جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

ترامپ در ماه – کیوان کابلی

دوستداران ایرانی ترامپ از ابتدا عاشق او نبودند. نقطه عزیمت آنان در راهی که به بلند شدن رگ گردن در دفاع از ترامپ رسید، مقدمتا از اینجا شروع شد که ترامپ در مقایسه با اوباما فشارهای بیشتری بر رژیم ایران اعمال کرده است و بنابراین ماندن وی در مقام ریاست جمهوری در چهار سال آینده...

باید به مردم در بند امید داد. مردم ایران باید حس کنند که می توانند روی پای خود بایستند، اپوزسیون کثرت گرای خود را بسازند و با دستان خود رژیم را بر زمین بزنند. این مهم دست یافتنی است اگر سوگواری براندازان در باخت ترامپ اجازه دهد

چه بر سرمان آمده است؟ چگونه به اینجا رسیدیم که مخالفان برانداز جمهوری اسلامی به شیفتگان ترامپ مبدل شده‌اند؟ عده ای او را دانالد شیر دل می‌خوانند و گروهی برای قدردانی از وی، اقدام به ضرب سکه ای می‌کنند که یکسوی آن کوروش و در سوی دیگر چهره ۴۵ مین رئیس جمهور آمریکا نقش بسته است.

آیا واقعا مخالفان این رژیم (لااقل آنانیکه در فضای مجازی صدا دارند) سنخیتی مشابه با ترامپیسم دارند؟ احتمالا نه و اینکه همه آنها مثل هم نیستند و هرکدام از ظن خود یار ترامپ شده‌اند. اما نقطه مشترک بیشتر آنان تب و تاب یکسویه نگری و ناتوانی در انجام ادعاهای اعلام شده آنهاست.

دوستداران ایرانی ترامپ از ابتدا عاشق او نبودند. نقطه عزیمت آنان در راهی که به بلند شدن رگ گردن در دفاع از ترامپ رسید، مقدمتا از اینجا شروع شد که ترامپ در مقایسه با اوباما فشارهای بیشتری بر رژیم ایران اعمال کرده است و بنابراین ماندن وی در مقام ریاست جمهوری در چهار سال آینده، در مقایسه با کاخ سفید نشین پیش از او که سابقه سیاست خارجی مماشاتگرانه اش در برجام انکارناپذیر است، تردیدی بجای نمی‌گذارد که ترامپ بهتر از بایدن است. بسیار خوب. این ادعا می تواند مانند هر موضوع دیگری قابل گفتگو باشد اما این نقطه شروع بحث بود و در ادامه، کار بجایی رسید که این دوستان در دفاع سفت و سخت از عقیده شان در عین کوبیدن مخالفان، کم کم شیفته ترامپ شدند.

دیگر بحث اینکه کدام رئیس جمهور از آن دیگری در برخورد با حکام ایران بهتر است، در میان نبود. دفاع از تحلیل خود، به دفاع تمام قد از ترامپ و در نهایت ماله کشی بر هر آنچه که ترامپ در گذشته دور و نزدیک انجام داده بود، تبدیل شد. در ادامه، ترامپ تبدیل شد به قهرمانی که یک تنه در مقابل گلوبالیستها، میدیای فاسد، دولتهای سایه که جهان را کنترل می کنند، کمپانیهای تکنولوژی که اطلاعات مردم جهان را در اختیار دارند، باتلاق تباهی حاکم بر واشنگتن، مافیای سیاستمدارانی که دست در خرید و فروش کودکان دارند و … ایستاده است. و هر آنکه با ترامپ مخالف است در جبهه خامنه‌ای می‌جنگد و همپالگی تریتا پارسی و لابی رژیم در واشنگتن است.

و سپس این هموطنان عزیز، مهره‌ای شدند در دستگاه دروغ پراکنی فاکس نیوز، کیواَنان، بنگاه ضد اطلاعات پوتین و هر آنچه که بتواند توجیهی بر مدعای آنان در دفاع از ترامپ باشد. این دوستان گرامی که مخالفان خود را هم جبهه‌ای خامنه‌ای می خواندند، همزبان با رادیو و تلوزیون و خبرگزاری‌های جمهوری اسلامی بوقی شدند که دروغهای بدون دلیل و مدرک ترامپ در تقلبات گسترده انتخابات آمریکا را در میان جامعه ایرانی گسترش دهند.

مدافعان ایرانی ترامپ بزرگترین دلیل حمایتشان از رئیس جمهور کنونی آمریکا را کشته شدن قاسم سلیمانی می‌دانند بدون آنکه کاری با استراتژی و عملکرد دولت ترامپ در سوریه، عراق و افغانستان و کل خاور میانه داشته باشند. گوش این حامیان ایرانی ترامپ به این گفته چهار ساله او و وزارت خارجه اش مبنی بر اینکه فشار حداکثری فقط و فقط به خاطر انعقاد معامله‌ای بهتر از اوباما با خامنه‌ای است، بسته است. گروهی از این افراد ادعا می کنند از آنجاییکه رژیم توان معامله را ندارد، در این روند سقوط می کند و جای خود را به اپوزسیون برانداز می‌دهد.

برای این افراد و دسته‌جات فرقی نمی‌کند که افغانستان به طالبان واگذار شود. آنها چشم بر روی خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، دقیقا همان کاری که اوباما در سال ۲۰۱۱ در عراق کرد، می بندند. این دوستان کاری ندارند که سیاست خارجی دولت فعلی آمریکا بدون هیچگونه نقشه و استراتژی در خاورمیانه و فقط بر اساس احساس لحظه‌ای ترامپ و احتمالا منافع شخصی او (در رابطه با ترکیه و کشورهایی که هتل دارد) تنظیم شده باشد.

ترامپ قبل از انتخابات ۲۰۱۶ تنها با دروغی مبنی بر بدنیا آمدن اوباما در کشور آفریقایی کنیا پا به عرصه سیاست گذاشت و در دوره چهار ساله خود شب و روز در پشت دوربین یا حساب توییتر خود در باره همه چیز دروغ گفت. بسیاری بدرستی او را سیاستمداری می پندارند که برای ایجاد بحران و جنجال برای پوشاندن ضعفهای خود مرتبا سنگ پراکنی می کند، دروغ می بافد، لودگی می کند، با نامگذاری‌های غیر اخلاقی مخالفانش را به سکوت وا می دارد، نژاد پرستی را تشویق و گسترش می دهد، از ابزار مذهب برای پیشبرد کارهایش بهره می برد و لیستی از این دست که تمامی ندارد. اما برای مخالفان باصطلاح برانداز هیچیک از این موضوعات مهم نیست. آنها عاشق دیوانه‌ای شده اند که سنگی پرانده و اتفاقا این سنگ به قاسم سلیمانی خورده و او را کشته است.

این مخالفان رژیم پس از استفاده ابزاری ترامپ از رویارویی با چین به یکباره متخصص خطر جهانگشایی چین می‌شوند و خدا را شکر می‌کنند که رهبر مقتدری در کاخ سفید وجود دارد که مانع اصلی در برابر تهدیدات مخرب و بالفعل دومین اقتصاد بزرگ دنیاست. این براندازان که تا چندی پیش بزرگترین تهدید را روسیه و پوتین ارزیابی می کردند، به یکباره چشمک چراغهای ترامپ به روسیه و از زیر ضرب بردن پوتین که توسط مجموعه دستگاههای اطلاعاتی آمریکا به عنوان بزرگترین تهدید معرفی شده است را فراموش می‌کنند. امتیازات فراوان ترامپ به اردوغان پس از آنکه دست رهبر اسلامگرای ترکیه برای دور زدن تحریمها به نفع جمهوری اسلامی رو می شود مهم نیست، بویژه که وکیل مدافع رضا ضراب که یکی از اصلی‌ترین افراد در این حلقه بشمار می‌رفت، رودی جولیانی است.

این براندازان که به سیاستهای مقابله با کرونای مقام عظمای ولایت و روحانی اعتراض دارند، چشم بر روی سیاستهای مشابه و به غایت اشتباه دولت ترامپ برای کنترل ویروس کرونا در آمریکا می‌بندند و مصائب بوجود آمده را تبلیغات رسانه‌های مخالف می‌خوانند بدون آنکه توجیهی برای مرگ ۲۵۰ هزار نفر در آمریکا از بیماری کوید داشته باشند.

این براندازان که گویی زوال خود را در شکست ترامپ می بینند اقدام به نشر اکاذیب می کنند، بایدن و نانسی پلوسی را در ردای آخوندی و عمامه فتوشاپ می کنند، خبر دروغ ملاقات نماینده خامنه ای با بایدن را توییت به توییت انتشار می دهند و یک دو جین از این جعلیات را در رسانه‌های اجتماعی می‌پراکنند.

این براندازان صدای پای فاشیسم در برزیل، مجارستان، لهستان و رشد گروهای نژاد پرست، ماورای راست و فاشیستی در اروپا و جهان که ملهم از ترهات ترامپ است را نمی‌شنوند. کشورهایی که خود این براندازان در صورت قدرتگیری این دسته جات، اولین قربانیان آن خواهند بود.

“چه باک که حاضرند به خاطر رهایی ملت ایران، خود را به خطر بیاندازند.” این شعار آنهاست که فقط ایران اهمیت دارد. این افراد گویی کور و کر شده اند و فقط اعتقاد راسخ دارند که اگر ترامپ بماند، رژیم سرنگون می شود. این افراد و گروهها به مردم ایران قبولانده‌اند که ترامپ ناجی آنهاست که با وجود او در کاخ سفید، حکومت ایران از طریق یک جنگ خارجی سقوط می کند. این افراد شعارهای انتخاباتی ترامپ مبنی بر مخالفت با هرگونه جنگ خارجی را برای مردم ایران رله نمی کنند. اینها مردم ایران را به حساب اینکه روزی ترامپ کاری خواهد کرد، بی حس کرده‌اند. این افراد به مردم نمی گویند که اگر برخورد ترامپ با خامنه ای مشابه برخوردش با کیم جان اونگ باشد، نامه‌های عاشقانه رد و بدل کند و او را رهبر فرزانه ای بخواند که تحت مدیریت او مردم ایران به رفاه می‌رسند، چه باید کرد؟ چه کسی مسئول سرخوردگی مردمی می‌شود که سعی کرده‌اند ترامپ را به یُمن های و هوی فضای مجازی براندازان در ماه ببینند؟

سیاسیونی که پوپولیسم ترامپ را دست کم گرفته یا می گیرند، تاثیر به غایت مخرب آن بر جامعه سیاسی مخالف رژیم ایران را نمی‌بینند. فضایی که هرگونه صدای مخالفت با ترامپ در فضای مجازی به شدت سرکوب می‌شود. گویی که توطئه‌ای بر علیه پادشاه خوبان در راس قدرتمند‌ترین کشور جهان در جریان است. این افراد شیفته یک پادشاه به قدرت رسیده شده‌اند که اصلی‌ترین کارش از بین بردن همان دمکراسیست که او را به قدرت رسانده است. این درسی است که جامعه سیاسی برانداز در حال آموختن از اعمال ترامپ است، درس به قدرت رسیدن از طریق هوچیگری، جنجال، دروغگویی و تبلیغات زهرآگین بر علیه مخالف. آیا این مد نظر جامعه‌‌ای است که از مشروطیت تا به حال در کوشش برای ایجاد دمکراسی و نهادینه کردن حکومت قانون با دیکتاتورهای مختلف چنگ در چنگ بوده است؟

آیا بایدن خوب است، مماشات نخواهد کرد و به رژیم ایران امتیاز نخواهد داد؟ البته که مماشات خواهد کرد و به رژیم امتیاز خواهد داد. “چه باید کرد” را باید دریافت. باید جلوی امتیاز دهی رئیس جمهور جدید را گرفت اما نه از طریق دورغ پراکنی به نفع ترامپ و ادعای تقلبات بی اساس در انتخابات و از بین بردن مفهوم حداقلهای دمکراسی که جامعه مترقی ایران دهها سال بدنبال آنست.

لابی رژیم در واشنگتن به تیم بایدن توصیه می کند که در کوتاه ترین مدت باب مذاکره با تیم ظریف و روحانی را آغاز کند. آنها می دانند که نمایش انتخاباتی رژیم در راه است و احتمال اینکه دولت بایدن تا بعد از انتنخاباتش صبر پیشه کند، بسیار است. آنها می‌دانند که سپاه و رئیسی برای حذف رقیب قبل از مردن خامنه ای خیز برداشته اند و همه اینها به انضمام شورشهای ناشی از جدال جناحهای رژیم، کار امتیاز دهی احتمالی به رژیم را سخت تر می کند. برانداز واقعی باید آستینها را بالا بزند و در این معادلات وارد شده و جلوی مماشات با رژیم را سد کند.

باید به مردم در بند امید داد. مردم ایران باید حس کنند که می توانند روی پای خود بایستند، اپوزسیون کثرت گرای خود را بسازند و با دستان خود رژیم را بر زمین بزنند. این مهم دست یافتنی است اگر سوگواری براندازان در باخت ترامپ اجازه دهد.

https://akhbar-rooz.com/?p=93613 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

6 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لطیف
لطیف
3 سال قبل

کدام آبان؟ از رهبر دولت آشکار و پنهان نظام قاتلین که با جان ناقابل و جسم ناقص و مغزی معیوب،زبان درازی کرد که دشمن را عقب زدیم بپرس اسماعیل!

چه بر سرتان آمده است؟ چگونه به اینجا رسیدید که خلف وعده و دستور شکستن قلمها و برپا کردن دارها و کشتار خلق عرب و کُرد و ترکمن و خونین سرای ایران و بستن دانشگاه و تصفیه و پاکسازی و تعدیل و اخراج و گزینش و کشتار سال ۵٩ و ۶٠ و ۶٧ قتلعام جنگ ٨ ساله و خوردن جام زهر را زیر سیبیل و روسری تان گذاشتید و شیفته بابا اکبر شدید؟

چگونه به اینجا رسیدید که فرمانده قتلعام تهران و بابل و قزوین و اسلامشهر و مشهد و فرانسه و اطریش و آلمان و سوئیس را سردار سازندگی و امیرکبیر دوران خواندید و به پاس قدردانی از او،اقدام به ساخت تندیسش کردید.

چه بر سرتان آمده است؟چگونه به اینجا رسیدید که چشم بر جنایات کشتار ١٨ تیر و قتلهای زنجیره ای آبدارچی موسسه کیهان و وزرات فرهنگ و ارشاد کابینه میرارتجاع و اکبر کوسه بستید و او را گاندی و ماندلا خواندید و به او لقب رئیس گفتگوی تمدنها دادید.

چه بر سرتان آمده است؟ که قتلعام دهه ۶٠ و ۶٧ و ٧٠ و ٧٨ و حصر منتظری را به ثمنِ بَخس فروختید و با میرارتجاعی همگام شدید که کشتار سال ۶٠ و ۶٧ کتمان می کرد و از قتلعام سال ٧٠ و ٧٨ اعلام برائت نکرده بود.

چگونه به اینجا رسیدید که بعد از سه دهه مبارزات خونبار ضد امپریالیستی به ناگاه سبز شدید و شعار اوباما اوباما یا با اونا یا با ما سر دادید و با میرارتجاع و همپالگی هایش عزم بازگشت به دورانی را کردید که روزی ١٠٠ نفر را بی نام و نشان می کشتند و عکسشان را چاپ می کردند و عربده بدمستی می زدند.

چه بر سرتان آمده است؟ که سال ٩٢ قتلعام روز عاشورا و تجاوز سرپایی و عماله شیشه پپسی در کهریزک و شعار مرگ بردیکتاتور و نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و جمهوری ایرانی و میردلها اگر چیز بشه ایران قیامت میشه را به فراموشی سپردید.

چگونه به اینجا رسیدید که مثل آفتاب پرستها رنگ عوض کردید و بنفش شدید برای حرامی که بانی حجاب و خواستار اعدام دانشجویان در نماز جمعه ومشاور و دبیر شورای امنیت نظام قاتلین و امضاء کننده حکم حصر میرارتجاع بوده است، خوش رقصی کردید و شعار دادید که حسن همون حسین است و انشااله مبارکش باد.

چه بر سرتان آمده است؟ که سال ٩۴ به حرامی که در دروغگویی و جعل و تحریف یک سونگری و درشت نمایی،دماغش از پینوکیو درازتر است و خودش اقرار کرده که ماله کش اعظم نظام قاتلین است،لقب سردار دیپلماسی داده اید.

چگونه به اینجا رسیدید که بع بع کنان به دُری نجف آبادی و ریشهری رای دادید و به آیت اله قتلعام لقب بی شیله پیله عطا کردید و سرهنگ دانشجو لوله کن شد رئیس محفل عیش و نوشتان.

چه بر سرتان آمده است؟ که حکایتتان شده حکایت خاتون و کنیز مولوی،چگونه به اینجا رسیدید که در سالگرد کشتار
١۵٠٠کشته آبان، ترامپ را در ماه می بینید و دل برای آیت اله بایدن می سوزانید و در لفافه مویه برای نظام قاتلین می کنید.

به راستی چه بر سرتان آمده است و چگونه قله رفیع پَلَشتی و رذالت را فتح نموده اید که کاسب تحریم و کاسب حصر و
کاسب ۴ دهه قتل و غارت و تجاوز شده اید و با وقاحت تمام دَم ازامید دادن به مَردم دَربند می زنید؟!

کدام آبان؟ از شیعیان میشیگان و سُنی های پنسیلوانیا و لامذهب های تورنتو بپرس اسماعیل!

جوینده
جوینده
3 سال قبل
پاسخ به  لطیف

آقای لطیف اینهایی که نوشتید چه ربطی به نوشته بالا دارد؟ نویسنده نقد بالا به سلطنت طلبان، بدرستی نحوه برخورد آنها را بدرستی و واقع آن چیزی که بر همگان آشکار است بازگو کردند و نه یک کلمه بیش. نمی فهمم سرکوبگری و جنایت رژیم چه ربطی به ایشان در نقدشان در حمایت کور نژادپرستانه و زن ستیزانه و پناهنده سیتیزانه و …سلطتن طلبان مدافع ترامپ دارد. معلوم است که شما هم هواخواه مبارزه منطقی و براندازانه رژیم نیستید و امیدهای واهی خود را در سبد تحریم و جنگ ترامپ و دست راستیهای فاشیست در ساقط کردن رژیم به قمار نهاده اید و این ضجه های شما از این بابت است که آینده این قمار ناکام برایتان مسلم شده است. وگرنه مبارزات در داخل کشور دلایل واقعی خود را دارد و مبارزه تا براندازی رژیم جنایتکار ادامه خواهد داشت و پیروزی فقط بدست توده ها بدست می آید.

لطیف
لطیف
3 سال قبل
پاسخ به  جوینده

امروز اول آذر است و امان از آبانی که در راهست اسماعیل.
آقای جوینده.
١- شما که جوینده ای باید ربط مطلب را بیابید!

٢- مطلبی که نوشتید چه ربطی به نوشته من دارد؟!

٣- لطفا با ارجاع به متن و ذکر مثال مشخص کنید که مطلب آقای کابلی،چه ربطی به نقد سلطنت طلبان و حمایت کور آنها از سیاست نژادپرستانه و زن ستیزانه و پناهنده سیتیزانه و « ستیزی»…سلطتن طلبان «سلطنت طلبان»مدافع ترامپ دارد.

۴- لطفا با ارجاع به متن و ذکر مثال مشخص کنید که از کجا مطلب من معلوم است که من هواخواه مبارزه منطقی و براندازانه رژیم نیستیم و امیدهای واهیم را در سبد تحریم و جنگ ترامپ و دست راستیهای فاشیست در ساقط کردن رژیم به قمار نهاده ام.

۵- لطفا با ارجاع به متن و ذکر مثال مشخص کنید که به چه دلیلی فکر کرده اید که ضجه های من بابت شکستی است که در این قمار ناکام برایم مسلم شده است.

۶- من هم مثل رهبر موقت بابا اکبری ها و میرارتجاع و ننه بزرگ شیخ رشوه گیر و آبدارچی دولت خواری طلبان و بادکنکهای سبز و بنفش و قهوه ای زییونی های رئیس دولت امنیتی می دانم که مبارزات توده ها فارغ از اینکه درونمرزی باشد یا برونمرزی،بی شک دلایل واقعی خود را دارد و مبارزه تا براندازی نظام قاتلین ادامه خواهد داشت و پیروزی فقط بدست توده ها بدست می آید؛ولی آنچه را که حرامیان نظام قاتلین نمی دانند و یا می دانند و کتمان می کنند،اینست که تجربه ٢٢ سال روشنگری و پرسشگری و افشاگری و مطالبه محوری ثابت کرده که با انگشت جوهری و شعار دادن و بیانیه نوشتن و محکوم می کنیم و آزاد بایدگردد و تحمل فشار از پائین و چانه زنی از بالا و غیروذالک،هنوز حجاب اجباری زنان،اختیاری نشده است و ورودشان به استادیوم و دوچرخه سواری و لیسیدن بستنی در معابر و شنیدن نوای ملکوتی ربنا برایشان ممنوع است؛مگر اینکه رهبر معظم دولت آشکار و پنهان نظام قاتلین و اتحادیه اروپا و موگرینی و مکرون و مرکل و جاستین ترودو و بوریس جانسون و بایدن لیبرال دمکرات همتی بکنند؛وگرنه تا اطلاع ثانوی قَمری ها و شجری ها و حجری ها و حشری ها باید دولا دولا شتر سواری بکنند و در کوچه و خیابان و میدان و کمیته و دادسرا و زندان،سرود یار دبستانی بخوانند و شعار بدهند نترسید نترسید ما همه بیمه هستیم و با انگشت جوهری عکس سلفی بگیرند و با حجاب و کم حجاب نوار نخ نما شده رای بدهید و مدارا کنید و خشونت نکنید که سحر نزدیک است را ریواندر و پلی و کپی بکنند و برای مسیح و من و تو و انترنشنال ارسال بنمایند!

٧- میدونم پذیرشش این واقعیتی که ذکرش رفت،بسیار تلخ و ناگوار است،بااینحال عدم پذیرش و کتمانش،بیانگر بی خردی نباشد،عیان کننده ضعف و زبونی است.

٨-در متن آقای کابلی،موارد زیادی را می شود برجسته کرد و نشان داد که آنچه را تقریر کرده است،به هیچ وجه مستند و دقیق و عینی نیست و حاصل ترواشات ذهنی است که ربطی به پرسش « چه بر سرمان آمده است؟ چگونه به اینجا رسیدیم» ندارد.

٩- درهرحال ممنون که نظرتان با من در میان گذاشتید و طرح پرسش کردید.

١٠- امیدوارم که پاسخم کافی به غایت باشد و شما نیز پاسخی به سوالات طرح شده بدهید.

سربلندی و سرخوشی برایتان آرزو میکنم.

کدام آذر؟ از پدر نامعلوم های سر راهی کلیت نظام قاتلین بپرس اسماعیل!

جوینده
جوینده
3 سال قبل
پاسخ به  لطیف

لطیف عزیز متن جناب کابلی اساسا در نقد سلطنت طلباست که چنان دل به ترامپ در براندازی رژیم بستند که چشم بر همه زشتیها و پلشتیهای ترامپ بسته اند اینرا به پاسخ بند سوم مطلب شما می گویم که نفی این موضوع را نموده اید. برای نمونه شروع مطلب جناب کابلی می گوید:”چه بر سرمان آمده است؟ چگونه به اینجا رسیدیم که مخالفان برانداز جمهوری اسلامی به شیفتگان ترامپ مبدل شده‌اند؟ عده ای او را دانالد شیر دل می‌خوانند و گروهی برای قدردانی از وی، اقدام به ضرب سکه ای می‌کنند که یکسوی آن کوروش و در سوی دیگر چهره ۴۵ مین رئیس جمهور آمریکا نقش بسته است.” البته مثالها در این مورد کل مطلب ایشان است. دوباره مطلب اولی شما را خواندم مثل این بود که بار اول خوب نخواندم و شاید پیشداوری به اینکه مطلبتان در مخالفت ایشان نوشته شده و ایشان را اصلاح طلب لقب می دهید و به اوست که می تازید در مقابله آنچنان نوشتم که الان با بهتر خواندن مطلب اولی شما که در ملامت مردم است که هر روز پی یکی از این اصلاح طلبان راه افتادن می باشد و نه نویسنده مقاله بالا. شاید دلیل دیگر زبان ملامتگر شما که بار منفی و انزجار در متنتان، بسیار به خواننده آسیب وارد می کند یا انتقال می دهد. درک مطلب را در حال دفاعی و تند تند رد شدن از این همه نکات منفی که از جانب شما پرتاب میشود را سخت می کند. مطمنا بار اول برداشت اشتباهی از مطلب شما کردم و حق به جانب شماست. آما ملامت شما به توده ها در آن میدان تضیقات حکومتی که هزار و یک محدودیت بر آن حاکم است را عادلانه نمی دانم. رژیم در سرکوبها و جنایات وحشیانه دهه ۵۰ و ۶۰ چنان سکوت گورستانی بر تار و پود جامعه حکمفرما نمود که فضای دهه ۷۰ و بلند شدن علم اصلاح طلبی را می شد دموکراسی کامل آن چنین رژیمی بر آورد کرد. شما نقاط ضعف توده ها را بیراهه رفتنهایشان را بی هیچ مروتی می کوبید آما برجسته گی قیامهای همین توده ها در سال ۸۸ ۹۶ ۹۸ را هم برجسته کنید که اگر اصلاح طلبی می کنند قیام هم می کنند. امروز نرم بازی توده ها با این رژیم قیام پشت قیام است. شاد و پیروز باشید رفیق

لطیف
لطیف
3 سال قبل
پاسخ به  جوینده

آقای جوینده.
نوشته اید:« متن آقای کابلی، اساسا در نقد سلطنت طلبانی است که جهت براندازی رژیم دل به ترامپ بستند و چشم بر همه زشتیها و پلشتیهای ترامپ بسته اند»

جهت روشنگری باید خدمتتان عرض کنم…

١- اگر بخواهم نظر خودم را فاکتور بگیرم و با شما همسو و نظر بشوم،باز ناگزیرم که کم فروشی و گرانفروشی نکنم و به شما یادآور شوم که اساسا چنین استنتاجی با هیچ چسبی به متن آقای کابلی نمی چسبد؛چرا که ربع پهلوی و طرفدارانشان برانداز نظام قاتلین نیستند،براندازم که باشند،باز به امامزاده ای دخیل بسته اند که کور می کند و شفا نمی دهد؛چرا که ترامپ و دستگاه دیپلماسی اش در طول ۴ سال گذشته به دفعات اعلام کرده اند که خواستار براندازی نظام قاتلین نبوده اندو فقط درصدد آنند که رجاله ها و لکاته های نظام قاتلین عبا شکلاتی و عمامه و روسری و چادر سیاه و سفید و مانتو چاکدارشان را عوض نمایند و کت و شلوار و کلاه و کراوات و پاپیون و بیکینی و سوتین به تن کنند و مثل محسن مخلمباف و کیم کاردایشان ایربگهای پس و پیششان را به نمایش بگذارند و هرچه تاکنون کرده اند زین پس بکنند؛بنابراین اعطای لقب «براندازی» به ربع پهلوی محلی از اعراب ندارد؛چرا که این حق مسلم ربع پهلوی و طرفدارانشان است که روی اسب مُرده شرط بندی بکنند،از این که بگذریم از قیاس غارت شدگان و براندازان نظام قاتلین با ربع پهلوی نمیشه گذشت،چرا که قیاس مع الفارق است،چرا که «برانداز خواندن»ربع پهلوی لطف زیرپوستی به او و توهین آشکاری است که نثار غارت شدگان و براندازان نظام قاتلین شده است؛البته این استنتاج من است،به همین خاطر از آقای کابلی پرسیدم که چه بر سرتان آمده و چگونه به اینجا رسیده اید؟!

٢- روایت آقای کابلی از سکه‌ای که ضرب کرده اند،با حکایت واقعی سکه مغایر است؛چرا که سال ٢٠١٨ یک سازمان یهودی سکه‌ای با نقش دونالد ترامپ و کورش کبیر ضرب کرده است.این سکه که به منظور تجلیل از تصمیم ترامپ در بازشناسی اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل ضرب شده است؛یک روی آن عکس دونالد ترامپ و کورش کبیر است و روی دیگرش عکس معبد اورشلیم (بیت المقدس) نقش بسته است؛در حالی آقای کابلی در سال ٢٠٢٠ ذهنیتشان را اینگونه ثبت و سند و برابر اصل زده اند که :«گروهی برای قدردانی از ترامپ،اقدام به ضرب سکه ای می‌کنند که یکسوی آن کوروش و در سوی دیگر چهره ۴۵ مین رئیس جمهور آمریکا نقش بسته است؛حالا شما خودتان بخوانید حدیت مفصل از این مجمل و پیدا کنید پرتغال فروش را !

٣- من در مواجه با متن،اصلا توجه ای به نام و قد و وزن و شناسنامه و تیپ و دکور و بَرند و گذشته نویسنده نمی کنم و لحن و نحو بیان و زبان نویسنده را فارغ از اینکه آکادمیک باشد یا لمپنی،جلف و سبک باشد یا فصیح و سنگین،تند و تیز و صریح باشد یا کُند و الکن،بفرما و بشین باشد یا بتمرگ و غیروذالک را می پذیرم و بی هیچ پیشفرض و پیشداوری ذهنی،تلاش می کنم که از لابلای خطوط موازی متن بگریزم و ساکن جهان ذهنی نویسنده بشوم و پیام قیل و قال و حالش را دریابم و شخصیت اکتسابیش را ببینم و به دور از تعصب و جزمیت و یک سو نگری،استنباط شخصی و رای و نظر و قضاوتم را طوری دقیق و مستند ثبت و سند برابر اصل بزنم که یا مقبول اهل نقد و نظر افتد یا تف سربالا نشود.

۴- من نمی دانم که شما چه تعریفی از مردم دارید و کسانی که از مردم حرف می زنند،منظورشان چیست و کیست؟
مردم از نظر من کارگران و کارمندان و بازنشسته ها و حاشیه نشینان غارت شده ای هستند که به علت فقر مادی و معنوی نه دست ستیز دارند و نه پای گریز‌.

نوشته اید:« زبان ملامتگر من بار منفی و انزجار تولید می کند و خواننده در حالت دفاعی،تند تند از خطوط رد می شود و میان این همه نکات منفی،درک مطلب براش سخت و دشوار است»

۵- با شما موافقم! آری زبان من ملامتگر است و دافعه ایجاد می کند و خواننده گاردش را می ببندند و در حالت دفاعی فرو می رود و راه گریزی جز سکوت و انگ زدن و دشنام دادن نمی یابد،با اینحال خواننده اگر خواننده باشد باید زبان ملامتگر مرا،به مستدل و مستند بودنش ببخشد وکمی صبوری و تامل کند؟!

نوشته اید:«شما نقاط ضعف توده ها را بیراهه رفتنهایشان را بی هیچ مروتی می کوبید»

۶- با شما موافق نیستم! چرا که ملامت توده ها و بی مروتی از من دور است و زمین و آسمان و روز روشن و شب تاریک گواه من است که در طول ۴ دهه گذشته هیچگاه سخنی در باب ملامت توده ها بر زبان و قلمم جاری و ساری نشده است و آنچه را که گفته و نوشتم ربطی به توده ها نداشته و ندارد و روی سخنم با حامیان و بیانیه نویسهای درون و برون نظام قاتلین بوده است که در پس فطری دست کفتار و شغال و لاشخور را از پشت بسته اند و سر سفره توده ها سینه برای نظام قاتلین می زنند

٧- حکایت قیام سال ۶٠ و ٧٨ و ٨٨ و ۹۶ حکایت آبان ٩٨ است.
آبان ۹۸ در کوچه و خیابان و میدان و دانشگاه و نیزار و با شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا…،پوست و گوشت و استخوانمان را سپر چوب و چماق و میلگرد و باتوم و تفنگ و آبپاش و زره پوش و نفربر و دوشکا و تانک و هلیکوپتر کردیم و نقاب از چهره کَرِیه حرامیان کلیت نظام قاتلین را برداشتیم و آنها را مجبور کردیم که رذالت و وقاحت و فلاکتشان را به نمایش بگذارند و تلفنها را شنود کنند و اینترنت را قطع و درب مدارس و دانشگاه ها و ایستگاه های مترو و میادین ورزشی را تخته نمایند و میرزا بنویس های داخلی و صادراتی حوزه و حجره و بادکنکهای سبز و بنفش و قهوه ای و زیتونی شان را به مرخصی زایمان و استعلاجی و استحقاقی بفرستند و از آنها بخواهند که در مورد اخبار سرکوب و دستگیری و شکنجه و کشتار غارت شدگان و براندازان دور کاری کنند و آتش به اختیار گزارشهای صوتی و تصویری فضای واقعی و مجازی را جعل و تحریف و تکذیب بکنند و حسب معمول خاک بر چهره حقیقت بپاشند و با طرح مسائل فرعی و فربینده ای نظیر حق اعتراض محفوظ،ولی اغتشاش و برهم زدن نظم و آتش زدن اموال عمومی ممنوع،متن را به حاشیه ببرند و در لفافه از سرکوب و دستگیری و شکنجه و کشتار غارت شدگان و تحریمیان و براندازان و عملکرد کلیت نظام قاتلین حمایت بکنند.
آبان ۹۸ در کوچه و خیابان و میدان و زندان و دانشگاه و نیزار و بازداشتگاه و دادسرا و دادگاه،زیر مشت و لگد و کابل و باتوم و فحش و تهدید و تجاوز،بقدر بضاعتمان آن کردیم که باید؛دستگیری و بازجویی و کشتار که به پایان رسید؛میرزا بنویس های داخلی و صادراتی حوزه و حجره و بادکنکهای سبز و بنفش و قهوه ای و زیتونی از مرخصی زایمان و استعلاجی و استحقاقی برگشتند و سه لیتری ها و دو لیتری و ١۴٠٠ های نظام قاتلین روزه سکوتشان را شکستند و با صدور بیانیه صدای آبان شدن صاحب عزای مجلس و برای گلهای پَرپَر غارت شدگان و تحریمیان و براندازان اشک تمساح ریختند و غارت شدگان و تحریمیان و براندازان شدن مهمان و نظاره گر مجلس وقاحت و رذالت و فلاکتشان.
سال ۶٠ از شعار مرگ برخمینی، سال ٧٨ از مرگ بر خامنه ای، سال ۸۸ از نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران،سال ۹۶ از توپ تانک فشفشه،آخوند باید گم بشه،رسیدیم به آبان ٩٨ و شعار اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا.

٨-نقد و نظر و انتقاد و ایرادتان را سرمه چشمم میکنم و تا دَم حیات سپاسگزار شما خواهم بود.

محبت و سپاس من را بپذیرید.

مهرداد
مهرداد
3 سال قبل

ضمن توافق با نظرات بالا در مورد هوداران ایرانی ترامپ، لازم به یاداوری یک نکته بسیار مهم و در عین حال وحشتناک در مورد ترامپیست‌های ایرانی هست که آن گرایشات به غایت نژاد ستیزانه و بعضا نژاد پرستانه اینان است. سرنگونی طلبان سلطنتی تمایل طبیعی و مستمری به مخالفت با رنگین پوستان و دیگر نژاد‌ها با ملیت‌ها در آمریکا نشان داده ا‌ند.
مهرداد

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x