پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

به رفقای چپ! – ف. تابان

بیشتر از سی ساعت از مناظره ی سوم و آخر کاندیداهای ریاست جمهوری می گذرد. مناظره ای که به یکی از بزرگترین افشاگری های تاریخ جمهوری اسلامی در برابر میلیون ها بیننده تلویزیون تبدیل شد. مناظره ای که برگزیدگان حکومت تا توانستند پرونده های فساد، دزدی، زد و بندها و جنایت های یکدیگر را به میان کشیدند، مناظره ای که در آن رئیس جمهور کشور، رسما زد و بند با رفیق سابق و رقیب امروز خود و پرده پوشی بر پرونده ی جنایت و دزدی های او در شورای امنیت ملی را «مردانگی» خود خواند!
بعد از این مناظره، دو طرف از طریق رسانه های همگانی خود و شبکه های اجتماعی درصدد برآمده اند که خود را «پیروز» این مناظره نشان دهند و با برجسته کردن دزدی ها و فساد و زد و بندهای طرف مقابل، بر دزدی ها و فساد و زد و بندهای کاندیداهای خود سرپوش بگذارند.

در چنین شرایطی که هنوز تبعات این مناظره و افشاگری های آن داغ است، به نظر می رسد بیش از همه وظیفه ی احزاب و گروه ها و سازمان ها و افراد چپ است که پا پیش بگذارند و در برابر تحریف حقیقت بایستند و بر این واقعیت پافشاری کنند، که چپاول و دزدی و زد و بند و جنایت، مشخصه ی و ویژگی این حکومت و همه ی جناح های آن است و نه برگزیدگان حکومت که دستشان در این فسادها و جنایات است شایسته ی ریاست جمهوری در ایران هستند و نه خود حکومتی که غرق در فساد و جنایت است، شایسته حکومت کردن بر مردم ایران است.

خود آن ها موقعیت کم نظیری را به دست ما داده اند. اگر قرار است فعالانه در عرصه ی «انتخابات» مشارکت کرد، اگر قرار است در وسط میدان سیاست بود، اکنون باید هر چه بیشتر از این فرصت استفاده کرد و بی لیاقتی و فساد و جنایت حکومت اسلامی و لزوم استقرار یک حکومت مسئول و پاسخگو را یادآوری کرد.

سکوت سازمان ها و احزاب و افراد چپ در برابر این افشاگری ها و فسادهای گسترده ای که برگزیدگان حکومت به آن اعتراف کرده اند تعجب برانگیز است. همدست شدن احتمالی کسانی از ما که بخواهند همراه با هواداران جریان «اعتدال» بر فساد و جنایت یک دسته از حکومتیان سرپوش بگذارند، توجیهی نمی تواند داشته باشد. چپ ها باید در پیشاپیش سیاست اعتراض به فساد و جنایت و زد و بند کاندیداها و کل حکومت اسلامی قرار بگیرند.



     از : محمد امین محمدپور

عنوان : به نظر پایین
واقعیت ( حقیقت ) را می توان کشف کرد و فهمید…
بله امیر ایرانی، درست است. برای همین هم هست که پشت کلمه پنهان شونده ها و رژیم های که همیشه جیره خوار دارند و دهن درازی برای حرافی می ترسند.
۷۹٨۰۵ – تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۶       

     از : امیر ایرانی

عنوان : بعضی نظرات
آنطوری که گفته شده:« از آنکه مدعی یافتن حقیقت است باید ترسیدو…»
واقعیت را می توان کشف کرد و فهمید اما …
۷۹۵۷۰ – تاریخ انتشار : ۲۹ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : محمد امین محمدپور

عنوان : تشکر از آقای تابان
«آن‌که حقیقت را نمی‌داند نادان است، آن‌که حقیقت را می‌داند ولی انکار می‌کند تبهکار است.» برتولت برشت
۷۹۵۵۶ – تاریخ انتشار : ۲٨ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : مزدک زمانی

عنوان : نگاهتان به داخل کشورباشد
من درحال حاضرکاری باچپ وراست ندارم ولی ای کاش دیروزدراصفهان بودیدوملت نجیب ورنجدیده اصفهان رادرمیدان نقش جهان میدیدید.
۷۹۴۵۶ – تاریخ انتشار : ۲۵ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : بهنام باغبان

عنوان : اقای کمال حسینی ، چه کسی خاک می پاشد؟
اقای کمال حسینی ، چه کسی خاک می پاشد؟

اگر در اورپا هم فساد باشد، اهرم های گوناکونی هست برای بستن راه برای سو استفاده اقتصادی و فساد و غیره ، حداقل مردم ازادند! ، در انتخابات ان جریان و یا حزب سیاسی و،، در فساد دست داشته” تنبه” کنند، با رای خود( عدم رای ) ان جریان و یا حزب سیاسی و،، “تنبه” کرده ، و ان جریان سیاسی از دور خارج کرده و ،،،.
البته فساد در کشورهای اورپای هم فرق دارد ،فساد در کشورهای اورپا جنوبی بیشتر رواج دارد.
با وجود ان مردم و احزاب بخاطر وجود ازادی های سیاسی ، ازادی احزاب ، و ازادی انتخابات، ( نه همانند ایران، انتسابات) با اعتراضات و انتخابات حزبی، انتخابات مجلس ، انتخابات ریاست جمهوری امکان تغیر دولت و ،،، دارند.
حداقل در هر صورت عام مردم و احزاب و سازمانهای سیاسی و غیره در بیشتر موارد واکنش و عکس العمل نشان می دهند.
اهرم دیگر وجود قوانین مختلف و کنترل “ثروت” هست . سالانه از طریق سازمانها مستقل و ارگانها مختلف و مطبوعات انجام می گیرد، فساد فاش می شود ، از فساد جلوگیری می شود و یا به حداقل می رسد.
مثلاً قانون” از کجا آوردی ؟” در بیشتر کشورهای اورپای، بخصوص در کشورها اورپا شمالی اجرا می شود.
نمونه های بسیاری می شود اورد، عکس العمل و واکنش مردم، و ارکانها و احزاب و سازمان ،،،چکونه هست ،در موارد مفاسد گوناگون.

پس بنابراین اقای کمال حسینی ، عکس العمل در اورپا ، چه مردم و چه دولت( نه بعد از ۳۰ سال) ،چه احزاب ،، با ایران فرق دارد.
حداقل تماشاگر، سیاست وا داده ،، نیست.
در ضمن شما می تواند، به آمار جهانی در مورد فساد ارایه می شود مراجعه کنید، رتبه ایران را در اورید.

رفیق تابان هم خواستار واکنش شد، شما چرا براشفته شدید؟

مقایسه ایران را با اورپا و امریکا می کنید. اگر هم مقایسه می کنید ، نصفه مقایسه نکیند. مثلاً انتخابات ازاد را با انتسابات مقایسه هم می کردید، و غیره را .
اما حالا چرا در کشور ما علنی شده، فکر کنم خواست خود نظام نبوده، شاید یک دلیل اش این باشد پوسیدگی نظام را نشان می دهد، ضعف نظام،،،. به کمان من نه قدرت نظام که شما بهش متقعد هستید و نه تمایل نظام ،،،. برای نمونه چندین سال پیش خامنه ای بعد از جریان عباس پالیزدار گفت:،،، فیلته بیارد پایین
.و تهدید های بعدی بود ،،،.
همین امروز برای نمونه مراجع کنید به سخنان محسن اژه امروز،،، یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶. چقدر براشفته شدند.

موضوع فساد در نظام سالها هست در سطح کشور بین مردم جزوه بحثها خانواده گی بوده، و هست “افشا” شده هست.،،،
انکس خبر نداشت “حاجی،،،،”
۷۹۴۵۰ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : احمد مجد

عنوان : آب در خوابگه مورچگان
فواد تابان گرامی
چون دوکلمه حرف حساب در نوشته تو بود و با شناخت کلی که از کارت در اخبار روز داشتم، به نظرم نمی رسید که ضروری باشد چیزی بنویسم. ولی ناگهان چشمم به تعداد نظرهایی که در همین فاصله کوتاه ۲۴ساعته به این نوشته داده شده افتاد، متوجه شدم که نوعی «کج سلیقگی» در تیتری که انتخاب کرده یی نقش داشته است(هدف ژورنالیستی که احتمالا نداشتی. به پای خودت هم که نمی خواستی شلیک کنی. می خواستی حرفت را زده باشی) باعث شده باشد که یک عده که خود را مخاطب این تیتر می دیده اند از خواب بیدا شوند!
کمتر نوشته یی را در اخبار روز خواهی یافت که تا این اندازه و در این فاصله توجهات و نظرها را جلب کرده باشد. امیدوارم من اشتباه نکرده باشم.
ولی همین واکنشها نشان می دهد که «کج سلیقگی» تو به خال خورده است. یعنی صبح آخر هفته که رفقای چپ پاک تعطیل یا پارک کرده اند و در خواب ناز تشریف دارند، تو این چرتشان را پاره میکنی؟ منظورم آنهایی است که یقه ات را بابت دو کلمه حرف حساب گرفته اند. اگر در میان کسانی که خودشان را «چپ» می نامیده اند و خود را مخاطب تو یافته اند، کسانی هستند که برای خودشان وظیفه یی هم قائل باشند. باید تکلیف خودشان را روشن کنند که بالاخره بخشی از رژیمند یا نه؟ دست کم به اندازه مردم عادی که این روزها در فضای مجازی حرفشان را می زنند، حال موضعگیری ندارند؟ اصلا چیزی به نام مبارزه و آرمانی برایشان باقی مانده است؟ اصلا مردمی وجود دارند که باید به آنها اندیشید؟ دیگر واقعا نمی توان گفت که «چپ آوازه افکند و از راست شد» وضع بعضی ها خیلی خرابتر از این حرفهاست. از خواب بیدارش می کنی. طلبکار هم هست. با کمال احترام باید بگویم: رفقا خجالت بکشید! چیزی به نام احساس انسانی شرم در شما باقی مانده است؟(مجبورم کردید که جان کلام را بگویم).
۷۹۴۴۹ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : م. ارشک

عنوان : مردم سکوت نکرده اند
جناب سیامک رهگذر و دوستان دلسوز دیگر
برخلاف تصور شما مردم ایران سکوت نکرده اند، بلکه با هشیاری و بدون قیل و قال بیهوده مترصدند تا در فرجه و فرصت بسیار محدودی که به دست می آورند انتخاب خود را به عمل آورند، که صدالبته انتخاب میان دو گزینه مطوب و مطلوب تر نیست. برخلاف تصور بسیاری از ما خیلی هم خوب طرفهای خودشان را می شناسند و می دانند که ریشه فساد از همان بیت رهبری سرچشمه می گیرد، اما فعلا چاره و وسیله ای جز انتخاب میان بد و بدتر ندارند، که البته انتخاب غلطی هم نیست. تجربه جنبش سبز و سرکوب سبعانه و بهای گزافی که پرداخت شد، راه دیگری برای آنها باقی نگذاشته است. اگر از نظرشما “جلو افتادن و مردم را برعلیه حکومت چپاولگران شوراندن” این طور آب خوردن است، پس جنابعالی و امثال شما چرا بیکار نشسته اید؟ بفرمایید این گوی و این میدان.
بادرود.
۷۹۴۴۷ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : کاوه

عنوان : داستان تازه این راه هنوز زوده، رجب و لوبیای سحرآمیز
جناب نامی شاکری
در همه این سالهای اخیر مواضع مشخص شما در حمایت از منافع دولت جمهوری اسلامی و سیاستهای نئولیبرال این دولت که بطور ویژه در تمام مواردی که نقدی در خصوص این سیاستها( بویژه در بخش درمان که ظاهرا منافع ویژه ای در این بخش دارید) صورت میگرفت شاهد حضور هتاکانه و دریده حضرتعالی بودیم.
حالا هم که رفقای چپ را به موزه تاریخ سپرده اید و اپوزیسیون مفلوک را در این ” فرآیند تکوین دمکراسی”!!!!!!!! فاقد حداقلی از محل اعراب میدانید.
براوو مستر
من حرف زیادی با شما و فرآیندهای دمکراتیکتان ندارم. اما در شرایطی که نظر رجب صفروف ! به نظر رئیسی نزدیک تر است آیا این فرآیندهای دمکراتیک شما در راستای منکوب و تحقیر و سلب روحیه مخالفین وضع موجود در جهت نشان دادن عدم تاثیرگذاری هر نوع مخالفت و بعدا اعلام ظفرنمون این یک دستی در تایید مواضع حکومت و حضور همگانی در تایید همگانی این “فرآیندهای دمکراتیک” یک وقت مواضع اسپوتنیک و رجب و شرکا را مخدوش نکند؟ از ما گفتن بود. اینطور نشود که “فرآیندهای دمکراتیک” با مواضع “جبهه مقاومت !” و باقی داستانها تعارض ایجاد کند؟ به نظر سرکار این راه هنوز زوده یا کمی دیر شده؟
۷۹۴۴۶ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : کاوه

عنوان : مواضع اصولی
فواد تابان عزیز
مواضع اصولی، منطقی، انسانی شما که با تجارب میدانی تعارض جناحهای الیگارشی جمهوری اسلامی در دهه اول که منتهی به استحاله جناح خط امام آن دوره به نئولیرالهای اعتدالی کنونی شد و دعوای بر سر سفره انقلاب ۲۰ سال اخیر شرکت سهامی دولتهای اسلامی که سطح مطالبات طبقات حامی و نان خورهای سفره انقلاب را به سطح فجیع کنونی رسانده،تایید میشود.
مشکل ما طبقات محکوم با حکومت هیچ یک از جناحهای نئولیبرال یا پوپولیست و … آن حل نمیشود. ما محکومان باید در همه ایام و از جمله در فصل مضحکه انتخابات باید به دنبال تثبیت و تبیین منافع طبقه خود باشیم.
۷۹۴۴۵ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : آزاد سیروانی

عنوان : گذرگاه آری یا نه را باید به میدان حمله تبدیل کرد
باید از بیخ کور بود که لکه های خون ولجن را بر دست و دامن همه ی کاندیداها ندید. هیچکدام نه غم نان وسفره ی مردم در کاسه ی سر دارند، نه جگرسوخته ی جان و جمال مردمند. اما باید از بیخ هم کلم در کله داشت که جنگ این جک و جانور ها را بر سر صدارت بر جان ومال مردم ندید. در این مغلوبه گرفتار فلسفه بازی هایی چون صف مستقل و هویت پاکیزه و مشروعیت و از اینگونه مباحث کارتاژی شدن، و سر خالی راخاراندن، بی شک بر تعداد آثارمان خواهد افزود اما مویی از عمر رژیم نخواهد کاست. آیا فهم
این نکته که جنگ بر سر جان و سرنوشت ماست، دشوار است؟آیا در جایی که از هر سو به جانت طمع بسته اند، طبیعی ترین و عقلانی ترین واکنش، حمله به نزدیکترین خطرو کمک به حذف جرارترین آنها نیست؟آیا امتناع ما از حمله، ما را از چنگ آنها خلاص خواهد کرد؟ این چه اخلاق و فراستی است که در کنار جنگی که بر سر جان همه است، دستمال بر داریم و دستان خود را از آلوده شدن به این جنگ کثیف پاکیزه کنیم؟ آیا واقعا ما آنچنان نیرومندیم که با عدم دخالت در این کشمکش ، قادر به هلاک همه ی آنها خواهیم بود؟ اگر چنین نیست، چرا نباید از فرصت تقابل آنها، راهی برای
تنفس و بسیج خود نگشود؟ چنین پیداست که درک این بدیهیات برای برخی از دوستان چپ، بسیار دشوار شده است. تا آنجا که عنان را به دست خیالات شاعر بسیار شاعری( که تازگی ها به قول خودش بناچار سیاسی شده است) ، سپرده اند و هر روز کارناول های ایشان را زینت بخش این سایت می کنند. تا با ماه آلوده و دریاهای آشفته و تنبان های افتاده، ناله های تنهایی را در بازار سیاست رواج دهد. دستان خونین و دندان های زهری جانیان رژیم را مردم ما خوب دیده و می بینند. آه و ناله از آن را بگذاریم برای برخی شاعران خلوت نشین. اینجا حرف بر سر انتخاب این یا آن نیست. حرف بر سر شکستن و کوتاه کردن دستی است که میتوانیم. حضور در این میدان، حمله است نه انتخاب. قطعا رژیم گلیم خود را از این میدان بیرون خواهد کشید. اما بی حضور ما سالم و با حضور ما با بالی شکسته و د ندان هایی ریخته.
۷۹۴۴۴ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : تورج رضوانی

عنوان : به سوی آینده ای با افکار روشن تر
آقای کمال حسینی به نظر شما درحزب جنایتکار جمهوری خواه آمریکا , آیا سناتور تحصیل کرده, باسواد ,سیاستمدار و….نبود که یک آدم لومپن و دلقک ,به نام ترامپ را کاندیدای ریاست جمهوری کردند…….آیا به نظر شما خامنه ای ,سپاه و…..در اطاق فکر خود نمی دانند که پلید تر از آنان, رییسی چه موجودی است…..و با اینکه رییسی از کاندیداتوری امتناع میکند اما پیشوا به او میگوید صلاح در آن است که وارد انتخابات شود….رییسی که هیچگونه کار اجرایی_دولتی به غیر از کشتار زندانیان ۶۷نداشته وسواد سیاسی ندارد. این را بدانید که پیشوا اگر هر شخصی یک در صد بیشتر بتواند نظام را حفظ کند ,او در ریاست جمهوری قرار میگیرد.همانطور که از خاتمی استفاده کرد….همانطور که از احمدی نژاد استفاده کرد… چه کسی بهتر از روحانی و ظریف و جهانگیری که مسایل مالی بیت رهبری و نظام را حل بکنند…..مشکل ما نظام جنایتکار جمهوری اسلامی نیست,مشکل ما اپوزیسون است ,که پیشوا نه تنها مردم ساده لوح ,بلکه اپوزیسون را هم بازی میدهد و بخشی از آنها را درکنار خود قرار داده است….مشکل مااپوزیسون است که در قرن ۲۱هنوز زیر آوار اصول گرایی,اصلاح طلبی,اعتدال گرای گیر کرده اند.به نیروی لایزال چپ سوسیالیست,چپ رادیکال,چپ دموکرات فکر نمی کنند….برنامه های این نیرو میتواند از ۵۵ میلیون واجد شریط رای را ۱۰میلیون رییسی,۱۵ میلیون روحانی ,۳۰میلیون را به دنبال خود داشته باشد و در آن صورت رژیم مجبور است با اپوزیسون گفتگو کند. ودر صورت نپذیرفتن ,از تحریم..اعتصابات..و ابزار مدنی دیگر استفاده کرد. ….رفقای چپ باید به خود بیایند
۷۹۴۴۲ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : جلال م

عنوان : چهره عریان و بی ماسک حامیان رژیم جهل وجنایت
وقتی نظرات افرادی نظیر نامی شاکری وکمال حسینی در دفاع از سرکردگان نظامی که همه جنایتکار هستند وهمه در تمامی جنایتهای دهها سال حاکمیت نظام جهل وجنون وجنایت شریکند(به شهادت تاریخ و اعتراف تک تک این جنایت پیشگان دربه اصطلاح مناظره انتخاباتی،همچنین توجه کنید به سخنان اژه ای جنایت کار در افشای شراکت روحانی در جنایت های گوناگون رژیم)می بینیم احساس شرم از اینکه چنین افرادی دم از چپ بودن می زنند به انسان دست می دهد.امثال آقایان شاکری و.. که از بخشی از جنایتکاران در مقابل دیگر جنایتکاران نظام حمایت می کنند ،باید بدانند که شریک جرم آنان درکشتار خاموش وهر روزه کارگران و زحمتکشان میهنمان هستند!آقایان بدانید که شما چه بخواهید وچه نخواهید در کشتار کارگران معدن یورت همدست امثال روحانی وربیعی هستید چرا که با فریب بخشهایی از مردم وترغیب آنان به شرکت در این مضحکه انتخاباتی به استمرار این نظام یاری می رسانید!آیا می دانید که سالانه چند تن از کارگران بخشهای گوناگون صنعت، ساختمان ومعدن در جای جای کشورمان در سکوت به قتل می رسند؟ مسئول مستقیم این جنایت بزرگ همه دولتهای نئو لیبرال دهه های اخیر هستند که عمدتا از به اصطلاح اصلاح طلبان واعتدالیون از دوره رفسنجانی وخاتمی گرفته تا احمدی نژاد وروحانی هستند.کمی به خود بیایید وتلاش کنید که از این دایره نحس انتخاب بین و بدتر بیرون آیید.تا کی شما می خواهید در این دور باطل بچرخید وخاک به چشم مردم بپاشید؟
۷۹۴٣۹ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : سیامک رهگذر

عنوان : در جواب به جناب کمال حسینی
پرسیدید آیا تفاوتی بین قالیباف ( خالی باف!!) و آخوند روحانی ( عوام فریب ) نیست؟ نه! چونکه اینها همه شان از یک قماشند، همان قماش شارلاتان و دروغگو و فاسد و دزد و بی همه چیز که فقط هدفشان حفظ نظام اسلامی است تا به بازار و کاسبی شان با تجارت دینی آسیبی نرسد. آیا برای شما هنوز روشن نیست که هدف از عبادت تجارت است برای این سری افراد مزدور رژیم ملاها؟ چطور وقتیکه احمدی نژاد ابله در سالن سازمان ملل در نیورک آمریکا “هاله نور” دید همه به ریش او خندیدند که این مردک چقدر خرافاتی است ولی آخوند روحانی از نور دیدن خودش صحبت میکند خرافاتی به حساب نمیآید؟ ویدیوی زیر را ببینید که آیا شما اگر طرفدار عقلگرائی هستید به چنین آخوندی که “هاله نور” دیده باید میدان بدهید؟ مشکل ما این است که ما با یک مشت مسلمانهای کلاهبردار چه با عمامه چه بدون عمامه طرف هستیم که سر و ته همگی یک کرباسند و بدون اجازه رهبر احمقشان کاری نمیتوانند پیش ببرند جز کاسه لیسی و جیب خود را پُرکردن؟ شنیدید تا حالا در طول چهار سال روحانی بعنوان رئیس جمهور حتی یکبار سیاست خارجی رهبری را زیر سوال ببرد و بپرسد برای چی سالی میلیاردها دلار صرف هزینه جنگ حمایت از اسد دیکتاتور در سوریه میکنیم آنوقت برای فرزندان ایرانی بودجه برای ساخت مدارس شان نداریم؟ تا بساط ولی فقیه و پاسداران و بسیجیها جمع نشود هرکسی در ایران رئیس جمهور شود به بن بست کاری میخورد مگر اینکه اول ساختار سیاسی و قانون اساسی ایران را تغییر دهد ولی با قدرت و خشم سران سپاه و رهبری روبرو میشود و ریشه اش را خواهند زد! حالا ببینید خرافه پرستی ملا روحانی برای فریب مردم در سخنانش:با تیتر:
بعد از احمدی نژاد اینبار نوبت روحانی شد که از هاله نور حرف بزنه.
– http://iranianuk.com/۲۰۱۷۰۵۱۱۲۳۵۹۵۹۰۶۴//بعد-از-احمد-نژاد-اینبار-نوبت-روحان-شد-که-از-هاله-نور-حرف-بزنه
۷۹۴٣٨ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : سیامک رهگذر

عنوان : در جواب به کاربر- نامی شاکری
یا جنابعالی هنوز الفبای دموکراسی را یاد نگرفتید و نمیدانید یا اینکه سرتان را مثل کبک زیر برف کردید و نمیخواهید یکسری واقعیتها را قبول کنید؟ مگر دموکراسی بدون آزادی بیان و آزادی تشکیل احزاب مختلف و گرایشات مختلف میشود که هیچکدامش در رژیم ملاها از این چیزها خبری نیست یا غیر از این است؟ نوشتید: ” اینجا در جایی که فرایند تکوین دمکراسی با شتاب در جریان است،..”. از این حرف شما حتی مرغ پخته هم خنده اش میگیرد که در یک کشور اسلامی و با حضور و نقش اسلام ( این غده سرطانی و تخریبگر ) بشود حتی دموکراسی نیم بند هم راه انداخت. رهبر الدنگ شما خامنه ای خبیث مدعی است که حکومتش “مردم سالاری” است که البته با مردسالاری اشتباه گرفته چونکه چطور ممکن است حکومتی “مردم سالاری” باشد وقتیکه بیش از نیمی از جمعیت کشور که زنان باشند از حقوق برابر برخوردار نیستند؟ حتماً دموکراسی مد نظر شما هم دموکراسی مردانه از نوع ایرانی مسخره اش هست؟ متاسفم به حال خودم که با امثال شما شدیم هموطن! اگر امثال شما حرف چهارتا آدم چپ دلسوز به حال مردم را گوش میکردید شاید به این روز سیاه حکومت فاسد آخوندها نمی افتادید؟ میگوئید در ایران رفقای چپی نیست تا صدایشان بگوش مردم برسد. خب در همین سایت جناب تابان دارد به شما میگوید راه چیست و چاره چیست ولی باز خودتان را به کری میزنید و نمیخواهید بشنوید. با داشتن هموطنان ناآگاهی مثل شماست که گرفتار حکومت آخوندها شدیم که در زندان رژیم اسلامی زندگی میکنند ولی فکر میکنند در دموکراسی و آزادی بسر میبرند. واقعاً شرم آور است که هذیان بگویند که با حکومت اسلامی بشود به دموکراسی هم رسید چونکه ذات اسلام با آزادی و دموکراسی منافات دارد و اینرا خود خامنه ای ابله هم بارها گفته که اعتقادی به برابری زن و مرد ندارد چه برسد دموکراسی را در رژیمش پیاده کند. وقت کردید کمی بیشتر خودتان را با بازی “فرایند تکوین دمکراسی با شتاب” الاف کنید ولی بهتره بروید یاد بگیرید که ساختار دموکراسی چیست قبل از اینکه دهان باز کنید و به چپها گوشه و کنایه بزنید!
۷۹۴٣۶ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : سیامک رهگذر

عنوان : جناب تابان نه تنها سکوت چپها بلکه سکوت مردم ایران هم تعجب برانگیز است!
جنابعالی نوشتید:” سکوت سازمان ها و احزاب و افراد چپ در برابر این افشاگری ها و فسادهای گسترده ای که برگزیدگان حکومت به آن اعتراف کرده اند تعجب برانگیز است.” نه تنها سکوت گروههای چپی در مقابل اینهمه افشاگری فساد اقتصادی و دزدیها و چپاول ثروت مردم ایران در لجنزار رژیم اسلامی تعجب برانگیز است بلکه سکوت و بی تفاوتی مردم ایران هم تعجب برانگیز است و بهانه ای میشود برای کسانیکه همیشه میگویند این مردم لیاقتشان بیشتر از این حکومت آخوندی نیست و سزاوارند ظلم و ستم ببینند و صدای جیکشان هم در نیاید. باور کنید اگر در هر کشور دیگری اینهمه گندکاری و فساد و دزدیهای سران رژیم افشا میشد و مردم از آن باخبر میشدند میریختند توی خیابانها و خواستار برکناری مسئولین دولت و حکومت میشدند ( مثل رئیس جمهور زن کره جنوبی که بعد از افشای رشوه خواری اش با تظاهرات مردم مجبور به استعفا شد و برایش حکم زندان صادر شد ) و چه بسا مردم انقلابی بپا میکردند تا به تغییر رژیم برسند ولی میبینم که ملت بی رگ و ترسوی ایرانی حتی صدای جیکشان که در نمی آید هیچ بلکه تعجب نکنید که با شرکت گسترده خود در انتخابات هدیه به رهبر سر دسته دزدها هم خواهند داد که بگوید مردم ایران با شرکت گسترده خود در انتخابات بار دیگر ثابت کردند که خواستار نظام اسلامی هستند و اراجیف دیگرش. بقول استاد تابان الان که گرگهای رژیم آخوندی دارند یکدیگر را میدرند و بر علیه هم افشاگری میکنند بهترین موقعیت است که اعتراض عمومی به وضعیت فساد موجود راه بیافتد و صدای اعتراض مردم در خیابانها به گوش سران همگی دزد و فاسد رژیم ملایان برسد ولی بدلیل نبودن اپوزیسیون واقعی و احزاب مختلف مخالف در ایران کسی نیست که مردم را بر علیه رژیم جمع بکند و به عمرش خاتمه دهد. گیریم مردم عادی و عامی سواد سیاسی و آگاهی لازمه را ندارند ولی آیا در آن کشور خراب شده ایران دو تا آدم چپ باسواد و با شهامت هم پیدا نمیشود که جلو بیفتد و مردم را بر علیه حکومت چپاولگران بشوراند تا حق خودشان را بگیرند؟ نمونه دیگر از سرپوش گذاری سران فاسد حکومت اسلامی را در ویدئوی زیر ببینید تا باور کنید که این بی همه چیزهای مسلمان نما چطور ثروت مردم را غارت کردند و میکنند.پرونده ای که روحانی نمیخواست درمناظره درباره آن صحبت کند چه بود؟ پرونده اختلاس دوازده هزار میلیاردی یکی از اعضای ستاد رئیسی.
– http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=۱۲۸۹۴۶
۷۹۴٣۴ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : کمال حسینی

عنوان : پرسش از ف.تابان
آقای تابان سیاست خاک پاشیدن به صورت مردم ایران و “رفقای چپ ” را در پیش گرفته است.آیا نفس مناظره و این چنین افشاگری ها نشان از تمایل خود حاکمیت برای علنی کردن فساد و از این طریق مبارزه با آن نیست ؟ آیا این مناظره های علنی حتا در بین خودی ها قدم های کوچک برای تمرین دموکراسی نیست ؟ مگر درآمریکا کلینتون و ترامپ در مناظره ها از فساد گسترده یک دیگر پرده بر نداشتند ؟ مگر در کشور های اروپایی این گونه افشاگری ها در مناظرات علنی وجود ندارد ؟…بگذریم …
آقای تابان , چند روز دیگر قرار است انتخابات برگزار شود , من از شما یک سوال دارم , مردم ایران بین ۲ گزینه روحانی و رئیسی/قالیباف باید چه کسی را انتخاب کنند ؟ میدانم شما رای نمیدهید و نمی گویید که مردم چه باید کنند , از نظر من این یک سیاست انفعالی است . آیا از نظر شما تفاوتی بین رئیسی/قالیباف و روحانی از نظر عواقب پیروزی هر یک از آنها در ارتباط با سیاست خارجی و داخلی وجود دارد یا خیر ؟
۷۹۴٣٣ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : هم میهن هموطن

عنوان : تشکر از آقای تابان
«آن‌که حقیقت را نمی‌داند نادان است، آن‌که حقیقت را می‌داند ولی انکار می‌کند تبهکار است.» برتولت برشت
آقای تابان گرامی به نکته بسیار مهمی اشاره کرده اند. اما باید گفت همانطوری که در جمهوری اسلامی جانیان و غارت گران و دزدان مردم را زیر ستم خود قرار داده اند به همان اندازه در بین اکثریت نیروهای موسوم به چپ و دموکرات و رفرمیست و تحول خواه و مدعی آزادی افراد تبهکار وجود دارند که در خدمت جنایت کاران و چپاولگران و دزدان نظام جمهوری اسلامی به شیوه های مختلف از جمله دفاع از این مهره نظام و ایجاد فضا بر علیه آن مهره دیگر فعالیت مستمر می کنند!
از طرفی این چنین افرادی سکوت مصلحتی نیز می کنند تا راه را برای خودی های نظام باز کنند و قلم و میکروفون در اختیارشان باشند و هم افراد مقیم خارج را سرگرم مسایل فرعی کنند و هم این که در خود را پشت این قبیل افراد مخفی کنند تا در روز مبادا افشا نشوند و مورد غصب مردم قرار نگیرند که توهمی بیش نیست!
۷۹۴۲٨ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : حیران

عنوان : به نامی شاکری
تکوین روند دموکراسی؟ آن هم با شتاب؟!!! نکند شما هم جزو همان هایی هستید که تابان گفته است نان خود را از این وضعیت بلبشویی اقتصادی حاکم در می آورید و اعتدالیون خارجی را شارژ می کنید؟
۷۹۴۲۵ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶       

     از : نامی شاکری

عنوان : موزه !
جناب فواد تابان عزیز!
اینجا در جایی که فرایند تکوین دمکراسی با شتاب در جریان است، ” رفقای چپ ” شما ، نه صدای کسی هستند، نه صدای کسی را می شنوند، نه صدایشان به کسی می رسد!
” رفقای چپ” شما به موزه ی تاریخ سیاسی ایران سپرده شده اند!
۷۹۴۲۲ – تاریخ انتشار : ۲۴ اردیبهشت ۱٣۹۶     

https://akhbar-rooz.com/?p=8962 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x