اکنون که دولتِ مدنظر رهبری نظام، توسط منتصب آقای خامنه ای (آقای پزشکیان) تعیین شده است و بسیاری از شرکت کنندگان در این انتصابات، با توجه به اینکه در چارچوب این نظام انتظار تغییری جز در راستای تامین منافع قدرت حاکمه نمی توانند داشته باشند و در عمل از تاثیرگذاری چنین دولت و کابینه ای قطع امید کرده اند، پرداختن به وظایف مبرم طرفداران تحریم فعال و مشارکت جامعه مدنی در تصمیم گیریها و طرفداران جنبش مردمی، حائز اهمیت بیشتری می شود.
و به مصداق شعر پر معنای حافظ
از کران تا به کران، لشکر ظُلم است ولی
از اَزَل تا به اَبَد، فرصتِ درویشان است
طرفداران تحریم فعال، بایستی در این فرصت به بسیج خود، شفاف ساختن خواسته ها و اهداف و روشها و تعیین تاکتیکها و استراتژی های جنبش انقلابی مردم بپردازند. عمر هیچ استبدادی ابدی نیست. سرنوشت چائوشسکو و رژیمش را به یاد آوریم که در اوج قدرت، زمانی که در ظاهر نشانی از ضعف نظام نمی رفت، در چشم بهم زدنی سرنگون شد. زیرا همچون رژیم ولایت فقیه، بعلت ازدیاد فساد و استبداد، از درون پوسیده بود.
در وضعیت سنجی شماره قبل، هموطنی محترم ۳ سوال از اینجانب کرده بودند که می تواند سوالهای بسیاری از هموطنان عزیز هم باشد. نگارنده عین نامه ایشان را درج و به سوال ایشان در باره حاکمیت ملی مفصل پاسخ دادم در این شماره دو سوال دیگر ایشان را درج و بدان پاسخ می دهم..
سوال ۳-می دانید یکی از علتهایی که من شب آخر رفتم رای دادم چی بود؟ چون برخی آدمهای موجه تشویق کردند در تلویزیون و در خارج از کشور و من گفتم خوب اینها حتما چیزی می دانند و یکدفعه ساعت ۸ شب ترس برم داشت و در موقع تمدید رفتم رای دادم. شما به من بگویید چطور میشه آدمهای موجه و تحصیل کرده بهتر از من هم تا قبل از انتخابات ساکتند و راه حلی ندارند برای بهبود اوضاع مملکت ولی در هفته منجر به انتخابات یکهو شروع می کنند مردم را تشویق به رای دادن می کنند ؟
سوال سوم و آخر:
تحت چه شرایطی میشه به تحریم گفت فعاله؟ تعداد تحریمیها بیشتر از شرکت کنندگان بود اما طرفداران شرکت در انتخابات معتقدند رای ندادن و در خانه نشستن تحریم منفعل است نه فعال. ممکن است شما که به تحریم فعال اعتقاد دارید خصوصیات تحریم فعال را شرح بدید و چگونه میشه با تحریم به هدف اصلی شما که بازگرداندن حق حاکمیت به مردم است رسید؟ البته در مصاحبه مقداری توضیح دادید و در مورد بدیل و لزوم چشم انداز که تحریم کنندگان باید ایجاد کنند هم گفتید ولی وقت مصاحبه اتان کم بود ولی اگر بتواند بهتر شرح دهید متشکر می شوم.
پاسخ به سوال۲ :
البته اینجانب نمی دانم افراد موجه از نظر شما چه ویژ گیهایی دارند؟ اما از دید اینجانب آن افراد تحصیل کرده ای که طبق برداشت شما کارشان نه ارائه راه حل و چشم انداز و آینده نگری است، بلکه تنها در هنگام انتخابات توصیه به شرکت در انتخابات می کنند در کل سه دسته اند:
الف : بسیاری از تحصیل کردگان، چون در ذهن خود به قدرت اصالت می دهند، به نقش مردم و توانایی آنها اهمیت نداده و آنها را بحساب نمی آورند و نیز به نقش اثرگذار جامعه مدنی کم توجهند. این قبیل افراد امکان تغییر را تنها در راس قدرت می بینند چرا که قدرت و قدرتمداران را فعال مایشاء می دانند. در دید آنها، مردم ناتوان، حقیر، هیچ کاره و یا کم اثرند. در ایران ما سالیان سال اصلاح طلبان با ساختن فریبی با شعار “چانه زنی در بالا، فشار از پایین” سعی می کردند که نقش مردم را تا حد ابزار فشار تقلیل دهند و امکان هر تغییری را به قدرت و خواست قدرتمداران واگذار می کردند. در دید اصلاح طلبان هنوز مردم در متن بازی حضور ندارند و در حاشیه قرار دارند. متن اصلی در دید آنها بازی قدرت و میدان توازن قوا است. هر تصمیمی و تحولی در سطح قدرت است که انجام می پذیرد. اکنون هم که تعداد افراد معتقد به تحریم نظام در جامعه بحدی بالا رفته که رژیم را به وحشت انداخته، باز از تجربه درس نمی گیرند و در پی القای آینده ای هستند که خلاف تجربه مستقیم مردم ایران است. آینده ای که در ذهن آنها، بیرون و بدون این نظام ممکن نیست.
اما چه بسا مردمی که حتی تحصیلات عالیه نیز ندارند ولی برخوردار از هوش و وجدانی قوی بوده و از تجربه، درس بایسته را می گیرند و فریب قدرت حاکم و عمله آنرا نمی خوردند. برخی از تحصیل کرده ها نیز انسانهایی هستند که قدرت و قدرتمندان، آنها را تطمیع کرده اند و از قِبَل قدرتمداران منفعت کسب می کنند و از انواع رانتها بهره می برند. از اینرو در هنگامه انتخابات مسلما به نفع قدرت حاکم عمل می کنند و توصیه به شرکت کردن در انتصابات رژیم می نمایند. حال این رانت الزاما نباید هنگفت باشد. من باب نمونه در خارج از کشور می شناسم کسانی را به صِرف اینکه بتوانند به ایران سفر کنند و در فرودگاه، مهر درج شده در شناسنامه را ارائه دهند تا بقول معروف به آنها ایرادی گرفته نشود، باعث می شود که با وجود اینکه با رژیم هم مخالفند، به پای صندوقهای رای حاضر شوند.
ب: برخی از انسانهای تحصیلکرده ای هم هستند که تنها در حوزه دانش خود تخصص دارند و از روند قدرت سیاسی و نقش تحدید کننده مردم اطلاعی ندارند لذا از هر تحصیل کرده ای نمی توان توقع داشت که اوضاع مملکت را به اندازه کافی بشناسد و راهکار مناسب نیز ارائه دهد.
ج: برخی از انسانهای تحصیلکرده هم هستند که دچار دگماتیسم نظری هستند. زمانی بر نظری بوده اند و اکنون نیز حاضر نیستند تجربیات جدید و یا دانش جدید در تغییر ذهنیت آنها موثر واقع شود. این قبیل افراد دانش را نیز به حکمهای دگم و متصلب تبدیل می کنند.
اما مستثنی از ۳ مورد ذکر شده، هستند کسانی که هم خود رای می دهند و هم مردم را تشویق به رای دادن می کنند اما بعد از مدتی کسب تجربه، از کرده خود پشیمان می شوند و رفتاری دیگر را پیشه می کنند.
باید حقیقت را گفت که حتی در میان تحریم کنندگان نیز هستند کسانی که به قدرت اصالت می دهند و زور خمیرمایه ذهن آنها را تشکیل میدهد و به اسم مخالفت با رژیم، نسبت به افرادی که به هر دلیلی رای داده اند اعمال خشونت فیزیکی و زبانی می کنند. بسیاری از پهلوی طلبها متاسفانه این شیوه را اتخاذ کردند و فیلمهای رفتار خشونت آمیز آنها در شبکه های مجازی پخش شد. رفتاری بسیار شنیع و ضد دموکراتیک.
آن تحریمی که مدنظر نگارنده است با هر نوع خشونت فیزیکی و زبانی علیه هر انسانی مخالف است. اینجانب احترام به استقلال نظر و آزادی انتخاب نوع نظر را از حقوق پایه هر انسانی می دانم و معتقدم نظر را نه با خشونت فیزیکی و زبانی بلکه با استدلال و منطق می توان و بایستی نقد کرد.
پاسخ به سوال :” تحت چه شرایطی می شود گفت تحریم فعال است و ویژه گی های تحریم فعال چیست”؟
از دید نگارنده:
۱-تحریم فعال، انفعال نیست چرا که همانگونه که در شماره قبل در باره حاکمیت ملی سخن رفت، در واقع رأی دادن وقتی حق حاکمیت از رأی دهنده سلب شدهاست، بیعملی و انفعال است. تحریم فعال چون بر مبنای برنامه ریزی برای آینده نجات وطن است، با انفعال منافات دارد.
2-تحریم فعال، به معنای مشارکت همه مردم در تصمیم گیری امور خود است.
۳-تحریم فعال، قوه رهبری انسانها را مستقل از قدرتها می داند و آنرا از جمله حقوق پایه هر انسانی می داند.
۴-تحریم فعال، به معنای تحریم هر نوع روش خشونت زا و اعمال قدرت و زور بر انتخاب مستقل مردم است.
۵-تحریم فعال، همانگونه که از نامش پیداست به معنای از دست ندادن فرصت برای فعال شدن در اداره و تصدی امور به دست مردم است.
۶-تحریم فعال، به معنای “نه گفتن” صریح در نظر و عمل به انواع فریبها و فکرهای جمعی جباری است که به مردم القا می کند، با رای دادن در رژیم ولایت فقیه بدان رژیم نامشروع، مشروعیت اعطا شود.
۷- تحریم فعال، به معنای باور به توانایی خود و نیز مردم ایران است و آنان را صاحبان ایران دانستن و نه قدرتمدارن حاکم را. چرا که بدون وجود احساس توانائی و امید نزد شهروندانِ برخوردار از حقوق شهروندی، امکان ندارد بتوان از شر استبداد رها شد
۸-تحریم فعال، به معنای باور به حقوق و از اصالت انداختن باور به قدرت است.
۹-تحریم فعال، با برنامه و چشم انداز است و بین مبارزه حال و آینده پیوند برقرارمی کند.
۱۰-تحریم فعال، خود “کنش” است و منتظر کنش رژیم حاکم باقی نمی ماند تا “واکنش” و عکس العمل آن شود.
۱۱-تحریم فعال، به معنای برنامه ریزی مستقل و فعال مردم در جنبش برای آینده خود است و نه به معنای هر ۴ سال یک روز آنهم تنها در دوره انتخابات در حد رای دادن و یا رای ندادن فعالیت کردن.
12-تحریم فعال، به معنای نه گفتن به هر سیاستگذاری و برنامه مخرب و مخالف با استقلال و آزادی وطن و هر نوع قانون تبعیض آمیز است.
۱۳-تحریم فعال، به معنای نه گفتنِ بی مماشات به فریب و تحریف تاریخ، نه گفتن به تزویر و ریا، نه گفتن به بازیچه قراردادن ابزاری دین و توهین به عقاید ملت، نه گفتن به حراج ثروتهای ملی، نه گفتن به هدر دادن فرصتهای رشد و توسعه وطن، نه گفتن به تخریب محیط زیست ایران و نه گفتن به اموری از این دست است.
۱۴-تحریم فعال، به معنای قبول لیاقت داشتن مردم ایران برای زیست در نظامی حقوند است که همه قوانین و سیاستگذاریها بر اساس و مبنای احترام و بجا آوردن حقوق پنجگانه (انسان، شهروندی، ملی، طبیعیت و حقوق ملی به عنوان عضو جامعه جهانی) تعیین می شوند..
۱۵-تحریم رژیم استبدادی ولایت مطلقه فقیه، به معنای عدم اجازه به این رژیم در تعیین سرنوشت ما مردم در همه زمینه های زندگی است. از اینرو هر هموطنی که به تحریم فعال اعتقاد دارد ولی به فعالیتِ تنها به روز انتخابات بسنده می کند، نمی تواند ادعا نماید که در پیشبرد اهدافش فعال است.
من باب نمونه آن بانوی ایرانی که با همه تضعیعات، زیر بار حجاب اجباری نمی رود و اهداف جنبش انقلابی مردم را پی می گیرد و یا آن خانواده ای که به فرزندان خود سر باز زدن از پذیرش زور را می آموزند و یا آن فردی که در تخریب طبیعت و محیط زیست وطن با رژیم حاکم همکاری نمی کند و یا آن روزنامه نگاری که بجای اشاعه دروغ به مردم حقایق را انتقال میدهد، همگی در تغییر آینده ایران و ایرانی نقش فعال دارند.
16-تحریم فعال، به معنای فعالیت روزانه در معرفت به حقوق پنجگانه در اذهان و پیاده کردن این حقوق در روابط بین شهروندان و در بنیاد های جامعه، بجای زور و قدرت است.
17-تحریم فعال، دست نکشیدن از مبارزه و ناامید نشدن از مبارزه و پیگیری آن و قبول تدبیر بجای تقدیر است.
۱۸-تحریم فعال، به معنای مبارزه با القای عقده حقارت به خود و جامعه و جانشین کردن احساس توانائی و امید با احساس ناتوانی و یأس است.
۱۹-تحریم فعال، قبول لوازم مبارزه و بجان خریدن سختی های مبارزه و سعی در ارتقا و رشد دانش مبارزه و رشد در سعی و کوشش و افزودن بر توان خود و جامعه است.
۲۰-تحریم فعال، عدم سانسور ذهن خود و سانسور حقایق از دیگران و شجاعت ابراز واقعیت و عواقب ادامه زیست تحت نظامی مخرب و فاسد و استبدادی و جنایتکار همچون ولایت مطلقه فقیه و عدم سازش با چنین نظام ضد حقوق است.
۲۱-تحریم فعال، به معنای باور به محتوم بودن شکست هر استبدادی و امکان پیروزی هر نظام حقوندی است مشروط بر آنکه در راه برپایی آن تلاش درخور، توسط آحاد ملت و پیشتازان مبارز آن انجام گیرد.
۲۲-تحریم فعال، به معنای درس گرفتن از تجارب جنبشهای وطن (سنجش دقیق قوتها و ضعفها) و افزودن بر قوتها و تصحیح ضعفها و نیز مطالعه دقیق تجارب سایر ملل و درس گرفتن از آنها در تحریم فعال قدرتها و نظامهای فاسد و استبدادی و مخرب در کشور خود است.
۲۳-باورمندان به تحریم فعال، وقتی مشاطه گران به کمک سرنیزه و تهدید به سرکوب، تاریخ را تنها به روایت سانسور شده خود نقل میکنند، شجاعت بیان حق و تاریخ را آنگونه که رخ داده است برای خود و جامعه دارند و برای توجیه قدرتمداران حاکم، در واقعیت دست نمیبرند. چرا که شجاعت گفتن حق، جوهرهی اصلی هر جامعه ای است.
۲۴-باورمندان به تحریم فعال، نماد قد علم کردن وجدان همگانی برای بدست آوردن آن گوهر غصب شده که همانا حاکمیت ملی می باشد هستند. از اینرو تا بدست آوردن آن، دست از فعالیت نمی شویند.
25-تحریم فعال، قابلیت تشخیص بین رویداد و مدل ذهنی (تحقق بخشیدن به هدف و آرمان) است.
من باب نمونه: ﺑﺎﺧﺘﻦ، ﯾﮏ ﺭﻭﯾﺪﺍﺩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﮏ ﻣﺪﻝ ﺫﻫﻨﯽ ﺍﺳت.
همانگونه که بردن، یک رویداد است ولی برنده بودن یک مدل ذهنی است.
ﺑﺨﺖ ﺧﻮﺵ، ﯾﮏ ﺭﻭﯾﺪﺍﺩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﯾﮏ ﻣﺪﻝ ﺫﻫﻨﯽ ﺍست.
ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ، ﯾﮏ ﺭﻭﯾﺪﺍﺩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ با عزت ﯾﮏ ﻣﺪﻝ ﺫﻫﻨﯽ ﺍﺳﺖ.
فراموش نکنیم که برخی ﺭﻭﯾﺪﺍﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﯿﻢ، ﻭﻟﯽ ﻣﺪﻝﻫﺎﯼ ﺫﻫﻨﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ می ساﺯﯾﻢ.
در وضعیت سنجی آینده، به سوال مهمِ “چگونه تحریم فعال حاکمیت ملی را به مردم ایران باز خواهد گرداند” می پردازم.