با تأسف و اندوه فراوان، فریده امیرشکاری، زنی مبارز و مقاوم از خانوادههای دادخواه خاوران در ۱۱ دی ۱۳۹۹، در سن ۵۸ سالگی با سکته قلبی از میان ما رفت. جنایت کاران حاکم بر ایران در دهه ی شصت؛ سه برادر او به نام های علی، سعید و حمید امیرشکاری، همسرش جعفر ریاحی و دو برادر همسرش محمدصادق و علی ریاحی را کشتند.
در کتاب «مفاهیم دادخواهی به زبان ساده و مروری بر فعالیتهای دادخواهانه» خلاصهای از زندگی مادر امیرشکاری و مادر ریاحی و نحوه کشته شدن فرزندان مبارزشان را نوشته ایم: حمید(فدایی/اشرف)، متولد۱۳۳۰، در خرداد۱۳۶۰ در روستای بوکان کردستان کشته شد. سعید (فدایی خلق)، متولد ۱۳۳۶، در ۲۳ مرداد ۱۳۵۸ در رابطه با گروههای چپ بازداشت و پس از چهار روز آزاد و در ۲۷ مرداد همان سال ترور شد. علی (عضو سازمان دانشجویان پیشگام)، متولد ۱۳۳۹، شش روز پس از بازداشت در اول شهریور ۱۳۵۸ اعدام شد. محل دفن سعید و علی در شهرستان رابر کرمان است. جعفر و محمدصادق ریاحی (راه کارگر) در سال ۶۰ بازداشت و در قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ اعدام شدند. علی برادر کوچکتر (فدایی- اقلیت)، در مهر سال ۶۰ بازداشت و در بهمن سال ۶۱ اعدام شد.
فریده امیرشکاری، یکی از خواهران و همسران مبارز و شجاع از میان مادران و خانوادههای دادخواه خاوران بود و همواره صدای اعتراض اش علیه بیدادگری های حکومت بلند بود. بنا به گفتهها و نوشتههای خانواده ها و گزارش از خاوران، او یکی از خانوادههای ثابت قدم در دادخواهی و رفتن به خاوران و حضور در مراسم های خانوادهها بود و هیچ گاه سکوت نکرد و به همین خاطر بارها بازداشت شد و مورد اذیت و آزار ماموران حکومتی قرار گرفت.
مادر امیرشکاری نیز در دی ماه دو سال پیش از میان ما رفتند. در مطلبی برای رفتن مادر امیرشکاری نوشتیم:« خانم گل بس سلاجقه (مادر امیرشکاری)، ۲۹ دی از میان ما رفتند. رفتن این مادران که یک دنیا عشق و شور زندگی و ایستادگی هستند، بسیار سخت و دردناک است. هم وجود نازنین خود آنها، هم اینکه انسانهایی جسور را از دست میدهیم که سرمشق مقاومت و دادخواهی برای دیگر خانوادههای آسیب دیده هستند.».
غم از دست دادن برادران، همسر و برادران همسر و اذیت و آزارهای ادامه دار حکومت زخم های عمیقی را بر تن و جان فریده نشانده بود که در کلام نمیگنجد، ولی وجود سه فرزند برومندش سعید، علی و رضا و عشق اش برای بزرگ کردن آنها و همراهی با مادران و خانوادهها او را سر پا نگاه داشته بود. شاید رفتن مادر امیرشکاری که ستونی استوار و تکیه گاهی محکم برای او بود، توان او را کاهش داد و دیگر تاب نیاورد و رفت. چه تلخ است که چنین انسانهای مبارزی را یکی یکی از دست می دهیم.
شنبه ۱۳ دی ماه، پیکر فریده امیرشکاری در میان جمع بزرگی از خانوادهها و همراهان بدرقه شد و او را در خانه ابدی مادر ریاحی در قطعه ۴۹ بهشت زهرا به خاک سپردند. فرزندان اش با سوز دل از همراهان تشکر کردند و رو به مادر از عاشقانه زیستن او گفتند و بغض های مانده در گلوی همگان ترکید. شعرها و سروده هایی نیز به یاد فریده خوانده شد و به اتفاق همراهان خانهاش را گل باران کردند.
ما مادران پارک لاله ایران، این داغ سنگین را به سه فرزند فریده؛ سعید، علی و رضا، به خانوادههای امیرشکاری، ریاحی و سلاجقه و به دیگر مادران و خانوادههای خاوران و تمامی دادخواهان تسلیت میگوییم و خود را در این غم بزرگ همراه آنها میدانیم.
یادشان گرامی و پایداری شان برای دادخواهی ماندگار باد!
مادران پارک لاله ایران
۱۴ دی ۱۳۹۹
www.mpliran.net
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- مادران پارک لاله: ضرورت اتحاد عمل برای جلوگیری از بیدادگری های قرون وسطایی حکومت اسلامی ایران!
- مادران پارک لاله: مردم متحد شکست نمی خورند!
- مادران پارک لاله ایران: حکم اعدام احمدرضا جلالی باید بلافاصله لغو شود!
- بیانیه مادران پارک لاله ایران به مناسبت گرامی داشت ۲۵ نوامبر، روز جهانی رفع خشونت علیه زنان