چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

نهادهای همبستگی: کرونا، مهلک ترین تیر ترکش نظام سرمایه داری علیه بشریت، بویژه طبقه کارگر است!

ویروس کرونا عمیقترین بحران در تاریخ سرمایه داری را به نمایش میگذارد، بورس، شرکتها و غولان سرمایه در حال زمین خوردن هستند و صدها هزار کارگر و زحمتکش به ارتش بیکاری اضافه شده و فقر وسیع تری گریبانگیر جامعه انسانی شده است.

بار دیگر دولتها به میدان کشیده شده اند تا به بانکها و شرکتها و صاحبان سرمایه یاری رسانند، در حالی که تامین حداقل زندگی برای میلیونها انسان نا مشخص است، بخش درمانی از بودجه کمتری برخوردار است و با کمبود ابتدائی ترین ابزار مورد نیاز، محل درمان، دارو، پرستار وپزشک برای یاری به مردم روبروست. ولی کادر درمانی شبانه روز دست خالی به مبارزه والای انسانی برای نجات جان انسانها مشغولند و متاسفانه بیشماری از آنها یا خود به این ویروس مبتلا شده اند و یا جان خود را از دست داده اند. به وضوح امروز نتایج مخرب فروش بهداری ها و خصوصی سازی بیمارستانها و عدم تولید داروهای مورد نیاز مداوای بیماریها و … که از شاهکارهای سیاستهای نئولیبرالیستی ، بازار آزاد است را مشاهده میکنیم.

این ویروس مرگبار بطور جدی اکثریت بشریت را مورد تهدید قرار داده و در صف مقدم آن کارگران و زحمتکشان و مزد بگیران، بیشترین قربانیانش هستند. در بخش وسیعی از دنیا برای حفظ نرخ تولید از بستن کارخانه ها و محلهای کار که نیاز مستقیم اجتماعی ندارند، به قیمت سلامت و جان کارگران جلوگیری میکنند. آنجا هم که بالاجبار برخی مؤسسات را تعطیل کرده و فرمان “در خانه بمانید” داده اند، خبری از تأمین معیشتشان نیست!

روزانه اخبار بیشماری از فشار کارفرماها و دولت برای اجبار به کار و متقابلاً اعتراضات و امتناع کارگران از قبول چنین احکامی و همچنین آمار رو به افزایشی از درگذشتگان و یا مبتلایان بیماری در سر کار منتشر می شود. شورای عالی کار، تشکل ضد کارگری مدافع سرمایه داران نیز فرصت را غنیمت شمرده و به بهانه کرونا افزایش مزد کارگران را به بعد از ماجرای کرونا حواله داده است.

زندانیان بیشماری کماکان درمحیطی نامساعد قرار دارند و نوع دیگری از کشتار دسته جمعی در شرف وقوع است. پدیدۀ شورش و فرار زندانیان در چندین شهر خود نشانۀ خطر عظیمی است که جان این عزیزان را تهدید می کند و در نتیجه خطر مرگ در اثر تیراندازی را به مرگ تدریجی و جمعی ترجیح می دهند.

زندگی میلیونها کارگر و زحمتکش بار دیگر به وحشیانه ترین شکل در خطر جدی قرار دارد. به جرأت می توان گفت نظام سرمایه داری که در مبارزۀ طبقاتی احساس می کند که توازن قوا به زیانش در حال تغییر است، دیوانه وار با این سلاح به مصاف کارگران برای نابودی شان آماده است.

ستم، استثمار و تبعیض اکثریت مردم، توحش عریانی بوده و برای نیروهای بیشماری شناخته شده است. اما خشونت ساختاری نوع دیگر نیز، به سراغ آن کسانی میرود که به واسطه موقعیت اجتماعی خود دسترسی به پیشرفتهای علمی و اجتماعی ندارند و میلیونها نفر را سالیانه نابود کرده و میکند. مرگ ناشی از بیماریهای مختلف، ناشی از عدم دسترسی دانش پزشکی است که از ساختارهای اجتماعی نشات گرفته است. خشونت ساختاری خود را در اشکال متفاوتی نشان میدهد، اما مضمون مشترک آنها محرومیت مردم از نیازهای اساسی شان در نتیجه ساختارهای اجتماعی موجود است. نیازهای اساسی شامل موادغذایی، مراقبتهای بهداشتی که برای امکان دستیابی به یک زندگی سالم و توسعه کامل انسانی لازم است، برای میلیاردها نفر موجود نیست.

در این بیست سی سال گذشته، شرکتهای دارویی به جای تأمین داروهای مورد نیاز مراقبتهای بهداشتی برای همگان، تمرکز خود را متوجه تحقیقات و توسعه آن دسته داروهایی میکنند که بیشترین سود را دربردارد. این منطق سرمایه است که تولید برای سود را به تولید برای رفع نیازهای انسانی ترجیح میدهد. تمامی دست آوردهای انسانی، در زمینه علمی، پزشکی و … برای تامین منافع صاحبان سرمایه استفاده شده و یا به کار گرفته شده اند. امکانات اجتماعی، علم و دانش، دارو و درمان و … به تاراج گذاشته شده و به منبع سود و ثروت تبدیل شده اند. اموال عمومی به فروش رفته و اقلیتی از افراد به ثروت افروزی خصوصی خود مشغولند. سالها مبارزه برای تامین زندگی، رفاه و امنیت انسانها به تاراج گذاشته شده و کسی جوابگوی این همه بی عدالتی، فقر و گرسنگی و بیخانمانی انسانها نیست.

طبیعت نیز از منطق سرمایه درامان نبوده و نیست، رشد سرمایه با بهره برداری ازمنابع طبیعی، جنگل زدایی، استخراج آبهای زیرزمینی و … صورت گرفته و میگیرد. تخریب محیط زیست، که یکی از عوامل پیدایش ویروس ها و انواع بیماری هاست، حیات بشری را بطور جدی به خطر انداخته و در این میان حامیان محیط زیست با اعتراضات گستردۀ خود و هزینه های گزافی که با جان و زندگی خود برای آن پرداخته اند، نقش ارزنده ای در بازداری از گسترش چنین فاجعه ای ایفا کرده اند. فاجعه ای که بسیاری از روستاها و دهقانان را به فلاکت کشانده و محیط زیست و سلامت و معیشتشان را به شدت به خطر انداخته و در نتیجه شاهد اعتراضات و اقدامات بازدارندۀ این زحمتکشان نیز هستیم.

نظام سرمایه داری، نظامی است که حول محوراقتصاد بازار آزاد و مالکیت خصوصی شکل گرفته است. به جای اینکه اقتصاد در درون روابط اجتماعی جای گیر شود، این روابط اجتماعی است که در درون اقتصاد جای گیرشده است.

از سوی دیگرامروز به وضوح شاهد فاصله عظیم بین حاکمان و مردم هستیم و بی اعتمادی بیشتری به احزاب و سیاستمدارن و حاکمان در قدرت را مشاهده میکنیم، شکل گیری جنبشهای اعتراضی اجتماعی، گروههای کمک رسانی، ایجاد کمیته های محلات و تشکیل جمعهای مختلف بیان دیگری از دخالت مستقیم مردم در شرایط ناامن امروزی است. این نهادها نطفه شوراهای محلی فردا هستند که با دخالت مستقیم مردم در سرنوشت خود به میدان آمده اند. توهمات و خرافات مذهبی و دینی افشاتر از همیشه شده، مورد تمسخروسرخوردگی معتقدین بیشماری شده است و مراکز مذهبی رو به کسادی بیشتری پیش میروند.

شرایط کنونی نیاز به یک تحول انقلابی برای تغییر پایه ای جوامع بشری دارد.

حضور تمامی انسان های زخم خورده از نظام سرمایه داری در تصمیم گیریها و هدایت جامعه انسانی، شرکت در نیازهای اجتماع و برخورداری از نعمات جامعه این شرایط غیر قابل تحمل نظام گندیده سرمایه داری را به نفع مردم تغییر خواهد داد.

مالکیت اجتماعی و مدیریت جمعی و شورایی تنها آلترناتیوعینی و واقعی در مقابل این نظام فاسد سرمایه داری، بازار آزاد، سیاستهای نئولیبرالی و دولتی است، که باید جایگزین این نظام پوسیده شود و تامین یک زندگی امن با امکانات اجتماعی، آموزش وبهداشت رایگان برای همگان، تامین مسکن برای همگان، تامین بازنشستگی با کیفیت وتامین معیشتی همگانی راعملی نماید. برای مقابله با شرایط نا امن کنونی باید سرنوشتمان را در تمامی سطوح، خود در دست بگیریم.

زنده باد مالکیت اجتماعی

نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در خارج از کشور

https://akhbar-rooz.com/?p=25720 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x