ساعاتی بعد از فاجعهی معدن خصوصی معدنجو و قتلعام ۵۲ کارگر، وزیر کار دولت پزشکیان به منطقه رفت. در حالیکه در همان ساعات اولیه، شواهد و قرائن گویای نقص تجهیزات فنی بود، وزیر کار،به خبرنگاران گفت: معدن از نظر استانداردهای ایمنی مشکلی نداشته و “حادثه” قابل پیشبینی نیست.
ایلنا در همان روز فاجعه نوشت:
“علت حادثه خروج گاز متان و به دنبال آن مونوکسید کربن بوده. عدد این گاز هم ۱۵۰۰ بوده. گاز اینقدر زیاد بوده که گازسنجها هنگ کردند! “
به گفتهی کارگران گازسنجی در این معدن صورت نگرفته است.
یکی از کارگران جانبهدر برده از فاجعه میگوید: “یک روز پیش، کارگران نشست گاز را به مدیران اطلاع دادند، اما گفتند بروید و کار کنید.
خانوادهی کارگران جانباخته میگویند:
اجساد کارگران را پا درون آمبولانس فشار میدادند برای اینکه آمبولانس بیشتری اعزام نشود.
وزیر کار، به عنوان وکیلمدافعِ سرمایهداران و مالکان معادن وارد صحنه شده تا با انجام چنین مصاحبهای کلیهی نظرات کارشناسی در رابطه فقدان تجهیزات ایمنی را به حاشیه براند. امری که با بسیجِ خبرنگارانِ تبهکار اصلاحطلب کامل میشود.
رسانههای اصلاحطلب با دستور اتاق فکرهای تجار و بازرگانان وارد عمل میشوند و در اقدامی حیرتانگیز ” قیمتگذاری دستوری” را عامل مرگ کارگران معرفی میکنند!
فرارو مینویسد:
” آورده پایین تولید زغال نسبت به هزینههای آن باعث شده صاحبان معادن و کارفرمایان تا حدودی قید رعایت ایمنی را بزنند تا بدین صورت از هزینههای خود بکاهند.”
چنین وقاحتی را نزدِ هارترین تاچریستهای بریتانیا و آمریکا نخواهید یافت. سرمایه برای افزایش سود، از دستمزد کارگران و تجهیزات ایمنی میکاهد. شرکتهای کانادایی و فرانسوی در سراسر آفریقا با همین فرمول، معدنچیان آفریقایی را به بردگی گرفتهاند و آنها را بدون کمترین امکانات ایمنی به اعماق زمین میفرستند. همین شرکتها حجم عظیمی از طلا و سایر فلزات گرانبها را از آفریقا غارت میکنند و کمترین مسئولیتی در قبال مرگ سالیانه صدها کارگر معدن به عهده نمیگیرند.
اما روزنامهنگار اصلاحطلب در عمل بهعنوان نوکرِ سرمایهدار همین روندِ استثمار-انباشت را اینگونه فرموله میکند که:
مالک معصوم و مظلوم که درآمد زیادی ندارد، اگر “تاحدودی” قید ایمنی را نزند، چه کند؟
اینها دارند در چشم خانوادهای قربانیان، نگاه میکنند و میگویند: سرمایهدار “باید” برای جبران هزینهها، قید ایمنی را بزند.
روزنامهنگارانی که، بهجای دفاع از حق تشکیل اتحادیههای کارگری برای بالا بردن قدرت چانهزنی کارگران، نظارت دولتی بر فعالیت معادن و بیتوجهی به دستمزد ناچیز کارگر در برابر نرخ تورم، قتل کارگران برای بالا بردن سود را توجیه میکنند، تبهکارند و شریکِ قتل هر روزهی کارگران.
منبع: Blackfishvoice
سپاس نویسنده ناشناس، تفاوت نگاه یک چپگرا با انبوه نوشته های سایرین همین جا مشخص می شود.