سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

براندازی جمهوری اسلامی یا اسلام؟ – حسین عرب

پس از استقرار جمهوری اسلامی از چهل و چند سال پیش، مخالفان حکومت جدید با زاویه دید خود به تحلیل آن پرداخته و برمبنای نتایج بررسی، نقد خود را از آن منظر متوجه جمهوری اسلامی کرده، و نظر به اینکه، اساس منطق و جهان بینی عموم، نگرش بیناری ارسطویی است، به بینش سیاه و سفید رسیدند، و با چنگ و دندان، با تغییر تاریخ گذشته، و واژگونه نشان دادن وقایع پیشین و جاری، در صدد ایستادگی بر نظرات خود و اثبات آنها بر آمده اند.

نویسنده این سطور همیشه کوشش به خرج داده تا از مباحث انحرافی که برای براندازی جمهوری اسلامی، و سامان دهی نظام اتی دستاوردی ندارد دور مانده و از وارد شدن به آنها حذر کرده ، و در صورت احساس ضرورت مراتب را با ذکر دلیل به اقامه کننده های جنگ علیه مذهب هشدار بدهد. متاسفانه در سال های اخیر بجای شناخت عمیق تر جمهوری اسلامی و دور کردن تحلیل ها از موضع عقیدتی ، و پرداختن به فلسفه واقعی حاکم بر جمهوری اسلامی در ایران، علم دین ستیزی را برافراشته و با زور و ضرب می خواهند ثابت کنند، پیامبران فرستاده خدا نیستند، و کتب آنها جعلی و رو نویسی شده از کتاب های دیگر است.

استدلال دوستانی که در عرصه اثبات عدم ارتباط مذاهب با جهان دیگر سخن گفته یا قلم می زنند، یادآور، صحبت های احمدی نژاد است، مثلا می گفت، آمریکا معیار دوگانه دارد، استثمارگر است، و حتی به مردم خودش هم ظلم می کند. شنیدن سخنانی از این دست، مرا بیاد واقعه ای می انداخت، که برای رفتن به محلی در شرق تهران، اطلاعات را از سایت شرکت واحد گرفتم که باید در پایانه علم و صنعت سوار اتوبوس میدان امیدیه بشوم، وقتی به ترمینال رسیدم هرچه جستجو کردم، اتوبوس های امیدیه را پیدا نکردم، بالاخره از یکی از راننده ها که پشت فرمان اتوبوس نشسته بود، پرسیدم، خط میدان امیدیه کدام است، گفت همین خط، تعجب کردم، گفتم روی شیشه اتوبوس نوشته میدان شمس، گفت بله همین خطه که اسم میدان عوض شده، گفتم ، پرانتزی باز می کردید و می نوشتید “امیدیه سابق”  پاسخ داد، مدیر ترمینال اجازه نداد. رفتم پیش مدیر پایانه ، موضوع را تعریف کردم و تقاضا کردم تا جلوی اسم جدید پرانتز باز کرده و بتویسند “امیدیه سابق”، گفت احتیاجی نیست، چون این فقط برای بار اول سخته، یکبار که کسی بیاد، یاد می گیره. از جواب مدیر ترمینال می خواستم شاخ در بیارم. گفتم، ببخشید، شما به تنهایی به این نتیجه رسیدید یا با خانواده، فامیل، و دوستان هم مشورت کردی؟ مدیر ترمینال با تعجب نگاه کرد و گفت منظور شما چیه؟ گفتم این نتیجه گیری بزرگ و سختی هست که مستلزم داشتن بینش وسیع و تجربه زیادی است. گفت نه من خودم به تنهایی به این نتیجه رسیدم.

این دوستان تصور می کنند، چند میلیارد نفر که به یکی از مذاهب معتقدند، نفهمیده اند که ادیان و مذاهب اصالت ندارند و فقط اینها فهمیده اند. در یکی از مقالات ذکر کردم این ظلم بزرگ و ناجوانمردانه ای است، که عده ای از انسان ها را بت پرست می خوانند، بت سمبل یک نیروی قدرتمند است که هر کس بر حسب سلیقه خود آنرا به تصویر یا تجسم در آورده، و این به معنای پرستش آن بت نیست.

به کسانی که شناخت درستی از دلیل پیروی مردم از ادیان را ندارند، توصیه می شود کتب مقدس را به زبانی که می فهمند بخوانند، نویسنده این یادداشت علاقه ای ندارد تا وارد بحث اصالت مذاهب بشود چرا که آنرا یک مسیر اشتباه می داند، و اتفاقا مبحثی است که جمهوری اسلامی علاقمند است تا مخالفان خود را به آن سمت سوق دهد.

آرامش، اعتماد به نفس، داشتن نقطه اتکاء، فرار از ترس و کمک به کنترل ناهنجاری های فردی و جمعی از جمله دلایل تمایل به مذهب به معنای عام ، و یکی از ابزارهای تدوام بقاء و حفظ حیات انسان است

حال اگر علاقه عده ای از مردم به مذاهب را از ورود مذهب به سیاست جدا کنیم، به مبحث جکومت های ایدئولوژیک و از جمله مذهبی می پردازیم، اولین اصل در بهره گیری از ایدئولوژی در حکومت ها، استفاده ابزاری از آنها توسط عده ای چه با نیت خیر و چه با نیت بد،  در جهت منافع شخصی است. مردمی که از حکومت های عقیدتی حمایت می کنند، براین تصور هستند که هیات حاکمه مقید به اعتقادات مورد قبول مردم، می تواند خدمات بهتری بمنظور زندگی راحت تر در این دنیا، و در انتقال به جهان دیگر با بار کمتری از گناه و وزن سنگین تری از ثواب فراهم کند.

استقرار جمهوری اسلامی، با اصل ریشه ای شیعه در تناقض واضح است، چرا که شیعه براین پایه استوار است که جهان به سوی پلیدی ، معصیت، و نابودی معنویت پیش می رود، و این نابسامانی را یک نفر که امام زمان یا مهدی موعود خوانده شده می تواند رفع کند.

بنیان گذار جمهوری اسلامی می گوید، حکومت اسلامی اگر مصلحت بداند، اجرای احکام اسلام را تحریم می کند، یا در جای دیگری می گوید، حفظ جمهوری اسلامی اوجب واجبات است، آنان که اندکی عربی بدانند، معنی این سخن را بخوبی درک می کنند، که حفظ نظام از حفظ اسلام واجب تر است.

آیا ارزش های کنونی حاکم و جاری در جمهوری اسلامی، با ارزش هایی که بنیان گذاران جمهوری اسلامی پیش از استقرار حکومت فعلی برای آن سینه چاک می کردند، یکسان است. فساد مالی و اخلاقی، دروغگویی و فریب، ظاهر و باطن متناقض، و غیره از جمله این نکات است.

ایدئولوژی ها خمیر مجسمه سازی هستند که در دستان مختلف، پیکره های متفاوتی از آن ساخته می شود ، لنین، اتحاد جماهیر شوروی، مائو، چین کمونیست، پول پوت، کامبوج خمری، اردوان، ترکیه کنونی، خمینی، جمهوری اسلامی، و تا به آخر. با وجود تاثیر متقابل علت و معلول در چرخه ادامه دار، نباید به دام تمرکز بر ایدئولوژی ها ماند، و عوامل دیگر با اصل تاثیر گذاری بیشتر را از یاد برد.

اردوان در حالی برای ارزش های اسلامی یخه می درد، که با اسرائیل بده بستان خود را دارد، و در ترکیه هر فسق و فجوری که تصور شود به صورت آشکار رواج دارد. و جمهوری اسلامی، از حقوق مسلمانان فلسطین چنان دفاع جانانه ای می کند، که فلسطینیان متحیر و انگشت به دهان می مانند، که این کاسه که صد برابر از آش داغ تر است،و درست در همان زمان، چند میلیون مسلمان در چین، در اردوگاه های بازپروری فکری در حال آموزش مارکسیسم هستند، و زنان آنها را برای جلوگیری از ازدیاد نسل عقیم می کنند، و حتی اگر حامله باشند، نوزاد متولد نشده را از شکم مادرش به بیرون کشیده و می کشند، و همچنین در چچن ، کسی بر مسند ریاست جمهوری چچن نشسته، که خود اذعان می کند، عده ای از مسلمانان آن سرزمین را شخصا به قتل رسانده است.

نکته جالب در ارتباط با مخالفین جمهوری اسلامی از نوع ریشه ای و ایدئولوژیک، راه حل های پساجمهوری اسلامی است، حکومت آینده به کارگزاران مذهب اجازه استخدام در دستگاه دولت را نمی دهد، یعنی اگر کسی شغل روحانی داشت، اجازه ندارد تا در دولت استخدام شود، این گزاره خود به معنی پذیرش اصل وجود مشاغلی تحت عنوان روحانی است، اگر شخصی یک شغل دارد چرا باید به دنبال شفل دوم باشد؟ در جای دیگری این دسته از مخالفان ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی، می گویند، کلیه ساختمان های مذهبی اعم از مساجد، امامزاده ها، و مکان های مذهبی در مالکیت دولت خواهند بود. این گفته نقض غرض اندیشه های دوستان است، یعنی دولت باید برای حفظ، نگهداری، و حراست از اموال خود سالیانه مبالغ بزرگی هزینه پرداخته و تعداد زیادی کارمند به خدمت بگیرد. از طرف دیگر، یک شهروند از محل دارایی خودش می خواهد مسجد ساخته تا برای برگزاری مراسم مذهبی استفاده شود،و حتی می پذیرد که دولت پرداختی بابت ساخت و ساز اماکن مذهبی را بعنوان هزینه نپذیرد و به او مالیات بیشتری تحمیل کند، آیا دولت می خواهد بگوید سند مالکیتی که تو در دست داری باطل و من برای خود سند دیگری به نام خودم صادر می کنم.

یکی دیگر از مخالفان ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی، می گفت دولت آتی ایران به کلیه روحانیون حقوق پرداخت خواهد کرد. از شنیدن این گفته نزدیک بود دو شاخ بر کله ظاهر شود، که از جیب مردم پرداخت  پول برای گروهی که هیچ برون داد و یا ارزشی نمی آفرینند، بجز باج چه نامی برآن شایسته است.

گروه های برانداز جمهوری اسلامی، از مفاهیم و واژه هایی برای توصیف حکومت پسا جمهوری اسلامی خود استفاده می کنند از قبیل، دمکراتیک، لیبرال، لائیک، سکولار، و غیره ، که برای مردم ایران بیگانه هستند، و از وجود آنها بعنوان اوجب واجبات ذکر می کنند، که گویی این دوستان قرار است چرخ را با شکل و عملکرد بهتری دو باره اختراع کنند.

در حکومت آتی ایران، مردم نه بدنبال اختراع مجدد چرخ بهتری هستند، و نه می خواهند نظامی مستقر کنند که همه مردم و دولت ها را متحیر و انگشت به دهان کند، مردم می خواهند بتوانند زندگی کنند، یک زندگی انسانی و آسوده.

در ملت- دولت ایران آینده، کلیه حقوق و منابع مترتب بر محدوده سرزمینی ایران بصورت مشاع و مساوی متعلق به  شهروندان ایرانی است، و این شامل کسانی است که دارای تابعیت ایرانی هستند،خواه این شهروندی را نسبی یا سببی بدست آورده ، و مستقل از جنسیت، قومیت، نژاد، زبان، سن، تحصیلات، دین ، باور عقیدتی، و غیره آنها است.

مردم بمنظور اداره کشور، برقراری نظم داخلی، و حفاظت از محدوده سرزمینی ایران ، سازمانی به نام حکومت را تاسیس می کنند، که خواسته های مورد نظر آنها را به انجام برسانند، فرآیند کار و ساختار دستگاه حکومت را نمایندگان مردم را بررسی و در سندی بعنوان قانون اساسی تنظیم و به تصویب ملت

می رسد تا محدوده اختیارات ، مسئولیت ها، و وظایف حکومت را مشخص کند. در تهیه و تدوین سند قانون اساسی از تجربیات دیگر ملت ها و سوابق تاریخی بهره گرفته، و ساختار حکومت را در سه بخش مجزای مستقل از یکدیگر شامل قوای مجریه، مقننه، و قضائیه طراحی می شود. حکومت بیرون از حوزه اختیارات، مسئولیت ها، و وظایف مندرج در قانون اساسی، حاکمیتی نداشته، و کلیه امور در اختیار جامعه مدنی است که موسسین، تشکیل دهندگان و اداره کنندگان آن مردم خواهند بود، حوزه های مالکیتی، مذهبی، و اقتصادی بوسیله مردم تاسیس و اداره خواهد شد.

مردم برای اداره حکومت ، عده ای از شهروندان را برای مدت مشخص بعنوان کارگزار خود انتخاب می کنند تا در چارچوب قانون اساسی حکومت را اداره کنند (توجه شود بحث بر اداره کشور نیست، کشور را مردم اداره می کنند، افراد منتخب مردم، حکومت را برای مدت مشخصی مدیریت می کنند).

https://akhbar-rooz.com/?p=94040 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x