یونسکو هرساله با انتخاب شعار روز جهانی معلم میکوشد سیاستگذاران را به سمت خلأهای موجود در نظام آموزشی جهان سوق دهد شعار امسال بر وضعیت معلمانِ جوان تمرکز دارد. این شعار به خاطر وضعیت بغرنج شرایط نیرویِ کارآموزشی در جهان است؛ اما مستقل از وضعیت جهانی موقعیت معلمانِ جوان در آموزشوپرورش ایران چگونه است؟ آیا آنگونه که شعار یونسکو تأکید دارد معلمان جوان میتوانند آینده حرفه معلمی را رقم بزنند؟ اصلاً آینده روشنی برای حرفه معلمی و آموزشوپرورش ایران و کودکان متصور است؟
وضعیت آموزش در ایران ذیل سیاست اصلی حاکمیت یعنی خصوصی و کالایی و پولی سازی گسترده قابلبررسی و تحلیل است. ساختار بهشدت ایدئولوژیک و غیر دموکراتیک و متمرکز نظام آموزشی که مبتنی بر ساختار اقتصادی و سیاسی مسلط است با سرعتی دیوانهوار به سمت پولی شدن هر چه بیشتر میرود همزمان گسترش طرح خرید خدمات آموزشی طبق برنامه ششم توسعه راه را برای مافیای آموزشی و پولشویی باندهای ثروت و قدرت فراهم نموده است و بازار آموزش ، بازار امنی برای سوداگری شده است و تمام جناحهای غالب و مغلوب حاکمیت در این بازار سهمی دارند.
سیاستهای نو لیبرالی که توسط باند روحانی-نوبخت در سازمان برنامه بودجه طرحریزی و به آموزشوپرورش ابلاغ میگردد نشان میدهد که هدف دولت تعدیل گسترده نیرو با عدم استخدام رسمی و عدم جذب دانشجویان دبیری است و تأمین نیرو از طریق معلمان خرید خدمتی اولویت اصلی دولت است.
دولت فقط هوای جیب خود را دارد و تا میتواند دست در جیب مردم میکند و جایی که دیگر نمیتواند از مردم چیزی بکند به سراغ معلمان میآید و میکوشد با ارزانسازی نیروی کار و بیثبات کاری هزینه تأمین نیرو را به حداقل برساند. واگذاری مدارس تحت عنوان مدارس حمایتی به بخش خصوصی و بهکارگیری معلمان خرید خدمت در این مدارس حربه دولت است معلمانی که از سر ناچاری به حقوقی نصف حداقل دستمزد تن میدهند بیمه ندارند وقتی این شرایط کاری ظالمانه را میپذیرند در اصل تن به بردگی میدهند.
این جهتگیری استراتژیک نهتنها نیروی کار آموزش و معلمان جوان را بی آینده میکند بلکه آینده آموزش به محاق می رود. درجایی که معلمان یک کشور آینده روشنی پیش رو ندارند چگونه مدرسه میتواند افقی روشن برای کودکان باشد؟ معلمی که مهارت لازم به وی آموزش داده نشده است با این محتوای صلب چگونه میتواند در شکوفایی کودکان مؤثر باشد؟ اینجاست که کودکی دانش آموزان به یغما میرود و بازار مافیای آموزشی برای تبلیغ کالاها گرم میشود مدارس لاکچری با تبلیغات دروغین خانوادهها را به سمت خود جذب میکنند و کودکان طبقات محروم و مطرود از مدرسه طرد میگردند تا نیروی کار ارزانی باشند در خدمت مافیای اقتصادی و تجارت سیاه.
اما این پایان قصه نیست روزی این کودکان راه را بر کسانی که کودکیشان را دزدیدند خواهد بست روزی که دیر نیست.
جعفر ابراهیمی (معلم)