سحرگاه شنبه ۲۲ شهریور، نوید افکاری سنگری، جوان ۲۷ ساله کشتی گیر، آزادی خواه و شجاع که در اعتراض های سال ۱۳۹۷ در شیراز شرکت کرده بود را در زندان عادل آباد شیراز (آن زندان مخوف که شکنجه های وحشیانه ی آن زبان زد زندانیان سیاسی در دهه ی شصت است)، به دار کشیدند تا به ما بگویند که در «جنایت»، به روش خدایگان شان «جمهوری» دارند و با هم و در برابر مردم، به ویژه مردم زحمتکش و فرودست جامعه، دستهای شان برای جنایت و ظلم هم چنان در دستان هم است تا ماندگاری شان را بر سر مردم جان به لب رسیده ی ایران حفظ کنند. وحید و حبیب افکاری سنگری، دو برادر نوید نیز با احکام سنگین هم چنان در این زندان در بازداشت و زیر شکنجه هستند. وحید افکاری؛ ۳۵ ساله به ۵۴ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و حبیب افکاری؛ ۲۹ ساله به ۲۷ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدهاند. متهم چهارم این پرونده نیز فردی به نام سعید دشتکی؛ ۲۲ ساله است که به ۱۷ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق متهم شده و به شدت نگران سلامتی آنها هستیم.
ما مردم ایران نیز پیام حکومت را سال هاست گرفتهایم و میدانیم که آنها برای نابودی آزادی و عدالت و در استقرار تبعیض و نابرابری با هم متحدند و طناب های دارشان را پا بر جا نگاه داشتهاند تا نفس هر آن کس که برای آزادی و عدالت و برابری ایستاده است را بگیرند.
سرکوب، شکنجه و جنایت های این حکومت از همان آغاز تا به امروز ادامه داشته است و هزاران نفر را پای چوبه های دار حلق آویز کردند یا با گلوله های سربی شان آنها را تیرباران کردند و آن چوبه های دار و صدای شلیک گلوله ها و تک تیرها هم چنان شبانهروز جلوی چشمان ما نمایان است و در گوشهای ما زنگ میزند تا بیدار بمانیم و یادمان باشد که با ما چه کردند و می کنند.
آنها از آغاز موجودیت شان، پرچم جنایت و تبعیض و ستم را بلند کردند تا به ما بفهمانند که برای زنده ماندن و نفس کشیدن زیر پرچم آنها راهی جز این نیست که در برابر جنایت های شان سر تعظیم فرود آوریم و سکوت کنیم، ولی بسیاری از انسانهای آزادی خواه و شجاع تن به این سکوت ندادند و در برابر شان ایستادند. خانوادههای آنها نیز دادخواهانه این راه را تا به اکنون ادامه دادهاند تا به این بیعدالتیها پایان دهند. کاش این شناخت و ایستادگی ها، زودتر از اینها همگانی میشد و این همه سال اجازه ی ماندگاری به این جنایت کاران را نمی دادیم و نوید و هزاران جان عاشق دیگر زنده می ماندند.
بهیه نامجو و نوید افکاری، فریاد دادخواهی شما را نه تنها مردم ایران، که مردم جهان هم شنیدند و همراه تان ایستادیم و صدای فریادتان را بلند کردیم، ولی دردا و دریغا که این جمهوری جنایت و پلیدی، راهی جز جنایت و ستم نمی شناسد. نوید به درستی گفت: «آنها برای طناب دارشان دنبال گردن می گردند». یعنی تا این ستم کاران هستند، این چوبه های دار پابرجاست.
بهیه نامجو، مادر داغدار و ایستاده ی نوید افکاری، ما با تمام وجودمان میدانیم که زخمی که بر جان و تنت نشاندند، زخم عمیقی است که تا ماندگاری این جنایت کاران بر مسند قدرت، درمان نخواهد شد. هم چنان ایستاده و دادخواه بمان و بدان که در همین روزها و ماه ها، هزاران جان شیفته که در دهه ی شصت زندانی این جنایت کاران بودند را با وجود داشتن احکام ناعادلانه زندان، پشت درهای بسته و بدون اطلاع زندانیان سیاسی و خانوادههای شان و بدون آخرین دیدار، کشتند و هزاران مادر و خانواده را داغدار کردند و این زخم هم چنان تازه است. خانوادههای آنها پس از گذشت ۳۲ سال از آن قتل عام، هنوز نمیدانند که چرا و چگونه عزیزان شان را کشتند و پیکر آنها را در کدام گوشه از خاک خاوران و خاوران ها در تهران و شهرستانها به خاک دادهاند و استخوانهای آن جان های عاشق کجاست. تمامی جناح های در قدرت نیز تا به اکنون و با وقاحت تمام حقیقت این جنایت ها را انکار یا تحریف کردهاند و میکنند، چون از خشم مردم و برقراری عدالت می ترسند.
خانواده های داغدار نامجو و افکاری و تمامی خانوادههای داغدار و دادخواه ایران، از صمیم قلب به شما تسلیت میگوییم و همدردتان هستیم. بدانید که زخم شما زخم ما، خشم شما خشم ما و دادخواهی شما دادخواهی ماست و همراه تان ایستادهایم تا دادمان را از «جمهوری جنایت اسلامی ایران» بگیریم و دنیایی عاری از قتل و جنایت و بیعدالتی و نابرابری بسازیم.
ما مادران پارک لاله ایران، زنانی دادخواه هستیم که از یازده سال پیش از تیرماه سال ۱۳۸۸، پس از سرکوب، بازداشت، شکنجه و کشتار مردم معترض در خیابان و در زندان ها، به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، همراه تمامی زخم خوردگان و دادخواهان ایستادهایم.
ما قتل نوید و هزاران جان عاشق دیگر و این چرخه ی آزادی کشی، سرکوب، قساوت،بازداشت، شکنجه، شلاق، اعترافات اجباری، تبعیض، بیعدالتی و اعدام را به دشت محکوم میکنیم و خواهان: ۱) لغو مجازات شکنجه و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۲) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایاتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه هایی علنی و عادلانه هستیم. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای؛ ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و احزاب مستقل، ۶) رفع هرگونه تبعیض و ۷) جدایی دین ازحکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار حکومت و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت جنایت کار اسلامی ایران می دانیم.
صدای بهیه نامجو، نوید، وحید و حبیب افکاری و دیگر زندانیان سیاسی و خانوادههای شان باشیم و فریاد اعتراض مان را علیه این حکومت جور و جنایت بلند کنیم!
یاد نوید و هزاران جان عاشق که در برابر این حکومت جور و جنایت ایستادند، زنده و ماندگار باد!
مادران پارک لاله ایران
۲۳ شهریور ۱۳۹۹
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- مادران پارک لاله: ۸ مارس روز جهانی زن، بر زنان جویای عشق و برابری در ایران و جهان، خجسته باد!
- اطلاعیه مادران پارک لاله در مورد درگذشت «مادر بازرگان»
- مادران پارک لاله: فریاد دادخواهی مان علیه نظام بیدادگر اسلامی ایران را رساتر کنیم!
- مادران پارک لاله: آیا حکومت با سرکوب توانسته است جامعه را به سکوت بکشاند!؟