زمانیکه دونالد ترامپ پاره کردن توافقنامه برجام را یکی از وعده های انتخاباتی اش مطرح میکرد، بصورت بالقوه فتیله یک بحران سیاسی نظامی دیگری را در منطقه خاورمیانه را روشن میکرد. منطقه ایی مملو از تضادها، تخالفات و جنگ های داخلی (عراق، سوریه، یمن و افغانستان) سالهای اخیر که عملا برای منطقه و حتی جهان مسئله ساز شده است.
اینک بعد از گذشت حدود سه سال از ورود ترامپ به کاخ سفید، و براساس برآورد بعضی از مراکز نظر سنجی، او در مقایسه با روسای جمهور قبلی امریکا، درست یا نادرست، بیشتر به وعده های انتخاباتی اش عمل کرده است. و از این طریق اعتبار سیاسی خود را در میان طیف های رای دهنده به او را تا حدود زیادی حفظ کرده است. این روند با نزدیک شدن انتخابات امریکا که ۱۳ ماه دیگر انجام خواهد گرفت دست دونالد ترامپ را برای یک موفقیت دیگر در انتخابات آتی امریکا در پوست گردو گذاشته است. بدین معنا که تصمیم گیریهای وی تا انتخابات آتی تحت تاثیر نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ خواهد بود. این دیپلوماسی خزنده ترامپ حتی سیاستهای مداخله گرایانه دولت ایران در کشورهای منطقه را نیز در برمیگیرد. سرنگونی پهباد آمریکایی از سوی ایران و بی جواب ماندن آن، مین گذاری و به آتش کشیدن دو نفت کش در خلیج فارس که عملا هیچ واکنشی از سوی آمریکا را در پی نداشت. و اینک حمله ویرانگر موشکی/ پهبادی به دو مرکز تولید نفتی عربستان صعودی که هر دو دولت امریکا و عربستان صعودی مسئولیت آن حمله را متوجه ایران میدانند. و با وجود اینکه تولید نفت عربستان صعودی به نصف کاهش یافته است، واکنش قابل توجهی نسبت به این حمله ویرانگر از سوی آمریکا نشان داده نشده است. این همه نشانه های آشکار دیپلوماسی به اصطلاح دوراندیشانه دونالد ترامپ در برخورد با سیاست های آشوبگرایانه و ویرانگر جمهوری اسلامی در منطقه است.
علت واکنش های صرفا لفظی آمریکا نیز روشن است. حتی یک حمله نظامی تاکتیکی به ایران از سوی آمریکا و یا هر کشور دیگری میتواند یک جنگ تمام عیاری را با چشم اندازی ناروشن شعله ور سازد. آغاز یک حمله نظامی از سوی آمریکا در شرایط کنونی، جدا از عواقب دیگر آن در منطقه، میتواند حیات سیاسی خود ترامپ را در انتخابات آتی آمریکا به پایان برساند.
یکی دو روز پیش، علی رغم وعده های انتخاباتی دونالد ترامپ مبنی بر بازگرداندن نیروهای نظامی آمریکا از منطقه خاورمیانه، خبر موافقت وی با ارسال تجهیزات نظامی و دفاع هوایی به عربستان صعودی به سرتیتر خبرهای جهان تبدیل شد. موافقت رئیس جمهور آمریکا برای ارسال تجهیزات نظامی و دفاع هوایی به عربستان صعودی را میتوان آغاز یک دوره جدید بحران سیاسی نظامی در منطقه دانست. به نظر میرسد که این موافقت در واقع موافقت با آغاز نقل و انتقال تجهیزات وسیع نظامی برای ایجاد آمادگی همه جانبه در واکنش نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. واکنش تهدیدآمیز چند روز پیش فرمانده سپاه پاسدارن حسین سلامی مبنی بر اینکه “هیچ نقطه امنی باقی نمیگذاریم” نیز خود آغاز یک روند تازه نظامی در منطقه را منعکس میکند.
انتخابات پارلمانی اسرائیل که به نظر میرسد به تشکیل یک دولت ائتلافی بیانجامد، موضع نسبتا تندی در قبال جمهوری اسلامی خواهد داشت و احتمال پیوستن اسرائیل به ائتلاف نظامی علیه ایران در منطقه را تقویت میکند. در طول سالهای اخیر و جنگهای داخلی در عراق و سوریه، اسرائیل از هر فرصتی برای وارد آوردن ضربه به نیروهای نظامی ایران، چه سپاه قدس در سوریه و چه حزب الله در لبنان فروگذاری نکرده است. اسرائیل بیش از هر کشور دیگری خواهان فرونشاندن سرکشی های جمهوری اسلامی در منطقه است.
خبر دیگری که امروز روز تلکس های خبری رفت تسلیم طرحهایی از سوی وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، برای برخورد با زیاده روی های دولت ایران به رئیس جمهور آمریکا بود. این طرح ها حاکی از روند آمادگی نظامی آمریکا برای نشان دادن واکنش در قبال سیاستهای آشوبگرایانه و مداخله جویانهء جمهوری اسلامی در منطقه است.
در عین حال جمهوری اسلامی ایران همچنان یک عنصر بسیار فعال آشوب و ویرانگر در منطقه است. مداخله مستقیم نظامی با سپاه قدس و تجهیزات نظامی در سوریه همچنان ادامه دارد، مداخله ویرانگر و حمایت از گروههای حوثی در یمن پایانی نمی شناسد، انفجار دیگری در شهر کربلای عراق توسط گروهی بنام “حکومت اسلامی” ۱۲ کشته و چندین زخمی از خود برجای گذاشته است، حمایت از طلبان ها و آموزش آنها در ایران جهت مداخله در افغانستان برای هر کسی آشناست، ویرانگری خزنده جمهوری اسلامی در کشور آذربایجان با گسترش اسلام گرایی و ایجاد گروههای ترور مرزی نمی شناسد. با وجود خوشبینی های دولت ترکیه در قبال ایران، این کشور همچنان از گروههای ترور در ترکیه حمایت میکند. و در مجموع ترویج اسلامیسم و تروریسم در منطقه و جهان یکی از ویژگی جدایی ناپذیر رژیم اسلامی در ایران بشمار میرود.
علی رغم سیاست چند دهه گذشته ایران در انتقال مناطق جنگی به کشورهای دیگر و درگیری با آمریکا و متحدین اش در کشور ثالث، اینک اما سیاستهای مخرب جمهوری اسلامی در منطقه بعد از شلیک آخرین تیر ترکش اش به مراکز نفتی عربستان، در حال سوق نیروهای نظامی بین المللی به مرزهای ایران است.
اگر حادثه غیرقابل پیش بینی رخ ندهد، انتخابات آتی آمریکا سیاست خارجی آن کشور را در قبال ایران تعیین خواهد کرد. خویشتن داری دونالد ترامپ در قبال ایران، در واقع زمینه سازی برای انتخاب شدن دوباره در دور آتی انتخابات ریاست جمهوری در امریکاست. اما اگر ترامپ برنده انتخابات آتی در آمریکا باشد، شاید از رفتار کجدار و مریض امروزین وی دیگر اثری نماند. سیاست رئیس جمهوری آمریکا در قابل جمهوری اسلامی و حمله این رژیم به منابع نفتی صعودی را نیز شاید با این شاخص بهتر بتوان توضیح داد.
۲۰۱۹-۰۹-۲۲
مقاله خوب وبجایی.
سپاه مانند لاشخور هایی که منتطر مرگ طعمه هستند ،گاه گاهی امتحانی می کنند که ایا طعمه مرده است .ولی اشتباه سپا در این است که طعمه نمرده است بلکه اکنون خیال استراحت دارد و میتواند هم خیلی خطر ناک باشد!