رسول ایراننژاد به همراه همسر و فرزندانش هنگامی که با قایق از فرانسه عازم بریتانیا بودند، در نتیجه غرق شدن قایق حامل پناهجویان جان خود را از دست دادند. فرزند ۱۵ ماهه این خانواده به نام آرتین همچنان مفقود است.
بستگان این جانباختگان در ایران تلاش می کنند اجساد آنها را به ایران منتقل کنند اما مشکل مالی دارند. روزنامه شرق در گزارش خود نوشته است:
قایق که غرق میشود پدری ۳۵ساله زیر آب میرود و بر اثر خفگی جان میدهد، در همین حین همسر و دو فرزند بزرگترش دچار ایست قلبی میشوند و طفل خردسال آنان هم در تنهایی و بیپناهی گم میشود؛ این تازهترین خبر از سرگذشت پناهجویان بیپناه در آبراه مانش است و اینبار قرعه به نام خانواده سردشتی ایراننژاد خورده است. خبر بهتآور مرگ پنج عضو یک خانواده؛ رسول ایراننژاد ۳۵ساله، همسرش، شیوا محمدپناهی ۳۵ساله، آنیتا ایراننژاد ۹ساله و آرمین ایراننژاد ششساله و آرتین ۱۵ماهه، بار دیگر وجدان عمومی را به درد آورده و مقامات کشورهای درگیر این ماجرا کرده و همچنین رسانههای مهم دنیا را به واکنش واداشته است. اخبار میگوید که این خانواده از سردشت در ایران به امید رهایی از مشقت زندگی در ایران و روزگاری بهتر در انگلیس و در کنار خانواده فامیل خود تن به مهاجرت دادند که پس از تحمل و طی راهی دشوار سرآخر به خاک انگلیس نرسیدند و در آبهای کانال مانش با زندگی وداعی تلخ کردند.
خانواده رسول ایراننژاد، روز سهشنبه، از طریق دوستی در کمپ فرانسه از مرگ رسول ایراننژاد و همسرش شیوا محمدپناهی به همراه سه فرزند خردسالشان در کانال مانش باخبر شدند. آنها سوار بر قایقی بادی شدند، تا رؤیای نهاییشان یعنی رسیدن به انگلستان، برای داشتن زندگی بهتر را عملی کنند. اما اینبار هم رؤیایشان نیمهکاره ماند. آنها که پیشتر بیش از سه بار تلاش کرده بودند سوار قطار شوند و خودشان را از دانکرک به بریتانیا برسانند، اینبار دلشان را به دریا زدند و از دریا بازنگشتند. تا لحظه نگارش این گزارش، جسد آرتین ۱۵ماهه، فرزند آخر خانواده ایراننژاد همچنان مفقود است.
تماس برای گفتوگو با برادر رسول ایراننژاد، به جایی نرسید. اما سلام ابراهیمی، دوست نزدیک رسول ایراننژاد که تلفن برادر او در دستش بود، با اعلام اینکه خانواده ایراننژاد از رسانههای داخلی به خاطر پوششندادن این فاجعه دلخور هستند، به نمایندگی برادر به سؤالات ما پاسخ داد. او با بیان اینکه خانواده ایراننژاد روز سهشنبه متوجه این حادثه شدهاند به شرق گفت: «جنازه آرتین، فرزند ۱۵ماهه خانواده هنوز پیدا نشده. ما در حال تلاشیم که اجساد را برای خاکسپاری به کشور بازگردانیم. با نماینده سردشت در منزل هم صحبت کردیم و قولهایی دادهاند، اما نماینده گفته، حدود ۳۰۰ میلیون برای انتقال اجساد لازم است و این هزینه برای این خانواده که تمام داراییشان را برای انتقال بچهها به خارج از کشور خرج کرده بودند، غیرممکن است».
ابراهیمی درباره وضعیت مالی خانواده ایراننژاد و دلیل مهاجرتشان میگوید: «رسول کارگر بود. کارگر ساختمانی و هر کار دیگری که میتوانست بکند. همانطور که میدانید این روزها زندگی سخت شده، خصوصا برای یک خانواده کارگر که یک روز کار دارند و یک روز ندارند. خانم رسول خانهدار بود. رسول ۳۵ سال داشت و سه ماه پیش کارهایشان را کردند و از کشور خارج شدند، میخواستند از کمپ فرانسه خودشان را به انگلستان برسانند، هدف نهاییشان پناهندگی در انگلیس بود». آنها چند سال پول جمع کردند و از فامیل و خانواده قرض کردند و یک خانه و زمینی داشتند که فروختند و از کشور خارج شدند. قرار بود کار که گرفتند پول مردم را بدهند که حالا جنازهشان پیدا شده».
او درباره نحوه وقوع سانحه میگوید: «آنها چند بار تلاش کرده بودند تا از طریق قطار به انگلستان بروند، اما چون مهاجر غیرقانونی بودند، تلاششان به جایی نرسید. به خاطر همین دیگر دل را به دریا زدند و خطرات را پذیرفتند. قاچاقبرها ۲۳ نفر را سوار قایقی کردند که ۱۶ نفر ظرفیت داشت و قایق اسیر توفان میشود و برمیگردد و زندگی این خانواده و ما بر باد میرود. ما از طریق یکی از اقوام که در کمپ بود متوجه این حادثه شدیم». به گفته ابراهیمی، اکنون دو قاچاقبر که هر دو ایرانی بودند هم دستگیر شدهاند.
او با اشاره به اینکه منتظر کمک دولت است، میگوید: «مادر رسول قبلا سکته کرده و الان توان شنیدن این خبر را ندارد ».
همچنین جمشید پرویزی، رئیس اداره کنسولی وزارت امور خارجه در غرب کشور، در گفتوگو با «شرق» تصریح کرد: «این داستان یک تراژدی تلخ است و باید به ابعاد مختلف آن پرداخت. انتقال اجساد هزینهای بسیار بیشتر از بلیتگرفتن و سفرکردن دارد، چراکه نیازمند این است که اجساد میکروبزدایی شوند و بعد شرکتهای کفن و دفن وارد میشوند و تابوتهای مخصوص را فراهم میکنند، سپس شرکتهای هواپیمایی باید اجساد را ببرند و فکر میکنم هزینهای که به خانواده گفتهاند دقیق است. ولی اطلاعی از قیمت اصلی ندارم، اما زمانی در مأموریتی بودم و هزینهای که برای انتقال اجساد پرداخت شد، آن زمان ۵۰۰ یورو هزینه بلیت شخصی بود، اما هزینه انتقال جسد پنج هزار یورو بود».
او در پاسخ به این پرسش که کنسولگری و وزارت خارجه چه کمکی به این خانواده میتواند بکند گفت: «همکاران ما در خارج از کشور در مرحله شناسایی اجساد و تشخیص هویت، همراهی میکنند. اما از لحاظ منابع مالی کمکی نمیتوانند بکنند. حالا یا خانواده باید مبلغی را بپردازند یا در کمال تأسف اجساد در همان محل دفن خواهد شد ».
محمدحسین مهدویان، کارگردان سینما هم، در صفحه اینستاگرامیاش تصاویری از آنیتا ایراننژاد منتشر کرد. آنیتا برای بازی در آخرین فیلم مهدویان یعنی درخت گردو تست داده بود. مهدویان در صفحه خود در این باره نوشته است: «پارسال به دنبال یافتن بازیگرانی برای نقشهای کودک فیلم سینمایی درخت گردو جستوجوی محلی مفصلی انجام دادیم. بچهها باید به زبان کردی سورانی حرف میزدند که زبان و لهجه مردم سردشت است. فقط چند شهر ایران در شمال کردستان و جنوب آذربایجان غربی به این لهجه خاص حرف میزنند و این کار را سخت میکرد. یکی از نقشهایی که در پی بازیگرش بودیم، نقش شهین دختر شش، هفتساله فیلم بود. به دختر عکس دوم نگاه کنید؛ به چشمهایش. ترکیبی است از رنج و درعینحال زیبایی و امید. این دختر یکی از چند گزینه نهایی ما بود، در کنار چند دختر زیبا و معصوم دیگر که هرکدام به امیدی خودشان را به ما میرساندند تا شاید با بهرخکشیدن استعدادشان برای چند نفری که از تهران آمدهاند آیندهای برای خود جستوجو کنند. او در نهایت انتخاب نشد و نقش به ژینا رسید؛ اما اگر تصویر دختر برایتان آشناست حق دارید.
آنیتا و تمام اعضای خانوادهاش در راه مهاجرتی پرخطر از ایران، در آبهای سرزمینی غریبه غرق شدهاند.
از روز گذشته ابراهیم و بهویژه امیرحسین که آخرین تستها و تمرینها را با آنیتا انجام داده بودند، مدام تصویر اشکهای آنیتا را مرور میکنند و غصه میخورند و من به فامیلی این خانواده فکر میکنم. چه وجه تسمیه عجیبی است! خانواده ایراننژاد.