موج دیگر کرونا و افزایش چشمگیر مرگ و میر
این بار هم غافلگیری؟!
موج دیگری از کرونا، بخش گستردهای از کشور را زیر یورش مرگبار خود قرار داده و میزان مبتلایان و جانباختگان “کووید ١۹” رو به افزایش دارد. منابع رسمی دولتی، جانباختگان این اپیدمی را در چند روز اخیر روزانه بیش از ٢٠٠ نفر اعلام کردهاند. این در حالیست که بنا به اعتراف مسئولانی از خود حکومت در همین اواخر، میزان واقعی قربانیان کرونا در سه ماهه نخست سال، دستکم دو برابر ارقامی بوده که در بارهشان خبررسانی دولتی شدهاست.
از دست رفتن جان هر انسان جای اندوه دارد، اما وقتی شمار مرگ آدمیان بر اثر عاملی شناخته شده طی یک روز سه رقمی بشود از آن باید خبر فاجعه شنید. در این چند ماه، هم سازمان بهداشت جهانی حتی یک روز نیز از هشدارباشهای مستدل و جدی خود پیرامون تداوم و برگشت این اپیدمی بازنمانده است و هم در خود کشور دست اندرکاران امور درمانی و حتی کادر دولتی آن، مدام با ابراز نگرانی به مسئولین اخطار مکرر دادهاند. مسئولیت این وضع دهشتناک بر عهدهی جمهوری اسلامی است که حالا دیگر نمیتواند با گفتن اینکه غافلگیر شدیم از زیر بار این فاجعه شانه خالی کند.
برای ارتقاء سطح پیشگیری و مقابله حداقل کشور با امواج پی در پی کرونا فرصت کافی وجود داشته اما متاسفانه سوزانده شده است. در جامعه به درستی این پرسش مطرح میشود که بیلان کار حکومت طی این مدت در همین رابطه چه بوده و چه میزان از بودجههای انگلی ایدئولوژیک، هزینه نهادهای سرکوبگر و ولخرجیهایش در برونمرز کاسته است و در برابر، به بودجه بخش درمانی در حد ضرور افزوده است؟ کارنامه عمل آن را باید در چهره ماتم مرگ هزاران نفر طی دو ماه گذشته و چند صد نفر فقط در همین چند روز اخیر دید.
جمهوری اسلامی در طول چند ماه گذشته بحرانی، نتوانسته ظرفیتهای محدود کشور برای پذیرش بیماران کرونایی و امکانات اضطراری جهت نجات مبتلایان به این بیماری را ولو اندک بالا ببرد. مطابق اخبار دریافتی، تنگناها چنان است که در برخی مناطق یک بیمار بستری یا باید جان دهد و یا از مرگ برهد تا برای یک بیمار نشسته در نوبت تختی خالی شود. آنجا هم که به وضعیت اقتصادی بر میگردد، دغدغه اصلی دولت این بوده که هرچه زودتر محدودیتهای به ناگزیر تن داده را بردارد بلکه “چرخ اقتصاد” راه افتد اوضاع “عادی” شود تا خود وظیفهای در این زمینه بر عهده نگیرد.
یک دولت، درست در چنین شرایطی باید مقررات مقطعی برای محافظت از جان مردم بکار گیرد و در همین رابطه نیز اعمال اقتدار کند. چنین قاطعیتی از سوی حکومتی ولو با هر جهتگیری اجتماعی اما مسئول در برابر جامعه انتخاب کنندهاش، یک وظیفه متعارف دولتی است. وظیفهای که، در عین حال باید با تدابیر ویژه در رابطه با رفع خسارات و تنگناهای اقتصادی ناشی از بحران همراه شود.
حکومت با توجیه ناکارآمدیهای خود در رابطه با کرونا، مستقیم یا غیر مستقیم چنین القاء میکند که خیز اخیر و دیگربار این بیماری، تقصیر خود مردم است و ناشی از اینکه تن به رعایت مقررات ایمنی و بهداشتی نمیدهند و بگونه نالازم گرد هم میآیند. حال آنکه این وظیفه دولت است تا با اتخاذ تدابیر لازم و اعمال محدودیتهای ضرور مردم را آماده و ملزم به رعایت آنها کند. این درست است که جامعه ما متاسفانه قسماً از ضعف در درک لزوم رعایت فاصله اجتماعی، تجهیز خود به وسایل پیشگیری و اجتناب از جمعآمدنهایی چون جشنها و عزاداریها و انجام سفرها و نقل و انتقالات غیر ضرور در این شرایط اضطراری رنج میبرد و نسبت به هشدارها و توصیههای دلسوزانه کادر درمانی کشور توجه در حد لازم نشان نمیدهد، اما این واقعیت تلخ هیچ چیز از مسئولیت حکومت در کوتاهی از اتخاذ سیاست روشن برای مهار اپیدمی کنونی نمیکاهد. حکومت در این مدت، کم از خود ناپیگیری، تناقض، خطا و انواع قصورات نشان نداده است.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) با ابراز تاثر از مرگ رو به افزایش هموطنان بر اثر تداوم کرونا و اعلام همدردی با خانواده و بستگان آنان، دیگربار خودگذشتگیهای کادر درمانی کشور اعم از پزشکان، پرستاران و کارکنان بهداشتی را تحسین میکند، نگران فرسودگی آنها است و مسئول این وضع دردآور را جمهوری اسلامی میداند. این حکومت موظف است که قرنطینه لازم در هر منطقه از کشور را با جدیت به اجراء بگذارد و مانع هر نوع تجمع غیر قابل کنترلی گردد که میتواند موجب واگیری این بیماری شود.
هیئت سیاسی – اجرائی حزب چپ ایران(فدائیان خلق)
٢۵ تیر ماه ١٣۹۹ برابر با ١۵ ژوئیه ٢٠٢٠
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): مسئولیت جنایت علیه جمعی از افغانها با جمهوری اسلامی است!
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): صدای اعتراض را علیه بیدادگری، سرکوب و اعدام رساتر نمائیم!
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): هیچ حکومتی با توسل به جنایت برقرار نمیماند!
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): یاد طیفور بطحائی زندانی سیاسی دوران شاه و مبارز چپ گرامی باد!