سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سوناتِ پاییزی – خسرو باقرپور

 
 مهر:

این شب از چشمانِ تو رویید
و روزِ من زیرِ پِلک هایِ تو گم شد.
مهرِ مرا چنان پاداشی بود آیا
که اندوهِ مهربانی و شکیبایی را
در اوجِ ناشکیبایی اینک؛
آرام گریه کنم؟

آبان:

آبان، انبوهِ ارغوان، از شاخه ها می افتند
پرندگانِ خوش آواز خاموش می مانند؛
و زخمِ سینه ی من
درد را به ستوه می آرد.
بر این پاییزِ ناگهان؛
می شایدم آیا؛
آرام گریه کنم؟

آذر:

من جنگلی تشنه را در چشمِ تو بیدار می کردم؛
تو مرا به هیئتِ درختی خشک به خواب می بردی.
من نامِ تو را با شعرِشراب و بنفشه می خواندم؛
تو شعرِ مرا به زهرِ دُشنام و دشنه می کُشتی.
ای ابرِ آ‌‌‌ذرخشی ی آذر!
چگونه می بایدم بر این کویرِ سترون؛
آرام گریه کنم؟

اسن. پایانه ی مهر ماه ۱۳۹۵

https://akhbar-rooz.com/?p=33562 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x