شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

واقعا اولویت مبارزه به کدام سو است؟ – اردشیر قلندری

در چند ماه گذشته برخی اثار لنین را دوباره ورق زدم، تاشاید جایی اشاره ای به این موضوع کرده باشد، که میتوان در برابر امپریالیسم از دیکتاتوری داخلی حمایت نمود، یا در برابر دیکتاتوری داخلی دست به دامن امپریالیسم شد. عمده کلام ایشان در این باب گرفتن نوک اسلحه بطرف هر دوطرف است، که هردو دشمن خلقها هستند. لنین در آثار خود همه جا تاکید دارد، که سرمایه داری در هر شکل و قالب دشمن کارگران و زحمتکشان است و کارگران، زحمتکشان تنها یک راه در پیش دارند، با مبارزه پیگیر و بی امان، به رهبری حزب پیشگام دولت استثماگران را ساقط و حکومت خود را بنا نمایند. در آثار مارکس نیز نمی توان جایی یافت که در برابر سرمایه داری کشور بیگانه از سرمایه داری و جنایات ان در کشور خود حمایت نمود!. چه مارکس و چه لنین براندازی سرمایه داری، استقرار نظام سوسیالیستی – کمونیستی را رهنمود داده اند.

اما دوستان ما بنام “چپ” بجای بسیج حزب پیشگام  و سازماندهی طبقه کارگر و زحمتکشان یا ایجاد جبهه ای واحد در راستای تصرف قدرت، ایجاد یک دولت ولو رفاه محور، دائما دست به دامن یکی هستند، از دید برخی امپریالیسم تضاد اصلی است، انگاه دیکتاتوری ولایی به تضاد درجه دو تقلیل می یابد، در این صورت از شدت مبارزه با دیکتاتوری ولایی کاسته میشود، تا به راحتی به چپاول کارگران و زحمتکشان بپردازد، بخش عمده درامدها و ثروت ملی را به همان کشورهای امپریالیستی با پرداخت کارمزدهای هنگفت بانکی به همان بانک های امپریالیستی صادر کند، در همان حال مردم صاحبان اصلی کشور حتی توان خرید یک کیلو گوشت روزانه را نداشته باشند. 

در تحلیل مواضع امپریالیسم باید گفت، که اساس سیاست، بقاء و هستی ان با استثمار عجین است، بطرق مختلف با انواع ترفندها و سیاستها، با دمکراسی غربی و حقوق بشر که همان پنبه است، سر میبرد.

واقعیت این است، که  در صد سال گذشته از زمان پیدایش و تکمیل رویکرد امپریالیستی، جنگ یکی از دواهای درمان بحرانهای متناوب ان بوده و این روند ادامه خواهد داشت، برپایه پیش بینی برخی از اقتصاد دانان بنام جهان بحرانی عمیق تر و عظیم تر نیز در راه است، این ینی جنگی دیگر. توجه داشته باشید که در سالهای ۲۰۰۱ یک زمانی که ۱۱ سپتامبر رخ داد، سرزان بی تردید از بحران سال ۲۰۰۸ خبر دار بودند، در نتیجه بن لادن باید از پیش موضوع تنش می شد. هم اینک نیز موضوع تنش از پیش در منطقه خاور نزدیک در کوره آزمایش در حال ور امدن است، در همین راستا طرف به اصطلاح مقابل ان رژیم جنایت کار ولایی که چهل سال گذشته، کشور را ویران و مردم را از حقوق ابتدایی زندگی محروم نموده است!، سرگرم نقش افرینی میباشد. آیا واقعا میتوان افق حوادث را به بحران آتی ربط نداد؟.

آیا رژیم دیکتاتوری ولایی در راستای منافع امپریالیسم گام برنمیدارد؟، در “تضاد” با امپریالیسم بنفع منافع ملی است، یا اینکه در تبانی جهانی همدست امپریالیسم در راستا و روابط متقابل شریک خان یغمای ایرانند؟. بنظر می رسد، اهداف طرفین مدت هاست که کاملا قابل پیش بینی شده است، با راه انداختن جنگ زرگری، مردم را سرگرم، به فروش صنایع کشور میان خودی ها به رایگان پرداخته، آزادی بیان را لب دوخته، حقوق کارگران را پایمال کرده، زندانها را از ازادیخواهان پرکرده، به شکنجه و اعدام مردمان بی گناه ادامه می دهد، با چنین اهدافی، باید هم “ضدامپریالیسم”  بود!.  

از دیدگاه یک کمونیست، مبارزه با امپریالیسم ادامه دارد، تعطیل بردارهم نیست. در همین راستا، طبیعتا مبارزه با امپریالیسم نمیتواند جدا از مبارزه با رژیم ولایی باشد، این دو در ساختار گلوبالیستی جهان با هم همدستند، در ظاهر اگرچه مقابل هم، اما در باطن، دقیقا کنار هم قرار دارند، در یک مسیر میروند. یکی اتش می افروزد، دیگری سلاح میفروشد، یکی تحریک میکند، دیگر واکنش نشان میدهد، یکی داعش میسازد، دیگری انرا نابود میسازد. این اساس سیاست این دو و سایر شرکا در منطقه خاور نزدیک است.

نمی توان و نباید باور کرد، که امپریالیسم با انهمه سلاح های پیشرفته، دقیق، ابر الکترونیک نمی تواند موضوع جنگ در سوریه و منطقه را حل کند. شاید باور کردنی نباشد، که در زمان شوروی، این کشور طرح سلاح های را در بایگانی خود داشت که تا همین امروز نیز معادل ندارد و همه انچه که سرمایه داری روسیه بنام خود مطرح میکند، از همان بایگانی ها بیرون میاورد، با اینهمه با وجود چنین سلاح هایی و با وجود چنین ارتش نیرومندی از کشور روسیه هنوز داعش و در بخش هایی از سوریه جولان میدهد. چرا؟.   

در جهان ما، سرمایه داری (بقول یکی از دوستان فیسبوکی ح.ر) از فاز امپریالیسم فراتر رفته، به درجه “انترناسیونالیسم سرمایه داری” رسیده است. در صورت موافقت با این نظر، طبیعتا با چنین رویکردی در سرمایه داری برخی اختلافات امری معمول، بدون اسیب میباشند، و نباید جدی تلقی گردد، باید ساختار کنونی سرمایه داری را در هر فازی که باشد، بمثابه یک واحد کل با یک شکل بیان اهداف در نظر گرفته شود. بر همین مبنا، در دنیای امروزین و بی بدیل سرمایه داری، رژیم هایی سرمایه داری موجود نمیتوانند، جدا از امپریالیسم، ساختار گلوبالیستی موجودیت بیابند.

تصور اینکه رژیم ولایی دیکتاتوری حاکم حقیقتا و بی قیدوشرط در برابر امپریالیسم قد علم کرده، برخوردها و موضع گیریهای ضدونقیض ان در برابرغرب امپریالیستی بیان مبارزه با امپریالیسم است، در ساده ترین شکل ابلهانه میباشد.

تلاش جهت عمده ساختن امپریالیسم، نادیده گرفتن رژیم ولایی، عمده کردن سرنوشت هولناک و فاجعه زندگی مردم یمن، عراق، لیبی و سوریه … نادیده گرفتن، فقر، بیکاری، شکنجه و آزار مخالفان رژیم ولایی همانا که تلاش برای توجیه عملکردهای جنایت کارانه رژیم است.

استفاده از تجارب تاریخی سایر حزب ها منجمله، حزب بلشویک که تضاد عمده جامعه خودرا تزاریسم میدید، در همان حال که ساختارهای امپریالیستی در ان دوران در حال نضج بودند، سرمایه داری کشورهای غربی بشدت با روسیه تزاری در حال جنگ، جایی و مدرکی نیست که حزب بلشویک اعلان جنگیدن برای نجات تزار که نماد کشور بود، انتشار داده باشد(لااقل من نیافتم)، تمام این دوران بنای حزب مبارزه با تزار سرنگونی ان، پس از ان پرداختن به سایر مساله، که در فقدان تزار به تضاد اصلی تبدیل می شدند، بود. اما “چپ” ما با دوری از سیاستها و تجارب حزب های جهان منجمله، حزب بلشویک، پهلوان میدان گشته، با عمده سازی امپریالیسم رژیم را در پناهگاه خود قرار میدهد، بدون توجه به اینکه، در ساختار استثمارجهانی جغرافیای منحصر بفرد وجود ندارد، همه سرتا پا یک کرباسند!.

جهان ما به چونان پیچیدگی و تنیدگی رسیده است، که نمی توان وجود یکی را بدون دیگری تصور کرد. در دنیای مجازی حال، کشاندن توده ها به خیابانها به سهولت ممکن است، چنانچه “میدان” در اکرائین و بسیاری کشورها در چند دهه اخیر بارها انرا به اثبات رسانده است. قذافی در روند درگیریهای خود با رهبران کشورهای امپریالیستی، در روز روشن در خیابان کشوری که خود کل ساختار و زیرساختهای انرا ساخته بود، مورد تجاوز قرار گرفت، صدام حسین در طی مدت کوتاهی در سوراخ موش قایم گردید. اما می بینیم که خامنه ای در رزیدنت خود نشسته، آشکارا به کل کشورهای و رهبران امپریالیست شان فحاشی می کند. چه چیزی پشت پرده موجب این “شهامت” گشته است؟. اختلافات شدید با جهان امپریالیستی!، یا تبانی در غارت مردم فقیر (همان ۹۹% ها) ؟.

پرتاب پهبادها و موشک های کروز ساخت ایران از یمن یا هرجای دیگر بسوی عربستان سعودی، با واکنش های بی رمق طرفین مقابل، یورش هار رهبران صهیونیسم به پایگاه های سپاه در سوریه و عراق، سکوت مرگبار رهبران رژیم ولایی، آیا در راستای متشنج نگاهداشتن منطقه، بازی با نفت و فروش سلاح های مرگبار با قراردادهای چند صد میلیاردی، داغ نگاهداشتن تنور برای روز مبادا نیست؟. رئیس جمهور روسیه پوتین وقیحانه به عربستانی ها میگوید ایرانیان اس ۳۰۰ خریداری کرده اند، شما اس ۴۰۰ بخرید؟.

آیاهنوز مفهوم نشده است، که دعوا سر لحاف ملاست!. 

https://akhbar-rooz.com/?p=4472 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمود
محمود
2 سال قبل

سلام .
چند تجربه تاریخی از جنبش انقلابی وجود دارد که تعجب میکنم چرا از نظر شما دور مانده است .

۱- پس از انقلاب آوریل ۱۹۱۷ و شکست تدریجی سیاست های کرنسکی و ضعف دولت مرکزی ، نظامیان روسیه به رهبری کورنیلوف دست به کودتا بر علیه دولت کرنسکی میزند . اتحادیه کارگران راه آهن تحت رهبری بلشویک ها مانع از حرکت قطارها و انتقال نیروهای نظامی به پایتخت شدند . همچنین سربازان طرفدار بلشویک با تبلیغ در بین نظامیان کودتاچی باعث دودستگی و نهایتا شکست کودتا شدند .
لنین در واقع با شکست کشاندن کودتای کورنیلوف مانع از سقوط دولت کرنسکی شد .
تز لنین این بود که تا در حال حاضر امکان قدرت گرفتن بلشویک ها وجود ندارد و سرنگونی دولت کرنسکی به دست نظامیان به زیان بلشویک هاست . لذا مانع از کودتای نظامی بر علیه کرنسکی شدند .

۲- در زمان جنگ های داخلی چین ، ( جنگ بین نیروهای انقلابی چین و دولت مرکزی چین به رهبری چیانکای چک ) با حمله خارجی ژاپن مواجه شد . در این موقع تحلیل حزب کمونیست چین این بود که با دولت چیانکای چک ( قصاب شانگهای ) اعلام آتش بس کرده و علیرغم جنایت هایی که دولت چیانکای چک انجام داده بود ، حاضر شد که مشترکا بر علیه نیروهای متجاوز ژاپنی بجنگند .

۳- نبردهای پاتیزانی در جنگ دوم جهانی در کنار سایر نیروهای ضد فاشیست ( حتای نیروهای سلطنت طلب )

تمام این مثال ها نشان میدهد که کمونیست ها و نیروهای انقلابی در صورت حمله تجاوزکارانه نیروهای امپریالیستی به دفاع از میهن پرداخته . حل این تضاد بر هر تضاد دیگری ارجحیت دارد .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x