جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

بیانیه های فرهنگیان به مناسبت روز جهانی معلم

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و کانون صنفی معلمان با صدور بیانیه‌هایی به مناسبت روز جهانی معلم بار دیگر خواهان تحقق حقوق فرهنگیان کشور شدند
روز جهانی معلم
در سال گذشته معلمین چندین بار تجمع کردند – عکس: آرشیو

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و کانون صنفی معلمان با صدور بیانیه‌هایی به مناسبت ۵ اکتبر، (۱۳ مهرماه) روز جهانی معلم به تشریح وضعیت معلمان، دانش آموزان، عدم همخوانی دوره تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان با نیازهای واقعی، وضعیت پلیسی و ایدئولوژیک حاکم بر دانشگاه فرهنگیان و دسته بندی استخدام معلمان جوان با طرح خرید خدمات آموزشی، سرباز معلمان و موارد متعدد دیگری در ایران پرداخته اند.
نویسندگان بیانیه شورای هماهنگی وضعیت و مسائل معلمان شاغل، زندانی و بازنشسته و ماهیت سیستم آموزشی دولت را به نقد نشسته و پولی و کالایی شدن آموزش در ایران را آفت بزرگ نظام آموزشی دانسته‌اند.
این شورا در بیانیه خود از کمبود نیروی آموزشی به تعداد ۱۰۸ هزار نفر خبر داده و این کمبود را نتیجه سیاستگذاری اشتباه در آموزش و پرورش و بی توجهی به امنیت شغلی و معیشتی معلمان دانسته است.

بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران:

بی شک معلمان در کنار دانش آموزان از ارکان اصلی نظام آموزشی هستند. نظام آموزشی که اگر مبتنی بر یک محتوای انسان محور باشد می تواند در ساختن جامعه ای بهترموثر باشد و جامعه بهتر با نیروی انسانی خلاق و جویا مهیا می شود. برای شکوفایی استعداد و ظرفیت های وجودی نیروهای بالقوهٔ فرزندان این مرز و بوم و پرورش و تربیت شهروندان خوب، جامعه نیازمند آن است که بهترین مکان ها، مدرسه و توانمندترین افراد، معلم شوند. این امر در صورتی میسر می شود که جایگاه شغلی معلم بالا و منزلت اجتماعی از آن او باشد. 

   یونسکو،شاخه‌ی آموزشی،علمی وفرهنگی سازمان ملل بخاطر اهمیت نقش معلم در ساختار جامعه،۵ اکتبر مصادف با ۱۳ مهر را  روزجهانی‌ معلم نامیده است.
 شورای‌هماهنگی فرهنگیان این روز را به تمام معلمان جهان، به ویژه معلمان دربند و فرهنگیان بازنشسته و شاغل در سراسر ایران، صمیمانه تبریک می گوید.  

 سازمان یونسکو برای روزجهانی معلم امسال، شعار ” معلمان‌ جوان، آینده‌ حرفه‌ معلمی ”  را برگزیده است.
 شورا به تمام معلمان جوان ودانشجو معلمان این نامگذازی را تبریک می گوید و یادآور می شود، با تمام مشکلات رفاهی و معیشتی، حرفه معلمی از جمله معدود شغل هایی هست که هنوز مناسبات پول و کالا، آنرا از ماهیت انسانی تهی نکرده و در صورتی که معلمان بتوانند به عنوان یک آموزشگر قدرتمند، آموزشی کیفی و عادلانه و انسانی را محقق سازند، می توان به تربیت شهروندانی آزاد،  برابری‌خواه، با اخلاق، خلاق، فداکار، پرسشگر، مشارکت‌جو، شجاع، دوستدار محیط زیست و طبیعت،  صادق و دریک کلام شهروندمطلوب امیدوار شد.  
برای این منظور ما معلمان باید ابتدا این ویژگی‌ها را در خود بارز و بالغ نماییم. حق و حقوق خود و دانش‌آموزان مان را از مسؤلان مطالبه کنیم تا کودکان این سرزمین درس مطالبه گری را در عمل از معلمان خود بیاموزند. نتیجه مطالبه گری پاکدستی و وظیفه شناسی کاربدستان را بدنبال دارد.

در اینجا برای آن دسته از افراد و مسئولانی که ازنام گذاری امسال به نام ” معلمان جوان” درک درستی ندارند یا از کنار ان به سادگی می گذرند یادآور  می شویم،اگر امروز بنا بر گفته وزیر آموزش و پرورش با کمبود ۱۰۸ هزار معلم روبرو هستیم به خاطر سیاستگذاری های اشتباه در آموزش و پرورش و بی توجهی به امنیت شغلی و معیشتی معلمان است. 

در حال حاضر وضعیت آموزشی و رفاهی دانشجو معلمان  در دانشگاه فرهنگیان تحت تاثیر  مدیریتی ناکارامد و مبتنی بر رانت است. فضای واحدهای زیرمجموعه دانشگاه فرهنگیان بسته، غیرپویا و مبتنی بر تفکیک جنسیتی است. سطح کیفی آموزش پایین است و آموزش های دوره تربیت معلم با نیازهای واقعی آنان در مدرسه همخوانی ندارد و خبری از مشارکت و شیوه های نوین آموزشی نیست. 
حداقل ۴۵درصد حقوق دانشجویان بخاطر هزینه خوابگاه و غذا به آنان پرداخت نمی گردد و ساختار پلیسی و ایدیولوژیک حاکم موجب شده است صدایی به جز صدای تشکل های دانشجویی وابسته به نهادهای حاکمیتی مانند بسیج دانشجویی در دانشگاه فرهنگیان شنیده نشود.  
طبیعی است معلمان جوانی که اینگونه  ایدئولوژیک  تربیت می گردند نمی توانند آینده شغل معلمی را به سمت رشد و بالندگی سوق دهند.  
از سویی وضعیت معلمان جوانی که از طریق ماده ۲۸ و آزمون استخدامی به کسوت معلمی در آمده اند بهتر از فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان نیست. بخاطر صرفه جویی اقتصادی،  این معلمان چنان که لازم و شایسته است دوره های مهارت آموزی را طی نکرده اند و چون استخدامشان رسمی نیست دارای امنیت شغلی وفکری نبوده و همواره خود را در معرض اخراج و تعدیل، احساس می کنند. این مشکل باعث شده است که این معلمان به خاطر تهدیدهای دوایر حراستی کمتر مطالبه گر باشند. 

 دسته بعدی معلمان جوان با گسترش طرح غیرقانونی خرید خدمات آموزشی، از بین جوانان تحصیلکرده و جویای کار وارد این حرفه ی حساس شده اند. در این طرح که معلم و دانش آموز و مدرسه چون کالایی به بخش خصوصی واگذار میگردد، هدف گم شده و پیمانکار برای صرفه و سود بیشتر معلمان جوان رابا کمترین دستمزد و گاها بی هیچ بیمه و تعهدی، استثمار میکند. اینگونه معلم با چنین طرحی کدام هدف آموزش و پرورش را مهیا میکند!؟

دسته دیگر معلمان جوان،  سرباز معلمان هستند که اکثرا در شرایط سخت و در مناطق دور افتاده خدمت می کنند وتعطیلات تابستان نیز، مجبورند در ادارات حضور داشته باشند. این معلمان جوان نیز به لحاظ حقوقی وضعیت مشابه معلمان خرید خدمتی دارند و آموزش و پرورش برایشان تنهایک دوره دو ساله است و کمترین آموزش تخصصی را میبینند. این امر می تواند در امر آموزش آسیب‌زا باشد. 

باوجود اینهمه دغدغه، دولت کوشیده دانشجو معلمان را از وضعیت آزمایشی رسمی به سمت آزمایشی پیمانی سوق دهد و موجبات نگرانی و بی ثباتی شغلی آنان را فراهم کرده است.

دولت با استخدام معلمان از طریق ماده ی ۲۸ سعی دارد از زیر بار تعهد استخدامی قطعی و هزینه ی تحصیل معلمان متخصص شانه خالی کند و این خود خلاف آموزش معلمان و استخدام انها براساس سند تحول بنیادین میباشد که وزارت اموزش و پرورش را مکلف کرده که نیروی مورد نیازخویش را از طریق دانشگاههای پردیس فرهنگیان تامین نماید.

همچنین براساس ردیف ۴ تبصره ۱۹ و ردیفهای ۱ و ۳ بند «ب» تبصرۀ ۲۱ لایحۀ بودجۀ سال ۱۳۹۸، دولت مصوب کرده  سالانه ۱۰ درصد دانش‌آموزان را از طریق طرح خرید خدمات آموزشی بگیرد و تا پایان سال ۱۳۹۹، حداقل ۵۰ درصد نیروی انسانی موردنیاز خود را از طریق معلمان خرید خدمتی تأمین کند. اگر چه این تبصره‌ها از سوی کمیسیون آموزش مجلس حذف شده‌اند اما طی روزهای گذشته شاهد سپردن مدارس بزرگ حتی در تهران به پیمانکار بخش خصوصی تحت عنوان ” مدارس حمایتی” بودیم که نشان از عزم جدی دولت برای  بی‌ثبات‌ سازی شغل معلمی  و تاراج اموزش اساسی دارد. 

شورای‌‌ هماهنگی‌ تشکلهای‌ صنفی‌ فرهنگیان‌ ایران وظیفه خود می داند از حقوق صنفی و آموزشی تمام معلمان جوان از رسمی تا غیررسمی، خریدخدمتی تا سرباز معلم، دولتی تا خصوصی که هم اکنون مشغول به خدمت هستند دفاع نماید اما با تاکید بر وظیفه دولت برای تامین شغل برای تمام شهروندان، بر توقف واگذاری مدارس به بخش خصوصی،  توقف خرید خدمات آموزشی به پیمانکاران،  عدم استفاده از سربازان در مدرسه، تاکید دارد و ساز و کار استخدام رسمی و تربیت معلم از طریق دانشگاههای سراسری و دولتی مبتنی بر شیوه های نوین تدریس را مناسب برای جذب معلمان جوان می داند. 
اگر مسئولان بخواهند به سیاست های ضدآموزشی و ضد معلمی فعلی خود ادامه دهند در پایان دهه نود ما شاهد معلمان جوانی هستیم که از عدم امنیت شغلی برخوردارند و اگر قرار باشد بخاطر سیاست های انقباضی و تعدیل نیرو، معلمان همواره نگران آینده شغلی خود باشند در حالیکه امنیت فکری و روانی انها مرتبط با آموزش و اینده کودکان است، چگونه این مجموعه میتواند به سمت شکوفایی ، پیشرفت و توسعه حرکت کند!؟

ما امیدواریم فرادستان به جای نگاه بنگاهی و بازاری، صرفه جویی اقتصادی و تعدیل نیرو ، آموزش و پرورش را در اولویت قرار دهند و زمینه  های  رغبت و گرایش جوانان خلاق را به کسوت معلمی مهیا نمایند.  

شورای‌‌ هماهنگی‌ تشکلهای‌ صنفی‌ فرهنگیان‌ ایران  طبق اعلام قبلی برای نکوداشت روز‌ جهانی‌ معلم درحال رایزنی با وزارتخانه و ادارات اموزش و پرورش میباشد تا طی هفته جاری، گردهماییهایی در سراسر کشور با محوریت چالشهای پیش روی آموزش و راهکارهای برآورده شدن مطالبات صنفی فرهنگیان در گفتمانی رو در رو با مسوولین، برگزار نماید. 
تعدادی از استانها و ادارات زمان و مکانی را به این امر اختصاص داده اندو مابقی نیز درحال رایزنی هستند. 
بدیهی است که درصورت عدم همکاری مسئولین با این خواسته ی برحق و حداقلی، شورای هماهنگی حق اعتراضات قانونی صنفی را برای پیگیری مطالبات خود محفوظ میداند.

بامید جایگاه شایسته برای معلمین و دانش آموزان ایران در سطح جهانی. 

شورای‌‌ هماهنگی‌ تشکلهای‌ صنفی‌ فرهنگیان‌ ایران –  ۱۳ مهر ۱۳۹۸

بیانیه کانون صنفی معلمان ایران :

از سال ۱۹۹۴ میلادی، ۵ اکتبر (سیزدهم مهرماهِ)، از سوی سازمان جهانی یونسکو روز جهانی معلم نام گذاری شده است. با طرح شعاری که هدف پیش روی سال جدید آموزشی را نمایان می سازد.
آن چه در این سال ها به عنوان وجه مشترک همه این شعارها دیده می شود؛ تاکید بر نقش محوری معلم در تغییر شرایط و اهمیت سرمایه گذاری برای تربیت معلمان آگاه و حرفه ای است، و صد البته تأمین شرایط مطلوب برای آنان. از جمله؛
« سرمایه گذاری برای آینده، سرمایه گذاری برای آموزگاران »(۲۰۱۴)
« قدرتمندی آموزگاران، ساختن جامعه های پایدار» ( ۲۰۱۵)
« ارج نهادن به آموزگاران، بهبود جایگاهشان» (۲۰۱۶) و …
« معلمان جوان آینده این حرفه اند» (۲۰۱۹).


در اکثر کشورها این روز، روز جشن و شادباش، یادآوری تلاش و ارزیابی موفقیت ها و تبیین دلایل عدم توفیق هاست.
در کشور ما اما آن ها که بیرون از تاریخ ایستاده اند! تنها با نسیانی انتخابی!! از کنار چنین مناسبت هایی می گذرند تا مبادا همچون آینه ای واقعیت موجود را نشانِشان داده و تصویرِ خیالیِ برساخته ذهنِ رویا پردازشان را برهم زند.
کانون صنفی معلمان ایران ضمن گرامی داشت روزهایی مانند روز جهانی معلم و روز ملی معلم، به آن ها همچون فرصتی برای بازنگری و تأمل در چرایی ضعف شدید آموزش در ایران و به تبع آن تضعیف شدید جایگاه معلمان در نظام آموزش رسمی می نگرد.
از نگاه جامعه شناسانه شاید بتوان برای آموزش و پرورش دو نوع کارکرد را در نظر گرفت.
اول؛ نگاهی «ابزاری و تکنوکراتیک» که نهاد آموزش عمومی را ابزاری برای آموزش و پرورش نیروهای لازم برای بخش های مختلف کار در جامعه می داند.
و دیگر نگاهی «ایدئولوژیک»؛ که از این منظر، آموزش رسمی در صدد پرورش «نگهبانان» نظام سیاسی موجود است و آموزش و پرورش، جایگاه کشمکش برسر نوع خاصی از آموزش و سیاست فرهنگی تلقی می شود.
در کشور ما منابع اصلی درآمدی، از فروش نفت تأمین می شود و در اختیار دولت و نظام است. لذا حکومت نیازی نمی بیند که نظام آموزشی را با اقتصاد و توسعه پیوند دهد، بلکه وظیفه اصلی این نظام را ترویج ایدئولوژی حاکمیت می داند.( این که تا چه حد در این هدف موفق بوده، بحث دیگری است).
در طول تاریخ نظام‌های سیاسی در ایران، همواره خود را به عنوان عقل کلی! فرض کرده‌اند که باید حقیقت مطلقی را که الزاما و انحصارا در نزد آنان موجود است به ذهن دانش‌آموزان و حتی دانشجویان القا کنند. در چنین شرایطی مدرسه دستگاهی است برای «کنترل کردن»، «انضباط بخشیدن»، «القای گزاره های ارزشی و سیاسی خاص» و «پرورش افرادی مطیع و مشابه».

در این سیستم روحیه پرسشگری و خلاقیت دانش آموز مجالی برای رشد نمی یابد و چه بسا سرکوب می شود. اصل بر حافظه محوری است. معلمان که خود نیز پرورش یافتگان همین نظام اند، فرصتی برای نوآوری و ترویج نگاه بدون سوگیریِ علمی نمی یابند. دیوار بلندی میان مدرسه و واقعیت های جاری در جامعه کشیده می شود. اندیشمندان و کارشناسان مستقل آموزشی طرد می شوند و خلاصه آن که ” امر سیاسی کاملا بر نظام آموزشی سیطره دارد”. در چنین حالتی، مدرسه که کارکرد اولیه آن آگاهی بخشی، نوجویی و تغییر بوده است؛ به نهاد محافظه‌کاری تبدیل می شود که کارکرد آن کنترل و ایستایی جامعه است. هرچند برخی از صاحب نظران بر این باورند که «نظام آموزشی ما دائماً در کتاب‌های درسی، برنامه‌های درسی و گفتمان رسمی خود نوعی نظام دانش رسمی را شکل داده که می‌خواهد با ستیز با جهان، دانش‌آموزان را آموزش دهد.»
ویژگی دیگری که برای القاء نظرات خاص در آموزش، ضروری و اجتناب ناپذیر تلقی می شود و در واقع همراه با آن می آید، تمرکزگرایی است.
هنگامی که هدف تولید انسان های مشابه -به منظور حفظ اقتدار حاکمان- باشد، ضروری است پیام های یکسان از یک مرکز فرماندهی به مدارس پایتخت و شهرهای بزرگ تا محروم ترین و دورافتاده ترین نقاط کشور برسد؛ هر چند که از نظر زبان، فرهنگ و شرایط جغرافیایی به شدت متفاوت باشند. نظام آموزش رسمی در کشور ما به شدت متمرکز است و این تمرکزگرایی که هم در محتوای آموزشی و هم در ساختار مدیریتی اعمال می شود، موجبات سلب اختیار از مدیران میانی، مدیران مدارس و معلمان را فراهم آورده است.ساختار هرمی شکلی که مدرسه، کادر آموزشی و اداری آن که در قاعده این هرم قرار می گیرند، مبدل به مجریان دستوراتی که از بالا به پایین و به صورت یک طرفه صادر می شود، گشته اند.

اما از سوی دیگر همان ساختار متمرکز، خود مانعی است در جلب همکاری معلمان و بدنه نظام آموزشی که به دلیل نادیده گرفته شدن و عدم حضور در تصمیم گیری ها، نوعی مقاومت در برابر طرح ها و برنامه ها انجام می دهند که موجب عدم پذیرش و انتقالِ پیام های القایی و در نتیجه ناکامی در تحقق هدف هاست.

در واقع آن چه در این شرایط نادیده گرفته می شود، فردیت معلم و دانش آموز به عنوان انسان هایی مستقل و دارای ویژگی ها و تفاوت های فردی است.در این سیستم نه تنها دانش آموز در هر شرایط و موقعیت جغرافیایی مجبور است متن واحدی را در بازه زمانی یکسان به عنوان امری مطلق و بدون چون و چرا بپذیرد، که از معلم او نیز انتظار می رود «ابزاری» برای انتقال این نظرات باشد! لذا در همین حد هم به او پرداخته می شود؛
دانشگاه های تربیت معلم نشانی از دانشگاه (به معنی دقیق کلمه) و پویایی ذهن و اندیشه ندارند.
بودجه آموزش و پرورش نه به عنوان سرمایه گذاری، که هزینه تلقی می شود.
کیفیتِ آموزش کالایی می شود گران قیمت که اقشار خاصی به آن دسترسی خواهند داشت.
معلم نیز اگر چنین شرایطی را باور داشت یا تظاهر به باور آن نمود! پذیرفته می شود و چنانچه با مطلق های ذهنی همسو نشد، کیفیت آموزش را برای همگان خواست، پرسشگر و مطالبه گر شد؛ به عنوان عنصری نامطلوب، طرد و تبعید می شود، حکم اخراج و انفصال می گیرد! و یا به عنوان برهم زننده امنیت صاحبان قدرت و شوکت، به زندان های طولانی مدت و… محکوم می گردد. این است که «سرمایه گذاری برای آموزگاران جوان»، «قدرتمندی آموزگار » و «ارج نهادن به آموزگار» تنها در حد شعارهایی روی کاغذ و برای همان مجامع بین المللی باقی می ماند. روی هم رفته می توان گفت که متاسفانه آموزش و پرورش رسمی کشور، آن رابطه طبیعی و لازمی که باید با جامعه، جهان و تحولات آن ها داشته باشد را ندارد و گوش خود را بر صدای آنها بسته است.”آموزش ایدئولوژیک، صدای جامعه را نمی شنود” ،
کانون صنفی معلمان ایران، در راستای اهداف و مطالبات صنفی و برحق خویش، و در تداوم امر آموزش کیفی و همگانی، ضمن تبریک روزجهانی معلم به همه همکاران و معلمین و فعالان صنفی و نیز همه کسانی که در اعتلای امر آموزش تلاش می کنند، خواهان برداشتن حصارهای اندیشه از آموزش کشور و نگاه ایدئولوژیک به امر آموزش است تا هرچه بیشتر و بهتر بتوان با نقد خویشتن، به هدف نیک اعتلای فرهنگ و اندیشه و خردورزی رسید.

کانون صنفی معلمان ایران (تهران)

۱۳ مهر ۱۳۹۸/ ۵ اکتبر ۲۰۱۹

https://akhbar-rooz.com/?p=6688 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x