نگاهی گذرا به اخبار و رویدادهای کارگری ایران، آشکارا نشان می دهد که کشتاری خاموش و دائمی در محیط های کار در میهنمان ایران در جریان است. بدون استثنا و هر روزه خبری دردناک از مرگ کارگران به علت حوادث کاری در نشریات درون و بیرون از کشور درج می شود. بر طبق آمارهای دولتی سالانه بیش دو هزار کارگر بدلیل حوادث کاری جان باخته و چندین برابردچار آسیب های جدی جسمی و روانی می شوند که احتمالا آمار واقعی بیش از ارقام اعلام شده از جانب دولت است.
تازه ترین این نوع حوادث کاری که یکی از فاجعهبارترین آنها در تاریخ معاصر صنایع معدنی ما است در شامگاه روز شنبه سی یکم شهریور سال جاری و در معدن ذغال سنگ معدنجو در شهر طبس اتفاق افتاد که طی آن بیش از ۵۰ کارگر زحمتکش، جوان و پیر، جان باختند و خانواده های بسیاری را در غم و ماتم فرو برد. در این فاجعه اجتناب پذیر، دهها تن نیز آسیب دیدند.
این فاجعه در حالی روی داده است که زمان زیادی از حوادث تلخ مرگ شمار زیادی از کارگران در معادن ” زمستان یورت” و ” طرزه” نگذشته است.
بررسی دلایل وقوع این همه حوادث کار که منجر به مرگ هزاران کارگر زحمتکش شده است بخوبی نشان می دهد که متهم و مسبب اصلی این فجایع مسولان حکومتی است که طی دهه ها، اقدام به مقررات زدایی، تغییر مقررات ایمنی کار به نفع کارفرمایان خصوصی و دولتی و عدم توجه لازم و کافی به تامین ابزار و وسایل ایمنی مورد نیازو آموزش کافی به کارگران و مسولین مربوطه، نموده است. تغییرات ایجاد شده در آیین نامه های ایمنی محیط کار درحوزه بکار گیری مسئولان ایمنی باعث آنچنان کمبودی شده است که بازرسی مرحله بعدی یک محیط کار یا کارگاه مشخص می تواند تا پنج سال به تاخیر افتد و این بذل و بخشش ها تنها با سیاست نفع رسانی به کارفرمایان چه دولتی و چه خصوصی صورت گرفته و می گیرد و بی دلیل نیست که بهای سنگین آن را طبقه کارگر ایران با از دست دادن جان خود و یا آسیب های جدی پرداخت می کنند.
در مورد اخیر نیز کاملا آشکار است که نبود سبستم هشدار دهی در محل معدن و استفاده از روش ابتدایی و دستی سنجش میزان گازهای قابل انفجار، منجر به مرگ دردناک کارگرانی شده است که در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید می بایست کودکان خود را همراهی می کردند.
بسیاری از حوادثی که در سالهای اخیر در معادن ایران اتفاق افتاده اند قابل پیش بینی بوده اند و اگر بجای استفاده از ارز دولتی برای واردات خودروهای لوکس، اقدام به تهیه سنسور ها و سیستم هشداردهنده می شد، اکنون جان های عزیزی را به سوگواری نمی نشستیم اما دریغا که دغدغههای حاکمان رژیم سرمایه داری ایران چیزی غیر از دفاع از منافع سرمایه داران و دشمنی با کارگران و زحمتکشان ایران نبوده و نخواهد بود! از کاربدستان و قانونگذاران چنین حکومتی انتظاری جز این نمیتوان داشت .
بدون شک تا زمانی که حاکمیت رژیم جنایتکار اسلامی برقرار است، جان و زندگی همه کارگران و زحمتکشان میهن، در امان نخواهد بود.هم از این رو تلاش جهت سرنگونی انقلابی این حاکمیت ضد انسانی می گذرد، هیچگاه از دستور کار کارگران و زحمتکشان ایران خارج نمی شود!
رسیدن به این هدف از مسیر مبارزه جهت سازماندهی و تشکل های طبقاتی و صنفی-سیاسی مستقل کارگری می گذرد. علاوه براین، برخورداری از این تشکل ها امکان جلوگیری از چنین فجایعی را فراهم می کند.
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران ضمن تسلیت به بازماندگان قربانیان این نظام سرمایه و جهل حکومت اسلامی، خواهان تحقیقات مستقل در مورد این فاجعه ملی با حضور و شرکت نمایندگان واقعی طبقه کارگر ایران است.
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
پنجشنبه ۵ مهر ١۴٠٣ / ٢۶ سپتامبر ٢٠٢۴
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- سازمان اتحاد فدائیان خلق: اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت)، روز مبارزه و اتحاد طبقاتی کارگران جهان خجسته باد!
- سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران: ابعاد هولناک کشتار تابستان ۶٧ هر چه بیشتر آشکار می شوند!
- پیام کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران به مراسم های ویژه سیمین سالروز ترور رهبران حزب دمکرات کُردستان ایران در برلین
- سازمان اتحاد فدائیان: قتل مهسا (ژینا) امینی به دست ماموران گشت ارشاد: تداوم سرکوب سیستماتیک زنان توسط حکومت اسلامی