پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

توزیع ناعادلانه واکسن؛ جهان در آستانه ی یک «شکست فاجعه بار اخلاقی»!

تارنمای سازمان جهانی بهداشت به نقل از سخنرانی دیروز (۲۹ دی) تدروس در جلسه هیئت‌مدیره این سازمان نوشت که ۳۹ میلیون دوز واکسن در ۴۹ کشور پردرآمد جهان تزریق‌شده در حالیکه یک کشور کم‌درآمد تنها ۲۵ دوز واکسن تزریق کرده است
توزیع ناعادلانه واکسن در جهان؛ سازمان ملل هشدار داد

تدروس آدانوم مدیرکل سازمان جهانی بهداشت از زیرمجموعه های سازمان ملل هشدار داد که توزیع نابرابر واکسن کووید – ۱۹ جهان را در آستانه «شکست فاجعه‌بار اخلاقی» قرار داده است.

تارنمای سازمان جهانی بهداشت به نقل از سخنرانی دیروز (۲۹ دی) تدروس در جلسه هیئت‌مدیره این سازمان نوشت که ۳۹ میلیون دوز واکسن در ۴۹ کشور پردرآمد جهان تزریق‌شده در حالیکه یک کشور کم‌درآمد تنها ۲۵ دوز واکسن تزریق کرده است.

وی افزود که رویکرد «اول، من» در نهایت منجر به «طولانی شدن همه‌گیری بیماری، محدودیت‌های لازم برای مهار آن و مشقات اقتصادی و انسانی» خواهد شد.

آدهانوم گفت: ما ۲ میلیارد دوز واکسن تأمین کرده و اختیار خرید بیش از ۱ میلیارد دوز دیگر نیز داشته و هدفگذاری کرده‌ایم که از فوریه توزیع واکسن‌ها را آغاز کنیم.

مدیرکل سازمان جهانی بهداشت تصریح کرد: برخی از کشورها و شرکت‌ها با وجود آنکه سخن از دسترسی برابر به واکسن می‌زنند، کماکان توافق‌های دوجانبه را در اولویت قرار داده و با دور زدن کوواکس قیمت‌ها را افزایش می‌دهند.

بسیاری از تولیدکنندگان واکسن به جای آنکه اطلاعات کامل واکسن تولید شده را به سازمان جهانی بهداشت ارائه دهند، به دنبال کسب تائید سازمان‌های ذی‌ربط در کشورهای ثروتمندند. این ممکن است توزیع واکسن‌های کوواکس را به تأخیر اندازد.

بزرگ‌ترین کارزار واکسیناسیون در تاریخ، اکنون در سراسر جهان در حال اجراست. بیش از ۴۲.۲ میلیون دوز واکسن در ۵۱ کشور جهان توزیع شده که این میزان به طور متوسط، حدود ۲.۴۳ میلیون دوز در روز است.

سازمان مردم‌نهاد انگلیسی آکسفام چندی پیش خبر داده بود که تعدادی از کشورها که ۱۳ درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند ۵۰ درصد دوزهای واکسن کرونا را پیش‌خرید کرده‌اند.

با گذشت یک سال از همه‌گیری جهانی ویروس کرونا تاکنون شمار مبتلایان در سراسر جهان از ۹۴ میلیون نفر گذشته و بیش از ۲ میلیون نفر نیز بر اثر ابتلا به این بیماری جان‌باخته‌اند.

روسیه، چین، آمریکا، انگلیس و هند از جمله کشورهایی هستند که تا کنون موفق به تولید واکسن شده اند. واکسیناسیون کرونا در کشورهای برخوردار و ثروتمند جان از جمله اروپا و آمریکا از مدتی پیش شروع شده اما هیچ خبری از این واکسن در بسیاری از کشورهای جهان سوم نیست.

حتی پیش از ساخته شدن واکسن هم مقامات و شخصیت های بین المللی نسبت به احتمال توزیع نابرابر آن بعد از تولید این کالای حیاتی هشدار داده و ابراز نگرانی کرده بودند.

https://akhbar-rooz.com/?p=101325 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید قربانی
حمید قربانی
3 سال قبل

از هز زاویه ای که به جهان کنونی – جهان سلطه ی سرمایه داری امپریالیسمی، بنگریم، ضرورت یک تغییر بنیادی، یک واژگونی کامل و تمام تمام در اوضاع موجود درک میشود و هر روزی که میگذرد و این تغییر انجام نمی گیرد، بیشتر تغییر ناپذیر شدن اوضاع خود را بیان می کند که این در نهایت به نابودی نسل انسان ما را قانع تر میکند. این تغییر انجام نمی گیرد مگر اینکه “” انقلاب عملی است که در آن بخشی از اهالی اراده ی خود را بوسیله استعمال نفنگ، سر نیزه و توپ، یعنی با وسائل فوق العاده با اتوریته به بخشی دیگر تحمیل می کند و حزب پیروزمند بالضروره ناچاره است سیاست خود را از طریق رعب و هراسی که سلاح وی در دلهای مرتجعین ایجاد می کند حفاظت نماید. ” ( به نقل از آ. م . ل. ج ۲ قسمت ۲ ص ۴۴)” ، انقلاب قهر کمونیستی طبقه پرولتارها متشکل و متمرکز ، متحد شده و مسلح به وقوع بپیوندد. پرولتاریا برای انجام ان تغییر ضروری و فوری نیازمند سازمان سیاسی – حزب خویش بیش از هر زمان و هر وسیله ی دگری است.
“دو :
_ با توجه به این که پرولتاریا به عنوان طبقه، فقط در صورتى مى‌تواند علیه قهر دسته جمعى طبقات مالک وارد عمل شود که در حزب سیاسى مجزاى خویش‏، در تخالف با همه‌ى اشکال قدیمى احزاب طبقات مالک، متشکل گردد؛ _ با توجه به اینکه تشکل پرولتاریا در حزب سیاسى‌اش‏ براى تضمین پیروزى انقلاب اجتماعى و هدف نهایى آن، نابودى طبقات، ضرورى است؛ _ با توجه به این که باید وحدت نیروهاى طبقه‌ى کارگر، که از قبل در مبارزات اقتصادى تحقق یافته، به عنوان اهرم توده هاى این طبقه در مبارزه علیه اقتدار سیاسى استثمار کنندگانشان به کار آید؛ کنفرانس‏ به اعضاى انترناسیونال خاطرنشان مى‌سازد که در جریان مبارزه‌ى طبقه‌ى کارگر، فعالیت اقتصادى و فعالیت سیاسى این طبقه به طرزى ناگسستنى با هم پیوند دارند. 
(تلخیص‏ از قطعنامه‌ى کنفرانس‏ لندن انجمن بین المللى کارگران _ انترناسیونال _ سپتامبر ۱۸۷۱، به نقل از «کارمزدى و سرمایه»، انتشارات سوسیال، پاریس‏، ۱۹۷۲).”
بدون سازمان ، درگیر شدن با دولت های کنونی و آرزوی پروز شدن یک دیوانگی محض است! 
 کس، سازمان و جریانی می تواند مدعی نجات انسان باشد که در این جهت، یعنی آماده کردن پرولتاریا برای انجام و به پیروزی رساندن چنین انقلابی و ایجاد دیکتاتوری خویش تلاش نماید که منجر “برای ما کمونیسم مناسباتی نیست که باید برقرار شود، ایدئآلی نیست که واقعیت می بایست خود را با آن وفق دهد. ما آن جنبش واقعی را کمونیسم می خوانیم که اوضاع کنونی را بر اندازد. شرایط این جنبش از مقدمات موجود کنونی ناشی می شود. (۲) ص ۶۱ – مارکس و انگلس ، ایدئولوژی آلمانی. کمونیسم و لغو نظام موجود اجتماعی میشود. 

کارگران جهان متحد، سازمانیافته و مسلح شوید که نجات در پیروزی شما بر سرمایه داران است. 

«مسلم است که اسلحه انتقاد نمیتواند انتقاد اسلحه را جانشین شود. قهر مادی را باید بوسیله قهر مادی سرنگون کرد وحتی تئوری، هنگامی که توده گیر شد به صورت نیروی مادی در می آید. تئوری هنگامی میتواند توده گیر شود که به عنوان مسأله ای مربوط به انسان [۲]عرضه گردد. و تئوری هنگامی میتواند مسأله ای مربوط به انسان عرضه گردد که رادیکال گردد. رادیکال بودن، یعنی دست به ریشه ای مطلب گذاشتن. اما ریشه انسان خود انسان است. دلیل آشکار بر رادیکالیسم تئوری آلمان، در نتیجه، بر انرژی عملی آن، نقطه حرکت آن است که از رفع مثبت مذهب آغاز شده است. نقد مذهب به این آموزش ختم میشود که انسان برای انسان بالاترین موجودات است. و این، یعنی با امر مطلق باید همه مناسباتی را واژگون کرد که در آن انسان، موجودی ترک شده، تحقیر شده و سرکوب شده است. مناسباتی که بهتر از آنچه یک فرانسوی در مورد مالیاتی که میخواستند به سگ ها ببندند گفت نمبتوان بیانش کرد : ای سگ های بیچاره میخواهند با شما مثل انسانها رفتار کنند !» ص ۷ – ۶. نقد اصول حقوق هگل، مقدمه، انتشارات مزدک. 

ضرورت انقلاب :…” در بالا متذکر شدم و بعداً با تفصیل بیشتری نشان خواهم داد که آموزش مارکس و انگلس درباره ناگزیری انقلاب قهری مربوط به بر انداختن دولت بورژوازی و دیکتاتوری مارکس مطابقت دارد (پایان کتاب «فقر فلسفه» و«مانیفست کمونیست» را به یاد آوریم که پرولتاریا برای درهم شکستن قهری مقاومت و دسیسه چینی بورژوازی خلع ید شده، ولی هنوز زنده است. اساسا دولت سرمایه داران نمی تواند از طریق «زوال» جای خود را به دولت پرولتری (دیکتاتوری پرولتاریا) بدهد و این عمل طبق قاعده عمومی فقط از طریق انقلاب قهری می تواند انجام پذیرد. ستایشنامۀ انگلس درباره این انقلاب که کاملا با بیانات مکرر چگونه در آن با سربلندی و آشکارا ناگزیری انقلاب قهری را اعلام کرده و در برنامه حزب کمونیست گنجانده است، انتقاد از برنامه گوتاء را در سال ۱۸۷۵ به خاطر آوریم که تقریباً ۳۰ سال پس از آن نوشته شده و در آنجا مارکس اپورتونیسم این برنامه را بیرحمانه رد می کند) این ستایشنامه به هیچ وجه «شیفتگی» و سخن آرایی و یا اقدامی به منظور مناظره نیست. ضرورت تربیت سیستماتیک توده ها به قسمی که با این نظریه و همانا با این نظریه انقلاب قهری مطابقت داشته باشد، همان نکته ایست که شالوده ی تمام آموزش مارکس و انگلس را تشکیل می دهد. بارزترین نشانه خیانت جریانات فعلا حکمفرمای سوسیال شوینیسم و کائوتسکیسم، (سوسیال دمکراسی، کمونیسم مرده به دنیا آمده اروپائی – من )به آموزش مارکس و انگلس این است که خواه این جریان و خواه آن دیگری این ترویج و تبلیغ را فراموش کرده اند. لنین – نقل از «دولت و انقلاب» (اوت – سپتامبر ۱۹۱۷)”.
رفقا کارگر و زحمتکشان جامعه برخیزید و این نظام به بن بست رسیده را واژگون نمائید و خود و جامعه را رها نمائید. 

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x