزرگی از دستگاه‌های دست‌کاری‌شده‌ی ارتباط‌گیری در لبنان، یک اقدام تروریستی ‌بی‌همانند است؛ بی‌همانند است، هم از نظر تکنیک آدم‌کشی و هم شمار انسان‌هایی که هدف خود قرار داده است. اتفاق نظر عمومی این است که طراح این ترور بزرگ اسرائیل است. برای طراحان مهم نبوده است که انفجار کجا رخ می‌دهد، کنار خانواده، در بیمارستان، در وسیله‌ی نقلیه عمومی، یا در میدان و خیابان. فقط می‌خواسته‌اند وحشتی بزرگ بپراکنند.

معیار برای هدف‌گیری به قصد کُشت، در تیررس قرار دادنِ افرادی نبوده که با هویت مشخص به هر دلیل مقصر دانسته می‌شوند و می‌توان در دادگاهی فرضی از آنان شکایت کرد. همان‌گونه که نازی‌ها کاری نداشتند به هویت متشخص یهودیانی که آنان را در اردوگاه‌های مرگ به قتل می‌رساندند، برای طراحان این عملیات، چهره و هویت انسان‌ها مهم نبوده است.

عملیات لبنان ادامه‌ی نسل‌کشی در غزه است. گفتن اینکه هدف «حزب الله» بوده است، همان قدر موجه است که گفته شود کشتار بزرگ در غزه به قصد سرکوب «حماس» صورت گرفته است. مقابله با تروریسم، تروریسم گسترده‌تر در حد نسل‌کشی و هدف قرار دادن هر کس و هر چیز را توجیه نمی‌کند. سیاست بین‌الملل، هر چند هنوز انگیزه‌ای قوی برای ایجاد صلح و ممانعت از نسل‌کشی ندارد، دست کم تا اینجا پیش رفته که برای مقابله به مثل این اصول را وضع کند:

  • تناسب، وقتی پای مقابله به مثل در میان است،
  • اجتناب از کشتار غیرنظامیان و
  • پیش‌برد جنگ به گونه‌ای که امکان صلح منتفی نشود.

سیاست «دلمان خنک شد»

از زمانی که جنگ غزه شروع شده است، بخش راست‌گرای «اپوزیسیون» ایرانی مدام برای کشتار کف می‌زند. برای آنان مهم نیست که هر روز ده‌ها غیر نظامی کشته می‌شوند. فکر می‌کنند کشتار بزرگ انتقام از رژیم اسلامی است. اصلاً نمی‌توانند منطق مشترک میان محاکمات چند دقیقه‌ای در روزهای پس از ۲۲ بهمن، کشتار دگراندیشان در دهه‌ی ۱۳۶۰، قتل‌های زنجیره‌ای و آدم‌کشی‌های سیاسی بعدی و آنچه را که در غزه و لبنان می‌گذرد، دریابند؛ نمی‌توانند دریابند چون هنوز به آن درجه از درک سیاسی اخلاقی نرسیده‌اند که به شأن انسان، انسان با هر نام و هر هویتی، احترام بگذارند. مفهوم حقوق بشر را درک نکرده‌اند، هر چند گاهی از چنین چیزی دَم می‌زنند.

در شبکه‌های مجازی، کشته‌شدگان و آسیب‌دیدگان را مسخره می‌کنند. به آدم‌کشان ناز شست می‌گویند. حس می‌کنند چون متحد اسرائیل هستند، قدرت‌نمایی نسل‌کشان، قدرت‌نمایی آنان نیز هست. بخشی از آنان همزمان علیه شهروندان افغانستانی تبلیغ می‌کنند و اخراج آنان را «مطالبه‌ی ملی» می‌خوانند. از این که کسانی وجود دارند که آنان را می‌توانند خوار بشمارند، و از طرف دیگر خودشان را در جناح قدرت‌مندان جهان می‌دانند، احساس برتری و غرور می‌کنند. چنین خو و خلصتی را در میان نازی‌ها دیده‌ایم. با اینکه سیاهی‌لشکر آنان از فرودستان بودند، از آزار یهودیان به عنوان گروه فرودست شاد می‌شدند و خود را ذوب در قدرت «پیشوا» می‌دانستند و به این خاطر قوی می‌دیدند. بخشی از خوارشدگان در نظام ولایی هم اکنون احساس برتری و توانایی خوار کردن دیگران را دارند. آنان اخلاق ولایت‌پذیری و رعیت‌مآبی مجیزگو را درونی کرده‌اند.

نهایت سقوط اخلاقی است که از نسل‌کشی دفاع شود و سخره‌گرانه گفته شود: دلمان خنک شد!

کی می‌خواهیم درس بگیریم؟

یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از انقلاب ۱۳۵۷، پیش‌درآمدهای آن و مجموعه‌ای از رخدادهای مشابه در قرن وحشتناک بیستم می‌توانیم بگیریم این است: به غریزه و به حس انتقام‌جویی اتکا نداشته باشیم و بر اساس نفرت سیاست‌ورزی نکنیم.

اما اکنون کسانی که بیشتر از همه از انقلاب ۱۳۵۷ ابراز نفرت می‌کنند، سیاست نفرتی را پیش می‌برند که در ایران معاصر به صورت نمونه‌واری متجسم در خود رژیم ولایی است.

سیاست نفرت سرانجام دامن خود مبلغان آن را می‌گیرد. از هم اکنون علایم آن را می‌بینیم. با روی کار آمدن ترامپ، و رواج گفتار و کردار قطبی‌ساز و نفرت‌پراکن ترامپی، گروهی در طیف راست ایرانی سربرآوردند که به تقلید از این مرجع‌شان منش قطبی‌سازی رادیکال و نفرت‌پراکنی را پیش گرفتند. چندی نگذاشت که بومرنگ به سمت خودشان پرتاب شد. دو قطب در فضای مجازی شکل گرفت: میان سلطنت‌طلبان و مخالفانِ تُندِ نفرت‌پراکنی آنان. بازنده‌ی این بازی، آغازکنندگان آن هستند. از حوادث تلخ گذشته درسی نگرفته‌اند. حتا به این نتیجه رسیده‌اند که شاه سقوط کرد، چون ساواک او به اندازه‌ی لازم سرکوب نکرده بود. با این شیوه‌ی درس‌گیری از گذشته، هیچ جایی در آینده نخواهند داشت.

اگر در سیاست‌ورزی، مبنا را بر آگاهی، عدالت، حقوق جهان‌شمول بشر، و مخالفت با نژادپرستی، تبعیض، نفرت‌پراکنی و جنگ‌طلبی نگذاریم، به دست و پا زدن در نکبت موجود در ایران و منطقه ادامه خواهیم داد.

منبع: زمانه

https://akhbar-rooz.com/?p=250938 لينک کوتاه

3.9 35 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
17 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر ایرانی
امیر ایرانی
12 روز قبل

برخورد با روش های انسان کشی انسان کشان بستگی به نگرش افراد دارد.
فردی در این مواقع درست عمل می کند
که معتقد به این موارد باشد:
هر انسان جدا از وابستگی طبقاتیش حق حیات دارد و باید با آزادی و حق انتخاب به زندگیش ادامه دهد
هر ایده لوژی هر دین و هر مکتب نمی تواند به بهانه های مختلف حق زیستن را از دیگران بگیرد.
در منطقه بازیگرانی ظهور کرده اند که یک حق ویژه ای برای خود قائل شده اند
و به بهانه آن حق ویژه، خود را مجاز می دانند که انسان های بسیاری را بازیچه نگرش های مخرب خود قرار دهند و انسان ها را گوشت های دم توپ تصور کنند. این نوع نوشتارها که از طرف امثال آقای نیفکر بقلم در می آیند مفید و ارزشمند هستند؛ چون تلاششان بیدار کردند وجدان عمومی است
و افشاکردن روش های شیادان سیاسی است آنهم شیادانی
که جان ها برایشان مهم نیست بل هدف فریبکارانه اشان اهمیت دارد.

کهنسال
کهنسال
12 روز قبل

حالاخامنه ای که از چند دهه پیش “اندوه لبنان او را کشته است” بایدشاهد باشدتا چگونه این جنگ منطقه را فرا بگیرد.مانده ام به دادخواهی جنایات دهه۶۰وسالگرد کشتارتابستان۶۷وسالگرد خیزش ژینا فکرکنم یا برای رهبران مزدور حزب الله و دست پروردگان قاسم سلیمانی؟حالا جنگ با حزب الله است تا نتانیاهوی فاشیست برای ماندن در قدرت به این گونه عملیات نیاز داشته باشد.<بعداز فلسطین نوبت لبنان و بعد از زنان؛کودکان و مردم بیگناه فلسطینی؛ نوبت مردم لبنان فرا خواهد رسید که بخاک و خون بیافتندتا توان جنگ افروزی دو جناح جنایتکار را ببینند که کوچکترین وجه اشتراک آنها کودک کشی وتروریسم است. مردم رنج دیدۀ لبنان که زیرفشار گرانی، بیکاری و فقرفلاکت اقتصادی کمرشان خم شده هستند،دوباره قربانی وآواره این جنگ ویرانگرخواهند شد.پاسخ تحقیر سپاه وحزب الله؛پرتاب کروز؛ بالستیک؛پهپاد از جیب مردم و سفره بازنشستگان!
اعتراضات مردم آزادیخواه جهان واسرائیل وجنبش کارگران؛مزدبگیران؛پرستاران؛بازنشستگان….است تاچنین جنایتکارانی را بزیر کشند.

الف باران
الف باران
13 روز قبل

اسرائیل در شرایطی نیست که به کشوری بنام فلسطین در کنار خود و حتی صلحی واقعی تن در دهد. وقتی بدان تن در خواهد داد که ناگزیرش کنند. مثلا قدرت های غرب به این نتیجه برسند که هم بستری با اسرائیل دیگر به سودشان نیست. چنین حالتی امروز محتمل به نظر نمی‌آید . اما هیچ چیز غیر ممکن نیست. نبرد همه گانه و همه جانبه لازم دارد و وقت.
گاهی میگویند مذاکرات صلح پیشرفت هایی کرده است. اما صلحی که استعمارگر می طلبد از جنگ های خانمانسوز هم دردناک تر و ننگین تر است. باید دید مردم در هر حالت چگونه زندگی می کنند.اجازه خانه سازی دارند؟ برق و آب دارند؟ حق مسافرت و مرور از مرزها و دیوارهای آپارتاید که جلو چشمشان ساخته اند دارند؟ حقوق اجتماعی آنان چیست؟ آیا یک فلسطینی انسانی همگون و برابر با اسرائیلی هست؟…اگر اینها نباشد پیشرفت برای کی؟  برای چی؟.

باران اذرمینا
باران اذرمینا
13 روز قبل

مداخله کشورهای منطقه در مسئله ی فلسطین همواره به زیان مردم فلسطین تمام شده در سال ۱۹۴۸ و نقسیم فلسطین به دوکشور مداخله نظامی و شکست دولت های عرب جلوی تشکیل کشور و دولت فلسطین را گرفت در دهه شصت عبداناصر باشعار دیدار ما در تل اویو جنگی را دامن زد که به شکست رسوایی امیزواشغال سرزمین های بسیار انجامید سپس نوبت
صدام و قذافی رسید و سرانجام جمهوری اسلامی میداندارشد وبا کمک به تروریست های اسلامیست بیشترین ضربه را به ارمان فلسصین زد این ها دست در دست افراطی ترین جناح های اسراییل کوشیدند جلوی را حل صلح امیز را بگیرند از خودتان پرسیده اید منافع مردم لبنان در اسراییل ستیزی حزب الاه چیست ؟ شما تفاوتی میان مردم غزه و نظامیان جزب الاه نمی بینید . اسراییل باید تشکیل دوات و استقلال فلسطین بپزیرد و این کار با جمله ۷ اکتبر و موشک پرانی جزب الاه و جوتی ها ناممکن است .محمود عباس بارها گفته ایران همیشه به روند صلح اسیب زده است

هوشنگ فرخجسته
هوشنگ فرخجسته
13 روز قبل

یکی از اهداف پنتاگون در حمله به عراق ، لیبی و سوریه و.. با شعارهای کشکی و عوامفریبانه ی جورج دبلیو بوش نابودی این کشور ها بخاطر همراهی آنها از پیش از قراداد کمپ دیود بین مصر و اسرائیل ۱۹۷۸ بود که با سازمان آزادیبخش و شوروی در تمام درگیری ها ی نظامی با اسرائیل حامی مردم فلسطین بودند. در ضمن پیش از آن سازمان حماس توسط اسرائیل رشدکرده بود. جهان شاهد نابودی این سه کشور و مهاجرت میلیونی مردم بی خانمان آن به سراسر اروپا شدوسال ۲۰۱۵ اوج آن بود. به علاوه تروریستهای داعش و دیگر خرابکاران محصول این سیاست پنتاگون و ناتو بود. اوضاع نابسامان اروپا بعداز بحران مالی ۲۰۰۸ اروپا را بشدت بهم دیخت و راست های افراطی علیه پناهجویان به راه افتاد. در فجایع سالهای اخیر سرزمین های اشغالی فلسطین جهان شاهد تنها ماندن مردم فلسطین از کشورهای صف مقدم یعنی مصر ، سوریه َ لیبی ، عراق می باشد که در تمام سالهای بعداز جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ و اکتبر۱۹۷۳ یارو یاور و پذیرای مردم فلسطین بودند. غرب بی رحم ترازآنست که تصورمیشود.

بابک مهرانی
بابک مهرانی
12 روز قبل

همانطور که مورخ اسرائیلی شلومو سند اخیراً نوشت، ملت‌های اروپایی «ما را استفراغ کردند»، با یهودستیزی شدید و آزار و اذیت‌های ناشی از آن، پس از آن یهودیان صهیونیست به طور طعنه‌آمیزی خود را پیشگامان تمدن اروپایی در شرق تصور کردند… اما این هیچ تعهدی برای بومیان ایجاد نکرد که آغوش خود را برای تازه‌واردان باز کنند.

الف باران
الف باران
13 روز قبل

راست گرایی های چپ ایرانی نتیجه نفوذ تئوری تروتسکیسم در آنهاست . آنها حتی در جنگی میهنی شوروی سوسیالیستی در جنگ جهانی دوم برای نازیسم هیتلری جاسوسی میکردند .
) تمامی پرونده‌های این دادگاه‌ها و کلیۀ مطالب رد و بدل شده در جلدھای قطوری تحت عنوان “گزارش دادگاھی” منتشر شده و به مهم ترین زبان‌های خارجی ترجمه و به عنوان مدارک تاریخی در دسترس عموم اند.)
بی‌جهت نیست که آنها از تجاوز نظامی در افغانستان، عراق ، لیبی ، سوریه و هم اکنون در فلسطین ، لبنان دفاع می‌کنند، حتی در مورد لیبی آنرا انقلاب دانستند . برای آنها اسلامی بودن و یا نبودن حکومت‌ها مطرح نیست . آنها هم با سکولار بودن حکومت‌های صدام حسین یا بشار اسد مخالف بودند و هم با دولت ونزوئلای مسیحی ..

رها از قید و بند سرمایه
رها از قید و بند سرمایه
14 روز قبل

ستمگر بس عبث پنداشت کشتن هست درمانش…
آن دوستانی که در مدح و ثنای امپریالیسم جهانی نظریه ها میدادند و پایان دوره امپریالیستی را با چهره انسانی به تصویر می کشیدند و با عقبگرد خود میدان را به راستگرایان فاشیست واگذار کردند نیز در این نوع جنایات شریکند.
آی انسانها! به خود آییم! صدای پای چکمه های فاشیسم و کشتار و درنده خویی -از هر سوی- به گوش میرسد. نگذاریم بار دیگر جهان سرمایه داری دنیا را به کام جنگ و ویرانی و مرگ برای سود بیشتر خود بکشاند. فریب دروغها و تبلیغات این دشمنان بشریت را نخورید.
یادمان باشد اتحاد همه کارگران جهان و همه خلق ها میتواند ضامن پیروزی باشد!!

بهروز
بهروز
14 روز قبل

این تنها راستِ ایرانی نیست که از کشتار فلسطینی‌ها شادمانی می کند. بخشی بزرگ از چپ توسری خورده ی ایرانی هم فریاد دل خنکی سز می دهد. چپ ایرانی مانند لاشخوری در حاشیه نشسته تا شاید از شکارِ درندگان. راست جهانی در ایران ته مانده ای نصیب اش شود. و شما خودت از پایگذاران این پندار و گفتار و کردار بد بوده اید.

سیامک ش. - دوسلدورف
سیامک ش. - دوسلدورف
14 روز قبل

آقای نیکفر حتما توجه کند! وقتیکه مخالفین رژیم ملایان در داخل ایران شنیدند که سفیر ج.ا.ایران در لبنان چشمهایش بر اثر انفجار پیجر خودش آسیب دید یا کور شده آنوقت گفتند که سربازان موسی انتقام ما ایرانیها را گرفتند و از این بابت خوشحال شدند چونکه رژیم سرکوبگر شیعه فاشیستی ملاها در اعتراضات مهسایی با ساچمه چشم صدها ایرانی معترض را کور کرد یا آسیب رساند که چندتای آنها را آلمان پذیرفت برای درمان و معالجه که عجیبه نیکفر که مقیم آلمان است چنین اخباری را نمی‌شنود؟ دلیل اینکه اکثر مردم در کنار اسرائیل هستند بخاطر نفرتی است که از رژیم منفور اسلامی سرکوبگر دارند و در هر فرصتی که لطمه به منافع رژیم ملایی بخورد خوشحال می‌شوند چون ثابت شده گروه تروریستی حماس و حزب الله فقط از رژیم ملایان ایران فرمان می‌گیرند با سلاح و پول. توجه کنید که پیجر ها مهمترین وسیله سازماندهی اعضای حزب الله تروریستی بوده و هست و فقط اعضای حزب‌الله تروریستی از آن استفاده می‌کردند بدستور شیخ حسن نصرالله رهبرشان!در جنگ حلوا پخش…

جلال
جلال
13 روز قبل

آقای سیامک!
یا شما مطلب آقای نیکفر را نخوانده پاسخ داده اید یا خوانده ای و متوجه نشده ای یا خوانده ای و خودت را بیشتر تابع سیاست نفرت می دانی و لاغیر!
گوهر سخن آقای نیکفر همین است که نوع تروریسم رژیم اسراییل با تروریسم رژیم اسلامی تقریبا یکی است و در سیاست اگر ما عمل سیاسی خود را بر اساس نفرت بنا کنیم، همانند بومرنگ به خود ما بر خواهد گشت.
من بعید می دانم که این موضوع به سادگی را نفهمیده باشید بنابراین نتیجه اینکه شما هم در زمره راستگرایانی قرار می گیرید که هر چند سالها در کشور های غربی زیسته اید اما دریغ از اینکه …..
به شما پیشنهاد می کنم که آخرین پاراگراف متن را دو باره بخوانید شاید که… امیدوارم!

آرش ادیبان
آرش ادیبان
13 روز قبل
پاسخ به  جلال

با درود
فکر نکنم که شما و آقای نیکفر و آقای بهزاد کریمی در جنگ ی شرکت داشته اید ، ولی امیدوارم که این‌ تاسف خوردن برای کشته های و مجروحان حزب الله و حماس و نیروهای مزدور خللی به مبارزه شما با جمهوری اسلامی وارد نکنه .
در مبارزه، ما باید فقط به خاطر کشته ها و مجروحین مردم بی دفاع و بی گناه و کشته های خود تاسف بخوریم.

جلال
جلال
12 روز قبل
پاسخ به  آرش ادیبان

نخست اینکه در اشتباهید که من جنگ را تجربه نکرده ام.طی هشت سال جنگ میان عراق و ایران، من در خوزستان زندگی کرده ام و در نخستین روزهای جنگ عملا با دست خالی تا منطقه کارخانه نورد اهواز که عملاآخرین خاکریز نیروهای ارتش بود نیز رفته ام و بسیاری بمباران‌ ها و موشک باران ها و کشتار مردم غیر نظامی را نیز شاهد بوده ام و خود نیز خوش شانس بودم که در انفجاری گلوله توپ زنده ماندم.
پیرزنی بود که دو تن از برادر زاده هایش را در جنگ از دست داده بود اما با وجود این بر جوانان کشته شده عراقی نیز اشک می ریخت چون انسان بود و مادربود!
به نظر می آیدکه متأسفانه سم ناسیونالیسم شما هم میهن گرامی را به جایی رسانده که چشم بر انسانیت می بندید و این خط جدایی نیروهای چپ واقعی با نیروهای راست است. صحنه پرتاب اجساد فلسطینی ها از پشت بام خانه شان توسط سربازان اسرائیلی را دیده اید؟ انسانیت کجا قرا می گیرد اگر بگوییم که زیر پا گذاشتن حق انسانی ” دیگران” برای ما اهمیتی ندارد؟

آرش ادیبان
آرش ادیبان
11 روز قبل
پاسخ به  جلال

با درود
بهتر است که منظورم را برای شما در رابطه با شرکت در جنگ مشخص‌تر بیان کنم ، تمام مردم ایران جنگ را تجربه کرده‌اند منجمله شما ، ولی آیا در نبردی مسلحانه به دفاع یا در حمله‌ شرکت داشته اید ؟
شما می توانید برای کشته شده‌های دشمن متاسف و ناراحت بشوید ولی این تاسف و ناراحتی نبایدجلوی شما را برای دفاع از خود و میهن با از بین بردن دشمن بگیرد .
همانطور که قبلن گفتم برای مردم غیر نظامی که در جنگ صدمه و کشته می شوند با ید متاسف بود ، و مسببین باید جوابگو باشند . ببینم با حس انترناسیونالیستی شما در جنگ ایران و عراقی باید با سربازان عراقی مهمون بازی می کردیم .

شهرام منصفی
شهرام منصفی
13 روز قبل
پاسخ به  جلال

به خودتان زحمت ندهید.این آقا با بهم ریختن بحث ها تمرین «بازجیوئی » می کند مدتی ست پیداش شده این چیز ها را میدونه .کسی که نداند تروریست های یهودی HAGANAH ازبعدازجنگ جهانی اول که تازه قلمروی خلافت عثمانی به چندین کشورتقسیم شده بود با کمک آژانس یهود درسرزمین تحت الحمایه انگلیس به فعالیت های ترویستی مشغول بودند بیق ست. این تروریستها بعد ازجنگ جهانی دوم و تقسیم فلسطین به سه بخش، وقتی کشور اسرائیل در سازمان ملل برسمیت شناخته شد مقامات بلند پایه ی اسرائیل شدند.عملیات تروریسم دولتی از سال ۱۹۴۸ ادامه پیدا کرد.
حالا این حضرات دردنباله روی از قدرتهای بزرگ و رسانه های آنها خود را به نفهمی میزنند که عملیات تروریستی فقط از جانب فلسطینی صورت گرفته ومیگیرد.درحالیکه عملیات مسلحانه ُ،انتخاری ،انفجاری ، هواپیمائی ربائی و… همه واکنشی به تروریستهای یهودی بود که از پیش ازتشکیل کشوراسرائیل شروع شد و به تروریسم دولتی تبدیل شد که با ماهیت اشغالگری اسرائیل یکی از وحشیانه تری حکومت های تاریخ را سازمان داد.

توجه!
توجه!
11 روز قبل
پاسخ به  شهرام منصفی

جالبه!
تروریست های یهودی HAGANAH در واقع فاشیستی عمل کردند و بعد فاشیست دیگری که هیتلر بود یهودی ها را به هلوکاست فرستاد ،بعد از جنگ جهانی دوم این یهودی ها فاشیستی فلسطینی ها را دارند نابود می کنند و فلسطینی ها هم با گروهای فاشیستی اسلامی از خود دفاع می کنند!
آدم به جنگهای فاشیستی صلیبی می‌رسد!

شهرام منصفی
شهرام منصفی
11 روز قبل
پاسخ به  توجه!

نه! یک سرزمینی بنام فلسطین تنها مردمی که بعداز تقسیم خلافت عثمانی بعداز جنگ جهانی اول با اعمال نفوذ استعمار پیر انگلیس و تبانی با آژانس یهود و خرابکاریهای Haganah به استقلال نرسید. بعداز جنگ جهانی دوم و تقسیم سر زمین فلسطین به سه قسمت در سال ۱۹۴۸، آن بخش که به مردم فلسطین تخصیص داده شده بود در این سالها تقریبا تماما به اشغال تروریسم دولتی اسرائیل در آمده ست. حقایق دردناک اشغالگری را با شوخی های جلف رسانه ای در نیامیزید. صحبت از جنایت جنگی و جنایت بشری و نسل کشی کنید.

آخرین ویرایش 11 روز قبل توسط شهرام منصفی

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


17
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x