جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

تقابل رئالیسم با ایده آلیسم؛ جوانان اینتر در خانه سالمندان؛ درخشش ستاره کره ای

نازک بین: سایت گل مدعی شد کنفدراسیون فوتبال آسیا برای تمام مسابقات سال ۲۰۲۱ از جمله رقابت‌های انتخابی جام جهانی و جام ملت‌های آسیا، سیستم برگزاری متمرکز در کشور قطر را نهایی کرده است. تجربه موفق قطر در میزبانی این رقابت‌ها با میزان ریسک پایین در ابتلای بازیکنان و مربیان به ویروس کرونا باعث شده است تا کنفدراسیون فوتبال آسیا حالا به فکر برگزاری تمام رقابتهای سال ۲۰۲۱ به صورت متمرکز در کشور قطر بیافتد. سایت «گل» عربی در خبری اختصاصی اعلام کرد که AFC تصمیم دارد مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر که حکم مسابقات انتخابی جام ملت‌های ۲۰۲۳ آسیا را دارد، به شکل مشابه با لیگ قهرمانان آسیا در کشور قطر برگزار کند. این سایت نوشت: «قرار است دور هفتم و هشتم مرحله انتخابی جام جهانی ماه مارس برگزار شود اما در صورت عدم امکان، دور هفتم تا دهم به صورت متمرکز از ۳۱ می تا ۱۵ ژوئن ۲۰۲۱ (۱۰ تا ۲۵ خرداد ۱۴۰۰) برگزار می‌شود.» سایت گل درباره مسابقات لیگ قهرمانان آسیا هم اعلام کرد که این رقابت‌ها از ماه می و اپریل با برگزاری مرحله پلی آف و مقدماتی آغاز می‌شود. در صورت برگزاری متمرکز بازی‌ها، تیم کشورمان میزبانی مهم و تأثیرگذار در بازی با بحرین، عراق و هنگ کنگ را از دست می‌دهد.

هیچکس دومنک را دوست ندارد

ژولین لوران – ESPN: واکنش  طرفداران تیم نانت، به آمدن ریمون دومنک به عنوان مربی جدید تیمشان از سر خشم و حتی خشونت بوده است. قرارداد او تنها تا پایان فصل جاری است و نانت، فقط می‌خواهد در این مدت  اوضاع باثباتی داشته باشد. آنها پیش از دربی برتون مقابل رن در ۶ ژانویه، سه امتیاز بالاتر از منطقه سقوط قرار دارند. ۲۷ سال از آخرین حضور دومنک روی نیمکت یک تیم باشگاهی می‌گذرد. او در آخرین بازی باشگاهی‌اش مربی لیون بود. همچنین بیش از ۱۰ سال از آخرین بازی که او روی نیمکت تیم ملی فرانسه نشسته بود می‌گذرد. تیم او در آن هنگام در جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی حضور داشت. آن تورنمنت به دلیل نمایش‌های ضعیف فرانسه در زمین و ماجراهای خارج از میدان در خاطر هواداران می‌ماند. آخرین بازی آنها در آن تابستان شکست دو بر یک مقابل تیم میزبان جام جهانی بود. دومنک پس از بازی حاضر نشد با کارلوس آلبرتو پریرا، مربی تیم رقیب دست بدهد، چرا که پریرا شش ماه قبل گفته بود فرانسه شایستگی حضور در جام جهانی را ندارد و با گلی که روی خطای هند تیری آنری مقابل ایرلند به ثمر رسید به این رقابت‌ها راه یافته است.

دومنک چنین شخصیتی دارد: اکثراً اوقاتش تلخ است و هرگز چیزی را فراموش نمی‌کند. او هر چیزی که درباره‌اش نوشته شود را می‌خواند و تمامی ویدئوهایی که در رابطه‌اش ساخته می‌شود را می‌بیند. او بسیار باهوش است و قدرت سخنوری بالایی دارد. زمانی که بخواهد، فردی جذاب می‌شود و شیفته بحث است. او در سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ مربی تیم ملی فرانسه بود و هیچ‌کس به اندازه او ،عشق و نفرت بین طرفداران را موجب نشده. دومنک، با اینکه بازیکنانی مانند تیری آنری، نیکولا آنلکا، پاتریک ویه‌را و دیوید ترزگه را داشت، کارش را بسیار بد شروع کرد و فرانسه نزدیک بود حضور در جام جهانی ۲۰۰۶ را از دست بدهد. آن‌وقت دومنک می‌گفت که نمی‌تواند دو مدافع متولد مرداد را همزمان در تیمش قرار دهد! این اولین و آخرین باری نبود که دومنک با توجه به ماه تولد بازیکنان ترکیب تیمش را می‌چید.

زین‌الدین زیدان، کلود ماکه‌له‌له و لیلیان تورام برای اینکه مانع شرمساری تیم ملی کشورشان شوند، با آنکه از تیم ملی فرانسه خداحافظی کرده بودند به این تیم برگشتند و کمک کردند که فرانسه  به جام جهانی ۲۰۰۶ صعود کند. آنجا، زیدان هدایت تیم را به عهده گرفت و حتی دیگر با دومنک حرف هم نزد. فرانسه به فینال رسید، زیدان به دلیل ضربه سر به شکم مارکو ماتراتزی، اخراج شد و ایتالیا در ضربات پنالتی پیروز شد. مردم می‌گفتند دومنک نقشی در رساندن فرانسه به فینال نداشته است اما دومنک هرگز این موضوع را قبول نمی‌کرد و می‌گفت مردم برای کارش ارزش قائل هستند.

در نهایت، دوران پسازیدان برای دومنک و فرانسه سخت‌تر هم شد. پس از حذف رقت‌بار در مرحله گروهی یورو ۲۰۰۸ که در آن دومنک هرگز نتوانست تنش بین ستارگان جوان (سمیر نصری و کریم بنزما) با بازیکنان مسن‌تر (تورام، ویلی سانیول و ماکه‌له‌له) را مدیریت کند، این مربی فرانسوی در تلویزیون حاضر شد و به جای آنکه مسئولیت این فاجعه را به عهده بگیرد و توضیحی برایش ارائه دهد، در برنامه زنده از دختر مورد علاقه اش خواستگاری کرد (او بعدها گفت: من در زمینه برقراری ارتباط دچار مشکل شدم. در آن هنگام احساسی انسانی به من دست داد، در حالی که باید خونسرد و حرفه‌ای می‌ماندم)!

اما بدترین دوران حضور او در فرانسه در جام جهانی ۲۰۱۰ رقم خورد. پیروزی با گل خطا مقابل ایرلند، درگیری با آنری و آنلکا و اعتصاب بازیکنان در این تورنمنت در نهایت منجر به حذف فرانسه در مرحله گروهی شد و آنها با یک تساوی مقابل اروگوئه و دو شکست برابر مکزیک و آفریقای جنوبی حذف شدند.

بازگشت او به مربیگری در سطح باشگاه‌ها را نمی‌توان با واژه‌ای مانند غافلگیرکننده توصیف کرد. موضوع بسیار فراتر از اینهاست. هیچ‌کس انتظارش را نداشت و هیچ‌کس هم باور نمی‌کند. با این حال، والدمار کیتا، مالک جنجالی نانت، این اتفاق را رقم زد.

تقابل رئالیسم با ایده آلیسم

بدون شک پپ گواردیولا و ژوزه مورینیو، دو تن از موفق‌ترین و پرافتخارترین مربیان جهان هستند. مردانی به‌شدت باانگیزه که تفاوت چندانی در انگیزه‌های آن‌ها مشاهده نمی‌شود. این دو ابر مربی به کمک شخصیتی منحصربه‌فرد و باانگیزه‌هایی نسبتاً مشابه توانستند، قله‌های اروپایی و جهانی را یکی پس از دیگری فتح نمایند. وجود این دو سرمربی در جهان فوتبال می‌تواند جدال خوش‌بینی و بدبینی، نظریه و فرضیه و یا رئالیسم و ایدئالیسم باشد.در این یادداشت به کمک اد اسمیت، نویسنده تحسین‌شده و حرفه‌ای سایت بلیچرریپورت و کارل.آ.واگنر، نویسنده کتاب مشهور «The Art & Science of Character Analysis»، نگاهی کوتاه به شخصیت این دو مربی بزرگ خواهم داشت.

در شخصیت گواردیولا به‌عنوان یک فیلسوف، سه ویژگی برجسته مشاهده می‌شود:

 می‌داند که می‌خواهد چه‌کار کند-پس از رسیدن به شهر منچستر، زیاد طول نکشید تا او دروازه‌بانی را که در فلسفه‌اش جایی نداشت – یعنی جو هارت – از لیست تیم خط بزند. علت؟ پپ می‌خواست که شروع حمله‌ی تیم از دروازه خودی استارت بخورد و متوجه شد که هارت به‌اندازه‌ی کافی برای این امر مناسب نیست.

به استراتژی‌اش اعتماد می‌کند-گواردیولا یک هدف و چندراه وضع کرده و از بازیکنانش می‌خواهد که به همان روش بازی کنند و تحت هیچ شرایطی از هدف مشخص‌شده دور نشوند. چرا باید این‌طور باشد؟ مشخص است. او جام‌ها و افتخارات زیادی را در اسپانیا، آلمان و انگلیس کسب کرده و می‌خواهد همین راه را همواره ادامه دهد. حتی بارها شاهد بودیم که پپ چندین بازی را بدون حتی یک برد پشت سر گذاشت، اما به‌هیچ‌وجه عقیده و آرمان‌های خود را تغییر نداد و به بازیکنانش نیز این عقیده را دیکته نمود.

به بازیکنانش اعتقاد دارد-گاهی اوقات دیده‌ایم که یک بازیکن هر چه قدر هم بد بازی کند، در بیشتر بازی‌ها در ترکیب ثابت تیم حضور دارد؛ درحالی‌که به نظر می‌رسد جایگزین بهتری نیز برای او وجود داشته باشد. در بیشتر مواقع پپ گواردیولا به بازیکنانش این فرصت را می‌دهد که خودشان را اثبات کنند. هر بازیکنی فراز و نشیب‌های خودش را دارد و پپ این را می‌داند. نمونه بارز این امر، فیل فودن، محصول جدید فلسفه فکری پپ گواردیولا است. مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین بخش شخصیتی پپ گواردیولا میل به کمال بیش‌ازاندازه اوست. آرمان‌گرایی یعنی تعیین اهداف والا و دست نکشیدن از آن به بهانه‌های گوناگون. شاید از خیلی‌ها شنیده باشیم که عقل و آرمان‌گرایی دو مقوله جدا از هم هستند؛ اما این جمله هنگامی صحیح است که از اهداف آرمانی واژه منطق را حذف کنیم و در تخیلات غوطه ورشویم. مطمئن عقل، آرمان‌گرایی را محکوم نمی‌کند و محکوم کنندگان آرمان‌گرایی را باید از جرگه عقل بیرون دانست.

آرمان‌گرایی را گاهی در برابر واقع‌بینی قرار می‌دهند و در پاسخ به آرمان‌گرایان و در رد آن‌ها می‌گویند: «باید واقع‌بین بود». تضاد آرمان‌گرایی با واقع‌بینی، گاه به‌گونه‌ای تبلیغ می‌شود که خود آرمانگرایان نیز آن را باور می‌کنند و کارشان به‌جایی می‌کشد که وادار می‌شوند واقع‌بینی را نکوهش کنند؛ درحالی‌که ایراد کار در این مفاهیم نیست.

اما پپ گواردیولا راه خود را جدا کرد. ایده‌ پیروزی در  تمام بازی‌ها به روش پادشاهی و مالکیت بر زمین و باهدف ارتقا سطح کیفی فوتبال، تعریف کلی آرمان والای اوست.گواردیولا معماری ساختمانی را برعهده‌گرفته که در آن کسب برتری هدفی است که با انتخاب سبک بازی پوزیسیونی و اصل ارسال پاس‌های متعدد، راه را برای در اختیار گرفتن مالکیت توپ، همراه با پی‌ریزی حرکات تاکتیکی و تکنیکی مختلف، هموار می‌کند. ایده‌ی کلی فلسفه‌ی گواردیولا در نقل‌قولی از او خلاصه‌شده است:

«حریف را حرکت دهید، نه توپ را. آن‌ها را با پاس‌های متعدد به پرس کردن خود تحریک کنید. شما توپ را در یک سمت در اختیاردارید تا در سمت دیگر کار را تمام کنید.»

عنوان: رئیس – پراگماتیسم

کارکرد: برونگرا – شمی – فکری – داوری کننده

ویژگی‌های فکری: قدرت فرماندهی بالا، برنامه‌ریز، سخنور، تحلیل‌گر و نسبتاً خلاق

ویژگی‌های شخصیتی: عمل‌گرا (رئالیست)، رئیس، ژنرال، مطمئن به خود، ساخت‌یافته، سخت‌کوش،علاقه‌مند به تجربیات عینی، کارآمد، نتیجه گرا، هدفمند، منطقی، واقع‌بین، اجتماعی، پرانرژی، خوش‌صحبت، جاه‌طلب و مسئولیت‌پذیر

ضعف‌های شخصیتی: خود رای، توجه نکردن به احساسات دیگران در تصمیم‌گیری‌ها، عجله در کارها، بسیار مشاجره کننده و اهل بحث، استفاده از کنایه‌ها و طعنه‌های فراوان در مکالمات و عدم پذیرش کمک دیگران.

آقای خاص! همانند پپ گواردیولا، در وجود «آقای خاص» نیز سه ویژگی ممتاز به‌عنوان یک رئیس پراگماتیسم (عمل‌گرا) خودنماییمی‌کند: پیروزی، پیروزی، پیروزی!

هدف والای مورینیو پیروزی است. شاید این طرز تفکر احمقانه به نظر برسد اما شخصیت مورینیو نمی‌تواند باخت را تحمل کند و تمایل دارد پیروزی را به هر قیمتی به چنگ آورد. اگر تنها راه پیروزی در بازی، اجیر کردن یک غول دو متری برای منهدم کردن بازیکن کلیدی حریف باشد، او این کار را بدون لحظه‌ای درنگ انجام خواهد داد. او  همیشه برای هر مسئله‌ای که در مقابل ماشین پیروزی او بایستد، راه‌حل ویژه‌ای دارد.

کارت برنده خود را همیشه نزد خود نگه می‌دارد-ژوزه زیاد صحبت می‌کند. بعضی مواقع تصور خواهید کرد که او خصوصی‌ترین اطلاعات خود را با شما در میان می‌گذارد، اما درواقع صحبت‌های او تمام چیزی است که خودش مایل است بازگو کند. شخصیت او بسیار بسته و غیرقابل‌پیش‌بینی است و کمتر کسی واقعاً می‌داند که در فکر او چه می‌گذرد.

تلفیق کننده رفاقت و رقابت در تیم-ژوزه مورینیو روانشناس بسیار قابلی است. بسیاری، دانش روان‌شناسی او را از علم فوتبالی‌اش بیشتر می‌دانند. چه کسی فکرش را می‌کرد که زلاتان سرکش، زیردستان این گاوچران حرفه‌ای رام شود؟ ابراهیموویچ در کتاب “من زلاتان هستم، درباره‌ی شخصیت ژوزه این‌چنین نوشته است:

«مورینیو یک ستاره‌ بزرگ است…  او جالب است. اولین باری که ژوزه با همسر من ملاقات داشت، به او گفته بود: «هلنا، تو فقط یک مأموریت داری. برای زلاتان غذا حاضر کنی، به خواب لطمه نزنی و در نهایت او را خوشحال نگه‌ داری!» مورینیو دقیقا می‌داند که بازیکنانش چه می‌خواهند. من از او خوشم می‌آید.» مورینیو با شاگردانش همانند فرزندانش برخورد می‌کند، تا جایی که اکثر بازیکنان زیردست او، از شخصیت هنرمندانه‌اش تعریف کنند. درعین‌حال، ژوزه فضای تیم را طوری تغییر می‌دهد که حس رقابت به همراه رفاقت درون تک‌تک بازیکنان زنده و فعال باشد.

همیشه رسانه‌ها سبک بازی مورینیو را با واژه “اتوبوس” یا در بعضی مواقع، “بوئینگ ۷۷۷” همراه می‌کنند؛ اما کمتر کسی متوجه می‌شود که او تمام حرفش را درون زمین نمی‌زند، بلکه در خارج از استادیوم هم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. طرز تفکر محافظه‌کارانه و تدافعی ژوزه در زمین فوتبال، ما را به تفکری اشتباه هدایت می‌کند که فلسفه‌های تاکتیکی او بازتابی از شخصیت اوست. شاید او در زمین منفعلانه به نظر برسد، اما در بیرون از زمین و با استفاده از سلاح “رسانه”، حمله‌های سهمگینی را طراحی و اجرا می‌کند که تأثیر به سزایی درنتیجه دیدارهای آینده خواهند داشت. برای نمونه ژوزه مورینیو قبل از اولین دیدار  خود با آرسنال در اولین فصل حضورش بر روی نیمکت شیاطین سرخ، مطابق معمول تا هنگام آغاز بازی برای اجرایی کردن تفکرات تاکتیکی‌اش منتظر نماند و در بیرون از استادیوم، بازی را زودتر از موعد مقرر آغاز کرد:

«من کسی نیستم که ۱۰، ۱۵ سال در یک باشگاه بمانم، آن‌هم بدون آن‌که یک جام واقعی کسب کرده باشم. من به احساس غرور و خوشحالی نیاز دارم. واقعیت این است که من دوست دارم همه‌چیز بر وفق مراد پیش برود و من سال‌های زیادی اینجا بمانم.» از این نقل‌قول دو جنبه مهم از شخصیت مورینیو آشکار می‌شود؛ اول، تفاوت تفکرات او در داخل و خارج زمین و تأثیرگذاری در هر دو جنبه فوتبال با علم روانشناسی خود، دوم، شخصیت پیروزی طلب او که در بخش دوم این نقل‌قول به‌وضوح آشکار است. آقای خاص با روش‌هایی خاص، نبرد را با حمله‌های لفظی در بیرون از زمین آغاز می‌کند و پس از تخریب روحیه حریف به دفاع در داخل زمین می‌پردازد تا از اشتباهات حریف تضعیف‌شده، نهایت استفاده را ببرد.

اد اسمیت می‌گوید:

«من از کسانی که با او [مورینیو] کار کرده‌اند، شنیده‌ام که از شخصیت کاریزماتیکش و سخنوری کم‌نظیرش تعریف کرده‌اند. اما کمتر کسی پیدا می‌شود که از خود واقعی مورینیو خبری داشته باشد. او با روشن کردن آتش احساسات بازیکنان کنترلشان می‌کند. احساسات زیردستان خود را به کنترل خود دربیاورید، ذهن آن‌ها را به سمت خود هدایت کنید و در آخر آن‌ها را تا حد خود بالا ببرید. این روش بی‌نظیر مورینیو در کنترل بازیکنان تیمش است.» بدون شک، مورینیو یکی از بهترین مربیان جهان است. او قبل از ورود به جهان فوتبال از زندگی خود به‌عنوان یک رئیس آگاهی کامل داشت و از این آگاهی نهایت استفاده را برد. او یک رهبر، سرمربی و یک روانشناس است. شخصیت مورینیو الگوی خیلی از بازیکنان و حتی طرفداران فوتبال است و مطمئن باشید هر شخصی که با او هم‌صحبت شود، قطعاً او را دوست خواهد داشت.

در انتها باید اشاره کنم، اگرچه ارتباط تنگاتنگ میزان بودجه ی مصرفی با جایگاه یک تیم در لیگ را نمی توان انکار کرد، اما همه ی این ها با یک شخصی به نام سرمربی به دست نمی آید. عقلانی نیست که بگوییم تیم پر ستاره ای چون رئال مادرید با هدایت یحیی گل محمدی هم می توانست قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود. کسانی مانند پپ گواردیولا و ژوزه مورینیو، که از بهترین متضادهای کلاسیک شخصیتی در تاریخ فوتبال هستند، الگوی خیلی از سرمربیان نسل بعد خواهند بود؛ کمااینکه در حال حاضر مربیان بزرگی همچون زین الدین زیدان و ماسیمیلیانو آلگری به صراحت از تاثیر گرفتن روش مربیگری خود از این دو رهبر سخن به میان آوردند. مورد بعدی، لیگ قهرمانان اروپا است. در تورنمنتی مانند لیگ قهرمانان اروپا، متغیرهای زیاد و خارج از کنترلی دخیل هستند. زمانی که متغیرهای تصادفی در یک موضوع زیاد باشند، دیگر همه‌چیز به عملکرد شما بستگی ندارد. شما می‌توانید بی‌نقص‌ترین تیم را داشته باشید، اما بازهم نتوانید دست خود را به جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا برسانید. شاید اشتباه باشد اما از نظر بنده، فوتبال مدرن در پپ و ژوزه خلاصه می‌شود. نه آریگو ساکی و نه یوهان کرایوف فوتبال را تغییر داده‌اند، بلکه این دو ابرمرد ساختمان سنتی فوتبال راه به سمت نو شدن پیش می‌برند. جهان فوتبال همیشه به این دو مرد مدیون خواهد بود؛ دو مردی که فوتبال را با نبردی جذاب به‌سوی تکامل هدایت کردند؛ نبرد فلاسفه.

وقت ورود جوان‌ها به خانه سالمندان اینتر

ویلیزار یاکیمف – فوتبال ایتالیا: این روزها هوادار اینتر بودن سخت است. نراتزوری در چند فصل گذشته کلی پول خرج کرده با این حال حتی نتوانسته به مرحله حذفی لیگ قهرمانان برسد. از نگاه تیفوسی‌ها، آنتونیه کونته، مجرم اصلی است چون ثابت شده که لجاجت تاکتیکی و تعویض‌های دیرهنگامش در بزرگترین عرصه فوتبال اروپا، به شدت بی‌فایده است. با این حال فقط تصمیم‌های تاکتیکی کونته نیست که در این فصل برای اینتر مشکل‌ساز شده بلکه اصرار او به آوردن بازیکنان پا به سن گذاشته و به قول خودش بازیکنان باتجربه‌ به بهای از دست دادن انرژی و شور و شوق بازیکنان جوان‌تر تا الان نتیجه معکوس داشته است.

ورود امثال اشلی یانگ و الکسیس سانچس را می‌توان خریدهای موفقی دانست اما آیا این زوج سابق منچستریونایتد هنوز هم همان بازیکنان تأثیرگذار گذشته هستند؟

یکی دیگر از کهنه‌کارهای اینتر دیه‌گو گودین بود که فصل پیش جزو بدترین‌های این تیم لقب گرفت و بعد از فقط یک سال ورودش به این تیم از اتلتیکو مادرید، فروحته شد. از این بدتر و تعجب‌آورتر اما زمانی بود که اینتر قید خرید ساندرو تونالی، هافبک آینده‌دار برشا را زد تا به سراغ آرتورو ویدال برود. خرید الکساندر کولاروف ۳۵ ساله از رم را هم از قلم نیندازید، کسی که هنوز کار خاصی برای تیم جدیدش نکرده است. در این مقطع از فصل به جرأت می‌توان گفت که به جز چند مورد استثنا، کهنه‌‌کاران اسم‌‌ و ‌رسم‌دار اینتر که در سه چهار سال اخیر به این تیم پیوسته‌اند، نتوانسته‌اند انتظارات را برآورده کنند و باشگاه هم قطعاً متوجه این مسأله شده است. در حضور بازیکنانی امثال لائوتار مارتینس، آلساندرو باستونی، اشرف حکیمی و نیکولو بارلا در لیست اینتر، برای برخی شاید سؤال‌برانگیز باشد که چرا نراتزوری چنین رویکردی را برای تکیه به بازیکنان پا به سن گذاشته در پیش گرفته است. سؤال آنها این است که آیا عاقلانه‌تر نیست این تیم بیشتر به جوان‌هایش که انگیزه و عطش بیشتری برای موفقیت‌ دارند اعتماد کند تا اینکه به پا به ‌سن‌ گذاشته‌هایی که روزهای اوج‌شان گذشته تکیه کند؟

به ندرت پیش می‌آید که خریدهای زمستانی حلال معجزه‌آسای مشکلات بزرگ تیم‌ها و تغییر‌دهنده جریان حرکت آنها باشد اما برای اینتر پنجره ژانویه می‌تواند فرصتی برای یک شروع تازه باشد.

طبق گزارش‌ها، مارکوس پائولو ستاره جوان تیم فلومیننزه برزیل در آستانه پیوستن به اینتر است چون از تمدید قرارداد با تیمش سر باز زده است. این یعنی که اینتر می‌تواند این مهاجم ۱۹ ساله را در این ماه با رقمی ناچیز بخرد یا اینکه تا تابستان صبر کند و او را مجانی به چنگ آورد. با توجه به اینکه امسال بدون شک تیم کونته اسکودتو را نشانه گرفته، تصورش سخت است که نوجوان پرتغالی بتواند بلافاصله پس از ورودش به اینتر تأثیری فوری و سرنوشت‌ساز بگذارد. با وجود این، خریدی مانند این می‌تواند حکم قدم‌های اول برای جوان‌سازی در اینتر را داشته باشد. چه بسا او حداقل بتواند به یک نیمکت‌نشین دارای پتانسیل تبدیل شدن به یک تعویضی طلایی برای لحظات سخت مبدل شود، نقشی که آندره‌آ پینامونتی می‌توانست برای اینتری‌ها ایفا کند اما ظاهراً آنتونیو کونته او را حتی مناسب نیمکت‌نشینی هم نمی‌بیند. دو بازی اینتر در مرحله گروهی لیگ قهرمانان مقابل شاختار دونتسک نشان داد که اینتر می‌تواند از یک بازیکن سرعتی دریبل‌زن در خط حمله‌اش استفاده کند ولو آن بازیکن هنوز در حد بازی در لیگ قهرمانان نباشد و مارکوس پائولو پتانسیل‌اش را دارد که برای اینتر دقیقاً چنین بازیکنی باشد. فدریکو پنا، مدیربرنامه‌های مارکوس پائولو بازیکنش را اینگونه توصیف می‌کند: «اگر او برای اینتر بازی کند، می‌تواند یک مهاجم پشتیبان فوق‌العاده برای لوکاکو باشد. به نظر من مارکوس بازیکنی بین پائولو دیبالا و ریوالدو است که بخشی از مهارت‌ها و تکنیک هر یک از آنها را دارد

بدون شک حوزه‌های زیادی وجود دارد که اینتر و کونته باید در آنها خودشان را ارتقا دهند اما فرصت دادن به بازیکنان جوان‌تر که افزایش کیفیت و ارزش آنها محتمل است، می‌تواند شروع خوبی باشد. چیزی که در این مقطع از فصل باید واضح باشد این است که هم اینتر هم کونته، باید در تفکرات‌شان چابک‌تر باشند اگر می‌خواهند که کیفیت نمایش‌شان در زمین بازی به اندازه جاه‌طلبی‌شان باشد.

لیگ برتر انگلیس و درخشش ستاره کره ای و هری کین

هری کین» و «سون هیونگ مین» زوج خط حمله تیم تحت هدایت آقای خاص، همکاری پربار خود را در این فصل از لیگ جزیره به نقطه عطفی تازه رسانده و به رکورد ۲۵ ساله لیگ برتر انگلیس یورش بردند. در دقیقه ۲۹ دیدار تاتنهام برابر لیدز، شاگردان «خوزه مورینیو» صاحب پنالتی شدند تا «هری کین» نخستین گل بازی را به‌ثمر برساند و در دقیقه ۴۲ همکاری سون و کین موجب شد تا مهاجم اهل کره‌جنوبی، زننده گل دوم میزبان لقب بگیرد.این دو مهاجم هم اکنون در مجموع ۱۳ گل از گل‌های تاتنهام را از روی حرکات ترکیبی دونفره به ثمر رسانده و از این حیث با رکوردی که برای ۲۵ سال دست نخورده مانده بود، برابر شدند.آلن شیِرر» و «کریس ساتن» تنها زوجی بودند که پیش از این در لیگ جزیره در جریان یک فصل در به ثمر رساندن این تعداد گل به یکدیگر کمک کرده بودند؛ آنها این رکورد را در پیراهن بلک‌برن و در فصل ۱۹۹۴-۹۵ که در نهایت با قهرمانی این تیم همراه شد، ثبت کردند.این گل همچنین صدمین گل سون برای اسپرز در تمامی رقابت‌ها بود و همچنین دوازدهمین گل وی در ۱۶ دیدار اخیر این تیم در فصل جاری محسوب می‌شد.

با درخشش این دو بازیکن تیم فوتبال تاتنهام با برتری خانگی سه بر صفر مقابل لیدز دوباره در جمع مدعیان لیگ برتر جزیره قرار گرفت. به گزارش ایرنا؛ از هفته هفدهم لیگ برتر باشگاه‌های انگلیس، تیم مدعی تاتنهام در خانه خود مقابل لیدز قرار گرفت و به برتری قاطع سه بر صفر رسید تا دوباره اوج بگیرد. شاگردان «خوزه مورینیو» که با چند نتیجه نامناسب در هفته‌های اخیر از صدر جدول فاصله گرفته‌اند برای پایان دادن به این شرایط، نیاز مبرمی به برتری داشتند اما این لیدز بود که بازی را تهاجمی آغاز کرد و فرصت‌های مناسبی در دقایق ابتدایی داشت.در دقیقه ۲۹ و برخلاف روند بازی، تاتنهام صاحب پنالتی شد تا «هری کین» نخستین گل بازی را به‌ثمر برساند.در دقیقه ۴۲ همکاری «سون هیونگ مین» و «هری کین» موجب شد تا مهاجم اهل کره‌جنوبی، زننده گل دوم میزبان لقب بگیرد. برتری میزبان در نیمه دوم هم ادامه داشت و در دقیقه ۴۰ کرنر «سون هیونگ مین» را «آلدرویلد» مدافع پیش‌تاخته بلژیکی به سومین گل تاتنهام تبدیل کرد.در دقایق تلف شده، «دوهرتی» مدافع تاتنهام از زمین اخراج شد. تاتنهام با این پیروزی ۲۹ امتیازی شد و به رتبه سوم جدول رسید. لیدز هم در امتیاز ۲۳ باقی ماند.در دیدار دیگری ،تیم فوتبال کریستال پالاس میهمان خود شفیلدیونایتد را با نتیجه ۲ بر صفر شکست داد. در این بازی شلوپ در دقیقه ۴ و اِزه در دقیقه ۶+۴۵ گل‌های کریستال پالاس را به ثمر رساندند. کریستال پالاس با این نتیجه ششمین پیروزی‌اش را کسب کرد و با ۲۲ امتیاز تا رده دوازده صعود کرد.

غرش زیر دریائی ها

ایرنا- ویارئال با شکست لوانته ۲۹ امتیازی شد و در رده چهارم لالیگا قرار گرفت. تیم‌های ویارئال و لوانته در چارچوب هفته هفدهم رقابت‌های لالیگای اسپانیا در ورزشگاه لاسرامیکا به مصاف هم رفتند که در پایان شاگردان اونای امری موفق شدند میهمان خود را با نتیجه ۲ بر یک شکست دهند.فرناندو نینیو(۱۹) و خرارد مورنو(۵۴) برای زیردریایی‌ها گلزنی کردند و در سوی مقابل سرجیو لئون در دقیقه ۷۳ تنها گل لوانته را به ثمر رساند. با این نتیجه ویارئال ۲۹ امتیازی شد و در رده چهارم قرار گرفت تا فاصله‌اش با صدر از سه بازی بیشتر نسبت به اتلتیکو به ۶ امتیاز کاهش پیدا کند. لوانته نیز با ۱۸ امتیاز در رده دوازدهم جای گرفت.

تهران- ایرنا- ویارئال با شکست لوانته ۲۹ امتیازی شد و در رده چهارم لالیگا قرار گرفت. تیم‌های ویارئال و لوانته در چارچوب هفته هفدهم رقابت‌های لالیگای اسپانیا در ورزشگاه لاسرامیکا به مصاف هم رفتند که در پایان شاگردان اونای امری موفق شدند میهمان خود را با نتیجه ۲ بر یک شکست دهند.فرناندو نینیو(۱۹) و خرارد مورنو(۵۴) برای زیردریایی‌ها گلزنی کردند و در سوی مقابل سرجیو لئون در دقیقه ۷۳ تنها گل لوانته را به ثمر رساند. با این نتیجه ویارئال ۲۹ امتیازی شد و در رده چهارم قرار گرفت تا فاصله‌اش با صدر از سه بازی بیشتر نسبت به اتلتیکو به ۶ امتیاز کاهش پیدا کند. لوانته نیز با ۱۸ امتیاز در رده دوازدهم جای گرفت.

پیروزی مونشن‌گلادباخ در شب شکست لورکوزن

در آغاز هفته چهاردهم بوندس‌لیگای آلمان، ۵ بازی همزمان برگزار شد که در مهمترین آنها تیم‌های فوتبال بایرلورکوزن و بوروسیا مونشن‌گلادباخ به ترتیب متحمل شکست و موفق به کسب پیروزی شدند. بایرلورکوزن رده دومی که در صورت کسب پیروزی در خانه تیم اینتراخت فرانکفورت می‌توانست به صدر جدول صعود کند با نتیجه ۲ بر یک مغلوب این تیم شد و فعلاً در رده دوم باقی ماند. گل‌های این بازی را امین یونس در دقیقه ۲۲ و ادموند تاپسوبا در دقیقه ۵۴ (گل به خودی) برای اینتراخت و ندیم امیری در دقیقه ۹ به ثمر رساندند. این دومین باخت لورکوزن در این فصل بود.در بازی همزمان تیم فوتبال بوروسیا مونشن‌گلادباخ با تک گل دقیقه ۵۸ بریل امبولو در دقیقه ۵۸ موفق شد میزبانش تیم آرمینیا بیلفلد را شکست دهد. به این ترتیب پنجمین پیروزی این فصل مونشن‌گلادباخ رقم خورد تا این تیم با ۲۱ امتیاز به رده هفتم صعود کرد.در بازی‌های دیگر آگزبورگ در خانه کلن با نتیجه یک بر صفر به برتری رسید. فرایبورگ با نتیجه ۳ بر یک از سد میزبانش هوفنهایم گذشت و تیم یونیون برلین هم با نتیجه ۲ بر صفر بر میزبانش وردبرمن غلبه کرد.

https://akhbar-rooz.com/?p=99545 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x