پروانهای سپید که امروز
بر شانهام نشست
گفتا منم
مرگ
اما نترس!
گفت خواستم فقط
بگویم سلام و بگذرم
اما دوباره
خواهم آمد عزیزم
نترس!
و من در شگفتی
که کجا رفت چنین سبکبال و چرا
میلرزید وقتی نشست
بر شانهام
و چرا در گوشی حرف میزد!
آه او چه خرد بود
و چه ظریف
و هوا در پرزدنش
چه ارتعاشی داشت!
آه او چه لطیف بود
و چه سپید
گفت نامش چه بود؟
مرگ؟
و گفت: هیچ نترس عزیزم!
نیلوفر شیدمهر
ونکوور – ۲ اکتبر ۲۰۲۰
nilofarshidmehr.comتارنما:
یعنی این شعر بود ؟!!!
بر چه اساسی؟ زبان ؟ فرم ؟ محتوا ؟