جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

تروریسم هم مثل کرنا شیوع پیدا می کند – رضا فانی یزدی

متاسفانه مقامات فرانسوی و همه آنهایی که امروز بدون توجه به تجربه تاریخی مداخله کشورهای غربی در سوریه و لیبی و افغانستان و عراق از وقوع چنین فجایعی چون قتل معلم بی گناه فرانسوی گلایه می کنند، توجه نمی کنند که این جنایت هولناک در حقیقت پیامد تربیت تروریست‌هایی ست که خود آنها با پول و اسلحه خود آنها را تولید کردند

اقدام جنایتکارانه جوان چچن در قتل معلم فرانسوی در پاریس بار دیگر نشان داد که انگیزه‌های جهادی چگونه می تواند به فجایع هولناکی منجر گردد، چنانکه جوانی در روز روشن به شیوه ای بی رحمانه معلم فرانسوی را به قتل رساند. این اقدام گرچه احساسات میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان به شدت متاثر کرد و موجبات خشم بسیاری را علیه افراطیون مسلمان به وجود آورد، اما از طرفی شاهد هستیم در بسیاری از کشورهای اسلامی از ترکیه گرفته تا پاکستان و بنگلادش و بسیاری از کشورهای عربی به شکل دیگری خود را به نمایش می گذارد.  در این کشورها مردم و بسیاری از مسئولین این کشورها به بهانه بی احترامی به اسلام و مسلمان ها و سمبل های مقدس آنها تظاهرات کرده و در بعضی موارد کالاهای فرانسوی را تحریم نموده و بهانه ای شده که حتی بعضی از شخصیت های سیاسی که به دنبال رهبری جهان اسلام هستند به شدت به رفتار اسلام ستیزانه فرانسوی ها معترض شوند.

آنچه مورد توجه این نوشته است نه در دفاع از اقداماتی است که در کشورهای اسلامی انجام می شود و نه در حمایت از رفتار ضد اسلامی در کشورهای غربی و به ویژه در کشور فرانسه که در این روزها احساسات مردم در آن بسیار جریحه دار شده و عده ای هم با استفاده از وضعیت موجود به اسلام ستیزی و مسلمان ستیزی دامن زده تا آنجا که با تنفر افزایی خود علیه مسلمانان موجبات حمایت مسلمانان را از چنین رفتارهای وحشیانه ای فراهم می آورند.

نکته اساسی در این نوشته در این است که کسانی که در آستین خود مار می پرورانند باید بدانند که روزی خود توسط آن مارها گزیده خواهند شد.

 فرانسوی ها متاسفانه در طی سال های گذشته با دخالت های خود و تشویق دیگران به مداخله در بسیاری از کشورهایی که امروز به مهد تروریسم مبدل شده‌اند نقش اساسی داشته و موجبات ایجاد و گسترش گروه های تروریستی را در این کشورها فراهم آورده اند. همه ما به یاد داریم که فرانسوی ها چگونه  با تشویق دیگر کشورها اتحاد وسیعی را برای مداخله در امور لیبی به وجود آوردند که در نتیجه آن امروز کشور لیبی به مهد تروریزم جهانی مبدل شده است. پی‌آمد ائتلاف مداخله‌گرانه غربی ها در لیبی، این کشور را نه تنها به پایگاهی برای تربیت تروریست های جهادی تبدیل کرد بلکه چند صد سال این کشور را از نظر تمدن بشری به عقب راند. در کشوری که در افریقا از نظر امکانات تحصیلی، بهداشتی و تامین حداقل نیازهای زندگی در مرتبه اول قرار داشت امروز ما شاهد وضعیتی هستیم که انسان ها  را در این کشور به صورت برده در میادین شهر می فروشند، درست است که معمر قذافی به شیوه دیکتاتوری در لیبی اعمال قدرت می‌کرد،  اما در عین حال اکثریت مردم در آن دوران در مقایسه با کشورهای همسایه خود در امنیت و رفاه نسبی بسر می بردند، امروز لیبی به ماقبل تاریخ برگشته است، بیشترین خشونت ها در این کشور بر مردم روا داشته شده و متاسفانه مردان، زنان و دختران در این کشور به عنوان برده در بازارهای شهر رسما به فروش می رسند، امری که در چند دهه گذشته نه فقط در لیبی که در هیچ کدام از کشورهای آفریقایی به این شکل وجود نداشته است.

 حالا باید پرسید چه کسی مسئولیت این وضعیت را  باید به عهده بگیرد؟ آیا غیر از این است که فرانسوی ها و دیگر کشورهای متحد آنها و ایالات متحده نقش اصلی را در این وضعیت اسف بار بازی کردند؟ که یکی از پیامدهای آن گسترش شبکه های تروریستی و جهادیون افراطی ست؟ جهادیونی که در تمام جهان وارد عمل شده و دنیا را برای مردم ناامن کرده اند.

ما این روزها از مقامات فرانسوی نمی شنویم که ریشه این افراطی گری ها از کجاست، آنها فقط به اسلام و افراطی گری اسلامی اشاره می کنند، اما نمی گویند که چه اقداماتی و توسط چه کسانی موجبات ایجاد و سازماندهی گروه‌های افراطی را در این کشور های اسلامی فراهم کرد! ما که فراموش نکرده ایم که در چند دهه گذشته گروه‌های افراطی تروریستی در کشورهای مسلمان چگونه شکل گرفتند و توسط کدام کشورها تربیت شده و مسلح شدند، که روزی به کار آنها می آمدند.

همه ما می دانیم طالبان و القاعده تربیت یافته کارشناسان سازمان اطلاعات و امنیت ایالات متحده و سازمان امنیت ارتش پاکستان و با پول عربستان سعودی و کشورهای غربی بوجود آمدند. طالبان و القاعده آغازگر این شکل از مبارزه خشونت آمیز و الهام بخش افراطیون مسلمان در پیشبرد این شیوه های جنایتکارانه بودند و یادمان هست که روزی که آنها (طالبان و القاعده ای ها) مخالفین غرب را به همین شیوه های جنایتکارانه در خیابان‌های افغانستان سر می بریدند نه هیچ کدام از مقامات غربی اعتراضی می کردند و نه هیچ روزنامه‌ای به این جنایات ضدبشری اشاره‌ای می کردند و نه هیچ ایرادی به جنایتکاران می گرفتند! حتماً به یاد دارید که چگونه طالبان نجیب الله ریس جمهوری قانونی افغانستان و برادرش را از مقر سازمان ملل در افغانستان بیرون کشیده و آن ها را در مقابل چشم مردم در خیابانهای کابل به شیوه وحشیانه به قتل رساندند، متاسفانه آن روزها این اشکال از تروریسم نه تنها نفی نمی شد بلکه مورد استقبال هم بود.

همه ما شاهد بودیم که سالها پس از آن چگونه در سوریه با پول و اسلحه کشورهای غربی گروه های تروریستی همچون جبهه النصره و  القاعده برای مقابله با حکومت بشار اسد مسلح ‌شدند و تا روزی که نیروهای طرفدار بشار اسد را می کشتند و یا مردم بی گناه سوریه را به قتل می رساندند کسی معترض آنها نبود نه تنها معترض نبودند بلکه مشوق آنها بودند، بالاترین مقامات کشورهای اروپایی و آمریکایی با آنها ملاقات می کردند و به آنها دستمریزاد می گفتند و از هیچ کمکی در پیشبرد جنایت های آن ها بر علیه مردم سوریه کوتاهی نکردند.

حالا همان جنایتکاران و کسانی که از آنها و روشهای جنایتکارانه آنها الهام گرفته اند در کشورهای غربی همان اعمال را تکرار می کنند، قتل معلم بیگناه فرانسوی به دست این جوان چچن که الهام گرفته از جهادیون افراطی ست نتیجه همین رفتار کشورهای غربی است که در ایجاد گروه های تروریستی نقش اصلی را با کمک های مالی و تسلیحاتی و تبلیغات برای آنها بازی کردند.

همه ما باید توجه کنیم که نمی‌توان در آستین مار پروراند و خود در حاشیه امن زندگی کرد، نتیجه پروراندن  مار در آستین گزیده شدن توسط همان مارو یا افعی هایی است که در آستین خود آنها را پروراندیم. متاسفانه مقامات فرانسوی و همه آنهایی که امروز بدون توجه به تجربه تاریخی مداخله کشورهای غربی در سوریه و  لیبی و افغانستان و عراق از وقوع چنین فجایعی چون قتل معلم بی گناه فرانسوی گلایه می کنند، توجه نمی کنند که این جنایت هولناک در حقیقت پیامد تربیت تروریست‌هایی ست که خود آنها با پول و اسلحه خود آنها را تولید کردند.

امیدوارم که ما ایرانی ها توجه داشته باشیم که تشویق و تولید تنفر و انزجار و ایجاد گروه های ترور نتیجه‌اش فقط و فقط قربانی کردن آینده و ناامن کردن محیط زندگی برای همه ماست.

ترور و تروریسم از جهتی شبیه همین ویروس کرونا ست که وقتی شیوع پیدا کرد فقیر و غنی، غربی و شرقی، مسلمان و غیر مسلمان نمی شناسد. کرونا امروز همه را نشانه گرفته است و برای پرهیز از آن  باید محیط زندگی را به معنای واقعی کلمه بهداشتی کرد، برای دوری از تروریزم نیز باید جهان بهداشتی شود یعنی با همه اشکال تروریسم و تولید آنها و استفاده از آن ها مقابله کرد.نمی‌توان تروریسم را در یک کشور به وجود آورد و ترور را تشویق کرد و آن را در محدوده همان کشور و منطقه نگه داشت. تنفر و خشونت نیز همچون کرونا راه خود را برای ورود به دیگر کشورها پیدا می‌کند این جوان چچن ساکن پاریس در حقیقت همچون همان مسافری است که ویروس کرونا را با خود از نقطه ای به نقطه دیگر در جهان منتقل می کند، او ویروس خشونت و ترور را با خود از چچن به فرانسه آورده است که نتیجه‌اش متاسفانه قتل این معلم بی گناه بود. ویروس ترور و خشونتی که توسط این جوان به پاریس منتقل شد احتمالاً قبلاً از طریق افغانستان یا عراق یا سوریه به چچن رفته بود و امروز در فرانسه قربانی خود را گرفت.

رضا فانی یزدی
۲۷ اکتبر ۲۰۲۰

https://akhbar-rooz.com/?p=89890 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

7 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید
حمید
3 سال قبل

طرز فکر چپ راه گم کرده ایرانی که اقای فانی یزدی به درستی میتواند نماینده ان باشد دلیل اصلی روی گردانی مردم ایرا بخصوص جوانان از اپوزیسیون چپ است تا جایی که امروزه از این اپوزیسیون جز تعدادی باقی نمانده

مهرداد مصطفایی
مهرداد مصطفایی
3 سال قبل

با درود،این آسمان را به ریسمان بافتن و خلط و آمیزش در پدیده ها تا چه زمانی در نگاه شما یعنی نحله ای از چپ پایانی ندارد!تجارب ساختن موهوماتی به نام امام ضد امپریالیستی و خط امام و که بر که و شکوفایی جمهوری اسلامی با همین نحو نگاه ساخته و پرداخته شد و ثمرات آنرا جملگی تجربه کرده ایم.آقای فانی عزیز این دین و متولیان این دین از ۱۴قرنی که به عرصه وجود پا گذاشتند با متفکرین و پرسشگران و اندیشه ورزانی که اندیشه میکردند همین برخورد وحشیانه و جنایت آمیز را داشته و دارد و در آینده هم خواهد داشت ،اولین پرسشگر تاریخ بعد از اسلامیت ما عبداله مقفع یا روزبه است آیا میداند این پرسشگر و اندیشه ورز ایرانی چگونه به قتل رسید؟هر آنکه در این فلات ایران نسبت به اسلام و یا این دین در درازای تاریخ ما شک،سوال، و یا اندیشه ای غیر از خوانش این دین داشته چه بلایی سر او و اندیشه او آمده است ؟با خرمدینان (بابک)چه کردند؟از رازی این متفکر نیرومند تاریخ این سرزمین کدام کتاب در دسترس مانده ،کتاب سوزی مسلمانان عرب اشغالگری فاتح ایران بدستور عمر ،خط تاریخ اندیشه در این سرزمین را دنبال کنید تا به کسروی و فدائیان اسلام و چهل و دو سال حاکمیت شلاق دینی در این سرزمین چه ربطی به امپریالیسم و غارت و منافع اقتصادی قدرتهای بزرگ دارد؟چرا پدیده ها را خلط و آمیزش میکنید؟ چرا هر پدیده ای را در جای خود قرار نمیدهید و آنها را بررسی متدیک نمی کنید چرا به این سوال ساده نمیرسید که قتل عبداله روزبه و کسروی و قتل معلم فرانسوی به یک شکل انجام میشود یعنی ذهن شما عاجز است؟چرا کسروی و معلم فرانسوی و عبداله روزبه و چند ده وبلاگ نویس بنگلادشی و کسانی که در پاکستان به جرم کفر گویی بدست مردمان عادی سلاخی میشود را میبرید به امپریالیسم و غارت سرمایه های ملی کشورها و پدیده های اینچنینی مرتبط میکنید و نتیجه دلخواه خودتان را میگیرید و به ذهن شنونده یا خواننده فرو میکنید؟ جماعت مسلمان در مقابل غارت و چاپیدن و اشغال کشورشان بی تفاوت هستند ولی تا یک کلمه و یا یک جمله ای که فقط شک،یا پرسش و یا باعث اندیشیدن شود به جرم کفر گویی،با کلمات و جملاتی مانند باغی، یاغی، ملحد ،کافر، کفر گویی،سب نبی مثل آب خوردن با یک فتوای ملایی بیمار مردمانی را به خاک و خون میکٍشند تاریخ دوران قاجار و نقش ملایان سنی کشی دوره صفویه و جنایات قزلباشان در بار صفوی چه ربطی به پدیده امپریالیسم و غارت کشورها دارد جنایات سرمایداری را باید کارکاتوریست های شارلی ابدو تسویه کنند و به خاک و خون کشیده شوند یعنی این جنایات اخیر سر بریدن معلم فرانسوی و به خاک و خون کشیدن مردم در نیس نباید شما را که یک فعال سیاسی هستید نگران آزادی اندیشیدن،آزادی بیان و دموکراسی کند این جماعت که برای نمایش یک کاریکاتور سر معلمی را میبرند به طریق دین مبینشان شمای اهل اندیشه را به تفکر وا نمیدارد؟که چرا یک معلم؟وظیفه یک معلم آموزش فرزندان یک سرزمین است این جنایت پیام واضح ،روشن و صریح دارد یعنی آموزگار تو حق آموزش نداری اگر ارزشهای مرا آموزش ندهی و یا خیلی ساده ارزشهای مرا زیر سوا ببری و آن را نقد کنی ترا بدستور قرآن نابود میکنیم ،آقای فانی اهل اندیشه دستورات قرآن و شریعت اسلام در باب جزای کافر و منکر وجود خدا چیست؟این آموزه ها هم به امپریالیسم فرانسه و آمریکا و غارت آفریقا چه ربطی دارد؟جانوران خونخوار و آدمکشی مانند خلخالی و لاجوردی هم نتایج غارت ویتنام است؟ یعنی شوروی افغانستان را اشغال نظامی کرد و امپریالیسم مجاهدین افغان را تجهیز کرد و بعد در ایران خلخالی و لاجوردی زاییده شد؟پس در این صورت این سوال پیش می آید قاتل یا قاتلین کسروی را کدام امپریالیسم زایید؟ یا قاتلین عبداله مقفع (روزبه)را کدام امپریالیسم زایاند؟؟؟؟؟؟؟؟
با دوستی و مهر
مهرداد مصطفایی

منصور
منصور
3 سال قبل

جناب فانی یزدی
ای کاش نظرتان صریح به موضوع قتل آزادی بیان (قتل معلم تاریخ ) متمرکز می‌کردید و ریشه اسلام هراسی .
آیا به نظر شما قتل عام های پشت بام مدرسه رفاه، قتل و ترور و سلاخی و ربایش اپوزیسیون دگر اندیش ،اعدام های ده شصت فتوای قتل سلمان رشدی،
قانون قصاص، سنگسار ،
قتل عام بیش از چهار هزار نفر زندانی و گورهای دسته جمعی
تشکیل و حمایت از گروه های جهادی تروریستی این ها همه در ایران اسلامی رخ داده و کسی هم این حکومت را در آستین پرورش نداده
آیا همه این ها دلیلی برای اسلام
هراسی من ایرانی و ایرانی ها نمیتواند باشد

pop
pop
3 سال قبل

من با این صحبت موافقم؛ البته باید اضافه کنم که برخورد اسلام در شرق و مسیحیت در غرب از همان ابتدا که اسلام شروع به گسترش در کشورهای مختلف کرد بوجود آمد. بر خلاف بعضی ادیان چند خدائی، هم اسلام و هم مسیحیت اعتقاد به رواج دین خودشان دارند. در طول تاریخ کشورهای مسلمان بعد از زوال عثمانیان تبدیل میشوند به مستعمرات کشورهای اروپائی که باعث میشود ضدیت بین اسلام و مسیحیت بیشتر شود. اما در غرب مسیحیت کم کم قدرتش را در حکومت از دست میدهد، ولی در شرق اسلام تبدیل میشود به سلاحی در مقابله با استثمار کشورهای اروپائی. جریان دیگری هم در مقابله با استعمار کشورهای غربی براساس ناسیونالیسم در کشورهای مستعمره اسلامی بوجود میآید، ولی جریان اسلامی قدیمی تر از ناسیونالیسم هست. کشورهای اسلامی  بعد از پایان جنگ دوم از حالت استعماری خارج میشوند، البته بعضی کشورها مثل مستعمرات فرانسه با جنگیدن از استعمار خلاص میشوند وگرنه فرانسه به هیچ وجه مایل به از دست دادن مستعمراتش نبود. بعد از استقلال، خیلی از کشورهای مستقلِ اسلامی در ظاهر مستقل میمانند ولی از بسیاری جهات مثل امور سیاسی و اقتصادی وابسته به کشورهای غربی. برای همین هنوز هم از اسلام به عنوان سلاح قدیمی در مقابله با کشورهای غربی استفاده میشود. کشورهای غربی هم از سلاح اسلام در مقابله با حکومتهای کمونیستی استفاده میکردند، ولی مشکل با اسلام برای کشورهای غربی وقتی جدی شد که حکومتهای کمونیستی قدرتشان را از دست دادند.

باران اذر مینا
باران اذر مینا
3 سال قبل

آقای گرامی شما به جای این که پیدایش و گسترش اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی را در درون پدیده بجویید تنها به عامل بیرونی پرداخته اید . این که در برخی موارد این یا ان کشور غربی از فلان جریان ارتجاعی پشتیبانی کرده است تا بررسی پدیده ی اسلام سیاسی فرق میکند ایا شورش ۱۵خرداد ۴۲ در ایران هم زیر سر امپریالیست ها بود پیدایش اخوان النسلمین بوکو حرام سیف السلام در فیلیپین شباب در سومالی حمس در فلسطین حزب الاه حشدالشعبی جوتی های یمن جمهوری اسلامی همه و همه نتیجه سیاستهای امپریایسم است ؟ پیوستن فرزندان نسل سوم و جتا چهارم مهاجران مسلمان به اسلام افراطی افزایش چشمگیر دختران محجبه در اروپا و امریکا و….. همدستی چپ های اسلاموفیل با اسلامیستها را چگونه توضیح می دهید و این که مگر کشورهای غربی تنها در مورد کشورهای مسلمان دست به مداخله زده اند چرا در امریکای لاتین و در دیگر کشورهای جهان سوم غیر مسلمان که بارها گواه مداخلات استعماری غرب بوده ایم چنین واکنش های وحشیگرایانه ای رانمی بینیم
غرب ستیزی و همه ی مسایل را از دیدگاه تقصیر خودشان است همهنه ندبدن واقعیت و تو جیه جنایت های اسلامیستها ست

لیلا
لیلا
3 سال قبل

دستت درد نکند رضا فانی یزدی عزیز. هر نوشته ای جز مرگ بر اسلامیست امروز شهامت میخواهد چند شک نباید کرد که به دفاع از تروریسم اسلامی محکوم خواهی شد.

گيتي سلامي
گيتي سلامي
3 سال قبل
پاسخ به  لیلا

خانم لیلا گرامی در فرضیه یا حکمی که داده اید فقط عده ای معدود با نگاهی شکاکانه می توانند گنجانده شوند، آنگونه که من متن آقای فانی یزدی را فهمیدم ایشان توجه ما ایرانیان را به این موضوع جلب کردند و یا امیدوار بودند و‌ هستندکه” ما ایرانی ها توجه داشته باشیم که تشویق و تولید تنفر و انزجار و ایجاد گروه های ترور نتیجه‌اش فقط و فقط قربانی کردن آینده و ناامن کردن محیط زندگی برای همه ماست.”
که بطور حتم حرف درستی می باشد و هیچ عقل سالمی با آن نمی تواند مخالف باشد نگاه من به این نوشته از زاویه ی روش استدلالی و زبانی که در رابطه با مخاطب در این مقاله بکار برده شده است می باشد. این موضوع که امثال مانند من نوعی و شما و دیگران ، یا به عبارتی یک عقل سلیم هیچ وقت در پی
تشویق و تولید تنفر و انزجار و ایجاد گروه های ترور نیست فکر می کنم امری آشکار باشد. می ماند این دیگران که :
یا مردم عادی هستند که آنقدر گرفتار روزمرگی زندگانی شان هستند که دیگر وقت و رمقی برای تشویق وتولید و ایجاد تنفر و گروه های تروریستی ندارند.
بنابراین فقط آن قسم ازمردم و هواداران پرو پا قرص ج. ا. می ماندکه هرکدام بنا به مصلحتی و فرصت طلبی ای شخصی ویا از لحاظ ایدیولوژیکی در پی تشویق و تولید تنفر و ایجاد گروه های ترور می باشند، از این زاویه است که بهتر این بود که آقای فانی یزدی شفاف و مستقیما با این مردمان سواستفاده چی و مسئولان مشخص این تهیج و با تدارکچیان گروه های تروردرخواست خود را در میان می گذاشتند. اینکه این افراد گوش شنوایی برای حرف و پند و نصیحت امثال مانند من و شما و آقای فانی یزدی داشته باشند ، در این مدت
۴۱ ساله دیده ایم. از این منظر می توانم بگویم معنی شهامت نزد شما و من متفاوت می باشد، برای من شهامت ، درنام بردن از این افراد غیر مسئول نسبت به منافع همگان و برخورد قاطعانه با مسئولانی که این دسته و گروه هارا راه اندازی می کنند، معنی میدهد، آنوقت است که می توان از شهامت و شفافیت در گفتار و کردار سخنی گفت و نه اینکه به گونه ای مطلب نوشته شود که مخاطب مستقیم نداشته باشد واز همه ی ایرانیان بطور کلی درخواست شود و آرزو ی داشتن اینکه ما ایرانیان دست به ترور و جنایت نزنیم. من نمی دانم این چه روش تفکر ی و زبانی است که مخاطب را کل مردم ایران قرار می دهد و در عین حال در استدلال های کلی گویی گرفتار است؟ نمی دانم اگر یکی از زمامداران “امپریالیسم غرب” از ایرانیان این تقاضا را می کرد ، آنوقت شما و آقای فانی یزدی چه عکس العملی نشان می دادید؟ عکس العمل من در مقابل این بود که این فرد شایسته ی بازی در زمین سیاست نیست.
بد نباشد همین جا به نکته ای دیگراشاره کنم ، بین اسلام ستیزی و اسلامیست(اسلام سیاسی ) تفاوت است. از انجاییکه ما چوب اسلام سیاسی را با گوشت و پوست خود لمس کرده ایم، یکی از وظایف مان در این زمان ، مبارزه با این نوع نگرش به مذهب می باشد. یعنی جلوگیری از مذهب به عنوان ابزار ی برای رسیدن به مقاصد ایدیولوژیکی ، سیاسی، اقتصاد ی و سو استفاده کردن از مذهب. این وظیفه ی است که بر دوش روشنفکران و مسلمانان یک جامعه ای که اکثریت آن مسلمان می باشند سنگینی می کند (مخصو صا ما که با انقلاب ۵٧ أیده ی جامعه اسلامی مشروعه را متجلی کرده ایم))مسلمانان و غیر مسلمان در این جوامع می بایستی اجازه ندهند مذهب به مثابه ی ابزار در دست انواع متفاوت سود جویان مورد سواستفاده قرار گیرد. به نظر من زمامداران کشور هایی با اکثریت جمعیت مسلمان می بایستی شرمنده باشند و بشوند که با نام اسلام دست به کشتار میزنند و نه مانند
آقای اردوغان قلدرمابانه با گستاخی و پرویی تمام قد علم کند. راه مبارزه با “امپریالیسم غرب” استفاده ی ابزاری از مذهب از جانب این زمامداران ، سیاستی بس نادرست می باشد، که ضعف استدلالی و زبونی اشان در مقابل دنیای غرب و مخصوصاجهت سودجویانه اشان را به نمایش می گذارد. در خاتمه این بهتر این می بود که آقای فانی یزدی یادآوری ها را همراه با پیشنهادهای موثر برای بیرون رفت از این وضعیت و معضل جهانی که برای هیچ انسان آزادمنش ‌و دلسوز مناسب نیست با جمع آوری امضا از همفکرانشان برای سردمداران کشور های غربی می فرستادند، این گونه مقالات به نظر من نه شهامت است و نه راه حل.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x