در جمعی صحبت از قرارداد ننگین ۲۵ ساله چین با ایران پیش آمد. شخصی که مرتبا در رفت و آمد به ایران است، گفت در تماس هائی که با دوستانش در ایران داشته، به او گفته اند که قرارداد بدی هم نیست، و مردم خیلی هم ناراضی نیستند!!!؟؟
از او پرسیدم، این دوستان تان، فکر نمی کنند که جنگ ایران و عراق، یک جنگ میهنی بود؟ گفت صد البته که میهنی بود، گفتم اتمی شدن چی؟ گفت آنکه حق مسلم ماست! گفتم. از اوضاع آزادی، فقر وفحشا بگو، گفت، اینطورها که می شنوید نیست! فراوانی است!!! پول میدهی، همه چی، غذا و مشروب و تریاک را می آورند در خونه تان. دیگه مثل قدیم نیست، آزادی زیاد شده، نصف موهای زنان هم از روسری پیداست. صیغه هم آزاد و ارزانتر از تایلند. خودش شاهد زنده بود و هر سال به ایران می رفت. تحریم ها را هم دوست نداشت، چون می گفت فشارش روی مردم است. به تغییرات تدریجی علاقه داشت، و بین بد و بدتر هنوز مانده بود. از ابعاد تظاهرات های اخیر، ظاهرا اطلاع چندانی نداشت و حواسش هم جمع بود که اطلاعی پیدا نکند، ولی آمار تعداد کشته شدگان را اغراق آمیز می دانست. با اعتراضات قهرآمیز، مخالف بود و تز خودش خشک میشه می افته را صمیمانه دنبال می کرد. از خشونت معترضان متاسف و گله مند بود و آتش زدن بانک ها و سطل های آشغال و مراکز دولتی را ضربه به اموال عمومی می دانست. جنایتکار قاسم سلیمانی را سردار و قهرمان ملی می دانست و ترور او را محکوم می کرد. نظرش این بود که اگر حاج قاسم نبود، ایران بدست داعش می افتاد. ناگفته نماند که او و دوستانش، جمع آوری کمک برای خانواده ها و کودکان بی سرپرست نیز می کردند. تا از قلم نیفتاده باشد در خارجه به خاتمی و روحانی هم رای داده و از برجام هم خیلی خشنود بودند. اهل حال بودند و زد و بند، از سیاست گریزون و ضمن انزجار از سیاست، بقول خودشان سیاسی هم نیستند و زندگی خودشان را می کننند.
… بقیه را خودتان حدس بزنید. نگران تجزیه ایران بودند هراس از آنکه ایران به سوریه و عراق ولیبی تبدیل شود… مجاهدین را هم از آخوندها بدتر میدونستند، و از اینکه ”مجاهدین ایرانی کشی” بخوانید پاسدار و لاجوردی کشی می کنند، عصبانی، ولی چون نمی توانند مستقیماً از آخوندها حمایت کنند رد گم می کنند و کلامشان را با خدا رحمت کند شاه رو!!!!! مردم هم حقشونه، قدر شاه رو ندونستند… ختم می کنند… گوئی مردم فراموش کرده اند که هزینه وحوش حوزه جهلیه قم را چه کسی می پرداخت روزگار غریبی است…
ای کاش اینقدر شعور داشتند که به سیاسی نبودن خودشون افتخار نمی کردند !!!! بقول برتولت برشت :
” بدترین بیسواد، بیسواد سیاسی است وی کور و کر است، درک سیاسی ندارد و نمی داند که هزینه های زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همه وابسته به تصمیمات سیاسی هستند. او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو می اندازد و میگوید که….: ” از سیاست بیزار است “. چنین آدم سبک مغزی نمی فهمد که بی توجهی به سیاست است که زنان فا حشه و کودکان خیابانی می سازد. قتل و غارت را زیاد می کند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت می افزاید…”
این فارسی زبانان، گوئی فراموش کرده اند که خمینی دجال برای رسیدن به قدس، میلیاردها دلار و جان بیش از یک میلیون نفر از جوانان کشور را در تنور جنگ ریخت، و در آخر جام زهر نوشید و به قراداد ۱۹۷۵ الجزایر پیش از جنگ بر گشت. به روی نامبارکشان هم نمی آورند که بیش از ۱۲۰.۰۰۰ از بهترین فرزندان خلق که در طلب آزادی بودند را اعدام کرد، هزاران کارگر و مال باخته را به خاک و خون کشید. فراموش کرده اند در آخرین خیزش علیه گرانی بنزین، فقط در نزدیک به ۳ روز بیش از۱۵۰۰ نفر از معترضین بدست پاسداران و اراذل واوباش بسیجی و… به قتل رسیدند. این حضرات ظاهرا فراموش کرده اند، که رژیم بعد از صرف هزینه های میلیارد دلاری برای پروژه های اتمی، و شعارهای گوش خراش احمدی نژادی ” اتمی شدن، حق مسلم ماست “، مجبور شد با یک نرمش قهرمانانه، در پروژه های ناتمام را برای حفظ نظام با امضای برجام… گل بگیرد. برجامی که همین امروز هم از درجه اعتبار ساقط شده است!
اینان گوئی کور و کرند و فریاد میلیون ها نفر را که در اقصی نقاط کشور شعار مرگ بر خامنه ای، مرگ بر اصل ولایت فقیه، مرگ بر ستمگر چه شاه باشه، چه رهبر، اصلاح طلب، اصول گرا دیگر تموم ماجرا را نمی شنوند.!
عجبا ، عجبا…
بیچاره شب پرستان، می خواهند خلق را متقاعد کنند هنوز نیم دنگی از شب باقی است، و به حق طوفان خنده ها…
دیر است و دور نیست، که رنج ها و دردهای فراوان ملت شریف و ستمدیده ایران به گل نشیند
این آقا و هم نوع هایش که هم از توبره میخورند و هم از آخور، بدانند با ادامه این دریوزگی ها، جز ننگ و نفرت، خواری و سرشکستگی بیشتر چیزی نصیبشان نخواهد شد و مردم ایران هرگز خیانتشان را نخواهند بخشید.