حسن روحانی با برآوردهای وزارت بهداشت هم نظر است که مردم به عنوان مقصر وضعیت فعلی مواخذه میشوند. در حالیکه دشواری معیشت و عدم دریافت حمایت از جانب دولت موجب بازگشت مردم به زندگی عادی شده است. اما همین رئیسجمهور معتقد است چون مراسم ماه محرم «بهرههای فراوان معنوی» دارد و برگزاری آن «یک ضرورت قطعی و یک نیاز روحی غیرقابل انکار» است، لذا تجمع برای آن بیخطر است
در روزی که سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد ۱۲ استان ایران در وضعیت قرمز و ۱۳ استان در وضعیت هشدار قرار دارند، بنابر خبرها، شمار بیماران بستری در مازندران در سه هفته اخیر شش برابر شده است و تاکنون ۶۰٪ از ظرفیت تختهای بخشهای مراقبت ویژه بیمارستانهای مازندران به بیماران مبتلا به کرونا اختصاص یافته است. در همین حال وزارت بهداشت به جای اعمال قانون، تنها به متهم کردن مردم مازندران و توصیههای فاقد ضمانت اجرایی برای سفر نکردن به مازندران اکتفا میکند.
در چند ماه اخیر، وزارت بهداشت و رئیسجمهور ایران اغلب مواضع متفاوتی در مورد مسائل مرتبط با کرونا داشتهاند و در آخرین مورد از این دست به نظر میرسد وزارت بهداشت و حسن روحانی درباره دو ایران جداگانه صحبت میکنند، در همان حال که وزارت بهداشت خبر از بحرانی شدن وضعیت کرونا در دستکم ۲۵ استان کشور میدهد، حسن روحانی در جلسه کمیتههای تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا مدعی میشود که ارزیابیها خبر از نزولی شدن شیب شیوع کرونا در بسیاری از استانهای کشور میدهد.
حسن روحانی اما دستکم در یک مورد کاملا با برآوردهای وزارت بهداشت هم نظر است و آن جایی است که مردم به عنوان مقصر وضعیت فعلی مواخذه میشوند. در حالیکه دشواری معیشت و عدم دریافت حمایت از جانب دولت موجب بازگشت مردم به زندگی عادی شده است، روحانی میگوید نه شروع فعالیت اقتصادی، که عدم رعایت دستورالعملها، برگزاری تجمعات، مراسم ازدواج، دورهمیها و مجالس ختم و عزاداری موجب شیوع مجدد کرونا بوده است.
اما همین رئیسجمهور معتقد است چون مراسم ماه محرم «بهرههای فراوان معنوی» دارد و برگزاری آن «یک ضرورت قطعی و یک نیاز روحی غیرقابل انکار» است، لابد تجمع برای آن بیخطر است و با رعایت دستورالعملهای بهداشتی باید برگزار شود. به این ترتیب مردمی که به گفته حسن روحانی در تجمعات و دورهمیهای خودشان دستورالعملهای بهداشتی را رعایت نمیکنند، در تجمعات گسترده ماه محرم همه چیز را رعایت خواهند کرد و بیماری از این گستردهتر نمیشود.
با درود بر فعالین گرانمایه ی این سایت خبری پربار
اولین بار هست که نظری می گذارم، نه اینکه در صحنه نبوده باشم و نه ازین رو که فعالیت علنی نداشته ام
بل به لحاظ اخلاقیات ذاتی ام نخواسته ام مطرح باشم .
اما،! این خبر به شدت عصبانیم کرده تا جایی که گویی طناب دار بر گلوگاهم هر آن نفس را خواهد برید .
کما بیش پشت پرده بوده و هستم در شروع دهه هفت زندگی و جناب کاظم فرج اللهی می شناسندم به
واسطه ی عزیز گرانمایه ای که بماند راز میان من و ایشان .
از این تریبون فریاد میزنم تا صدای خفه شده در گلویم را به گوش ناشنوای کلید دار رژیم جلاد برسانند …
من به رژیم فاسدتان رای ندادم و همسرم اعتصاب نکرد و در پالایشگاه تهران به همراه چند تن از همکارانش
چراغ پالایشگاه را روشن نگه داشت و سالها چِها که بر سرمان خراب نکردند جلادان ج م ا …
نفرین بر شمایان …
آری این منِ واقعی ام هستم که به قولِ { شاملوی بزرگ }:
ای خداوندان ظلمت شاد!
از بهشت گندتان ما را
جاودانه بی نصیبی باد!
ارادتمند شما نقدلو