طبقهی حاکم ایران با حمایت دولتسرمایه گویا مقاومت همه جانبه را در پیش گرفته است. پس از رای تایید «هیات داوری» و حمایت بیچون و چرای دستگاه سیاسی بورژوازی از باند کارفرمای متهم به ارتشاء و اختلاس ارزی، فشارهای امنیتی علیه کارگران #هفت_تپه از سر گرفتهشده، و از طرفی یورش نهادهای دولتی مانند «شورایاسلامیکار» به دستاوردهای «جنبشمجامععمومی» و آلترناتیو شوراهای کارگری در دستور تقابل با طبقهی کارگر قرار گرفتهاست. البته تیری بود در تاریکی که از اتاق شیشهای طبقهی حاکم به سمت کارگران فولاد پرتاب شد.
واضح است، که نظامسرمایهداری در شرایط بحرانی گرفتار شده و در باتلاق بیثباتی سیاسی و بنبست اقتصادی دست و پا میزند؛ از سوی دیگر طبقهی سرمایهدار پس از عقبنشینیهای متعدد در برابر جنبش طبقهی کارگر و گرایش سوسیالیستی آن، و تجربهی تاریخی که بورژوازی ایران از استقامت و پایداری و ثابتقدمی طبقهی کارگر دارد، بر آن شده که در برابر پیشرویهای جنبش کارگری ایستادگی کند. چراکه میداند هر قدم که در برابر خواستهای کارگران عقب برود، طبقهی کارگر و سوسیالیستهای آن چندین گام به جلو خواهند آمد.
نکتهی دیگر که در این روند اخیر کشمکشهای طبقاتی باید بر آن تاکید کرد، ایستادگی همه جانبهی جناحهای سیاسی بورژوازی دولتسرمایه در مقابل تشکل مستقل، خواست #خلع_ید از کارفرمای غارتگر و کنار زدن سیاست تهاجمی طبقهی حاکم، بهنام خصوصیسازی است، که حتماً باید بررسی شود. همهی ارکان سیاسی بورژوازی ایران و کل جناحهای داخل دولتسرمایه، بر سر حفظ اصول پایهای و اساسی سیاستهای اقتصادی نظام سرمایهداری هم نظر بودند و با تمام قوا و امکانات خود، از ارگانهای رسانهای تحت نفوذ اسدبیگیها و پرووکاتورها و مزدوران، تا رییس دولت و دستگاه قضایی و فشارهای امنیتی، از این اصل به ظاهر «صنفی»، خلعید از کارفرمای فاسد، صیانت کردند. دیدیم که امر صرفا «صنفی» نیز در جامعهای که هر گونه تحرک اجتماعی و هر اعتراض بهحقی با برخوردهای شدید امنیتی و قضایی، دخالت پلیس و دادستانی روبهرو هستند، به جدال مستقیم سیاسی کشانده میشوند.
در این بین، اتفاق شگفتانگیز، پیام اتحاد طبقاتی کارگران هفتتپه به کارگران #گروه_ملی_فولاد اهواز، مبنی بر ضرورت کوتاه کردن دست نهادهای دولتی و بورژوازی از سرنوشت کارگران و تعرض به دستاوردهای «جنبشکارگری» بود. اعلام حمایت طبقاتی که یادآور روزهای اعتصابهای پرشکوه و تجمعهای پرشور سال ۹۷ بود. کارگران این دو واحد تولیدی از همان سال تا امروز، بارها همبستگی و اتحاد طبقاتی را به رخ بورژوازی و حامیان آن کشیده اند. به درستی که این آگاهی از همسرنوشتی در مناسبت اجتماعی طبقهی کارگر، الگویی برای راهبری اعتراضهای تودهای و پیشبرد مطالبات برحق کارگران در دیگر مراکز کار و تولید است.
در آخر با بر هم زدن بساط دولتسرمایه و دسیسههای طبقهی حاکم توسط کارگران رادیکال و پیشروی فولاد اهواز، مهر تایید بر قدرت کار جمعی و اتحاد طبقاتی زده شد. کارگران فولاد باز هم اعلام کردند که تشکلهای زرد و دولتساخته ربطی به منافع طبقهی کارگر ندارند و کاملاً در اختیار کارفرمایان قرار دارند. کارگران خوزستان راه را نشان میدهند!