جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

مادران درد و انتظار – مقاله ای از تقی رحمانی

مادران صف طویل همراه با درد و آه و خبرهای تلخ و رفتارهای سخت و تند و خشن بسیاری از شما را می شناسم.از طریق مادرم در صف های ملاقات برخی از شما مرا می شناسید همراه با آه و اشکهایی که از طریق اعدامهایی که با هم داشته ایم.
بیش از ۱۴ سال زندان کشیده ام و با بسیای از اعدام شدگان در بندهای تنگ و تلخ و سخت زیسته ام.هیچگاه بر سر کسی نزده ام اما فراوان بر سرم زده اند و می زنند.
شما در بیانیه هایی که می دهید از ظلم رفته بر خود می گویید بی گمان حتی ذره ای از درها و رنج هایی که بر شما رفته است را هیچ کس و هیچ جیز نمی تواند جبران کند حتی اگر تاریخ به سال های ۱٣۵٨ و ۱٣۵۹ ه.ش بازگردد که باز هم نمی گردد.انتقام از عاملان اعدام تسکین می دهد اما آراممان نمی کند.درست است که نباید انسان عملگرا بود و گفت که مساله جامعه ما سالهای ۶۰ و ۷۰ شمسی نیست اما اگر حوادث آن سالهای تلخ به درستی تجزیه و تحلیل شود آیا بخشی از راه دموکراسی هموار نمی شود؟بی گمان می شود.همچنین نباید به دلیل درست دردهای گذشته شرایط امروز را ندید و با آن همراه نبود.مادران دردمند و خانواده هایی که حتی نمی توانستند اعلام کنند که بچه شان اعدام شده اند امروز گشاده دست با مادر سهراب و ندا ،…همکاری می کنند و همراه با آنان اشک می ریزند.پس این مادران و همسران و فرزندان مهربان اند.
اما تجربه گذشته و مرور تاریخ کشورهای دیگر به ما می آموزد که باید نگاهی همراه با مدارا ،تحمل و تیزهوشی با شرایط جدید داشته باشیم.چرا که دموکراسی و مدارا در جامعه ای ایجاد می شود که همه اقشار و اقوام و اصناف قبول کنند که حقوق یکدیگر را به رسمیت بشناسند.
این را گاندی هندو مذهب،ماندلای مسیحی و پپه چپ اروگوئه ای (از رهبران تویاماروها که ۱۴ سال زندان کشیده است)می گویند.این تجربه مشترک بشری را باید ارج نهاد.من هنوز عاشق احمد شاه مسعود ،چه گوارا و میرزا کوچک جنگلی ام.شریعتی ،صمد بهرنگی ،…را دوست دارم اما ساختن ایرانی مدنی نیاز به نگاه جدید به روابط و مناسبات جامعه دارد.نگاهی که زنانه و مادرانه است.
مادران کرد ترکیه که فرزندانشان در ترکیه خائن و یاغی خوانده می شوند مادران سربازان کشته شده ترک را که شهیدان ملی خوانده می شوند را به دیاربکر دعوت می کنند و بر گردن آنها گل می اندازند و از آنها می خواهند مادران صلح باشیم.مادران صلح ترک و کرد از دولت و پ ک ک می خواهند با یکدیگر جنگ نکنند.
مادران صلح در جامعه ما هم در حال شکل گیری اند. برخی از شما با آنها هستید .چرا نام فراگیر مادران و خانواده های صلح را بر نگزینیم؟ و بر قدرت این نهاد مادران نیفزاییم.نهاد مادران صلح با حضور همه شما خانواده های قربانیان قدرتمند تر می شود.
می دانم و می دانید که گذشت کردن بسیار سخت است.اما باور کنید که در چرخه انتقام و خشونت مرگ ظالمان محقق نمی شود بلکه بازنده درویشان و مردم هستند.قدرتمندان در چهره های مختلف زور دارند و آنان در فضای سبز و خاکستری بیشتر می کشند.در مواجهه قهرآمیز پیروزی مردم ماه عسل کوتاه خواهد بود و بعد تلخی به همراه دارد.مگر در انقلاب فرانسه و اکتبر شوروری چنین نشد.؟
اغنیا زورمند هستند و با امکانات و استعداد فراوان توان تغییر چهره دارند.درویشان را چنین امکانی نیست.هر چه مبارزه سیاسی و مسالمت آمیز آرامتر شود ضعیفان بهتر بهره مند می شوند.در مواجهه خشونت طلب که قدرتمندان آن را طلب می کنند بازنده اصلی مردم هستند.البته زمانی خشونت تحمیل می شود اما نباید به استقبال آن رفت و به امید انتقام زیست.درست است که انسان را عشق و انتقام نگه می دارد اما این بار عشق ،مروت و امید را زنده تر کنیم.چون بازیستن همراه با انتقام وارد   بازی زورمندان و ظالمان شده ایم که بازنده اش مردم هستند.
فراموش نکنیم که مبارزه طولانی با دشمن بسیاری از خصلتهای دشمن را در طرف مقابل بازتولید می کند.این بازتولید فضا را برای تولید چرخه خشونت باز می کند.برای اینکه به وقایع و حوادث گذشته به شکل منصفانه نگاه شود و حاکمان قصه های دروغین از تاریخ گذشته نسازند نیاز به جامعه باز یا نیمه باز است و همچنین وجود نگاههای متفاوت که بتوانند گذشته نه از دیدگاه برپایی دادگاهها که با نگاه تارخی و راهبردی بشکافند .
بی گمان به تناسب شرایط از مجازات مجرمان سخن خواهد رفت.اما ای مادران درد و انتظار ما نیاز به خلق فضای جدید داریم که جز با تحمل و مدارا و باور اینکه چرخه خشونت را باید متوقف کنیم به آن فضا نمی رسیم.
باور کنید همانگونه که تا کنون بوده و خواهد بود در صورت اصرار بر انتقام باز فرزندان و نوه هایمان مرغان عروسی و عزا خواهند بود.
مادر معینی را همه می شناسیم.او از سال ۱٣۴۰ تا کنون فرزند شهید ،زندانی و تبعیدی داده است.تقاضای من این است که بیایید به جای خانواده های جانباختگان مادران صلح شوید.در این حالت هر لحظه بزرگتر می شوید که البته هم بزرگ و عزیز هستید.دردها ،آلام و سختیها هم می توانند از انسانها ،زنان و مردان بزرگی بسازند.منتها انسان هایی که پیام آور صلح و دوستی اند باشکوه ترند.باور کنیم که حتی اگر درویشان با خشونت بر ظالمان و اغنیا پیروز شوند باز عده ای از درویشان ماهیت عوض می کنند و به نام درویشان بر ضعیفان ظلم خواهند راند.تاریخ آکنده از این وقایع است و به تعبیر شریعتی ما قربانیان جنگهایی خواهیم بود که خود نمی دانستیم که چرا می جنگیم.
آرمان فرزندان شما عدالت و آزادی بود.شما با محبت برای عدالت و آزادی مسیر مدنی را تدارک ببینید .در جامعه بسته امکان مسخ طولانی حقیقت وجود دارد.باور کنید در صورت داشتن جامعه نیمه باز نام و یاد فرزندان و همسران و پدران شما بیشتر و بهتر شکوفا خواهد شد.
مطمئن باشید که وجدان انسانها در جامعه نیمه باز بدون انتقام دادگاههای خود را برپا خواهد کرد.این سخنان از سر تجربه و درد بعد از اشکها و آهها و نامرادیها و سختی های کسی است که به شما می گوید   با برخی از عزیزان شما سالها زیسته و از آنها خاطره دارد.بی گمان آنان در سینه هایشان یک جنگل ستاره داشتند.رنگ این ستاره ها به اجبار سرخ بود و می شود سبزشان کرد.سبز زندگی و امید.سبز انسانی و ایرانی.

تقی رحمانی

این یادداشت در پی خواندن بیانیه شماری از خانواده های جانباختگان دهه ۱٣۶۰ نوشته شد که در تاریخ ۱۱/٨/۱٣٨٨ منتشر شد.



     از : مهین معینی

عنوان : تاریخ
آقای رحمانی تعجب کردم از این موضع گیری. می فرمایید مادران بروند و مثل آن مادر کرد بدبخت که حلقه گل می اندازد گردن مادر مادر مرده یک سرباز بدبخت تر از خودش مادران اعدامی ها و کشته شده ها بروند در خانه آقای لاجوردی یا کچویی یا یکی و هزاران ار این قاتل های بلفطره و پست و برایشان دسته گل ببرند؟؟
درد مادر چریک کرد و سرباز ترک مشترک است آقا جان که متاسفانه سال ها زندان بوده ای. اما درد مادر انوش یا مادر محسنی که با درد دائمی در تبعید از دنیا رفت یا هزاران مادر دیگر با درد مادر خامنه ای که دستش چلاق شده و او هم از “خشونت”!!! آسیب دیده یکی است؟؟ درد مادر ندا و سهراب و مادر مرده ی احسان فلاحیان را چه طور می شود آرام کرد؟ مگر این ها چه گفته اند و چه کرده اند. آن ها که خرفی از خشونت نزده اند. فقط می گویند عدالت اجرا شود همین و همین. بخشیدن یا نبخشیدن حق فردی صاحب عزا است. اما فراموش که نمی تواند بکند. این مادر ها هم که که دعوت به قیام مسلحانه نکرده اند بگزارید خودشان هر اسمی می خواهند داشته باشند. این که شما این حق را هم از این ها می گیرید ظالمانه است. این ها عزیز مرده اند و جگر سوخته. شما از اخقاق حق و عدالت دفاع کنید. اما این جا شما مصلت جویی کرده اید. از شما بعید است. این اسلام شما زایشگاه خشونت ایدئولوژیک است که دمار از روزگار دنیا در طول تاریخ تا امروز در آورده این خشونت را نقد کنید. آقای ملی و مذهبی خشونت و آدم کشی محمد و عمر و یزیذ و علی و حسین و خسن را نقد کنید. اقای ملی، خسونت اعراب را که فرماندهی حسن و خسین و عمر و علی به ایران حمله کردند و به زنان تجاوز کردند و در جنگ جلولا آنقدر ایرانی کشتند که دشت ها از جنازه پوشیده شد و به عربی جلولا یعنی پوشیده را نقد کنید. این همه کشتار در این ایران را که اسلام کرده نقد کنید و این مادران را هم بگذارید به درد خودشان بسوزند. آقای ملی مذهبی مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان.
۱٨۱۲۷ – تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨٨       

     از : نرگس مست

عنوان : مادر لاجوردی و مادر معینی در یکجا!!!
آقای رحمانی احساسات رقیق شده ی شما را درک میکنم ولی همانگونه که در نوشته شما آمده، “عملگرایی” را محکوم میکنید و بدنبال توهمات و آرزو های محال هستید. شما فکر میکنید، خمینی، لاجوردی، موسوی تبریزی، خلخالی، مرتضوی و دیگر وحوش اسلامی تنها به این خاطر آدم میکشند، که در اشتباهند و یا مرض آدمکشی دارند؟ شما بخوبی میدانید ولی حاشا میکنید که این ایدیولوژی اینان هست که با کشتن و کشتارو شکنجه و تجاوز ارضا میشوند. این را میتوانید از اعمال محمد گرفته تا علی، عمرو حسین و غیره براحتی ببینید. شما فکر میکنید که شاه مرض آدمکشی داشت؟ شما حتمن بخوبی میدانید تنها با سرکوب یک جامعه هست که میتوان منابع آنها را غارت کرد. شاه را اربابانش همراه با مذهبیون با کودتا برسر فدرت نشاندند که منافع آنها را تامین کند و در این راه از هر جنایتی کوتاهی نکند.
شما براستی میخواهید مادر لاجوردی ویا خلخالی یا دیگر آدمکشان اسلامی با مادران عزیز از دست رفته خود بدست این اهریمنان زمان بر سر یک میز و سفره بنشینند؟؟ این دهن کجی به آنها نیست؟ ایا این همان سناریو کشورهای غارتگر نیست که میباید گذشته را فراموش کرد و جنایات را نادیده گرفته و همانند فیلم های آبگوشتی ایرانی با حمافت کامل و بدور از عقل مخرد دست در کردن همدیگر انداخت و احمقانه شادی کرد؟ شما ازادید که برای اشکارتر نشدن ایدیولوژی میکرب زا اسلامی کوشش کنید ولی کسانی که عزیزانشان بدست نیروهای اسلامی تخون خغتند تا مجازات تمامی عاملین و مجریان این جنایات از تمامی جناح های رژیم ، ساکت نخواهند نشست و به موعظه های ماندلا و ماندلا ها که تنها ادامه زندگی جتهمی را برای اکثریت مردم کشورش بارمفان آورد و تنها یکسری غارتگر و سرکوبگر سیاه فاطی سفید ها کرد گوش نمیدهند. ما خواهان نابودی سیستم سرکوب و کشتاریم و در عالم هپروت هم زندگی نمیکنیم
۱٨۱۰۴ – تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣٨٨       

https://akhbar-rooz.com/?p=37319 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x