جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

پیش بینی موج دوم کروناویروس توسط محقق بلژیکی؛ آینده ی کرونا در ایران؟ – الف شیبانی

کاری که مسئولین تصمیم گیرنده در کشورها باید در شرایط فعلی انجام دهند مدل سازی از وضعیت همه گیری کرونا جهت پیش بینی وضعیت در آینده است تا بتوانند تصمیمات لازم را برای شرایط رویارویی با کوید-۱۹ بگیرند. امانوئل هانرت محقق دانشگاه یو سی ال بلژیک سعی کرده با دستکاری مدل های چینی این مدل سازی را در مورد بلژیک انجام دهد.

می توان گفت در برابر همه گیری کرونا کشورها سه تدبیر مختلف را پیشه می کنند:

حالت اول ایمن سازی جمعی یا گله ای که در واقع اکثر مردم به این ویروس آلوده می شوند و در نهایت ویروس در جامعه ضعیف می شود (سناریوی مرگ یکبار شیون هم یکبار) ولی در این حالت میزان مرگ و میر می تواند بسیار بالا باشد چرا که برای رسیدن به ایمنی جمعی در برابر کوید۱۹ ۶۰  درصد مردم باید مبتلا شوند (تصور کنید چه تعداد کشته و چه تعداد بیماران وخیم خواهیم داشت). این همان حالتی است که منتقدان دولت بریتانیا معتقد اند که دولت در پیش گرفته هرچند دولت رد می کند.

حالت بعدی ایجاد مقررات فاصله گذاری اما بصورت جزعی و نه کامل و سختگیرانه

حالت سوم هم ایجاد مقررات سخت و کامل

این محقق دانشگاه لوون در ادامه سه وضعیت را توضیح می دهد:

اگر هیچ تدابیر فاصله گذاری اعمال نشود: نقطه پیک همه گیری بعد از “یک ماه” بدست می آید. بعد از ۹۶ روز تقریبا ۱۰۰درصد جامعه به ویروس مبتلا شده و از آن رها شده اند ولی با تعداد بسیار بالای مرگ ( مثلا در مورد کشور ۱۲ میلیونی بلژیک ۸۰ هزار مورد مرگ). این همان حالتی است که ویروس را رها کنیم کار خودش را در جامعه انجام دهد و افراد ضعیف را ایزوله نکنیم و سعی نکنیم زمان بخریم تا سریعا اکثریت جامعه نسبت به آن مبتلا و ایمن شوند اما به چه قیمتی؟ مرگ هزاران نفر؟ یا بیشتر؟

اگر قرنطینه ای نیم بند اجرا شود: یعنی کسانی که ضعیف تر هستند ایزوله شوند و تماس ها کاهش یابند. نتیجه ی این سیاست کش دار شدن منحنی در طول زمان و کاهش شدت بستری شدن ها در یک بازه زمانی مشخص خواهد بود. این همان حالت “ایمنی جمعی یا گله ای” است که باعث می شود تعداد قابل ملاحظه ای از مردم مبتلا شوند اما در عین حال کمی شرایط کنترل می شود. امانوئل هانرت می گوید: اگر مسئله ی ایزولاسیون افراد ضعیف را خوب انجام دهیم فقط می توانیم به ایمنی گله ای برسیم و تعداد مرگ را کاهش دهیم اما با اشباع شدن شدید سیستم های درمان پس از حدودا ۵۰ روز و ده ها هزار مرگ ( مجددا برای یک کشور ۱۲ میلیونی) و پایان اپیدمی پس از چندین ماه و شاید یک سال. هانرت معتقد است که این حالت ریسک بسیار بالایی دارد.

اگر قرنطینه سخت انجام دهیم:

هانرت معتقد است این حالتی هست که بلژیک در پیش گرفته

 از همان ابتدا شمار افراد مبتلا به بیماری کاهش می یابد ( صبر کنید. زیاد خوش بین نباشید)

تعدا بستری ها کم خواهد بود و به سختی به میزان حد تحمل بیمارستانی کشور می رسد.

میزان مرگ و میر زیر ۱۰۰۰ خواهد بود ( می دانیم که چندین روز پیش تعداد از ۱۰۰۰ بالا زده پس مدل سازی هارنت کمی تئوریک و خوشبینانه بوده) اما:

اکثریت جامعه همچنان در معرض ابتلا خواهند ماند زیرا نه به آن ایمن شده اند نه واکسنی دریافت کرده اند و نه افراد مبتلا تعدادشان به صفر رسیده است.

پس “اگر این مقررات ادامه یابند” بیماری بعد از چندماه از بین می رود ولی داستان به اینجا ختم می شود؟ ابدا و اصلا

گرفتاری جدید که نامش هست “موج دوم” بعد از برداشتن مقررات تازه شروع می شود و افرادی که مبتلا نبوده اند حالا نوبت شان می رسد که مبتلا شوند. کافی است تعدادی افراد همچنان مبتلا باشند و کشورهای همسایه که مقررات سختی نداشته اند مردم شان وارد مرزهای کشور شوند. جالبی قضیه اینجاست که حالا دیگر مقررات هم برداشته شده. فهمیدید؟ پس باید منتظر چی بود؟ منتظر سناریویی شبیه سناریوی اول: همه گیر شدن.

نتیجه: هرچه بیشتر اعمال محدودیت کنیم در یک بازه زمانی موفق خواهیم بود شرایط را کنترل کنیم اما به محض برداشتن مقررات با “موج دوم” روبرو خواهیم بود و عواقبش از موج اول هم جدی تر خواهد بود زیرا اکثریت جامعه ایمن نشده اند و حالا دیگر مقررات هم شل شده اند.

خب حالا چکار کنیم پس؟ چون هر کاری کنیم موج دوم شروع می شه پس بهتر نیست همون “مرگ یه بار شیون یه بار؟”

امانوئل هانرت می گوید: باید زمان خرید.

این محقق سنارویی را مدلسازی کرده که طبق آن می توان “قرنطینه را بطور سیکلی و در بازه هایی خاص در آینده انجام داد”. کاری که البته نیازمند یک سیستم مدیریتی قوی و دقیق هست به نظر من. هانرت می گوید: می توانیم وقتی سیستم بیمارستانی به حد نصاب ظرفیت رسید این محدودیت ها را باز شروع کنیم و وقتی تعداد بستری شدگان کمتر شد باز مقررات را بر داریم. فایده این کار این است که بیماری به آرامی در جامعه نفوذ می کند و این نفوذ آرام اجازه می دهد که بیمارستان ها بتوانند جوابگوی بیماران حاد باشند. این سناریو اجرایش مشکل است زیرا باید دم به دقیقه از مردم بخواهیم “خب از امروز دوباره قرنطینه”.

پس در نهایت: تا زمانی که واکسنی وجود ندارد دولت ها با این دوگانه روبرو خواهند بود: افراد را ایزوله کنیم تا مرگ و میر کم بماند یا اجازه دهیم جامعه به سمت ایمنی گله ای برود در عوض “مرگ یکبار شیون هم یکبار”. هرچند هارنت در نهایت می گوید مقررات فعلی اجازه می دهد هم از شکست کامل ظرفیت های بیمارستانی جلوگیری کنیم و هم زمان بخریم. به نظر می رسد این زمان خریدن است که در حال حاضر اهمیت دارد زیرا ظاهرا پیشرفت ها برای پیدا کردن راه های درمان، تشخیص و احیانا واکسن سریع بوده اند. هارنت اینگونه تمام می کند: “همه ی اینها اجازه می دهند آن موج دوم را بهتر بفهمیم و دریابیم و بهتر برایش آماده شویم.”

خب این از وضعیت کشور بلژیک اما در مورد ایران کدام سناریو ممکن است؟

به نظر می رسد با توجه به کم کاری های قبل از نوروز، سختگیری های نسبی (و نه کامل) در روزهای نوروز، و ظاهرا خوش خیالی های بعد از سیزده فروردین مشکل اینجاست که معلوم نیست کدامیک از این سه حالت را باید برای ایران در نظر بگیریم. هرچند حالت سوم یا قرنطینه کامل که منتقی بوده و هست. اگر بخواهیم خیلی خوش بین باشیم باید سناریوی دوم یا همان قرنطینه جزعی و ناقص را برای ایران فرض کنیم چیزی که در نهایت با سرعتی آرامتر نسبت به سناریوی وحشتناک اول به همان ایمنی عمومی می رسد. مشکل اینجاست که فرض این سناریور هم برای ایران سخت است زیرا این مدل را که ظاهرا هلند در پیش گرفته به دلیل نبود تمرکز تصمیم گیری در ایران نمی توان برای ایران مفروض داشت. از اینها گذشته اما تکلیف آن موج دوم چه می شود؟ ترس از این موج دوم است که باعث بروز ناامیدی و زیر سوال بردن بازگشت به زندگی عادی می شود و پیش بینی آینده را سخت و توام با ناامیدی می کند.

نتیجه ی: کش دار شدن داستان در بعد زمان و مرگ و میرهای خیلی بیشتر در شرایطی که سیستم درمانی ایران خواهد توانست پاسخگوی تعداد زیادی از مردم باشد اما چه تعداد از مردم و تا چه زمان؟ به همه ی اینها اضاف کنید مشکلات اقتصادی و وجود بیماری های زمینه ای که ممکن است در ایران حادتر از کشوری مانند بلژیک باشد.

الف شیبانی

https://akhbar-rooz.com/?p=25479 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پزشک متخصص بی نام
پزشک متخصص بی نام
3 سال قبل

بیشتر این دیدگاهها غیر علمی و تا بیشتر بر اساس منافع دولتها و احزاب است. ویروس کوید ۱۹ بسیار خطرناک است و در صورت مبتلا شدن بهبودی کاملی در کار نیست و عواقب آن تا پایان عمر انسان همراه آن است. تنها کاری که میتوان کرد قرنطینه و در خانه ماندن برای دوری از ابتلا به آن است. دولتها برای حداقل سه ماه باید تمام هزینه های معیشتی مردم را فراهم کرده و مردم را حتی به زور که شده وادار به قرنطینه کنند و خود با تامین مالی و معنوی ‌به محققین و دانشمندان برای دست یابی به واکسن و یا راه حلی علمی و کاربردی در جهت نابودی این ویروس اقدام کنند.
جدال حزبی و سازمانی در این باره کمکی به از بین رفتن این ویروس نخواهد کرد.

اشکان
اشکان
3 سال قبل

خانوم یا اقای الف شیبانی،،محققین در کره جنوبی متوجه شدن افرادی که به این بیماری مبتلا شده و معالجه شدند،تست بیماریشون دوباره مثبت بوده!!! این ینی اینکه بجای این همه سناریو بهتره که تمام دولتها راهی برای معالجه این بیماری پیدا کنن،چون این افراد به ظاهر رها شده از بیماری ،تمام افراد جامعه رو آلوده میکنن.فکر کنم از اواخر سال ۲۰۱۹ تا به الان حدود ۵ ماه از شیوع این بیماری گذشته و این مدت ،زمان کمی نبود برای پیدا کردن درمان،اینجور که از سیاست دولتها مشخص هست ،،به نظر میرسه از همه گیر شدن این بیماری در جامعه علاقه مند هستند .امیدوارم خودشون رو هم داخل این لیست گذاشته باشن.

pop
pop
3 سال قبل

به نظر من مهم هست که از چه متغیرهائی در مدلها ی تحقیقاتی استفاده میشود. من هم معتقدم تا زمانی که واکسن یا داروئی برای کوید ۱۹ پیدا نشود، مشکل با کوید ۱۹ تمام نخواهد شد. در مورد دستکاری مدلهای چینی، راستش من فکر نمیکنم که مدلهای چینی واقعاً مدلهائی باشند که بشود به عنوان مرجع استفاده کرد. مثلاً من اصلاً متوجه نمیشوم که چرا فقط یک منطقه چین دچار ویروس شده و نه هیچ منطقه دیگری، با توجه به اینکه مدتها مردم بدون توجه به ویروس در رفت و آمد بوده اند و روزها گذشت تا منطقه اصلی را قرنطینه کنند؛ به نظر منطقی نمیآید. در بسیاری از کشورها کم یا بیش ویروس در نقاط مختلف پیدا شده. به هر حال تقسیم بندی حالت ایمن سازی به نظر درست میآید؛ ولی اگر فرض کنیم که خریدن زمان برای واکسن درست کردن مسئله اصلی باشد، در آن صورت بعضی کشورها در طول زمان مشخصی هزینه بیشتری از بقیه خواهند داد حتا اگر واکسن یا داروی ضد کوید ۱۹ هم زمان در دسترس همه کشورها قرار بگیرد که نمیگیرد. حالا اگر فرض کنیم همه کشورها از لحاظ توانائی های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و علمی با هم برابر هستند (که در واقع نیستند) باز متغیرهائی پیدا میشوند که کشورها را از هم جدا میکند؛ مثلاً میانگین سن مردم یک کشور، یا میانگین درجه سلامتی مردم، یا نحوه توزیع جغرافیائی مردم. در کشوری که میانگین سن مردم بالاتر باشد، مردم از سلامتی کمتری برخوردار باشند، مردم نزدیکتر به هم زندگی کنند (مثل شهرهای بزرگ)، امکان مرگ بیشتر است. مسئله اینجاست که هر چه زمان پیدا کردن واکسن یا دارو بیشتر شود، تضادها بین کشورها بیشتر خواهد شد و مشکل برای تصمیم گرفتن های جمعی برای حل مسائل اقتصادی و درمانی که مشترک هستند بیشتر میشود.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x