به شانه ی انکار سر فرو بردن

وَ خاطره ی آفتابِ مرداد را، بر بام پر برف نشاندن
تا یقینِ کهنسال به در کوبد،
از جنگلِ پر شکوفه ی عشق گفتن و گفتن
ای دوست
از درد کدام بی عشقی، اینسان
بر فراز شوره زار
مرغِ باران را به پرواز می کشانی؟
بیست و پنجم اوت، آتلانتا
divanpress.com