پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

به بهانه برگزاری جشنواره بین المللی سینمای تبعید! – علی فیاض

از سال ۱۹۹۳ که از برگزاری “جشنواره بین المللی سینمای تبعید – سوئد” – دنیا خانه من است – می گذرد، بیش از بیست و شش سال سپری شده است. طی این سال ها، هر دو سال ما شاهد برگزاری و برقراری این جشنواره بوده ایم. جشنواره ای که شهر گوتنبرگ (یوته بوری) را تبدیل به مرکز تجلیل، معرفی و اشاعه فرهنگ و هنر مقاومت و پایداری ویژه رانده شدگان و تبعیدی ها کرده است. بیست و شش سال است که شهر یوته بوری، شاهد جشنواره ای بی نظیر و ابتکاری است. ابتکاری که توسط “پدر جشنواره سینمای تبعید” (۱) یعنی آقای حسین مهینی، از اندیشه و ذهن به یک عینیت و واقعیت اجتماعی – فرهنگی تبدیل شده است.

جشنواره ای که فرهنگ و هنر تبعید را، که در کشورهای منشآ، سانسور می شوند، نادیده گرفته شده و با  بی مهری مواجه می شوند را در دستور کار خویش قرار داده است.

این جشنواره به زیستگاه دوم این تبعیدیان و مهاجران و گریخته گان از شرایط ناهنجار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناعادلانه، مردم و افکار عمومی سرزمین های جدید، چهره ای دیگر را از تبعیدی ها و مهاجران به نمایش می گذارد. سیمایی فراتر و پیشگام تر از روی دادها و پدیده های مربوط به ناهمواری ها، ناملایمات و عمل کردهای بخشا منفی مهاجران و “پناهندگان”. این چهره، چهره ای است که هنری و فرهنگی است و بر بستر مبارزه، مقاومت و اعتراض به پیش می تازد. البته بسیار طبیعی است که آنچه تبعیدی ها و مهاجرها تولید می کنند، لزوما نه معرف دیدگاه “سینمای تبعید” و نه مبتکر آن حسین مهینی است. با این همه آنچه که در این جشنواره معرفی شده و به نمایش گزارده می شود، صدا و تصویر انسانی است که در زیستگاه نخستین خویش، جایی برای ابراز وجود ندارد.

حاشیه نشینی، تبعیض و تحقیر قومی – ملی، تبعیدی – و مهاجر – را می تواند از پای در آورد و او را به سوی ناهنجاری های اجتماعی سوق دهد. کما اینکه در مواردی نیز اینچنین به چشم می آید. اما این ناملایمات نمی توانند تبلور وجدان، مسئولیت و عملکرد عنصر تبعیدی باشند. انسان تبعیدی می تواند در قالب هنر، فرهنگ و سیاست نیز خود را به نمایش بگذارد و نشان دهد که می تواند بسیاری از توانایی ها و خلاقیت های هنری و ادبی خویش را در اختیار جامعه میزبان قرار دهد و بر غنای فرهنگی آن بیفزاید. در اینجاست که جشنواره های مختلف هنری، ادبی و حتی سنتی می توانند چهره دیگری از عنصر تبعیدی و حتی مهاجر به کشور محل اقامت بنمایانند تا میزبان، تبعیدی و مهاجر را تنها به گونه ی انسان صرفا مصرف کننده نبیند!

انسان تبعیدی در زمینه های مختلف ادبی، هنری، فرهنگی و سیاسی، نشان داده است، که در هر شرایطی قادر به بروز خلاقیت های فکری و عملی خویش است. او با این کار عملا ثابت می کند که عنصری جهانی است و “جهان خانه [او] است”. (۲)

سینمای تبعید پس از  بیست و شش سال تلاش، استقامت و پایداری نشان داده است که می توان علیرغم کمبود امکانات، نداشتن حمایت های همه جانبه غول های رسانه ای و همدلی های در خور و شایسته، چهره ی ناشناخته و منفعل عنصر تبعیدی را به چهره ای فعال، مطرح و اثرگذار تبدیل نماید. این جشنواره، تلاش های دست های تنها را، تبدیل به دست های تن ها نموده است. ارزش ها و تمایلات بشری خویش را از تخیلات و تمایلات ذهنی به واقعیات عینی و عملی تبدیل نموده و توانسته است طی این سال ها تلاش، خلاقیت های فردی و جمعی عنصر تبعیدی را به جوامع میزبان تحمیل نماید، و این دست آورد کوچکی نیست. در سایه این جشنواره ها، نشست ها، گردهمایی ها و سمینارها است که عنصر تبعیدی – و حتی مهاجر – می تواند با کوله باری از هنر، فرهنگ و مبارزه، چهره ای از خود به نمایش بگذارد، که میزبان را به تحسین و همبستگی وادار سازد. موردی که سینمای تبعید، از پس آن به خوبی بر آمده است و خود را به عنوان نهادی و نمادی هنری – فرهنگی نه تنها به کشور میزبان – که حتی جهان – تحمیل نماید.

مورد دیگری که شایسته تقدیر و توجه است، “نه” به استبداد، اختناق، دیکتاتوری و سانسور می باشد. شاید بتوان این “نه” و نه گفتن را برجسته ترین دست آورد انسان پرتاب شده به جهان “آزاد” ارزیابی نمود. درست به همانگونه که “آری به نه”، یعنی هماهنگی و همراهی با نهِ به تغییر کلیت جهان و گلوبالیزایسیون تحمیلی سرمایه داری و امپریالیستی. “آری” به “نه” توده ها و افکار عمومی جهان، علیه ضد انسانی شدن روند سیاسی و اقتصادی موجود! شعاری که در نهمین جشنواره سینمای تبعید طنین انداز شد و هم اینک در چهاردهمین جشنواره با شعارها و برنامه هایی چون؛ تولرانس، سیمای تبعیدی، دیوارها و انقلاب فمینیستی تداوم می یابد.

چهاردهمین جشنواره سینمای تبعید، امسال از هشتم تا چهاردهم نوامبر در هشت سالن سینما و مراکز فرهنگی برگزار می شود و علاوه بر نمایش فیلم، سخنرانی، بحث، اجراهای هنری و اجرای مراسم فرهنگی را نیز در برمی گیرد.     

___________________________

  1. تعبیری از روزنامه یوته بورش پستن! – که البته در قد و قواره و اندازه حسین مهینی نیست. بزرگ مردی از جرگه بزرگان چپ ایران؛ مردی با گرایش چپ، رادیکال، و در عین حال همچون زنده یاد مصطفی شعاعیان، صادق، دموکرات، آزادی خواه و مخالف دگماتیسم و تنگ نظری!
  2. شعار اصلی سینمای بین المللی تبعید: “دنیا خانه من است”!

http://exilefilmfestival.com/sv/

https://akhbar-rooz.com/?p=8893 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x