“نیویورک تایمز” در گزارشی با اشاره به اقدام اخیر اسرائیل در ترور “حسن نصرالله” رهبر حزبالله لبنان، سعی کرده در یک مطلب تحلیلی با اتخاذ نوعی نگاهی تاریخی، به این سوال مهم پاسخ دهد که اسرائیل چگونه توانسته به سازوکارهای محرمانه حزب الله لبنان نفوذ کند و دست به انجام اقداماتی نظیر ترور فرماندهان عالیرتبه حزب الله و رهبر آن بزند.
نیویورک تایمز نوشت: پس از جنگ سال ۲۰۰۶ با حزبالله، اسرائیل سرمایهگذاری هنگفتی برای رهگیری ارتباطات این گروه و ردیابی فرماندهان آن در جنگی پنهان انجام داد که در نهایت منجر به کشته شدن رهبر این گروه شد.
بلافاصله پس از حملات مرگبار حماس در هفتم اکتبر سال ۲۰۲۳ به اسرائیل، مقامهای اطلاعاتی این کشور از حمله پیشدستانه حزبالله لبنان هراسی جدی پیدا کردند. از این رو، اسرائیل خود را آماده مقابله با یکچنین حملهای کرد و طرحهایی را نیز برای ترور ” حسن نصرالله” دبیر کل قدرتمند حزب الله لبنان در بیروت در دستورکار قرار داد. آنها می دانستند که نصرلله در بیروت در پناهگاه است.
اما زمانی که اسرائیل برنامه های خود را به کاخ سفید اطلاع داد، آنها احتمال حمله قریب الوقوع حزب الله را جدی نگرفتند اما بنا به گفته ی مقامات ارشد کنونی و سابق آمریکا، بایدن رئیس جمهور آمریکا با نخست وزیر بنیامین نتانیاهو تماس گرفت و به او هشدار داد که کشتن حسن نصرالله ممکن است به یک جنگ منطقه ای منجر شود و از او خواست از صدور فرمان آتش خودداری کند.
روز شنبه، اسرائیل اعلام کرد که ” حسن نصرالله” رهبر حزب الله را کشته است. اقدامی که با استفاده از بیش از ۸۰ بمب و بمباران چهار ساختمان در ضاحیه بیروت به وقوع پیوست. کاخ سفید اعلام کرده که از این حمله مطلع نشده و همین مساله حدی از تنش را میان دولت بایدن و رژیم اسرائیل ایجاد کرده است.
یکی از نکاتی که پس از کشته شدن رهبر حزب الله لبنان بسیاری به آن اشاره داشته اند این بوده که نیروهای اطاعاتی اسرائیل، چگونه توانسته اند به حلقه درونی رهبری حزب الله نفوذ کنند، محل حضور حسن نصرالله را شناسایی کنند و به او نزدیک شوند؟ اسرائیل در طی هفتههای اخیر شماری از فرماندهان برجسته ردههای میانی و ارشد حزب الله لبنان را یکی بعد از دیگری کشته و این گروه را دچار شگفتی کرده است.
این موفقیت نتیجه بلاواسطه ی تصمیمی است که اسرائیل بعد از جنگ با حزب الله گرفت و این یک فرصت تعیین کننده برای اطلاعات اسرائیل بود. اسرائیل پس از جنگ سال ۲۰۰۶ خود با حزب الله لبنان، منابع قابل توجهی را در حوزه اطلاعاتی و جاسوسی جهت ضربه زدن به حزب الله تخصیص داده است. ارتش اسرائیل و دستگاههای اطلاعاتی آن در جریان جنگ ۳۳ روزه با حزب الله نتوانستند به اهداف مطلوب خود دست یابند و در نهایت نیز با مداخله سازمان ملل به آتشبس تن دادند. موضوعی که سبب شد تا حزب الله لبنان علیرغم ضرباتی که متحمل شده بود خود را بازسازی کند و بتواند خود را برای تقابل بیشتر با اسرائیل در آینده آماده سازد.
اسرائیل در سالهای پس از جنگ ۳۳ روزه به نحوی ویژه معطوف به تقویت سازوکارهای اطلاعاتی و جاسوسی بوده است. بخش زیادی از سرمایه گذاریهای اسرائیل با محوریت موساد و سازمان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل انجام گرفته است. نهادهایی که پس از جنگ ۳۳ روزه با حزب الله به دلیل ناتوانی خود در کسب اطلاعات حساس و حیاتی در رابطه با رهبری حزب الله لبنان و راهبردهای آن، با سرزنشهای جدی مواجه شدند.
در نتیجه این موضوع، یگان ۸۲۰۰ ارتش اسرائیل به عنوان واحد اطلاعاتی این رژیم، اقدام به ساخت ابزارهای سایبری پیشرفته جهت رهگیری ابزارهای ارتباطی اعضای حزب الله لبنان کرد و در عین حال نسبت به ایجاد تیمهایی مبادرت کرد تا مطمئن شود که اطلاعات حساس خیلی زود به فرماندهان میدانی و نیروی هوایی اسرائیل منتقل میشوند.
اسرائیل همچنین بر میزان پرواز پهپادهایش بر فراز خاک لبنان افزود و پیشرفته ترین ماهوارههای جاسوسی آن نیز تحرکات حزب الله لبنان و اعضای آن را رصد میکردند تا از این رهگذر بتوانند مراکز حساس این گروه و کوچکترین تغییرات در ساختار آن را تحت نظارت و ارزیابی داشته باشند. برای مثال، اسرائیل سعی داشته تا اطلاعات دقیقی را از ساختمان ها و انبارهای تسلیحاتی حزب الله لبنان کسب کند. کاری که یکی از مقامات سابق اطلاعاتی اسرائیل آن را “Sisyphean” بی ثمر نامید؛ در جریان بمبارانهای اخیر در هفته گذشته، نیروی هوایی اسرائیل بسیاری از این ساختمان ها و زرادخانه ی تسلیحاتی را هدف قرار داده است.
اضافه بر اینها، یگان ۸۲۰۰ و همتای آمریکایی آن آژانس امنیت ملی آمریکا، پیوندهای خود با یکدیگر را تقویت کردهاند که این مساله سبب شده تا اسرائیل اهرمهای متنوع تری را جهت کسب اطلاعات در مورد ایران و حزب الله لبنان داشته باشد.
اسرائیل از مجاورت لبنان با خود بهره برده و نیروهایش را در این کشور جهت جاسوسی و ماموریت اطلاعاتی فعال کرده است. بیت المقدس کمتر از ۱۵۰ مایل از مرز لبنان فاصله دارد – تا اسرائیل کماندوهای مخفی را در اعماق این کشور وارد کند تا بتوانند مأموریت های اطلاعاتی حساس را انجام دهند.
مهمتر از همه، مقامات سابق ایالات متحده و اسرائیل می گویند که جسارت اسرائیل برای انجام چنین عملیاتی، آن را از سازمان های اطلاعاتی سنتی که تمایل کمتری به ریسک و موانع قانونی دارند، متمایز می کند.
چیپ آشر، یکی از اعضای ارشد سابق C.I.A، گفت: «آنها می دانند که این یک درگیری طولانی مدت بوده و خواهد بود. تحلیلگر خاورمیانه که به طور گسترده با اطلاعات اسرائیل کار کرده است. می گوید: اسرائیلی ها در حال استفاده از قابلیتهایی هستند تا در درازمدت به نیازهای خود پاسخ دهند.»
تهاجمی اسرائیل منجر به سلسله شکستهای تحقیرآمیز اخیر برای حزبالله شده است، حتی در شرایطی که حزبالله با جمهوری اسلامی همکاری نزدیکی داشته تا تواناییاش را برای کشف جاسوسان و ابزارهای نفوذهای الکترونیکی اسرائیل بهبود بخشد.
حسن نصرالله رهبر حزب الله در یک سخنرانی تلویزیونی اخیر قبل از مرگش به همین موضوع اعتراف کرد. او گفت که گروهش پس از اینکه اسرائیل پیجرهای مملو از مواد منفجره و بیسیم های دستی را منفجر کرد، متحمل یک “ضربه قوی” شده است.
موضوعی که مقام های آمریکایی و اسرائیلی بر آن تاکید دارند این است که سرمایه گذاریهای گسترده اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل جهت کسب اطلاعات علیه حزب الله لبنان و کاهش ناکامیهای خود در مواجهه با این گروه، در سال ۲۰۰۸ برخی دستاوردها را برای اسرائیل به همراه داشت. در آن سال، تشکیلات جاسوسی موساد در همکاری با سازمان سیا، اقدام به ترور “عماد مغنیه” از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان در سوریه کردند.
تمرکز بیشتر واحد ۸۲۰۰ بر حزبالله در ژانویه ۲۰۲۰ به ثمر نشست. اطلاعات اسرائیل شاهد بود که ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده قدرتمند نیروی قدس جمهوری اسلامی، به دمشق پرواز کرد و در یک کاروان به بیروت رفت تا با حسن نصرالله ملاقات کند. اسرائیل در آن زمان از ترس شروع جنگ تصمیم به کشتن نصرالله نگرفت، اما این اطلاعات را به ایالات متحده داد که در یک حمله پهپادی در فرودگاه بینالمللی بغداد، قاسم سلیمانی کشته شد.
در ماه جولای (تیر) سال جاری، اسرائیل از یک حمله موشکی برای کشتن فواد شکر، یکی از فرماندهان ارشد حزب الله، در حالی که برای ملاقات معشوقه خود در بیروت بود، استفاده کرد. آقای شکر که از نزدیکان حسن نصرالله است، همچنین به دلیل نقشش در بمب گذاری سال ۱۹۸۳ که حدود ۳۰۰ سرباز آمریکایی و فرانسوی را در بیروت کشت، تحت تعقیب ایالات متحده بود.
اخیراً جنگ به سوریه نیز کشیده شده است، جایی که واحد ۸۲۰۰، اطلاعات حمله اسرائیل به یک سایت نظامی در مصیاف سوریه را فراهم کردند.
اسرائیل چنان به تلفنهای همراه حزبالله نفوذ کرده بود که این گروه تصمیم گرفت برای برقراری ارتباط به پیجرها و رادیوهای دستی متوسل شود. در پاسخ، موساد شروع به طراحی نقشه ای برای تبدیل پیجرها و رادیوها به بمب های مینیاتوری کرد.
به نظر می رسد موساد اقدام به تاسیس یک شرکت پوششی در بوداپست مجاستان کرده و پیجرها را با مجوز شرکت تولیدکننده آن در تایوان ساخته است. قبل از ورود پیجرها به لبنان، عوامل اسرائیلی مواد منفجره را در داخل آنها نصب کردند. این عملیات برای تولید هزاران پیجر که نیاز به ساخت پیچیده ای داشت، اجرا شد.
اسرائیل پیجرها را در اوایل ماه جاری منفجر کرد. هنگامی که حزب الله متوجه شد که بی سیم های دستی نیز به خطر افتاده است، مقامات اسرائیلی با شتاب آنها را نیز منفجر کردند. این انفجارها همچنین باعث کشته شدن غیرنظامیان از جمله کودکان و ایجاد وحشت گسترده در لبنان شد.
چند روز بعد، اسرائیلی ها ابراهیم عقیل، یکی از فرماندهان ارشد نظامی حزب الله را با بمباران یک آپارتمانی در بیروت که در آن با دیگر فرماندهان ارشد ملاقات می کرد، کشتند. آنها ابراهیم عقیل را در حالی که از بیروت به جنوب لبنان رفت و آمد می کرد، ردیابی کرده بودند. بنا بر ادعای اسرائیل ابراهیم عقیل بر تونلهای زیرزمینی که به عمق اسرائیل راه دارند و میتوانند جهت حمله مورد استفاده قرارگیرند، نظارت داشته است.
با این همه، هدفی بزرگتر از حسن نصرالله رهبر حزب الله وجود نداشت. فرمان کشتن وی را نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل روز جمعه در حالی که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک حضور داشت صادر کرد.
آشر، تحلیلگر سابق C.I.A، که با اطلاعات اسرائیل کار می کرد گفت: «راز موفقیت آنها به چند عامل مربوط می شود. نیروهای اسرائیل یک هدف نسبتاً مشخص دارند. این امر باعث میشود که تمرکز زیاد روی کاری که انجام میدهند برایشان آسانتر شود. آنها در یک جنگ اعلان نشده با حزب الله و جمهوری اسلامی هستند.»
او افزود: “و آنها فوق العاده صبور هستند.”
روزنامه بریتانیایی فاینشنال تایمز در گزارش خود در باره نفوذ اسرائیل در ساختار حزب الله، ضمن اشاره به آنچه که در گزارش نیویورک تایمز آمده، نوشته است که با افزایش قدرت حزبالله، از جمله در سال ۲۰۱۲ و کمک این گروه به بشار اسد در مقابله با خیزش مسلحانه علیه حکومت سوریه، این فرصت برای اسرائیل به وجود آمد تا تصویر اطلاعاتی کاملی بهدست آورد که نشان میداد چه کسی مسئول عملیاتهای حزبالله است، چه کسی ارتقاء یافته و چه کسی فاسد است.
به گزارش این روزنامهٔ بریتانیایی، یکی از این دادههای باز، اگهیهای ترحیم کشتهشدگانی بود که حزبالله مرتب از آنها برای اعلام سربازان کشته شدهاش استفاده میکرد.
این پوسترها اگرچه دارای اطلاعات اندکی بود، اما نشان میداد که آن جنگجو اهل کدام شهر بود، کجا کشته شده بود و حلقهٔ دوستانش که آن پوستر را در شبکههای اجتماعی بازنشر میکردند را عیان میکرد.
مراسمهای تشییع جنازه حتی از این هم آشکارکنندهتر بود و گاهی اوقات رهبران ارشد را، حتی برای اندک زمانی، از سایه بیرون میکشید.
بنابر نوشته فاینشنال تایمز تسلط اطلاعاتی در ماههای اخیر به آنجا رسیده بود که اسرائیل، حداقل گاه به گاه، توانست مکانهای اختفای نصرالله را که بیشتر وقتها در شبکهای از تونلها و پناهگاههای زیرزمینی زندگی میکرد، شناسایی کند.
براساس همین اطلاعات بود که ارتش اسرائیل در عصر جمعه ششم مهرماه بار دیگر مکان حسن نصرالله را شناسایی کرد و او را در زیر یک مجتمع آپارتمانی در بیروت، که وزارت دفاع اسرائیل آن را «پناهگاه فرماندهی و کنترل» خوانده، در کنار چندین رهبر ارشد دیگر حزبالله و یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران کشت.