سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

زنده باد انتخابات آزاد! – ف. تابان

۱.
از همان نخستین ساعات روز رای گیری پرده ی آخر «انتخابات» به اجرا در می آید، حوالی شب به اوج می رسد و روز بعد به یک نمایش تمام عیار تبدیل می شود. خرد کردن مخالفین! جنگ تمام عیار صدا و سیما و رسانه های محافظه کار و اصلاح طلب علیه کسانی که معترض هستند، انتشار پی در پی عکس های صفوف طولانی رای دهندگان، هنرمندان و نویسندگانی که انگشت هایشان را جوهری کرده اند، زنان و دختران زیبایی که روسری هایشان بر روی شانه ها لغزیده و انگشت های بنفششان را به نشانه ی پیروزی بلند کرده اند… در خارج از کشور عکس های پناهندگان و تبعدیان در برابر سفارت خانه های جمهوری اسلامی که انگشت های جوهری خود را نمایش می دهند، مکمل این نمایش پرشکوه می شود. همه ی این نمایش ها یک پیام به مخالفین می فرستد: هیچ نیستید، جمهوری اسلامی در اوج قدرت و حماسه است. بعضی ها مهربانانه پیام می فرستند: «به مردم بپیوندید!»
رفتار ارتش پیروز با ملت مغلوب، ایلغار! به شکل امروزی و با خصوصیات دموکراسی ایرانی. نمونه ای که در هیچ جای دنیا نظیرش را شاید نتوان یافت. له کردن آن که از نظر عددی کمتر است.
در صفوف «ملت مغلوب» هم کسانی هستند که چنگ و دندان نشان می دهند، لگد می پراکنند و فحش می دهند – ناشایست و بسیار ناشایست – تجاوز به حق آزادانه انتخاب از هر دو سو!

۲.
لحظه ای هم تردید نداشته ام که مخالفان این انتخابات و «تحریمیون» قطعا شکست خواهند خورد. به آرایی بالای پنجاه درصد و حتی چهل درصد دست نخواهند یافت. این چنین وعده هایی برای کسانی که با وضعیت فعلی جامعه ی ایران آشنا باشند، سراب است. برای چپ ها مبارزه ی سیاسی هیچ وقت پیرو تز «هزینه – فایده» نبوده است. این اختراح اصلاح طلبان است. اگر قرار بود آن ها بر پایه ی «فایده» مبارزه کنند، این همه جان های پرشور را تقدیم نمی کردند. از هیچ شروع نمی کردند، در اقلیت نمی ماندند، در برابر طوفان نمی ایستادند.

ما بی کاندیداها، ما بی صداها شکست خوردیم. در مسابقه ای که از آن ما نبود و به رسمیتش نشناختیم. مبارزه برای «انتخابات آزاد» و تبدیل آن به یک گفتمان مورد پذیرش در جامعه – راه خود را از میان همین امواج و طوفان ها باز خواهد کرد. حتی اگر ۹۹ درصد مردم هم بگویند با همین انتخابات ضددموکراتیک بسازیم، من می گویم زنده باد آن یک درصدی که می گوید: زنده باد «انتخابات آزاد»!

     از : باباک مهرانی

عنوان : به مشارکت ۵۵ در صدی استان تهران بیاندیشیم.
آقای ناصر بهمنی آیا می توانید در باره ی مشارکت ۵۵ در صدی استان تهران هم در انتخابات دو مجلس و انتخابات اخیر استدلال کنید که چرا میلیونها نفر اقشار مختلف در انتخابات شرکت نمی کنند؟ نه آزادی هست و نه احزاب مخالف حضور دارند چه انگیزه هائی آنها را به ندادن رای ترغیب می کند؟ این پتانسیل بزرگ است که نیروهای جامعه مدنی ، حقوق بشری و سیاسی می توانند آنها را حمایت نمایند و به آنها هویت بدهند. سازماندهی این نیروهای عظیم برای تحمیل کاندیدهای مستقل به حکومت در یک کار زار بزرگ در راستای انتخابات آزاد ادامه دهند. نظارت استصوابی باید برچیده شود. یک سیاستمدار جدی نباید این پروسه ی مهم و استراتژیک را به خاطر “انتخابات ” بین “بد و بد تر” تعطیل کند . ۲۰ سال پیش ناطق نوری ـ خاتمی ، سال ۸۸ احمدی نژاد ـ موسوی/کروبی ، سال ۹۲ جلیلی ها ـ روحانی ، سال ۹۶ رئیسی ها ـ روحانی سال ۱۴۰۰ مجدد کاندیداهای اصول گرایان و یکی از کارگزاران مادامالعمر حکومت کشتار ولایت فقیه در قالب “اصلاح طلب” ، “اعتدال گرا” ، “لیبرال” و نظائر اینها که به اصل ولایت فقیه اعتقاد عملی دارد و برای آن خدماتی انجام داده است. چرا مشارکت ۸۰ درصدی دوم خرداد و سال ۸۸ تکرار نمیشود؟ مردم را دست کم نگیریم.
۷۹۷۰۷ – تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣۹۶       

     از : منصور بهمنی

عنوان : سکتاریسم
با سلام و احترام
محمود افغان در حال فتح اصفحان و شاه سلطان حسین در حال نقاشی اصفهان بر تابلو.زعمای قوم گفتند قبله عالم چه نشستی که اصفهان در حال سقوط است.گفت اصفهان را برای محمود رهاکنید.من اصفهان زیباتر ی میکشم.
دوستان صحنه اصلی مبارزه که از جمله میتواند انتخابات باشد را رها کرده اند و در اندیشه مدینه فاضله خیالی و دنباله روی مردم از طرح های تخیلی خودشان هستند،البته برخی به مردم توهین هم کرده اند،تحت این عنوان که خلایق آنچه لایق. بدیهی است وقتی مردم گوش شنوایی برای پیشنهاد های تخیلی انها نداشته باشند،هر صفتی برازنده این مردم ناسپاس است که به نصایح آنها توجه نمیکنند.به قول معروف دیگی که برای من نمیجوشد بگذار کله سگ در آن بجوشد
۷۹۷۰۰ – تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣۹۶       

     از : علی خوی

عنوان : ایا وزارت کشور کامنت من را در اخبار روز دیده است؟ 🙂
وزریر کشور اعلام کرد در هر دقیقه یک رای گرفته ایم تا حالا هیچ وقت در هیچ انتخاباتی اینطوری یعنی دقیقه ای محاسبه و اعلام نکرده بودند میگم نکنه کامنت من را در اخبار روز دیده باشند؟ 🙂 البته من کفته ام ۳۰ ثانیه وقت برای هر رای. اما فقط ۸ ساعت برای کل شعبه ها. چونکه اکثرا شعبه ها در کردستان، ازربایجان، سیستان و بلوچستان وووو ول معطل بودند. و امکان ندارد حتی در ۱۰ ساعت ۴۲ میلیون نفر در کشوری مثل ایران رای بدهند. تازه روحانی گفته ۵ میلیون نفر به خاطر کمی وقت نتوانستند رای رایدهند.
من حتی ۲۰ میلیون نفر به انتخابات ریاست جمهوری رای داده باشند شک دارم.
نباید فراموش کرد خیلی ها بخصوص در ازربایجان فقط به شوراها رای داده اند.
و دیر اعلام کردن تعداد رای ها در همین جا نهفته است باهم مشورت می کردند تا چقدر رای ها را اضافه اعلام کنند کندش در نمی اید.
۷۹۶۹۹ – تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣۹۶       

     از : ش کرمانشاهی

عنوان : اکثریتی هایی که در تظاهرات جمهوری اسلامی شرکت نمیکردند
جناب تابان

قضیه قدیمی است. من از اون اکثریتی هایی بودم که در تظاهرات جمهوری اسلامی شرکت نمیکردم . بعضی از “رفقا ” بچه ها را روی دوش میگذاشتند و به تظاهرات میرفتند. آن موقع نمیفهمیدم چرا از این کار بدم میاد, سال ۶۲ فهمیدم .
۷۹۶۹۱ – تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣۹۶       

     از : علی خوی

عنوان : کلک اسلامی ملاّ ها
اگر در هر یک از شعبه های رای در هر ۳۰ ثانیه یک نفر رای بدهد در ۱۶ ساعت رای گیری یعنی از ۸ صبح تا ۱۲ شب در هر شعبه تعداد رای دهنده گان می شود ۱۹۲۰ نفر .
با توجه به اینکه فقط در یک چهارم شعبه ها مردم داخل صف ایستاده اند.
یعنی در بقیه شعبه ها شرکت کننده انچنان نبود.
و با توجه به همزمانی انتخابات شورا ها و ریاست جمهوری شاید بیشتر از ۳۰ ثانیه وقت برای هر نفر به انداختن رای به صندوق باشد.
خوب حالا کل شعبه در ایران چقدر بود ؟ و بیشترین رای را ۱۹۲۰ نفر در هر شعبه حساب کنید خواهید دید که احتمالا کل رای دهنده گان حتی ۲۰ میلیون نفر نبوده است.
یا به ۴۲ میلیون نفر به هر کدام ۳۰ ثانیه وقت بدهید بعد ببینید چند ساعت وقت لازم است. بعد ان ساعتها را تقسیم به تعداد شعبه رای بکنید .
خول گیر اورده اید در یک روز ۴۲ میلیون نفر در کشوری مثل ایران با ان کارهای اداری بی برنامگی قادر به رای دادن همزمان به ریاست جمهوری و شورا ها باشند ؟؟؟؟
امیدوارم کسان دیگر بیشتر به این موضوع بپردازند
۷۹۶٨۲ – تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

     از : سیا طاهر

عنوان : ماشکست نخوردیم – ما مهر ونشان خود را بر انتخابات زدیم
تابان عزیز
با کلیت نوشته تو موافقم ولی با پاره ای از اجزاء آن نه .
ما شکست نخوردیم .این ما بودیم که طرفین را برای جلب آرای خود ودیگر کسانی که از رای دادن خود داری می کردند ،مجبور به افشا گری های بی امان کردیم .حتا تحلیل گران اعتدلی واصلاح طلب نیز صریحنا اعتراف می کنند که تند شدن لحن طرفین برای جلب آن نیرویی پر شماری بود که در همه نظر سنجی ها از اعلام حمایت از یکی از طرفین خود داری می کردند . آیا می توان چنین تاثیر گذاری شگرفی را از سوی نیروهایی که هیچ ارگان ورسانه ای در کشور نداشتند ، در مقابل آن نیر وهایی که صدها ساعت برنامه رادیو تلویزیونی وهزارا ن صفحه روزنامه ومجله و.. وصدها منبر و نماز جمعه و … وانبوهی از تراکت وپوستر و دفاتر بیشمار تبلیغاتی و صدها میلیارد پول و امکانات بیشمار آستان قدس وسایر نهادها ودستگاه های دولتی و …در اختیار داشتند
وامکان آن را نیز داشتند که مردم را بر سر دوراهی بازگشت به سال ۶۷ ویا همین وضع موجود قرار بدهند را شکست بنامیم .
نه دوست من
ما شکست نخوردیم
البته از ابتدا نیز نباید این انتظار را می داشتیم که دراین نبرد نابرابر به یک پیروزی تمام عیار دست یابیم
اما همین پیروزی بزرگ را نیز باید ارج بنهیم . متاسفانه دوستان خارج از کشوری ما با یک غوره سدی اشان می شود وبا یک مویز گرمی . فراموش نکنیم که این یک نبرد کوچک است . نبردهای سهمگین در راهند . ایران – تهران
۷۹۶۶٨ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : امیر ….

عنوان : آینده نگری
سال ۱۹۹۱اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرد . آن سال مطابق ۱۳۷۰در ایران بود .بلافاصله در بخش سیاست راهبردی سپاه و نیروهای امنیتی مشورت هایی کاملا محرمانه با رهبر صورت گرفت وروی بوجود آمدن نیروی اصلاح طلبی در نظام بحث هایی انجام شد.البته اتفاق افتادن آن در روسیه تجربه بسیار خوبی بود .هر چند پدید آمدن آن درون نظام ارزیابی شد زیرا میتوانست افکار درون جامعه را تحت شعاع خود قرار دهد اما باید ازطرف تمام نیروهای تحت رهبری و حفظ نظام کنترول شود.وسالها جامعه را با آن مشغول نمود.متاسفانه اپوزسیون در درون جامعه ایران نیست وحتی مردم سایتهای آنها را هم نمی شناسند.که این خود حکایت از فاصله بیشتر دارد.در هر حال پس از چهار سال ,حاکمیت باز مهره دیگری در آستین دارد مثل جهانگیری و….حتی خاتمی…چقدر ساده لوحانه که این رژیم به همین سادگی سرنگون شود.
۷۹۶۶۶ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : هادی صوفی زاده

عنوان : مبارکشان باد
گویند لیاقت هر ملتی همان است که بر او حکومت میکند. باید گفت انتخابات ایران بواقع دموکراتیک بود، جمهوری اسلامی بنا به میل اکثریت مطلق مردم ایران انتخابات را انجام داد و اگر رژیم ایران از عهده همچون کاری برنیاید معنی این است که روش حکومتداری را بلد نیست. حکومتداری شوخی نیست و با آنچه افراد و جریاناتی در سرمیپرورانند فرق دارد. اردوغان با تمام دنیا در قهر است اما کاری کرده که ملت خود را بیشتر به خود وابسته سازد.
رژیم ایران حداقل ۸ سال روی این موضوع مطالعه کرده بود تا آسیبهای وارده سال ۸۸ و خطاها را جبران کند و بحق هم جبران کرد. اما مخالفین نظام به خطاهای خود واقف نیستند.
وقتیکه که موسوی و کروبی رای میدهند دیگه چی؟ مگر با جوک رشتی بتوان آنرا تفسیر کرد و معنا بخشید.
واقعیت این است بدون تشیع یکپای هویت ایرانی می لنگد. همچنانکه بدون تسنن تورکهای ترکیه هویتی ندارند. ناسیونالیسم ایرانی مدیون تشیع است و اینرا بسیاری از روشنفکران ایرانی بیان می کنند.
تنشهای میان ایران و سعودیا به مخاطراتی برای ایران درآمده و حساسیت ایرانیها به سعودیها روح تازهای به ناسیونالیسم شیعی ـ ایرانی بخشیده است. ترس از عواقب بحران جاری با عربستان سعودی که او هم هویت سنی دارد ایرانیان را ناگزیر به پناه گرفتن زیر هویت دینی خود ترغیب نموده است و در انتخابات جاری خود را نشان داد.
با قاطعیت میتوان گفت میزان آرای ایرانیان خارج از کشور تابع چنین شرایطی بود.
۷۹۶۶۴ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : نادر

عنوان : ارجاع خنده دار اپورتونیست به لنین
اپورتونیستها برای توجیه شرکت در مراسم رای اندازی به توجیهات بسیار جالبی متوسل شده اند و در اینجا از لنین هم کلی مایه گذاشته اند. آن ها شرکت در “انتخابات” کذایی را با مقابله بلشویک ها با کودتای کورنیلوف – در حالی در پطروگراد و شهرهای بزرگ قدرت دوگانه جریان داشت و کارگران چند ماه بعد قدرت را قبضه کردند – را با شرکت خود در نمایش جمهوری اسلامی مشابه می دانند!! و یا شرکت سوسیال دمکراتها در تظاهرات کارگران در یکشنبه خونین ۱۹۰۵ در حالی که کارگران به مصلحت اندیشی کشیش گاپون متوهم بودند را با عمل خود در تایید این و آن جناح جمهوری اسلامی یکی گرفته اند. واقعا به این تئوریسین ها و ارجاعشان به لنین آفرین گفت.
۷۹۶۵۵ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : سیامک رهگذر

عنوان : در جواب به آقای جمشید برومند، کیفیّت مهم است نه کمیّیت!
با درود بر شما هموطن گرامی! من هم مثل شما معتقدم که تنها چیزیکه باید برای ما مقدس باشد آزادی است. چونکه آزادی نباشد خیلی از کارها در جامعه خواهد لنگید که نمونه بارزش در ایران دیده میشود. جنابعالی اشاره کردید که برای داشتن یک جامعه مبتنی بر دمکراسی بایستی همه گروهها و گرایشات فکری یکدیگر را بتوانند تحمل کنند که باز حرف بسیار درستی است ولی مشکل اصلی کار ما با رژیم اسلامی این است که پیشاپیش همه افراد و گروههای غیر اسلامی را حذف کردند یا پیش از انتخابات حذف میکنند و تنها خودیها را وارد صحنه نمایش مسخره خود میکنند تا مردم بیایند بین عمامه سفید ملا روحانی یا عمامه سیاه ملا رئیسی یک عمامه مجاز را انتخاب کنند که اینبار عمامه سفیده گویا به مصلحت و نظر رهبر باید انتصاب میشد تا خطر جنگ عربستان و متحدانش مثل آمریکا بر علیه رژیم ملاها را دور نگهه دارد. موضوع و بحث تُلَرانس نظرگاههای مخالف و متفاوت را به هیچ عنوان نمیشود در یک جامعه با حکومت اسلامی انتظار داشت چونکه اسلام بعنوان یک دین فاشیستی قابلیت تحمل هیچ انتقادی حتی سوالی در باره خود را ندارد و برای همین است که اولین گامش بعد از قدرتگیری حذف مخالفین خود به هر قیمت است چنانکه در گذشته ۳۸ سال تاریخ ایران شاهدش بودیم و هنوز هم هستیم. برای رهبر ابله ج.ا. نباید افتخاری باشد که بدون حضور احزاب مخالف و شخصیتهای مخالف نظامش نمایش انتخاباتی راه بیاندازد که پیشاپیش همه نیروهای غیر خودی از صحنه حذف شدند. در چنین شرایط خفقان مثل دوران ممد رضا شاهی نباید انتظار داشت که مردم به آگاهی و دانائی قبل از انتخابات برسند تا با فهم و شعور در انتخاباتی که آزاد باشد شرکت کنند و برای منافع خود رای بدهند. کارنامه سیاه ۳۸ سال حکومت ننگ اسلامی نشان میدهد تنها چیزیکه در این دوران مطرح نبوده منافع اقشار مختلف مردم ایران بوده و هست چونکه سران رژیم فقط حفظ نظام اسلامی شان بر همه چیز ارجحیت دارد و مهمترین ابزاری هم که میتواند بساط نظام را برهم بریزد همین صدای دمکراسی خواهی و آزادی طلبی است و برای همین باید چنین صداهائی در نطفه خفه شود و میشود. حالا انتقاد من و ماها هم به موافقین شرکت در انتخابات همین است که در چنین رژیم ضد مردمی رای دادن فقط مشروعیت بخشیدن به رژیم میشود خصوصاً رای دادن زنان ایرانی را اصلاً نمیشود فهمید که به یک مشت رهبران داعشی از نوع شیعه رای میدهند و در خیابانها علامت پیروزی را نشان میدهند. مسخره تر از این چی میخواهید؟ در ضمن نباید دنباله رو اکثریت بود چونکه در تاریخ گذشته بارها تجارب نشان داد که اغلب اقلیت ( گالیله.. ) درست دیده و اکثریت در اشتباه بود مثل همین تاریخ گذشته به قدرت رسیدن فاشیسم در آلمان که اکثریت با رای خود گور خود را با فاشیسم هیتلری کندند و این تجربه ای است که در ایران تکرار شد و ادامه دارد با فاشیسم مذهبی اسلامی! چپ ایران اگر در اقلیت است باشد مهم آنست که کیفیت داشته باشد و بزرگواری با وجدانی بیدار و با شرافت مثل جناب تابان را در صف خود داشته باشد وگرنه سیل سیاهی لشگر اکثریت نادان به درد کیفیت کارمان نمیخورد. خود جناب تابان هم ادعائی نداشته که با تحریم او مردم ایران هم در انتخابات شرکت نکنند و پیشاپیش در نوشته اش هست که گفته با تحریم کردن او “آبی تکان نخواهد خورد”. ما هم نسبت به خیلی چیزها واقع بین هستیم!با تحریم انتخابات رژیم ملاها حداقل شریک جرم و خیانتکار و کاسه لیس ملاها و سازشکار اپورتونیست نشدیم! در نبرد با جهل اکثریت کوشا و پیروز باشیم!
۷۹۶۵٣ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : علی خوی

عنوان : مافیای اسلامی تعداد رای دهنده گان را دو برابر اعلام کرده است
من معتقدم تعداد ارای رای دهنده گان را جمهوری اسلامی ۲ برابر اعلام کرده است
یعنی هم تعداد رای رئیسی را دو برابر گفته اند و هم تعداد رای روحانی را.
من در مافیایی بودن جمهوری اسلامی هیچ شکی ندارم که توسط چند باند مافیایی اداره می شود و سهم انگلیس و فرانسه را می دهند تا برایش مشکل درست نکنند
پس برای این مافیا ۲ برابر گفتن تعداد رای مثل اب خوردن است. و توجیح شرعی هم دارد یعنی برای گول زدن دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی دروغ گفتن مانعی ندارد.
توجه داشته باشیم که امریکا ۴۰۰ میلیون جمعیت دارد فقط حدودا ۶۰ میلیون نفر در انتخابات شرکت می کنند. کل جمعیت کانادا ۴۰ میلیون نفر است .
پس نسبت به تعداد محل رای گیری در ایران در عرض ۱۶ ساعت و انهم قبل از ظهر بیشتر محل رای گیری ها خالی بود و در ازربایجان غربی بیشتر مردم فقط برای رای دادن به نمایندگان شوراها شرکت کرده بودن نه به ریاست جمهوری. . نمی تواند ۴۱ میلیون نفر در عرض ۷/۸ ساعت در رای گیری شرکت کنند. توجه داشته باشیم که رسانه های جمهوری اسلامی در داخل و در خارج فقط شعبه هایی که شلوغ بودن نشان می دادند.
در هر حال اپوزیسیون مستقر در خارج که ۲ هفته شبانه روز سنگر به سنگر و تن به تن با عوامل امپریالیسم شرق و غرب جنگید و داعش را از مرزهای پر گُهر ایران بیرون کر د ملاَ خامنه ای یک اب نبات به این اپوزیسیون جنگده بدهکار است.
۷۹۶۵۲ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : ناصر کاویانی

عنوان : به دوست نادیده ام “هیچ” که بسیار بالاتر از هیچ است
دوست عزیزم . من با شما کاملا موافقم. فقط فکر می کنم در مورد ۹۹ در صد من اشتباه برداشت کردی. همواره در طول تاریخ دارندگان آرای درست در اقلیت بوده اند و سالیانی به درازا کشیده تا حقانیت نظراتشان رو ثابت کنند.من معتقدم وقتی اکثریت عظیم مردم در یک جهت حرکت می کنند(به قول شما سال ۵۸) باید همراه مردم بود نه تابع مردم. باید سعی در راهنمایی و ارشاد کرد وگرنه از تحریم چه حاصل می شود؟ جز انزوای تحریم کنندگان؟
۷۹۶۵۰ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : ناصر کاویانی

عنوان : “آقای” نادر عزیز
دوست گرامی! بنده مفتخر نیستم که همیشه دنبال ۹۹ درصد بیفتم. بیگمان در سال ۵۸ هم در اوج توهم به خمینی به همراه اکثریت مردم در رفراندم شرکت کردم و به گزینه مورد نظرم که جمهوری دمکراتیک بود رای دادم پشت ورقه رای گیری که در آخرین روزهای انتخابات بر اساس اعتراضات مردمی امکانش پیش آمد . در سال ۱۹۳۲ مفتخر به حمایت از فاشیستها نشدم چون در قید حیات نبودم البته با عرض جسارت ارزانی خودتان . دوست گرامی! من عقیده ام این بوده و است که باید با اکثریت عظیم توده ها همراه بود و اگر هم اشتباه میکنند در طول مسیر اشتباهشان را گوشزد کرد همانگونه که در سال ۱۹۰۵ در روسیه تزاری اتفاق افتاد.
۷۹۶۴۹ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : احمد مجد

عنوان : اصالت با چیست؟ جنگ بالایی ها با هم یا جنگ پایینی ها با بالا
تابان گرامی
تقریبا با همه حرفهایت موافقم، جز این که ما تحریم کنندها شکست خورده باشیم. گو این که وقتی کسی آرمانی را دنبال می کند، شکست هیچ جایی در قاموس او ندارد.
مگر ما به تجارت و سیاست به آن معنی خودش برامده بودیم؟ و تازه مگر چه انتظاری داشتیم. مثلا تحریم کنیم و چنان تحریم نیرومند و فراگیری بکنیم که شب جمعه ولی فقیه بیاید بگوید، چون اپوزیسیون من نیامده پس فردا انتخابات را برگزار نمی کنیم. ولی فقیه خودش می دانست که ما تا چه اندازه نیرومندیم. مگر بی جهت بود که گفت فقط بیایید رأی دهید. حتی اگر رهبری را قبول ندارید و نظام را قبول ندارید. فقی بیایید رأی بدهید. از آن گذشته واقعیت عینی چیست؟
تا جایی که حافظه من یاری می کند، این تحریم در تمام سالهایی که از عمر این حکومت می گذرد، موفق ترین و گسترده ترین تحریم هم بوده است.
وقتی بسیاری حتی از حاشیه رژیم و درون رژیم به آن پیوستند.
نه تنها شکست نخوردیم، بلکه صدای رسای پیروزمندی نشان دادیم.
یکی از هنرهای ضدانقلابی آخوندی این است که حتی با نشان دادن همان صحنه ها که البته رادیو آمریکا و رادیو فردا و بی.بی.سی و بقیه هم به کمکش آمدند، صحنه هایی نشان دادند و هرگز نشان ندادند که کجاها خلوت بوده است.
و رئیسی چرا شکست خورد؟ اگر گزارشها را ببینی، از خلوتی محله های جنوبی تهران سخن گفته شده و آن هم جایی است که با شعارهای پوپولیستی روی آن حساب کرده بودند. پس در این انتخابات، بخش مرفه بورژوایی شهرنشین ایرانی به سادگی بر بخش سنتی این بورژوازی که به طور عمده تضادهای فرهنگی را سمبلیزه می کنند پیروز شده است. بخش بورژوایی رژیم از یک تخم دوزرده بورژوایی دیگر به نام سکولار-دموکرات هم سود برده و پشتیبانی شده است. پس ساختار طبقاتی این نتیجه ناروشن و چیستانی نیست.
وانگهی اگر دار ودسته روحانی حتی به اندازه سرسوزنی اصلاح طلب و رفرمر باشند، باید هزاران هزار بار همین پیروزی خود در این جنگ قدرت را مرهون نقش ما تحریمی ها بدانند و چنین هم هست. به تحولات جاهایی که در دنیا طی همین دهه های اخیر تحولاتی وجود داشته نگاه کن، از همین کلمبیا که سال گذشته برنده صلح نوبل شد، تا مکزیک و جاهای دیگر، واقعیت یک نیروی اصلاح طلب خودش را در کنار آمدن و کوتاه آمدن با نیروی چپ رادیکال نشان می دهد. در غیر این صورت جدی نیست. حتی مجبور هم نیست. آنهایی که در آمریکای لاتین پای این فرمولها آمدند، حتی شل کن و سفت کن های اردوغان در ترکیه را هم ندارند. بنابراین به همه کسانی که به روحانی و گشایش احتمالی در چهارساله دوم او چشم دوخته اند، باید گفت، همین پیروزی را هم مدیون ما هستند. اگر این درست نباشد، نبرد و تضاد اصلی در جامعه ما بین بالایی ها با هم است و نه بین پایینی ها و بالایی ها!
۷۹۶۴٨ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : کیا

عنوان : تاکتیک دو گانه اپوزیسیون موجب عقب نشینی حکومت اسلامی شد!
تا زمانی‌ که اتحاد منسجمی در کار نیست ،این سیاست ادامه خواهد یافت ،چون جامعه منتظر نمیماند و به نبرد به شیوه‌های متفاوت علیه حکومت می‌‌پردازد.

تحریم و مبارز در درون حاکمیت همدیگر را تکمیل میکنند و مردم آنرا می‌فهمند.

به دین ترتیب به همه مبارزان چه تحریم کننده و چه شرکت کننده تبریک میگویم.
۷۹۶۴۷ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : راهی

عنوان : زنده باد تابان
زنده باد تابان
۷۹۶۴۶ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : مرضیه آستان تهرانی

عنوان : اصولیت اگر در کوتاه مدت بازنده باشد در دراز مدت برنده است!
نظر من کوتاه است؛آفرین به اصولیت حتی اگر یک درصدی باشی و باشیم ! چیزی کمتر از یک دمکراسی و اقعی شایسته مردم ایران نیست.
۷۹۶۴۵ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : هیچ

عنوان : خطاب به ناصر کاویانی
با سلام
جناب کمی برگرد به عقب تر فروردین ۵۸ که بقول ج.ا. بیش از ۹۹ رای دادن به نظام مقدس و اشتباه بزرگ را مرتکب شدند. بنابراین بزرگ بودن حجم یک گروه نشانه ی درستی و یا نادرستی نظر آنان نیست. ضمنا یک بار دیگر ناکارآمدی تحریم به معنی عدم حضور سر صندوق معلوم شد. شاید بهتر بود همه می آمدند و روی یک کلمه ، نماد و… توافق می کردند. تلاش در این جهت و ترغیب دیگران به شرکت تحریمی بهتر از انفعال است و زمینه کنش های بعدی را بدست می دهد. با امید به آینده
۷۹۶۴۴ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : محمد مفتاح

عنوان : شکست خورده ها!!!
آقای تابان ِ عزیز
در این انتخابات و در این گوشه از دنیا،کسی برای شکست ِ کس یا کسانی وارد کار زار ِ انتخاب نشد،هدف اما از شرکت،مهار زدن به تفکری سیاه و تاریک و خواهان بگیر و ببند و به مسلخ کشاندن هر گونه دموکراسی و آزادی و آتش زدن بر ایران و ایرانی بود،بعد از اعلام نتایج،مردم فقط به پاس موفقیت ِ نظر ِ خود،جشن مختصری گرفتند،نه فحشی دادند نه طرف ِ مقابل را له کردند و……………
البته هستن کسانی که خود را شکست خورده و مغلوب میپندارند،آنان کسانی نیستند جز وابستگان و مبلغان و طرفداران نظامی که در قامت “رئیسی” جلوه کرده بود.
راستی شما چی؟
شما خود را شکست خورده میپندارید؟
۷۹۶۴٣ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : ایکاروس

عنوان : نبرد نابرابر
رفیق تابان
ما جنگ با حکومت خون و تاریکی را نباخته ایم. ما در یک نبرد نابرابر در این “انتخابات” شکست خوردیم. ما از لشکری به رهبری ولی فقیه و فرماندهانش با تمام امکانات و نیروهای سرکوبشان و ابزارهای تبلیغاتی خود که از رسیدن صدای ما به توده ها جلوگیری می کند و سیاهی لشکر متوهم ۴۱ میلیونی اش شکست خوردیم. ولی صدای ما خاموش نیست. صدای ما رساتر شده است. آری “ما راهمان را از میان امواج و توفانها باز خواهیم کرد” همچنان که در سال ۵۸ تعداد ما ۲ بود ولی با تمامی فشارها و سرکوبها و قتل و کشتارها تعداد ما امسال به حدود ۳۰ رسیده است. تحریم بر خلاف نظر متوهمین نه تنها انفعال نبوده بلکه باعث عمیقتر شدن شکاف در حکومت و رشد بیشتر جبهه انقلاب شده است. فراموش نکنیم که ترس و وحشت از جبهه تحریم بود که باعث گردید تا روحانی صدایش رادیکال تر شده و به قول سردمداران حکومت خون و تاریکی، تیغ بر نظام بکشد. امروز انگشت جوهری نشانه پیروزی نیست بلکه اثر انگشت و ردی است که از این حکومت سیاه بر وجدان خود می گذاریم. همچنان که متوهمین سال ۵۸ شرمسار و آزرده.
۷۹۶۴۲ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : کریمی

عنوان : بیگانه با جانمایه آزادی
نوشته زیر را چندی پیش برای سایت اخبار روز فرستادم که گویا مورد پسند نبود:علی
بیاید باور کنیم که انسان ایرانی با جانمایه آزادی اگر نه بیگانه که هم خانه نیست، گر چه آن را هر از گاهی کنار گود یا گورش، جار می زند و سینه چاک می کند. طیفی، از آزادی ، گردش بی امای سرمایه و کالا را می فهمند، و پاره ای از آن، فرصتی تا بی سر خر، سر در لاک، خر خود را برانند و خوش باشند. اسم رمز بقا و بهروزی و پرواری ، برای هر دو ، یا همه، در نیفتادن با قدرت ، دین و ایمان حاکم است. خرد و از آن مهم تر ، وجدان این انسان در هم زیستی با خرافات، سنت و آسیب های تاریخ تحریف شده ی خویش است. انسان ایرانی دارای دو گذشته است، یکی پیش از اسلام که از آن کم می داند و به آن افتخار می کند، و دیگری پس از اسلام، که از آن بسیار می داند و از آن شرم نمی کند. چنین آدمی در خلوت خود و با دوستان هم، راوی روایت های حکومت و صاحبان قدرت است. با اینکه می داند دولت مردان دروغ می گویند و هر حیف و میلی میلیاردی را حاشا می کنند. از آنان بیزار است، اما همدستی با آنان سودآور تر از آن است که از همپالکی بودن و هواداری دست بر دارد.او می داند که می تواند با آنها معامله کند. چون خودش اهل بخیه و وصله پینه است. با وجود غرور و خود بزرگ بینی، به هنگام کمترین مشکل، گروهبان را “جناب سروان” و هر ناکسی را مهندس و حاج آقا خطاب می کند. برای اینکه برای او هر وضعیت واقعا موجود، می تواند به فراهم شدن یک فرصت برای پیش افتادن و در بدترین حالت، خریدن مهلت کمک کند. این آدم فشار سیاسی و اجتماعی حکومت را تا جایی که به منافع شخصی اش زیان نمی رساند به جان می خرد، زیرا خردش را خرج دخل و خرج بازار می کند. تاریخ او تاریخ اختراع ناجیان و دمسازی با حاکمان است. او از فضایی مصیبت بار که بی سر و صدا، دارد میان گسترده تر می شود، چیزی نمی داند یا نمی خواهد بداند. شرایط آشوبناک و خشونت باری که میان ما و تمامی جنبه های زندگی فراگرفته،و این فضا با بد بینی، تن پرستی، ناامیدی و از همه بدتر سرخورده گی، دارد نفس نسل ها را می گیرد و چشم انداز برون رفت از نابسامانی و تیره روزی را دور از دسترس می نماید. وضعیتی ناگوار که ما را از بازگردانیدن وشرایط خوشایندهمگانی نا امید می کند.
ما داریم تاوان نا همدلی و فهم جهان با خردورزی، و بازایستادن از داوری های جهانشمول را ، با کاهش سقف مطالبات شخصی اجتماعی، و سیاسی و اشتیاق اندیشیدن با مغز خودمان را می پردازیم. خوش داریم خودمان را به دست آنهایی بسپاریم که گویا برای کشف و اختراع راهکار و رسم و روال زندگی ما، به دنیا آمده اند. خودمان را به نشنیدن، ندیدن و نمی دانم های و ضعیت موجود، و زیر سبیلی در کردن اهانت و پرخاشگری آشکار و در لفافه ی قانون عادت داده ایم. به دیگر سخن پشت یا پس چیزی پنهان می شده ایم تا شاید آبها که از آسیاب افتاد، باز ما برنده ی بازی یا دستکم، با زیان کمتری داده باشیم.زبان زمخت کارگزاران حکومت را با چاشنی طنز و بی مایگی برای خود و دیگران شیر فهم و پذیرفتنی می کنیم. همه آرام آرام به زبان زرگری رژیم و زرادخانه رسانه های داخل و خارج خو گرفته ایم که کار هدایت و رهبری ما را در دست گرفته اند. کردار و گفتار و نوشتارمان بیشتر، لفت و لیس کردن وضعیت موجود است و هر چه پیش می رویم، بی قواره گی و واپس ماندگیش ژرفتر و گسترده تر می شود. فراورده های فرهنگی و به ویژه شعر و رمان ما ، بیشتر نمایی ناشیانه و ناماندگار از وارفته گی است تا بازگشایی تنگا و زمینه های هستی انسان در چنبره ی بحران
۷۹۶٣۷ – تاریخ انتشار : ٣۱ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : نادر

عنوان : ۹۹ درصد
ناصر کاویانی. تو میتوانی مفتخر باشی که همیشه دنبال ۹۹ درصد بیفتی. بیگمان در سال ۵۸ و در اوج توهم به خمینی تو جزو ۹۹ درصد کذایی جمهوری اسلامی بودی، یا در ۱۹۳۲ مفتخر به حمایت از فاشیستها.
۷۹۶٣۴ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : نادر

عنوان : روشنفکر!
اقا یا بانو رسا قسبط، بیان سخیف شما در سلطنت طلب یا عامل سعودی خواندن هواداران تحریم اگر دنائت و بذذاتی در آن نهفته نباشد – که حتما چنین هست – از افق پست نگاه شما نشات میگیرد و الا جنبش تحریم که به درازای عمر جمهوری اسلامی قدمت دارد را با این کلمات بی مایه تان توصیف نمی کردید. نمیدانم شما کدام اثر کلاسیک!! را می گویید، البته بعید میدانم که یک کلاسیک مارکسیستی را هم برای سرگرمی تورق کرده باشید، اما هر اگر خوانده بودید که وظیفه روشنفکر چپ و مارکسیست که ما به آن مفتخریم نقد بی رحمانه و عدم دنباله روی از جنبش خودبخودی است. لطفا این افاضات را در سایت های معتدل شمالی و جنوبی و اصلاحاتی خرج کنید.
۷۹۶٣٣ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : ناصر کاویانی

عنوان : حتی اگر ۹۹ درصد مردم هم بگویند؟
ببخشید ولی یاد این گفته آقای خمینی افتادم که در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۶۰ بیان کرده و فرمودند: «اگر تمام مردم موافقت کنند، من مخالفت می کنم!!!! فاعتبرو یا اولی الابصار.
پیروزی مردم مبارک باد.
۷۹۶٣۲ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : امیر ایرانی

عنوان : مرده ریگ و
این حس وارث بودن، می تواند ویرانگر نیز شود
۷۹۶٣۰ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : امیر ایرانی

عنوان : سکتاریسم و سکتاریست ها
گاهی وقت ها سکتاریسم می تواند چنین معنی شود:
من منم؛
هیچکس من نیست؛
من با غیر، غیرم؛
چون من منم؛
پس باید:
من برای همیشه من بمانم!
۷۹۶۲۹ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : جمشید برومند

عنوان : دموکراسی یعنی از راست تا چپ زیر یک سقف
برای آقای سیامک رهگذر
نگارنده نیز به حق مشارکت بدون قید و شرط شهروندان برای انتخاب شدن و انتخاب کردن در تمام نهادهای اجتماعی و در تمام سطوح معتقد است. امیدوارم روزی شاهد آن در خانه، مدرسه ، دانشگاه ، کارخانه ، اداره و همه جا باشیم. امیدوارم گفتمان حول نقض حقوق بشر در تمام زمینه ها بخصوص انتخابات در ایران به طور دائمی ـ نه مدتی پیش و پس از انتخابات ـ ادامه داشته باشد .
آقای رهگذر اگر یک چیز مقدّس است همانا آزادی است برای آن باید خیلی کار کنیم.
نه حکومت گذشته توانست و نه این حکومت می توانند حق حضور و زندگی دگر اندیشان را نادیده بگیرند . اینها نیز به همان سرنوشت سلف خود محکومند. دگراندیشان یعنی تمام کسانی که مثل مشروعه خواهان نمی اندیشند.
ببینید ، آزادی بیان در ایران برای خیلی ها نیست حتی برای بعضی از خودیها ! پس تکلیف حکومت روشن است. اما در عصر انقلاب اطلاعات باید ببینیم چرا ما نحله های مختلف در خارج از کشور نه فقط چپ ها نتوانسته ایم الگوی بهتری از تساهل و تسامع از خویش نشان دهیم تا میلیونها ایرانی که از ایران به خارج میایند و یا آثار ما را در رسانه های اجتماعی مطالعه می کنند با دنیای بهتری نسبت به ایران مواجه شوند . اگر چنین شود حکومت اوباش و لومپن ها نمی تواند با رسانه های آن چنانی خود و مطبوعات محمد قوجانی ها و نادری ها برای ایران ” تاریخ ” بنویسند و نقش تمام کسانی که برای آبادی و آزادی ایران تلاش کردند را تحریف کنند.
از خودمان شروع کنیم و با حفظ مواضع و آرمانهای خود دیگران را تحمل کنیم تا آنها نیز متقابلا ما را تحمل کنند. تا این اجرا نشود نگارنده امیدی ندارد که حکومتیان “عقب نشینی ” خواهند کرد یا “دموکرات” خواهند شد. مشروعه خواهان همین هستند که می بینیم رقیق ترین آنها ملی ـ مذهبی ها هستند که می توان آنها را با دموکرات مسیحی ها یا لیبرال مسیحی های آلمان و ایتالیا مقایسه کرد. باید به این فکر کنیم که چگونه باید نیروهای مذهبی ، ملی ، دموکرات ، لیبرال و چپ در ایران آینده با هم همکاری و همراهی کنند تا دموکراسی در ایران پا بگیرد؟ این را باید در خارج از کشور شروع کرد. در این باره بحث کنیم.
۷۹۶۲٨ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : بهنام باغبان

عنوان : فقط ماهی مرده در جریان اب حرکت می کند!
فقط ماهی مرده در جریان اب حرکت می کند.
رفیق دست مریزاد و خسته نباشی!
سر به بالا می گیریم، با افتخارمی گویم، من به دیکتاتور نه کفتم، به انتسابات نه کفتم. به جنایت کاران نه کفتم، به دزدی نه کفتم، به کشتار نه کفتم. به دروغ گو نه کفتم، به بولشیت سیاسی نه کفتم.
من وجدان و پرنسب ها ،،،خود را به سیاست نفروختم.
با وجدان راهت هم می خوابم. یک لحظه هم پیشمان نیستم و تردید هم ندارم.

پیروز باشید!
۷۹۶۲۷ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : فریبا علیخانی

عنوان : آرزو
ببینید دوستان نمی دانم دلیل این اقرارنامه نوشتنها چیست؟! شما نه این دو تا تیم را قبول داشتید و نه این بازی و مقرراتش را. پس چرا حالا بایست بیائید و اعلام کنید “ما شکست خورده ایم؟! اگر شما یک تیم بودید و به اندازه ی کافی تلاش و فعالیت کرده بودید و تعداد طرفدارانتان چشمگیر بود، تازه می توانستید به فکر شرکت در یک بازی انتخاباتی بیفتید. اگر به تیم شما اجازه ورود به مسابقه را نمی دادند آنگاه شما می توانستید با تلاش و کوشش خود و هوادارانتان گرداننده گان مسابقات را مجبور کنید که حضور شما را در اینگونه مسابقات بپذیرند. تازه آنگاه هم با تلاش و کوشش و استمرار سعی می نمودید اندک اندک با افزودن بر هوادارانتان بتوانید جایگاه مناسب وزنتان را در جامعه پیدا کنید. حال که نه تیم دارید و نه طرفدار تیمی هستید نتیجتا ً ناظری هستید که صرفا ً از آرزوهایش حرف می زند. حال که نه پشت دارید و نه مشت لطفا ً آرزوهایتان را بگونه ای باور نکنید که برایتان موضوع حیثیتی شود.
البته حتما ً بهتر از من می دانید که برای شیرین شدن دهان صرف حلوا حلوا کردن کافی نیست! بایست کاری کرد.
تازه آنها که به اصطلاح تیم دارند سه هفته تمام رفتند و آمدند، نشستند و برخاستند، گفتند و شنیدند نتوانستند به یک تصمیم مشخص برسند و دست آخر هم برای خالی نبودن عریضه چیزکی گفتند که کاش نگفته بودند، آنهم یکروز مانده به انتخابات! خب البته آنها عادت دارند چون سالهاست که به همین سندروم دچار هستند و چون می دانند کسی گوشش بدهکار حرفهای آنها نیست زیاد خودشان را ناراحت نمی کنند و موضوع را چون شما حیثیتی نمی کنند.
البته دوستان می توان آرزو داشت همانطور که ۱۶ میلیونی که در این انتخابات شرکت نکردند آرزو دارند.
۷۹۶۲۴ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : همایون

عنوان : زنده باد روشنفکر
جناب Resa Kaspet؛ یعنی شما دوست دارید مردم ایران تقسیم به دو دسته بشوند، یک دسته بروند دنبال رئیسی و یک دسته دنبال روحانی؟ چرا این قدر نسبت به صداهای دیگر در جامعه حساس هستید و سعی می کنید نفی اشان کنید. چرا می خواهید همه چیز را در خود حل و هضم کنید. این نشانه ی یک پوپولیسم خطرناک است که حتی می تواند تا فاشیسم هم امتداد یابد. چرا باید یک جمعیت پانزده میلیونی را نفی کنید و نبینید و نشنوید؟ آقای تابان کدام آفتاب را نفی کرده است جز این که برای رای دهندگان هورا نکشیده است؟
آن طور که متوجه شدم شما اینجا روشنفکر را به عنوان منفی به کار برده اید. نمی دانم کجای کارید. اما ما هر چه می کشیم از کم بودن همین روشنفکران آگاه در کشورمان است که در برابر مستی عمومی و توده ای بیاستند، وگرنه چیزی که فراوان داریم همین توده و امت است که هر چهار سال یک بار یک سیلی آبدار هم زیر گوش رهبر فرزانه می گذارد و آب از آب هم تکان نمی خورد!
۷۹۶۲٣ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : سیامک رهگذر

عنوان : بین آزادی و عدالت کدام را انتخاب میکنید؟
اگر مرا به انتخاب بین عدالت و آزادی مخیر کنند من آزادی را انتخاب می‌کنم. چرا که در یک جامعه آزاد غیر عادلانه، من آزادی دفاع از عدالت را دارم، ولی در یک جامعه که به نام عدالت، آزادی مرا گرفته باشند، اگر عدالت محقق نشود من آزادی اعتراض را هم ندارم! از کارل پوپر
با تشکر از جناب تابان در استواری اش برای دفاع از انتخابات آزاد که به گفته همیشه درست ایشان تنها در یک شرایط کاملاً دمکراتیک ممکن است و غیر از آن یاوه گوئی است! در رژیمی آخوندی که آزادی بیان نبوده و آزادی اعتراض نیست تا گروههای چپ صدای خود را به گوش مردم برسانند و حتی یک هزارم امکانات رژیم در اختیار مخالفینش نبوده و نیست مسابقه ای عادلانه نمیتواند بوقوع بپیوندد وقتیکه داور مسابقه ( رهبر خبیث ) هم پیشاپیش نتیجه بازی را به نفع طرف تیم مقابل که نوکران رژیم ملاها باشند اعلام کرده که قرار است کدام تیم برنده بازی انتخابات شود. حرف از “شکست” خوردن تحریمیها زمانی صحت دارد که ما از شرایط و امکانات برابر برخوردار وده باشیم و اگر آنوقت نتوانیم مردم را آگاه کنیم و صدایمان را به گوششان برسانیم بعد میشود گفت آری ما نتوانستیم مردم را متقاعد کنیم و در بازی انتخابات باختیم. وقتیکه همه رسانه ها زیر کنترل و هدایت دستگاهای خود رژیم ملاهاست و هرگونه صدای مخالفی خصوصاً چپ را در نطفه خفه میکنند چطور میشود یک اقلیت مثلاً چپ به اکثریت تبدیل شود؟ رژیم ملاها اگر از مخالفینش وحشت ندارد فقط یکروز قبل از انتخابات صدا و سیما را در اختیار مخالفینش بگذارد تا مردم از حقایق و شرایط و اوضاع اسفناک کشور با خبر شوند آنوقت خواهید دید چه کسانی شکست خواهند خورد. دردناکتر از شرکت مردم در انتخابات پوشالی حضور زنان ایرانی با حجاب اجباری شان است که به علامت پیروزی یا ویکتوری جلوی دوربینهای غربی برای آخوند روحانی سر و سینه میشکنند؟ وقتیکه آزادی نباشد تا بشود مردم را آگاه کرد با مصیبت بی عقلی چنین زنان نادان روبرو میشویم که حتی از خودشان نمیپرسند که آیا این آخوندها نبودند و نیستند که آنها را به اسارت و زنجیر اسلام عقب مانده گرفتار کردند؟ مگر در حکومت اسلامی جائی برای برابری حقوق زن و مرد هست یا میتواند باشد؟ نه! ذات اسلام اصلاً با دمکراسی مطابقت دارد؟ نه! این قبیل زنان آنقدر نادان و بیخبر هم هستند که نمیدانند ایده حجاب اجباری زنان را خود همین ملا روحانی که برایش رای میدهند پیشنهاد و تصویب کرد که سندش در سخنرانی او در این ویدئو زیر است:
– http://iranianuk.com/۲۰۱۷۰۵۱۵۱۲۳۲۵۶۰۱۹//روایت-روحانی-از-چگونگی-اجباری-کردن-حجاب-دراوایل-انقلاب
۷۹۶۲۱ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : Resa Kaspet

عنوان : روشنفکر
روشنفکر شاخ و دم ندارد. (منتشر میشود؟ )تکرار همانیست که بارها در آثار گوناگون کلاسیک وهمعصر خواندهایم.آفتاب هم اگر بی خواست او طلوع کند نفی اش می کند.باران بیا ببرش!آیا مدرک بهتر از این نوشته میتوان برای دلیل ناکامی روشنفکر ایرانی در گذرگاه امروز تاریخ یافت؟در ضمن آقای تابان عزیز اگر تحریمی هم بود به میمنت بدخوابی والاحضرت بی تاج وتخت بود و خرج داارهای سعودی.شق القمری نکردید!
۷۹۶۲۰ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : بنده خدا

عنوان : سکتارسیم
در جواب آقای بهمنی من هم فضولی می کنم. سکتاریست یعنی کسی که با موج نمی رود. در ایران به جمهوری اسلامی نه می گوید، در آمریکا به ترامپ رای نمی دهد، در عراق در انتخابات ۹۹ درصدی صدام حسین شرکت نمی کند. و… به این طور آدم ها می گویند سکتاریست!!
۷۹۶۱٨ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : نادر

عنوان : بازتولید توهم
کسانی که سالهای ۵۷ تا ۵۹ را به یاد می آورند می دانند که ما زیر آن توهم خرد کننده و در برابر کاریزمای خمینی مقاومت کردیم و شعله آگاهی را زنده نگه داشتیم. هزاران قربانی دادیم، به زندان افتادیم و شکنجه شدیم اما باز هم از راه آزموده و نه گفتن به توهم مفتخریم.
۷۹۶۱۷ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : منصور بهمنی

عنوان : سکتاریسم
با سلام و احترام
لطف میکردید و کمی مشخص تر صحبت میفرمودید.هیچکس مجبور به شرکت در انتخابات نبود و شما دست کم شاهد بودید قریب به اتفاق هنرمندان و دانشمندان مطرح کشور ،پای صندوق ها حاضر شدند. در خارج از کشور نیز چنین بود.واقعاهیچکدام به عقلشان نرسیده که با عدم شرکت،بیشتر تأثیر گذارند؟
راستی ممکن است سکتاریسم و سکتاریست را تعریف و مصداق های آنرا نام ببرید
۷۹۶۱۴ – تاریخ انتشار : ٣۰ اردیبهشت ۱٣۹۶       

https://akhbar-rooz.com/?p=8958 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x