بحث بر سر چگونگی آغاز بکار مدارس در ایران تحت سلطه رژیم جمهوری اسلامی، هر سال در سطح وسیعی به مشغله معلمان، دانش آموزان، والدین آنها، مسئولین آموزش و پرورش رژیم و منتقدین سیاست ارتجاعی حاکم بر آموزش و پرورش، مورد نقد و ارزیابی قرار میگیرد. من نیز به سهم خود به نکاتی از این مشکلات اشاره مختصری خواهم کرد.
اسلامی کردن مدارس از همان روزهای اول بر سر کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی، تبلیغ در جهت تحکیم بخشیدن به این نوع از آموزش در مدارس و مراکز آموزشی علی رغم هرگونه انتقادی به کلیت نظام حاکم بر ایران و ارزیای از مسئولین و دست اندرکاران وزارت آموزش و پرورش رژیم اسلامی، متأسفانه اعمال سیاست ارتجاعی رژیم با درصد بالایی در مراکز آموزشی نهادینه شده است.
پدیده مخرب و ارتجاعی تفکیک بر مبنای جنسیت در کودکستان ها، مدارس و مراکز آموزشی به مراتب دردناک تر از شیوع بیماری کرونا است، این نوع از تفکیک متأسفانه آمادگی لازم در میان دانش آموزان دختر و پسر را جهت قبول موهبت یک زندگی روز مره در سطح جامعه و پذیرش جامعه ای سالم، انسانی و به دور از هر گونه تبعیضی در آینده را با مشکلات لاینحلی مواجه خواهد کرد.
ویروس «تنوع» در مدارس ایران که تعداد آنها به ۱۱ نوع مدرسه میرسد، بااینکه هر کدام از آنها قوانین خاص خود را دارند عمومآ بر سر دریافت شهریه از دانش آموزان و طبقاتی کردن مدارس توافق دارند، به گزارشگر ایسنا، ۱۱ نوع مدرسه از جمله: «مدارس غیردولتی، تیزهوشان، هیئت امنایی، نمونه دولتی، سما، وابسته، قرآنی، مونته سوری، هوشمند، فوتبال، طبیعت و …، که نمونههایی از عناوین مختلفی است که بر سر در مدارس دیده می شود، شماری از اینها دارای مجوز رسمی از آموزش و پرورش رژیم بوده و برخی دیگر تنها عنوان «مدرسه» را یدک میکشند.»
ویروس ارتجاعی حاکم بر محتوای کتب درسی در نوع خود مخرب و آزار دهنده است، که بنا به اظهارات محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش رژیم اسلام در تیر ماه ۹۹، تدوین و تصویب «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» بر محتوای کتب درسی در مدارس ایران در پاسخ به تحولات محیطی و نیازهای حال و آینده جامعه و مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و با استفاده از آخرین یافتههای علمی و پژوهشی تدوین و به عنوان قانون مادر تصویب شده است.»
این اولین باری است که «فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی.» با استفاده از « یافتههای علمی و پژوهشی تدوین و تصویب شده است.»؟! از قرار معلوم قبل از شیوع کویده ۱۹، «فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و یافته علمی.» باهم تدوین و همزمان به تصویب رسیده اند. اما ما از پروسه تغییر و تحول این همزیستی نا ممکن خوشبختانه بی خبر بوده و هستیم.
علاوه بر تأثیرات مخرب ویروس های فوق حوادث مخرب و آثار بر جای مانده از آتش سوزی های متعدد در مدارس طی سالهای گذشته که منجر به جان باختن تعداد زیادی از دانش آموزان و سوختگی دست و صورت آنها، دست کمی از تعداد جانباختگان بر اثر مبتلا به کرونا در میان دانش آموزان ندارد.
ریزش دیوار و سقف کلاس مدارس ناامن بر سر معلمان و دانش آموزان، تلفات ناشی از تصادف سرویس مدارس در جاده های غیر استاندارد در مقایسه با تلفات دانش آموزان مبتلا به ویروس کویدوی ۱۹، متأسفانه بیشتر است.
مرگ دانش آموزان و معلمان آنها با ماشین های سرویس مدارس در جاده های غیر استاندارد در مقایسه با تلفات دانش آموزان مبتلا به ویروس کویدوی ۱۹در هاله ای از ابهام به حاشیه رانده شده است به نحوی که رژیم جمهوری اسلامی، هیچگاه آمار واقعی از این تلفات را منتشر نکرده است. توجه شما را به گزارش دردناکی به نقل از خبرگزاری «پانا» وابسته به خود رژیم اسلامی، از کوره خانه های آجرپزی شهر قزوین تحت عنوان: «مدرسه در لابهلای کورههای آجرپزی.»جلب میکنم.
«داستان یعقوب پسر۱۱سالهای که فرزند یک مادر ایرانی و پدر افغان است؛ متأثرکننده تر ازبقیه است، پدر او اوراق هویت ندارد. برای همین یعقوب و خواهر و برادرش هم شناسنامه ندارند. هیچ کدام از این سه فرزند تا الان به مدرسه نرفتند و بی سواد هستند. آنها حتی در پاییز و زمستان هم در این کورههای آجر پزی میمانند و کار میکنند، چون هزینه اجاره و زندگی در قزوین در طول سال تحصیلی را ندارند. ورود به مدارس «شال و اسفرورین» هم برای آنها ممنوع شده و آنها به دلیل فقر از تحصیل در قزوین جا مانده اند. آرزوی خاک خورده یعقوب این است: «دوست دارم مهندس شوم و با این آجرها خانه بسازم. اما خانواده من وقتی که مدارس باز میشوند؛ نمیتوانند به قزوین بروند چون در قزوین هیچ کاری برای پدر و مادرم نیست.»
وضعیت اسفبار اقتصادی معلمان همزمان با ایجاد جو خفقان،ترور و تهدید ازجانب دستگاه های امنیتی رژیم اسلامی، نوع ویروس سابقه داری است که به قدمت عمر رژیم جمهوری اسلامی در رابطه با معلمان معترض به وضع موجود تأثیرات مخربی بر نحوه آموزش در مدارس داشته است.
مضافآ از نخستین روزهای اسفند ۱۳۹۸، که ویروس بیماری کویدوی ۱۹ ” کرونا ” وارد ایران شد تبعات آن در آموزش و پرورش ابتدا با تعطیلی مدارس آشکار شد و با تعطیلی مدارس، دانش آموزان و معلمان عملآ خانه نشین شدند و در فاصله کمتر از یک هفته به دانشگاه ها و سایر مراکز آموزشی از کلاس های هنری گرفته تا آموزشگاههای آزاد سرایت کرد و منجر به تعطیلی این مراکز شد.
علی رغم همه زد و بندهای سردمداران رژیم اسلامی، هنوز دانش آموزان و معلمان آنها به پروسه کذایی بازگشایی مدارس و نحوه تدریس «کمی تا قسمتی حضوری و اندکی مجازی.» شرکت دانش آموزان در مدارس را به آینده ای مبهمی موکول کردند که طبق اظهارات روحانی در مراسم باز گشایی مدارس «امسال سال انضباط دقیق دانشآموزان است چیزی شبیه پادگانهای آموزشی نیروهای مسلح.»؟إ
به گزارش خبرگزاری ایسنا، وزیر آموزش و پرورش «به گروهی که به دلیل بیماری یا تعداد زیاد دانش آموز در مدارس نمیتوانند در کلاس درس حضور یابند، از طریق مجازی آموزش داده میشود.»
مادر کارگر یکی دیگر از کوره های آجرپزی شهر قزوین، در همین رابطه به خبرنگار «پانا» گفت: «بنویسید که خیلی از ما خانوادهها هنوز نتوانستیم گوشیهای هوشمند تهیه کنیم. سال تحصیلی قبل، چهار فرزند محصل من از ادامه تحصیل باز ماندند و امسال هم اگر آموزش مجازی و نیمه حضوری باشد؛ باز هم فرزندانم از تحصیل جا میمانند؛ چون توان تهیه گوشی هوشمند را نداریم. امیدوارم به ما کمک کنند تا بچههای کورههای آجرپزی به درس خود ادامه بدهند.»
اطلاع رسانی از وضعیت اسفبار کودکان کار و والدین آنها در کوره های آجر پزی، کمک آگاهانه و عملی به این بخش از طبقه کارگر جهت دستیابی به خواسته های واقعی آنها افتخار بزرگی است.
زنده باد سوسیالیسم زنده باد کودکان کار