جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

پیام های تشکل های کارگری و معلمان به مناسبت درگذشت شجریان

پیام شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان ایران :

تسلیت به ایران ، تسلیت به هنر

استاد محمد رضا شجریان، پژواک فریاد تمدن به خون خفته ی ملتی است که از پس هزاران سال بیداد ، از خاکستر برباد رفته ی فرهنگ آنان ، در حنجره ای دردمند،اما نجیب برخاست. درهیات هنرمندی شریف آهنگ بیداری را بر جانهای سردو خاموش نواخت .

محمدرضا شجریان از خاک اسطوره های باستانی ملتی رویید ، که بیش از ۶۰۰۰ سال تمدن مکتوب را در قلب خویش به یادگار دارد .

اونه تنها نغمه خوان ترانه ها، سرودها و قصه هایی بود، که بیت به بیت آنها همچون ستارگانی در آسمان شرف و بزرگی و انسانیت می درخشید ، بلکه همچون باغبانی درختان تنومند فرهنگ ، هنر ، تمدن ، ادبیات ، تاریخ و اندیشه ی این سرزمین را با اشک دیدگان و خون دل خویش آبیاری کرد.

گرچه در این راه دست و دلش از نیش خارها و علف های هرز این بوستان باستانی همواره خُلید ، اما او بیدی نبود که از هر بادی بلرزد ، چون ستونی استوار سقفی ساخت که پناهگاه فرهنگ و تمدن و ادبیات و هنر این سرزمین باشد، و همچون فردوسی بزرگ در گوش هوش تاریخ جهان سرود :

بـنــاهــای آبــاد گـــــردد خــــراب
ز بـــاران و از تــــابـــش آفـــتــــاب

پی افـکنـدم از نظـم کـاخـی بـلـنـد
کـه از بـاد و بـاران نــیــابـد گــزنـد

نمـیرم از این پس که من زنده ام
کـه تـخــم سـخـن را پـراکـنـده ام .

او آموزگاری بزرگ در هنر، اخلاق ، فروتنی و بخشندگی بود. صدای او فریاد ستمدیدگانی بود که از نامردمیها به ستوه آمده و شعله وار، دشت سینۀ خود را لاله زارِ این مرزو بوم می شمردند.

شجریان، فرزند ایران زمین بود، فرزندی که صدایش، مهربانی و عشق و امید و توانمندی را دربرگ برگ جانها زنده کرد.

تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، از دست دادنِ این فرزند فرهیخته را به خانواده محترم استاد شجریان ، اهالی هنر ، موسیقی و مردم عزیز ایران وهنردوستان جهان تسلیت گفته وهمواره پاسبان نام و راهش در قلب خویش خواهند بود.

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است، بر جریده ی عالم دوام ما.

شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان ایران
۱۸ مهرماه ۱۳۹۹

پیام کانون صنفی معلمان تهران:
به مناسبت درگذشت مرغ سحرخوان مردم ایران

من, محمد رضا شجریان فرزند ایران، … موسیقی را از نگاهی دنبال کردم که اندیشیدن به انسان بدهد.
نگاهی که انسان لحظه ای از خودش بیرون بیاید و فکر کند؛ چرا که انسان در فکر کردن ساخته می شود و در اندیشیدن راه کمال را طی می کند.»

بنابر این نگاه بود که محمدرضا شجریان، صدای خس و خاشاک شد.

صدای مردم سرزمینش که هیچ رسانه ای نداشتند.

شجریان در زندگی پرثمرش به عنوان یک هنرمند، با ابتذال موسیقی به مخالفت برخاست و خود پیشرو هنر اصیل بود. هرگز هنرش را در خدمت قدرت قرار نداد و همواره در شورانگیزترین، سخت ترین و تلخ ترین روزهای تاریخ پنجاه ساله اخیر ایران در کنار مردم بود و با ناب ترین نواها از گنجینه ادب پارسی؛ سعدی و حافظ و فردوسی و … روح امید و تسلیم ناپذیری را در جامعه جاری ساخت.
بی گمان در حافظه تاریخی این ملت شجریان جاودانه است. همانند درویش خان، عارف قزوینی، قمر الملوک وزیری، محمدتقی بهار، میرزاده عشقی و … همه آنها که صدای ما بودند؛ صدای مردم.

یادش جاودان خواهد بود.

کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۷ مهر ۱۳۹۹

پیام سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران :

صدای بیصدایان در دل تاریخ نشست!

محمدرضا شجریان استاد بی بدیل موسیقی ایرانی در حالی از میان مردم ایران رفت که محبتی بی پایان را به همراه خود برد. او آوای دردها و حرمان های مردم کشورش بود. هیچگاه قدرت محسورش نکرد و به آن تمکین ننمود. آواز را که در انقلاب مشروطیت به صدای فرودستان تبدیل شده بود غنا بخشید و آنچنان به آن قوام داد که به قله ای دست نیافتنی تبدیل شد.
نمی توان از شجریان گفت و از مردم دوستی اش یاد نکرد. او در دهه شصت برای مردمش از «بیداد» خواند و در دهه هشتاد در اوج اعتراض ها از طرف خس و خاشاک «تفنگت را زمین بگذار» را آواز داد. او با فروتنی که خاص خودش بود خود را صدای خس و خاشاک نامید و به آن افتخار می کرد. او با مردمش زیست و با مردمش رنج کشید.
شخصیت انسانی او با همراهی بهترین موسیقی دان ها و شاعران پیشرو اوجی بی همتا گرفت. استعفای شجاعانه اش از رادیو پس از کشتار مردم در میدان ژاله در ۱۷ شهریور۵۷ ، نشان از این بود.
زحمتکشان ایران، یاد این فرزند خلف خود را در دلهایشان به یادگار نگه خواهند داشت، هرچند به دیدار آخرین نروند.
آثارش به موسیقی ایرانی اعتلا بخشید و نشان داد که بدون همراهی با مردم نمی توان به قله های افسانه ای موسیقی رسید. او را با این شعر برای دیدار آخرین همراهی می کنیم:
همراه شو عزیز، کین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمی شود

سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
۱۷ مهر ۱۳۹۹

پیام جمعی از کارگران هفت تپه از بخش کشاورزی و کارخانه :

درگذشت هنرمند مردم مدار، محمدرضا شجریان، استاد آواز موسیقی سنتی فارسی را به همه دوستداران او و همه هنر دوستان و موسیقی دوستان تسلیت میگوییم.

به جز توانایی های انکار نشدنی و آثار ماندنی استاد شجریان در عرصه موسیقی، از او یادگارهای دیگری در عرصه سیاسی و اجتماعی باقی مانده است که جایگاه خاصی به ایشان میدهد. محمدرضا شجریان در بسیاری از مقاطع مخصوصا در سال های اخیر در کنار اعتراضات و خواست های عمومی مردم ایستاد و تن به هیچ کدام از جناح های قدرت نداد و با به جان خریدن ممنوعیت ارائه کار هنری ( که تمام جان و زندگی اش بود)، هنرش را با هیچ جناح حکومتی معامله نکرد.

گذشته از فرق های مهمی که در دیدگاه شجریان با گروه های مختلف اجتماعی میشود سراغ گرفت اما نکته مهم، اشتراک برجسته ایشان با تمام گروه های اجتماعی معترض در نه گفتن به قدرت بود.
چه بسا در سال های سرد و سرکوب که با اشعاری که انتخاب میکرد یکی از صداهایی میشد که برای شکستن سکوت و سرما فریاد میزدند و چه وقت ها که با نوای رسایش با طیف های مختلف اجتماعی هم نوا و صدای آنها میشد.

میشود سطرهای زیادی درباره دیدگاه های اجتماعی و سیاسی ایشان و منجمله تفاوت هایی که با دیدگاه های دیگر گروه های اجتماعی داشت نوشت اما در این مجال شایسته است که بیش از هرچیز میراث هنری ایشان و معترض بودن و نه گفتنش به دستگاه قدرت و اینکه در سال های زیادی عمرش یکی از منشاهای تاثیرگذار در تقویت فرهنگ مقاومت اجتماعی و سیاسی بود را گرامی داشت.
یادش گرامی و آثاراش جاویدان است.

جمعی از کارگران هفت تپه از بخش کشاورزی و کارخانه

https://akhbar-rooz.com/?p=49948 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x